ابزار علم توان انکار متافیزیک را ندارد
کد خبر: 3700422
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۴
حجت الاسلام علی نصیری:

ابزار علم توان انکار متافیزیک را ندارد

گروه اندیشه ــ حجت الاسلام علی نصری ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون علم بیان کرد: علم چراغی فراسوی هر اندیشمندی می‌افروزد تا کرانه‌های گسترده عالم ماده را به تماشا نشیند، اما ابزاری که علم در اختیار دارد؛ همچون حس و تجربه هرگز نمی‌تواند درباره ورای این عالم اظهار نظر نماید تا چه رسد به آن که آن را انکار کند.

ابزار علم توان انکار متافیزیک را ندارد

به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام علی نصیری رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد، طی یادداشتی با عنوان نقد خود بسندگی علم به نقد دیدگاه استیون هاوکینگ فیزیکدان برجسته بریتانیایی پراخت که متن آن را در پی ملاحظه می‌کنید:
در نقد خودبسندگی علم در تحلیل رخدادهای هستی و تلازم آن با انکار متافیزیک چند نکته را باید یادآور شد:
نکته یک؛
باید از آقای هاوکینگ و هم کیشان او پرسید: اگر علم به انکار متافیزیک می‌انجامد و جایی برای خدا باقی نمی‌گذارد، چرا بسیاری از دانشمندان بزرگ و تحول آفرین بشر در گذشته و حال خداباور بوده و پرده برداشتن علم از اسرار هستی را به معنای انکار متافزیک ندانستد؟!
آیا دین داری و خداباوری دانشمندان بزرگی همچون سقراط، افلاطون، ارسطو، کپلر، نیوتن، گالیله، پاسکال، نیوتون، ماکس پلانک، چارلز داروین، کوپرنیک، دکارت و ... قابل انکار است؟! آیا این سخن از انیشتین نیست که گفت: دین بدون علم کور است و علم بدون دین لنگ است.
آیا آقای هاوکینگ اطلاع ندارد که دانشمندانی همچون آلیستر مک گراث در انگلستان و آلوین پلانتینگا در آمریکا؛ یعنی دانشمندانِ معاصر نه تنها علم را منافی با باور به خداوند نداستند، بلکه به نقد اندیشه‌های امثال او روی آوردند؟!
آقای آلوین پلانتینگا که برخی او را فیلسوف قرن می‌دانند، چنان در دین داری اندیشه استوار و بی بدیلی دارد که در کتاب خود «فلسفه دین» بر این نکته پای می‌فشارد که اساساً وجود خداوند نیاز به استدلال و برهان ندارد!
خدایا! چه دنیای شگفتی است و تو چه قدر ساکت و ناظر نشسته‌ای؟
یک نفر مثل آقای هاوکینگ در انگلستان منکر وجود خداوند است و دیگری در سوی دیگر جهان آمریکا؛ یعنی آقای آلوین پلانتینگا معتقد است که وجود خداوند چنان واضح و آشکار است که از هر گونه برهان و استدلال بی نیاز است!
آیا آقای هاوکینگ اطلاع ندارد که دانشمندی همچون آنتونی فلو در همین انگلستان پس از عمری انکار خداوند، در سایه تحقیقات علمی در باره «دی ان ای» در اواخر عمر به خداباوری روی آورد و با تدوین کتاب‌هایی در تایید دین باوری، از گذشته خود توبه کرد؟!
نکته دو؛
حوزه کاری علم چنان که هر اندیشمند راست اندیش بر آن تاکید کرده و از موضوع، غایت و ابزار آن می‌توان دریافت، ماده و فیزیک و عالم ماده است؛ یعنی درست همان زمینه‌ای که آقای هاوکینگ در آن تبحر داشته و جزو نوابغ این عرصه شناخته می‌شود.
از این جهت همان گونه که برخورد تحکم آمیز با علم و ممنوع کردن آن؛ آن گونه که در قرون وسطی رواج داشت، مطرود و منفور است، ورود علم به عرصه‌ای فراتر از موضوع و توان آن؛ یعنی عالم متافیزیک نیز مردود و باطل است.
به عبارت روشن‌تر، علم چراغی فراسوی هر اندیشمندی می‌افروزد تا کرانه‌های گسترده عالم ماده را به تماشا نشیند، اما ابزاری که علم در اختیار دارد؛ همچون حس و تجربه هرگز نمی‌تواند درباره ورای این عالم اظهار نظر نماید تا چه رسد به آن که آن را انکار کند.
به یاد سخن نغز امام صادق(ع) افتادم که خطاب به زندیق و فردی خدا ناباور فرمود «أَ تَعْلَمُ أَنَّ لِلْأَرْضِ تَحْتاً وَ فَوْقاً قَالَ نَعَمْ قَالَ فَدَخَلْتَ تَحْتَهَا قَالَ لَا قَالَ فَمَا يُدْرِيكَ مَا تَحْتَهَا قَالَ لَا أَدْرِي إِلَّا أَنِّي أَظُنُّ أَنْ لَيْسَ تَحْتَهَا شَيْ‏ءٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَالظَّنُّ عَجْزٌ لِمَا لَا تَسْتَيْقِنُ‏ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَ فَصَعِدْتَ السَّمَاءَ قَالَ لَا قَالَ أَ فَتَدْرِي مَا فِيهَا قَالَ لَا قَالَ عَجَباً لَكَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَشْرِقَ وَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَغْرِبَ وَ لَمْ تَنْزِلِ الْأَرْضَ وَ لَمْ تَصْعَدِ السَّمَاءَ وَ لَمْ تَجُزْ هُنَاكَ فَتَعْرِفَ مَا خَلْفَهُنَّ وَ أَنْتَ جَاحِدٌ بِمَا فِيهِنَّ وَ هَلْ‏ يَجْحَدُ الْعَاقِلُ‏ مَا لَا يَعْرِف‏».
وقتی حتی میزان اطلاعات انسان حتی نسبت به جهان مادی یک پنجم از کل دانش است، چگونه می‌تواند در باره انکار عالم متافیزیک سخن بگوید؟!
نکته سه؛
انکار خداوند بیشتر از زمانی پیدا شد که چارلز داروین نظریه فرگشت و انتخاب طبیعی را در باره جانوران مطرح کرد که به گمان خداناباوران به معنای اداره درونی عالم و عدم نیاز آن به خداوند است.
با صرف نظر از آن که نظریه داروین تا چه میزان می‌تواند قطعی تلقی گردد و اساساً می‌تواند خود اتکایی عالم در دائره فراتر از جانداران را تفسیر کند، باید اذعان کرد که این نظریه با فرض پذیرش به هیچ وجه به معنای انکار خداوند نیست؛ چنان که داروین خود بارها بر این نکته تاکید کرد و کلیسا در دهه هشتاد میلادی رسماً از اعلام ارتداد داروین عذرخواهی کرد.
راز این امر آن است که نظریه فرگشت و انتخاب طبیعی یا نظریه گوی بیلیارد اگر هم اثبات گردد، پیام نهایی آن اداره درونی عالم است، چنان که از آن به عنوان ساعت کوک شده از پیش، تعبیر می‌کنند.
حال باید پرسید اگر غایه القصوای دستاوردهای علمی بر اساس نگاه خدا ناباوران خوداتکایی عالم در اداره خود باشد، آیا این امر به معنای انکار خداوند به معنای آفریننده آن است؟!
پیدا است که پاسخ از هر جهت منفی است. این که ساعتی از قبل کوک شده می‌تواند خود را اداره کند، به هیچ روی آن را از سازنده‌اش بی نیاز نمی‌کند؛ زیرا بالاخره ساعت از عدم پدید نیامده و باید نخست آفریده شده باشد تا کوک شدن آن قابل تصور گردد.
به عبارت روشن‌تر، کسانی که خدا را باور دارند برای او دو نقش اساسی قائل‌اند:
1- آفرینش هستی
2- اداره هستی
همه آن چه دئیست‌ها و خداناباوران درباره قدرت و کارکرد علم می‌گویند، اداره خوداتکای عالم است که اگر هم درست باشد، به هیچ وجه نمی‌تواند آفرینش هستی توسط خداوند را مورد انکار قرار دهد.
البته خداوند بارها از زبان پیامبران به مردم اعلام فرمود که او افزون بر آفرینش عالم، اداره آن را برعهده دارد.
یک نمونه واضح آن آیه شریفه «اقرأ باسم ربک الذی خلق» است که در همان ابتدای نزول قرآن بر ربوبیت و اداره هستی توسط خداوند در کنار آفرینش عالم تاکید شده است.
قرآن در آیاتی همچون «أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ آیا چیزی را که می‌کارید دیده‌اید؟ آیا شما می‌رویانیدش یا ما رویاننده‌ایم؟» به زیبایی بر این نکته تاکید کرده است که شما اگر با تکیه به علم به تحلیل طبیعی رخدادهای عالم می‌پردازید، نباید دست پنهان الهی را انکار کنید.
خواجه پندارد که روزی، ده دهد!
او نمی‌داند که روزیِ ده دهد
سخن آخر:
کاش آقای هاوکینگ بسان دانشمندانی همچون آنتونی فلو در آخر عمر دست از کفر و الحاد می‌کشید و بسیاری از افراد را به ورطه تاریک بی دینی دعوت نمی‌کرد!
او اینک از میان ما رفته و به حکم آیاتی همچون «لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» پرده از چشمان او کنار رفته و به قول جان هیک بی نیاز از هر گونه استدلال و برهانی همه اسرار و حقایق متافیزیک را با چشم خود نگران است.
البته به او خواهند گفت که این همه آن حقایقی است که تو به جای اذعان به آنها در سایه لطف الهی که شامل حال تو بود، به انکار آن پرداختی!
راستی، آقای هاوکینگ چگونه می‌تواند بار گناه سنگین به گمراه کشاندن بسیاری از جهانیان را حتی پس از سال‌ها از گذار عمر بر دوش کشد؟!
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار!

انتهای پیام

captcha