ظرفیت‌های حیات اجتماعی حضرت فاطمه(س)/ حضور استثنایی و جلوه‌گر حضرت در تمام حوادث
کد خبر: 3693059
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۹
مرتضی باقری تشریح کرد:

ظرفیت‌های حیات اجتماعی حضرت فاطمه(س)/ حضور استثنایی و جلوه‌گر حضرت در تمام حوادث

گروه دانشگاه ــ مرتضی باقری، پژوهشگر میدانی تاریخ اسلام در مراسمی با عنوان «فاطمه و جامعه امروز ما» به تشریح ظرفیت‌ها و پتانسیل‌هایی از حیات اجتماعی حضرت فاطمه(س) پرداخت و گفت: حوادث آن عصر را در عرض هم بیان نکردیم، حضور حضرت فاطمه(س) را در شرایطی از اجتماع جاهلی آن عصر می‌بینیم که داشتن فرزند دختر ننگ بوده حضور ایشان استثنایی و جلوه‌گر بوده است.

ظرفیت‌هایی از حیات اجتماعی حضرت فاطمه(س)

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ به مناسبت ایام فاطمیه مراسمی با عنوان «فاطمه و جامعه امروز ما» به همت موسسه اندیشه و قلم به مدت 3 شب در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجات‌اللهی همراه با سخنرانی و مرثیه‌سرایی برپا می‌شود. نخستین شب از این مراسم شامگاه روز گذشته یکشنبه، 29 بهمن‌ماه جاری در این خانه برگزار شد. مرتضی باقری، پژوهشگر میدان تاریخ یو عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این مراسم به بیان «ظرفیت‌ها و پتانسیل‌هایی از حیات اجتماعی حضرت فاطمه(س)» پرداخت که مشروح سخنان وی را در ادامه می‌خوانید؛

بررسی مکتب‌های فکری مخصوص ادیان الهی؛ ظرفیت و پتانسیل شخصیت‌های اصلی و بنیان‌گذاران آن مکتب و ادیان نقش مهمی در تکمیل آن مکاتب داشته است. حرکت حضرات ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی مسیح (ع) و موسی(ع) و انبیا دیگر تا به حضرت حبیب خدا و آخرین فرستاده بررسی کنیم، شخصیت بنیانگذاران این ادیان و پتانسلی که در این افراد و نزدیکترین افراد به این بنیانگذاران وجود داشته کاملا در شکل‌گیری آنها و ترسیم و پیشبرد اهداف کاملا جلوه‌گر است.

حضرت ابراهیم(ع) را در شرایطی می‌بینیم که در منطقه شمال عراق که نمرود در آنجا با آن قدرت و با آن شخصیتی که از او ترسیم شده، متناسب با فضای آن محیط تربیت می‌شود و ویژگی‌هایی از بت‌شکنی، استواری و تفکر به خداوند و قرار گرفتن در درون آتش، صبوری و هجرت و گذشتن از فرزند را دارند تا آنکه راه حضرت ابراهیم با سلوک و عظمت ایشان شکل می‌گیرد. همچنین حضرت عیسی مسیح(ع) در شرایطی است که مردمان از کم عاطفگی رنج می‌برند و از امراض مختلف؛ خودخواهی‌ها، غرور و منیت‌ها درد می‌کشند و اینها در وجود مردم موج می‌زند در چنین شرایطی عیسی مسیح مملو از ایثار، فداکاری، گذشت از خود، زیرپای گذاشتن منیت‌ها، ایثارگری‌ها تا رسیدن به مرحله‌ای که آن شخصیت لطیف عیسی مسیح این دین را در ابعاد خود و در زمان خود سیطره می‌دهد بر ادیان دیگر و آن شرارت‌هایی که در آن زمان بوده است.

حضرت موسی(ع) در شرایطی پایه‌گذار دین خود است که در مقابل آن عظمت و قدرت فرعونی با همه شاکله‌ها قرار دارد، لذا جنگ و گریزها، فرار کردن‌ها و مقابله کردن با سحرها، بیابان گردی‌ها و رنج‌ها و مرارت‌هایی که در آیین مکتب حضرت موسی خود او و اطرافیان او متحمل شدند تا اینکه بتواند پیروز شود.

بدون شک در بررسی دین اسلام و 23 سال دوران نبوت حضرت حبیب خدا را نمی‌توانیم بدون در نظر گرفتن جزئیات تاریخی بررسی کنیم، در این 23 سال به طور قطع و یقین مهم ترین شخصیت فاطمه زهرا(س) است که 18 سال و به تعبیری 20 سال از این 23 سال را درک کرده، که البته مبنای تولد ایشان را به نقل‌هی متفاوت در دوم هجری، سوم، اول و پنجم هجری داریم که بیشترین نظر علمای شیعی سال پنجم است، اکثر مورخان و مفسرین تا 10 سال قبل از بعثت را به عنوان مبنای تولد ایشان قرار می‌دهند. مکتوبات تاریخی متاسفانه خیلی کم به حضور ایشان در این 18 سال اشاره کرده، حتی این عبارت را ما کم شنیدیم؛ در 23 سال پیامبری حبیب خدا، 18 سال حداقل حضور فاطمه زهرا(س) است. این 18 سال را به اختصار بخواهیم مرور کنیم، تولد ایشان دقیقا در سخت‌ترین شرایط تبلیغ و ترویج آیین اسلام است، 3 سال نخست دعوت کاملا مخفی بود، بعد از 3 سال آیه نازل شد؛ «و انزل عشیرتک الاقربین» انزار و تبلیغ پیامبر علنی شد اقوام را جمع می‌کنند و حرکت‌شان را بیان کردند بعد از آن از سال چهارم و پنجم آزار و اذیت مشرکین قریش آغاز می‌شود و دقیقا آن حداقل تاریخ ولادت حضرت زهرا(س) که همان سال پنجم بعث است، در اوج اذیت‌ها و مرارت‌ها خداوند به ایشان تحفه‌ای عنایت می‌کند که از نظر روحی موجب تقویت روحی شخص پیامبر(ص) است.

اگر تاریخ جاهلیت را بررسی کنیم که البته برای ما تبیین نشده، 200 سال منتهی به بعثت را تاریخ جاهلیت ذکر می‌کنند، این تاریخ یک فرهنگ بوده و یک حادثه نبوده که دختران را زنده به گور کردند، آن آیین و فرهنگی که در تار و پود اجتماع رسوخ کرده به عنوان فرهنگ جاهیلت و یکی از نمادهای آن احساس حقارت و تحقیری است که از داشتن فرزند دختر احساس می‌کنند. در بررسی‌های میدانی در مکه محلی را پیدا کردم که محل تدفین دختران زنده به گور شده بود و در فاصله نزدیک 700 متر مانده به مسجدالحرام در جنوب غربی آن است. در شعاع یک کیلومتری مسجدالحرام 22 سال قبل بررسی کردم یک متر زمین حدود 133 هزار دلار بود و یک قبرستان قابل توجهی دست نخورده و متروکه بود و هتلی ساخته نشده بود. یکی از بزرگان مکه گفت اینجا قبرستان دختران زنده به گور شده است و آثار آن را اینجا یافتیم و برای ما حس شومی دارد، تا همین توسعه فعلی هم این قبرستان به صورت فعلی باقی ماند.

در چنین فضایی خداوند حضرت فاطمه(س) را به پیامبر(ص) و خدیجه(س) هدیه می‌دهد و زندگی اینها با وجود فاطمه دگرگون می‌شود، اسناد 12 تا 13 قرن هجری را بررسی کردم و هیچ سندی پیدا نکردم که آیا زینب، رقیه و ام‌کلثوم دختران پیامبر بودند یا ربائب (دخترخوانده‌ها) ایشان، به طور قطع مشخص نبود و تاریخ هم مردد است، حتی اگر فرزندان خود پیامبر هم نباشند هم یک دلیلی بر آن روحیه لطیف پیامبر است که در زمانی ظهور پیدا کردند که دیگران دختران خود را زنده به گور می‌کنند، اما ایشان فرزندان همسرش را از همسران دیگر آن چنان در آغوش خود تربیت کرده که تاریخ نمی‌تواند به طور مسلم بگوید اینان دختران پیامبرند یا دختر خوانده‌ها ایشان بودند.

حوادث لطافت شخصیت بنیان‌گذاران یک دین را در رابطه با فضایی که آن آیین رشد کرده نشان می‌دهد، در 8 سالی که حضرت زهرا قبل از هجرت در مکه دارد، شدیدترین آزارها و اذیت‌ها وجود دارد. 3 سال محاصره در شعب ابی‌طالب داریم، تا چند سال قبل به اشتباه قبرستان ابوطالب به عنوان شعب ابی‌طالب معرفی می‌کردند، من در سال 1361 آثار را بررسی کردم و حتی دیوارهای باقی‌مانده از شعب را در پشت محل ولادت پیامبر پیدا کردم که در منابع تاریخی می‌گویند صدای ناله محاصره شدگان به حرم می‌رسیده و نزدیک به مسجدالحرام بودند. محاصره اقتصادی شده بودند، دختر نمی‌دادند و دختر نمی‌گرفتند، سال سوم بعثت خدیجه از دنیا رفت و بعد حضرت ابوطالب و اینها باعث شد ضربه بزرگی به پیامبر وارد شود و آن سال را عام‌الحزن نامیدند.

آن‌قدر در رنج و مشقت بودند که خاطراتی از آن سه سال وجود دارد که دردناک است از جمله آنکه پوست گوسفند را شوربا می‌کردند و می‌‌خورند و جزئیاتی از گزارشاتی موجود است از وضعیت محاصره آنها و آن سه سال دوران کودکی حضرت فاطمه است کنار پدر، شرایط را می‌دیده، همراه پدر و همراه مادر است و بلافاصله هم که مادر از دنیا می‌رود در خانه پیامبر جز فاطمه همدمی نیست، علی‌بن ابی‌طالب در خانه پدر و با مادر خود است حتی از جهت مکانی هم حدود 400 متری فاصله وجود دارد. هرچه در تاریخ از آزاری که در مسیر مسجدالحرام تا خانه پیامبر می‌بینیم شاهدش فاطمه زهراست و در حالی که وقتی کودک است. وقتی پیامبر می‌رسیدند به خانه حضرت فاطمه گریه می‌کرد و پیامبر می‌فرمود چرا گریه می‌کنی دخترم؟ حضرت فاطمه می‌گویند شما با این همه محبت در صدد هدایت این مردم هستید اما اینها اینگونه شما را آزار می‌دهند و بعد با دستان کوچک خود آثار خاکستر و شکمبه فاسدشده گوسفند را که بر گردن، کمر و سر ایشان هنگام نماز در مسجد می‌گذاشتند، تمیز می‌کردند. کسی که بعد از خدیجه که 25 سال همراه پیامبر بوده و حضرت ایشان را از دست داده همراه پیامبر است. رنج‌ها تازه شروع شده، آن‌قدر فشار شدید بوده که به اصحابشان می‌گویند کوچ کنید و به حبشه بروید که جعفر طیار برادر امیرالمونین در راس هیئتی با آنها می‌رود.

مسیر خانه پیامبر تا مسجدالحرام منطقه بزرگی نبوده و منطقه گرمسیری است و درجه حرارت بسیار بالاست، خانه‌ها حیاط نداشته و در حد یک یا دو اتاق بدون حیاط، مسیری که طی می‌کرده خاکستر می‌ریختند و آزار می‌دادند، کودکان و فرزندان را در شهر تحریک می‌کردند و برای تحقیر پیامبر سنگ می‌زدند و تحقیر می‌کردند که امیرالمونین یک مرتبه با آنها برخورد کرد و این آزار متوقف شد. پشت خانه خدیجه سنگ بزرگی بود که پیامبر قبل از وارد شدن پیامبر آنجا خود را مخفی می‌کرد، سنگ‌ها که تمام می‌شد فرصت پیدا می‌کرد وارد خانه می‌شد و داخل خانه حضرت زهرا بود، شاهد شدت رنج و مرارت حبیب خداوند ایشان بودند، آیا می‌تواند چنین بانویی صرفا شنونده باشد؟ همدم حبیب خداوند در سخت‌ترین شرایط قبل از هجرت این دختر تنها در خانه است.

شب لیلةالمبیت که 40 نفر هم‌قسم شدند امشب پیامبر را می‌کشیم و پیامبر از طریق وحی این توطئه متوجه شدند و با جزئیاتی این توطئه خنثی شد و هجرت کردند و این جای بحث دارد، ما فکر می‌کنیم اینها فقط می‌خواستند پیامبر را بکشند، نه، اینها می‌خواستند ریشه این مکتب را با همه افرادی که در جوار ایشان داعیه‌دار این مکتب هستند، از بین ببرند، لذا پیامبر قبل از بعثت تمام کوه‌های اطراف مکه را شناسایی کردند تا در شرایط اضطراری در غارهایی مانند ثور و حراء که پیدا کردند مخفی شوند، اینها یک شبه حاصل نشده است.

آن شب نخست فاطمه زهرا(س) در خانه بوده و در جریان ماجرا قرار می‌گیرد بعدا پیامبر ماجرا را با علی در میان گذاشته و خانه‌ها دیده می‌شده و پیامبر می‌توانسته بدون حضور حضرت علی هم هجرت را انجام دهند، معلوم است ‌مراقبت‌‌هایی بوده که معلوم می‌شده در خانه چند نفر هستند و پیامبر از حضرت علی (ع) خواستند در بستر بخوابند تا ایشان هجرت کنند. از این ماجرا دو نفر؛ حضرت فاطمه و حضرت علی خبر داشتند، اما در تاریخ کمتر به حضور و اطلاع حضرت فاطمه(س) و همراهی‌شان با پیامبر(ص) اشاره شده است. در غار ثور هم پس از آنکه آب‌ها از آسیاب افتاد از جنوب مکه به شمال مکه رفتند و برای پیامبر چند مسئله مهم بوده و پیش از هجرت به علی(ع) می‌گویند بدهی‌های من را بده و این افراد را با خودت بیاور؛ «فاطمه بنت اسد که 17 سال برای پیامبر مادری کرده، فاطمه زهرا و فاطمه بنت زبیر» که به «فواطم» یاد می‌شوند.

مشرکین در مسیر وقتی از یافتن پیامبر محروم می شوند جلوی علی‌بن ابی‌طالب را می‌گیرند و می‌خواستند این سه فاطمه را اسیر بگیرند. در برخی از منابع از جهاد علی‌بن ابی طالب قبل از هجرت یاد می‌کنند، کجا بوده؟ در همین مسیر بوده و اولین جنگ و رویارویی با مشرکین برای اسیر کردن فاطمه بنت اسد و فاطمه زهرا اتفاق افتاده که علی‌بن ابی‌طالب خون یکی از غلامان ابوجهل را وقتی ریخت آنها ترسیدند و فرار کردند. سپس خود را به قریه قبا رساندند در 4 کیلومتری جنوب مدینه پیامبر منتظر آنها بوده است.

حاثه‌ای وجود دارد در مدینه که حضرت فاطمه در آن حضور ندارد؟ سال دوم حادثه بدر اتفاق افتاد که حادثه مهمی است و در 130 کیلومتری مدینه به سمت مکه بوده و فاطمه زهرا در مدینه است و همه منافقین تبلیغ می‌کنند کلک اسلام کنده می‌شود و ایشان هر لحظه منتظر شهادت پیامبر است.

بعد از آن ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه است، خواستگار زیاد داشتند و پیامبر می‌فرمایند در این قضیه منتظر قضای الهی هستم، حتی منابع اهل سنت بر این تاکید می‌کند، کتابی از عباس محمود العقاد نویسنده مصری دارم که چاپ آن مربوط به 60 سال پیش است و در آن از منابع اهل سنت می‌آورد که پیامبر می‌فرماید در مورد ازدواج فاطمه منتظر امر الهی هستم، کسی که نامش از طرف من تعیین نشده و در برخی منابع دیدم که می‌پرسیدند شما چرا هر حوادث و قضایا معصومین را وصل به عالم وحی می‌کنید؟ حتی نامگذاری حضرت فاطمه را از سوی خداوند می‌دانید. در این قضیه به ماجرای حضرت زکریا اشاره می‌کنم، وقتی حضرت زکریا دعا کرد؛ «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْکَ وَلِيًّا يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» خداوند خطاب فرمود «يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» بعضی از اسامی از آسمان آمده است و کسی قبل از آن به آن اسم نامیده نمی‌شده است.

لذا آن موقعیت، مکانت حضرت فاطمه در ترویج دین حبیب خداوند آن قدر شانیت دارد که تولدش در سخت‌ترین شرایط و نامگذاری ایشان و ازدواجشان هم از سوی خداوند است. حضور ایشان در حوادث قبل از هجرت و بعد از آن هم ازدواج با حضرت علی است.
سال بعد از ازدواج امام حسن(ع) در 15 رمضان به دنیا می‌آید و یک ماه بعد مهم‌ترین جنگ یعنی غزوه احد اتفاق می‌افتد، هر که باشد به قول امروزی‌ها از موقعیت آقازادگی استفاده کند و می‌توانست بگوید به خاطر من و به خاطر فرزند یک ماه علی(ع) در جنگ شرکت نکند، اما حضور قهرمانانه‌ترین علی بن ابی‌طالب را در جنگ احد داریم، بعد از اتفاقاتی که افتاد و مسلمانان پیروز شدند و آن 40 نفر تنگه را رها کردند و خالدبن ولید تنگه را دور زد و ندا داده شد که پیامبر کشته شد و حتی می‌گویند شیطان این ندا را سر داد، خیلی از اصحاب گریختند و آن‌قدر این سنگین بود که آیه نازل شد؛ «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ» این پیامبر خداست اگر کشته شود یا بمیرد دوباره بر می‌گردید به دین آبا و اجدادی‌تان؟ همه گریختند و تنها امیرالمونین ماند. هفتاد جای بدن ایشان جای ضربت شمشیر بوده و فاطمه زهرا با عمه‌شان صفیه در جنگ احد شرکت می‌کند و بدن امیرالمومنین را تیمار می‌کند و زخم‌های پدر را مرهم می‌گذارد.

بعد از آن سال پنجم هجری غزوه خندق و احزاب است که دشمنان جمع شدند اسلام را تمام کنند. در مدینه در محل غزوه خندق، سه یا چهار مسجد معتبر است یکی از آنها مسجد حضرت زهراست که در کنار مسجد سلمان که پیشنهاد دهنده حفر خندق بوده، حضرت زهرا یک چادری به عنوان شخصیت حاضر در محل داشته که این مکان اکنون به عنوان مسجد خاص ایشان معروف است.

پس از آن غزوه خیبر اتفاق می‌افتد و همسر ایشان در صف مقدم است. نوع نگاه علی‌بن ابی‌طالب زیباست، در غزوه احد که برگشتند، هدیه‌ای برای فاطمه زهرا آورند، شمشیر آغشته به خون را به ایشان دادند و فرمودند: «این صداقت من را می‌رساند که در راه پدرت جان‌فشانی کردم»، حضرت زهرا بهترین هدیه را از همسر خود می‌گیرد.

ما نیامدیم حوادث را در عرض هم بررسی کنیم و ببینیم وقتی پیامبر دست دختر خود را می‌بوسد در چه شرایطی است، در شرایطی است که دختر ننگ جامعه است و سلمان فارسی زانو می‌زند تا از فاطمه زهرا بیاموزد. جایگاه فاطمه زهرا در تمام این حوادث استثنایی است و کسی مانند سلمان فارسی می‌آید و از حضور ایشان تلمز می‌کند. سخن گفتن ملائک با فاطمه زهرا(س) مطلب سنگینی نیست این در مورد حضرت مریم(س) هم بوده است که خداوند حضرت عیسی را به ایشان هدیه می‌دهد. همراهی با آن عظمت است که پدر او را «ام ابیها» خطاب می‌کند.

امیدوارم زوایای متنوع از شخصیت ایشان بیشتر از گذشته جلوه‌گر باشد و اندیشمندان و بزرگان ما هر کدام از این حوادث جزئی را به تفصیل باز کنند و بررسی کنند وشخصیت حضرت زهرا را جدای از آن عظمت حبیب خدا و خدیجه کبری و علی‌ابن ابی طالب به عنوان شخصیتی که در شکل‌گیری این کتب آن چنان موثر بوده که ائمه فرمودند ما حجت خداییم بر مردم و فاطمه زهرا حجت خداوند بر ماست.

یادآور می‌شود، مراسم «فاطمه و جامعه امروز ما» امشب و فردا شب نیز از ساعت 19:30 تا 21:30 در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجات‌اللهی برپاست.

انتهای پیام/

captcha