به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در نشست بازخوانی و شرح خطبه اول نهجالبلاغه در دانشگاه مفید گفت: حضرت علی(ع) در این خطبه به بحث خلقت ملائکه و ویژگیهای آنان همچنین به خلقت آدم و ویژگیهای آن اشاره فرموده و انسان را ترکیبی از ماده و معنا بر میشمارد.
وی افزود: امام بعد از آن نیز وارد بحث نیاز به پیامبر میشوند و تاکید دارند که باید عواملی موجب وثوق این مسئله شود که پیامبر از خودش چیزی نیاورده و از جانب خدا فرمان میآورد لذا نیازمند دو مرحله عصمت است؛ عصمت در تلقی یعنی دقیقا پیامبر همان مطلبی را که خدا فرموده است بفهمد.
عصمت دوگانه برای انبیاء
یوسفی تصریح کرد: مرحله دوم مرحله انتقال چیزی است که به درستی فهمیده و درک کردهاند که هم باید به لحاظ قدرت بیان و هم قدرت اخلاقی توان این کار را داشته باشند و در این مرحله نیز عصمت مورد نیاز است.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید بیان کرد: امام میفرمایند بشر پیمانی با خدا دارد؛ برخی گفتهاند خداوند قبل از خلقت انسان از او برای توحید، پیمان گرفته و همه «بلی» گفتهاند ولی عموما آن را زیر پا میگذارند و برخی نیز گفتهاند پیمان خدا با بشر همان فطرت او است.
یوسفی عنوان کرد: ما یک فطرت خداشناسی داریم که در برخی مواقع و بزنگاهها برای انسان آشکار میشود و فطرت دیگر نیز فطرت اخلاقدوستی است؛ یعنی انسان فطرتا برای افراد اخلاقی و عالم و عادل احترام قائل است و نسبت به افراد ظالمی که حتی در قرون گذشته بوده و ما آنها را ندیدهایم احساس تنفر و بدی داریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید بیان کرد: حضرت امیر(ع) فرموده کسانی که این فطرت و اخلاق را زیر پا بگذارند به لحاظ عملی و اعتقادی دچار فساد میشوند و دروغ و فریب و انحراف در جامعه زیاد میشود و انبیاء نیز مبعوث میشوند تا سرنوشت بشر به چنین ناکجا آبادی نرسد.
نتایج 4 گانه فراموشی فطرت
یوسفی با اشاره به نتایج زیرپاگذاشتن فطرت از دید امام(ع) عنوان کرد: جهل به حق خداوند اولین نتیجه این مسئله است؛ زیرا خداوند به ما محبت کرده و ما را خلق و نعمات زیادی به ما داده است ولی ما کاملا آن را فراموش میکنیم و دروغ و پشت هماندازی برایمان مهم میشود.
وی ادامه داد: دومین نتیجه این مسئله، شریک قائل شدن برای خداست؛ برخی در اعتقاد هم موحد هستند ولی در عمل برای خوشآمد دیگران و رئیس و برای پول و شهوت دست به کار میزنند که همه مصادیق شریک برای خدا آوردن است.
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: خدای زندگی عملی ما همان چیزی است که ما حاضریم برای به دست آوردن آن، حرف و حکم خدا را زمین بگذاریم و دست به هر کاری بزنیم؛ مثلا برای پول، همه اخلاقیات را زیر پا میگذارند و قیامت را فراموش کرده و گاهی هم برای پست و مقام این کارها را انجام میدهیم.
یوسفی ادامه داد: سومین نتیجه زیرپا گذاشتن فطرت و اخلاقیات، بیتوجهی و بیمیلی نسبت به معارف الهی و انسانی است و آخرین نتیجه عملی این مسئله نیز آن است که فضا به گونهای میشود که عملا مردم از بندگی در زندگی عملی دور میشوند.
وی افزود: انسان باید در زندگی خود خدا را مد نظر قرار دهد ولی وقتی فطرت فراموش شد، صرفا افراد به دنبال مادیات خواهند بود و چنین جامعهای نیازمند تلنگری از سوی خداست که بشر را به خود بیاورد. عضو هیئت علمی دانشگاه مفید اظهار کرد: شرک خفی مسئلهای است که همه به آن مبتلا هستند و موحد در نظر و عمل تنها کسانی هستند که دارای درجات عالیه انسانی هستند؛ وقتی عموم جامعه خدایشان پست و مقام و پول و شهوت شد خدا در زندگی آنان وجود ندارد و نیازمند تلنگر است.
وی افزود: امام فرمود جامعهای که این طور است شیاطین و عوامل بازدارنده دست به کار شده و فضاهای معرفتی و فکری را مسدود کرده و مطالعات دینی و قرآنی و ... در زندگی آنان نقشی نخواهد داشت.
یوسفی تصریح کرد: اولین هدف انبیاء مطالبه فطرت و یادآوری آن به بشر است؛ زندگی ما پر از نعمات الهی است که غالبا آن را فراموش میکنیم ولی این نعمات از سوی انبیاء یادآوری میشود؛ زیرا لحظه لحظه زندگی ما پر از هزاران نعمت است؛ سومین هدف انبیاء نیز تعلیم و بیان قرآن و انجیل و تورات و ...و آشنایی آنان با کتب الهی است.
عقل در جامعه شهوتپرست مدفون است
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: چهارمین هدف انبیاء نیز این است که عقل را در وجود انسان زنده میکنند؛ زیرا جامعهای که دچار شهوت و خودبینی و دنیاگرایی است، عقل در آن مدفون شده و خاک میخورد؛ افراد دائما دنبال بیشتر کردن اموال و اختلاس و ... هستند در حالی که در جامعه هزاران فقیر و مسکین وجود دارد و همه نسبت به آنان مسئول هستند.
وی افزود: انبیاء به انسان یادآوری میکنند که خدا و قیامتی هست و عقل را احیاء میکنند که انسان نباید دنبال پول و پست و مقام و ... به هر قیمتی باشد.
یوسفی بیان کرد: انبیاء نشانههای عظمت را نشان میدهند؛ به بشر یادآوری میکنند که خدا هست و این خدا عظمت و قدرت بی نهایت دارد؛ نگاه به آفرینش و انسان و زندگی عادی او را به او یادآور میشوند؛ مرگ را یادآوری میکنند که از اختیار انسان خارج است تا انسان فقط به خود مشغول نشود.
وی با اشاره به عجز انسان به صورت ذاتی اظهارکرد: خوشیها در زندگی انسان مشحون از آلام است و برای بزرگترین ثروتمند جهان و رهبر و حاکم قدرتمند نیز همین قاعده حاکم است و هر کدام در کنار خوشیها، رنجها، آلام و گرفتاریهای خود را دارند؛ بیماری و سلامت نیز بر او عارض میشود که دست خود او هم نیست؛ انبیاء آمده تا بگویند انسان دچار فقر ذاتی است و باید به قدرتی بی نهایت و عظیم تکیه کند.
وی تاکید کرد: اگر بخواهیم این موارد را خلاصه کنیم آن است که انبیاء آمدهاند تا سه چیز اصلی و اساسی را به انسان یادآوری کنند؛ اول اینکه ای انسان، عقل خود را به کار بینداز، اخلاق را رعایت کن و قدرت خداوندی را هم مد نظر داشته باش؛ اگر جامعهای این سه ویژگی را دشته باشد یعنی اخلاق و عقل را در تصمیمات فردی و اجتماعی داشته باشند و خداوند را هم در زندگی خود مد نظر قرار دهند در این صورت موحد و ایمانی خواهد بود.
جامعه فاقد اخلاق و عقل، جامعه الهی نیست
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: برعکس اگر جامعهای فاقد این سه ویژگی باشد ولی نماز جماعت هم در آن برپا باشد و روزه هم بگیرند ولی اخلاق و عقل در رفتارهای فردی و اجتماعی نباشد جامعه مدنظر انبیاء نخواهد بود.
یوسفی تصریح کرد: انبیاء مطالبه فطرت میکنند که ای انسان با فطرت خود چه کردهای؛ انبیاء نعمات انسان را به او یادآوری میکنند؛ و امروز نیز بزرگترین نعمت خداوند برای ما بحث«زمان» است اما متاسفانه برخی از همین کوتاه شدن فاصلهها در راستای شهوانی و اتلاف وقت بهره میبرند.
وی افزود: تلاش انبیاء این است که عقلانیت بر جوامع بشری حاکم شود؛ عقولی که دفن شدهاند؛ حال این وضع را با دینداری که ما الان داریم مقایسه کنید، دائما ترغیب و تشویق به احساسات و ... است و حتی در ایام محرم وعزاداری نیز تنها بر بعد احساسی تاکید میکنیم و کمتر به معارف عقلانی و اهداف ائمه(ع) میپردازیم.
یوسفی بیان کرد: امام علی(ع) فرمودند که هیچ بشری در هیچ دوره و تاریخی نیست مگر اینکه خداوند به او توجه دارد تا راه را نشان دهد؛ اول اینکه پیامبر(ص) فرستاد، کتاب آسمانی نازل فرمود یا حجتی که برای انسان لازم است داد؛ که برخی ائمه(ع) را حجت برشمردهاند؛ برخی نیز عقل را مصداق حجت لازمه میدانند اما فقط این موارد نیست.
وی افزود: یکی از حجتهای لازم نمونههای خوب در هر کاری است؛ یعنی اگر فرزندی در محیط خانوادگی بد بزرگ شد و خواست عذر بیاورد خداوند زن فرعون را به او گوشزد میکند و در اجتماع خودمان هم همین است؛ افراد معتاد گناه خود را به گردن محیط میاندازند در صورتی که این توجیه درست نیست.
بدی؛ توجیهپذیر نیست
استاد دانشگاه مفید عنوان کرد: برخی هم اختلاس خود را به گردن سیستم میاندازند و میگویند همه این طور هستند اما خداوند افراد مسئولی را که 30 سال است در نظام هستند و پاک زندگی کردهاند برای آنان حجت میآورد؛ بنابراین بشر برای این امور توجیهی ندارد.
یوسفی اظهار کرد: راه هدایت از سوی خدا برای انسان باز است ولی انسانی که اسیر شهوت و گناه است خودش راه را بر روی خود میبندد، بنابراین از قدیم و امروزدر قرن 21 همواره چند راه روشن فراوری بشر بوده و هست تا به مسیر درست برود مگر اینکه خود او نخواهد.
وی اظهار کرد: انبیاء وقتی وارد چنین جوامعی شوند، عده کمی دور آنان را میگیرند به همین دلیل یکی از مهمترین ویژگی انبیاء، صبر و استقامت و امید آنان بوده است؛ در شرایط بد، بشارت پیامبران بعدی را هم میدادهاند تا افرادی که مؤمن میشوند نا امید نباشند و حجتی هم برای اقوام دورههای دیگر باشد.
یوسفی تصریح کرد: حجت الهی از ازل بوده و تا ابد هست و مهم این است که فرد و جامعه خودش بخواهد این مسیر را طی کند.
انتهای پیام
گزارش از علی فرج زاده