اطعام مساکین؛ منشاء ارتقاء فکری جامعه
کد خبر: 3701081
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۹

اطعام مساکین؛ منشاء ارتقاء فکری جامعه

گروه معارف- اطعام مساکین فقط به معنای غذا دادن نیست و شامل هر گونه کمک رسانی به نیازمندان می‌شود این کار علاوه بر نیل به شفاعت، منشاء بسیاری از خیرات در جامعه می‌شود که یکی از آنها ارتقاء فکری جامعه و غنی شدن فرهنگ است.

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، اگر یک جامعه جهت دستیابی به یک هدف مقدس که همان بهره‌مندی از شفاعت شافعان است باید متوجه موانع شفاعت باشد از جمله این موانع ترک اطعام مساکین و بازیچه قراردادن دین است.


ترک اطعام مساکین
قرآن کریم می‌فرماید: «ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ؛ مى‏گويند چه چيز شما را به دوزخ وارد كرد؟ جواب می‌دهند ما از نمازگزاران نبوديم و به تهيدستان و نيازمندان طعام نمى‏داديم و با فرورفتگان فرو مى‏رفتيم و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم تا آنكه مرگ ما فرا رسيد، پس آنان را شفاعت شفيعان سودى نمى‏دهد».(مدثر، 42 الی 48)


اطعام فقط غذا دادن نیست
مراد از«اطعام مسكين» انفاق بر تهى‌دستان جامعه است، به مقدارى كه بتوانند كمر راست كنند و حوائج‌شان برطرف شود.1 اطعام مسكين گرچه به معنى غذا دادن به بينوايان است، ولى ظاهراً منظور از آن، هر گونه كمك به نيازمندی‌هاى ضرورى افراد نيازمند اعم از خوراك و پوشاك و مسكن و ... است.2 همانطور که از تفاسیر بر می‌آید «اطعام» فقط به معنای غذا دادن نیست و شامل هر گونه کمک رسانی به هر نوع مسکینی است اعم از مالی، فکری، اعتقادی و ... حال اگر کسی از اطعام مساکین چشم بپوشد و عمل او مقدمه‌ای بشود برای نهادینه شدن فقر در جامعه چه فقر مالی و چه فقر اعتقادی، مشمول شفاعت نخواهد شد و از طرف دیگر جامعه را هم دچار آسیب کرده است.حال این شخص برای نیل به شفاعت اقدام به اطعام مساکین می‌کند گرچه این عمل او برای رسیدن به شفاعت است ولی منشاء بسیاری از خیرات و برکات در سطح جامعه می‌شود که یکی از آنها ارتقاء فکری جامعه است که نتیجه آن غنی شدن فرهنگ جامعه می‌شود.
بازیچه قرار دادنِ دین
واژه «لعب»، در لغت به معنای بازی است3 و «لهو»، آن چیزى است که انسان را از آنچه که براى او لازم و مهم است، باز می‌دارد.4 به بیان دیگر، لهو، به معنای مشغول شدن توأم با غفلت است.5 اما در بعضی از کتاب‌های لغت، لهو را به معنای لعب دانسته‌اند6 و چون لعب چیزى است که نفس آدمى را به سوى خود جذب نموده و از کارهاى عقلایى و واقعى و داراى اثر باز مى‌‏دارد، یکى از مصادیق لهو هم خواهد بود.7
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ ذَرِ الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيع‏...؛ و كسانى كه دين‌شان را بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنيا آنان را فريفت، واگذار و با قرآن اندرز ده كه مبادا كسى به آنچه مرتكب شده محروم ماند و او را جز خدا سرپرست و ياور و شفيعى نباشد...»(انعام ، آیه 70)
هر كس منتسب به يكى از اديان باشد و به تمام اصول و احكام آن احترام نگذارد و آنها را مقدس نشمارد، دين خود را بازيچه قرار داده است. بنابراين اگر كسى دين را وسيله درآمد قرار دهد و يا يكى از احكام آن را به گونه مسخره‏آميز وصف نمايد، از مصاديق آيه‏ «اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً» خواهد بود. ترديدى نيست كه اگر كسى به دينى‏ اعتقاد ندارد بهتر است از كسى كه به يك دين منتسب باشد اما احكام و اصول آن را مسخره كند، زيرا چنين شخصى بازى و ريشخند كردن به دين را دين خود قرار داده است.8
بازیچه قرار دادن هر چیزی باعث تحقیر آن می‌شود و اگر مقدسات و دین وسیله‌ای برای بازی دادن دیگران شود، تاثیرش این خواهد بود که آن امر مقدس دیگر وجه مقدسی در چشم مردم نخواهد داشت. مشخص است که امور مقدس و مذهبی اگر از طرف عوام و توده مردم وسیله‌ای برای بازی دادن دیگران قرار گیرد، نمی‌تواند آنقدر مضر به حال جامعه باشد گرچه در هر صورت این امر، ناپسند است. اما اگر آن امر مقدس از طرف متولیان و امراء مردم وسیله‌ای برای بازی دادن توده مردم شود، اثرات مخرب آن بر شرع مقدس و مذهب بسیار زیاد می‌شود تا آنجا که دین و امور اعتقادی در ذهن مردم تبدیل به کالایی برای پیشبرد منافع اشخاص می‌گردد و از آنجا که اعتقادات جزء فرهنگ اسلامی محسوب می‌شوند، این امر می‌تواند ضررهای جبران ناپذیری را به فرهنگ اسلامی وارد کند.
همانطور که ذکر شد «بازیچه قرار دادن دین» به عنوان یکی از موانع شفاعت در قرآن کریم مطرح است پس اگر کسی رجاء و امید به شفاعت داشته باشد باید از بازیچه قرار دادن دین بپرهیزد، نتیجه طبیعی این پرهیز، بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه است چراکه نتیجه بازیچه قرار ندادن دین، عدم بدبینی مردم به اعتقادات و دین است و این موضوع خود مصداق بارز فرهنگ اسلامی است.
ادامه دارد...
پی نوشت‌ها:
1.طباطبایی،سید محمد حسین؛(1374ش)؛ترجمه تفسیر المیزان؛همان، ج20 ، ص153.
2.مکارم شیرازی،ناصر؛(1374ش)؛تفسیر نمونه؛تهران؛دارالکتب الاسلامیه، ج25 ، ص253
3.قرشی،سید علی اکبر؛(1371ش)؛قاموس قرآن؛تهران؛دارالکتب الاسلامیه، ج6 ، ص 191
4.راغب اصفهانی،حسین بن محمد؛(1412ق)؛ المفردات فی غریب القرآن؛دمشق؛دارالعلم، ص 178.
5.قرشی،سید علی اکبر؛(1371ش)؛قاموس قرآن؛تهران؛دارالکتب الاسلامیه، ج6 ، ص 211.
6.ابن منظور،محمد بن مکرم؛(1414ق)؛لسان العرب؛بیروت؛دار صادر، ج 15 ، ص 259.
7.طباطبایی،سید محمد حسین؛(1374ش)؛ترجمه تفسیر المیزان؛سید محمد باقر موسوی همدانی؛قم؛انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ج14 ، ص259
8.مغنیه،محمد جواد؛(1378س)؛ترجمه تفسیر کاشف؛موسی دانش؛قم؛موسسه بوستان کتاب، ج‏3، ص 324

انتهای پیام

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
آقاجانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۷/۰۳/۰۲ - ۰۰:۳۰
0
0
سلام علیکم
بسیار نو و جالب بود.
captcha