اختلاف قرائات؛ موهبت الهی یا بی‌کفایتی تاریخی؟
کد خبر: 3701375
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۶
یادداشت وارده؛

اختلاف قرائات؛ موهبت الهی یا بی‌کفایتی تاریخی؟

گروه فعالیت‌های قرآنی- اختلاف قرائات که برخی معتقدند ریشه در خطاهای رسم الخطی مصاحف عثمانی دارد را عده‌ای با استناد به روایتی از پیامبر(ص) موهبت الهی می‌دانند هر چند مخالفان این نظریه معتقدند این روایت معتبر نیست و اختلاف ناشی از عدم تسلط و بی‌کفایتی کمیته‌ای بود که عثمان برای یکسان سازی مصاحف ترتیب داده بود.

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، محمدرضا فیضیان، قاری و مربی قرآن کریم، درباره اختلاف قرائات، مقاله‌ای در اختیار ایکنا قرار داد که بخش اول آن منتشر ‌شد و بخش دوم آن نیز با رویکرد رسم الخط مصاحف عثمانی منتشر می‌شود.
همان‌گونه که بـیشتر‌ کتب‌ تـاریخی آورده‌اند، پس از جمع‌آوری قرآن‌ کریم‌ توسط‌ امام علی بن ابیطالب(ع) برای اولین بار پس از رحلت رسول گـرامی اسلام(ص) و جمع‌ دوم‌ قرآن در اواخر خلافت ابوبکر، قرآن کـریم بـرای‌ سومین‌ بار توسط خلیفه سوم، عثمان جمع‌آوری شده است.

وجود غلط‌های رسم الخطی در مصاحف عثمانی
در جمع سوم قرآن ‌که پس از بروز پاره‌ای از اختلافات در قرائت‌ انـجام‌ ‌شـده،‌ آنچه به طور عمده مورد توجه قرار گرفت، تألیف قرآن مطابق‌ با لهجه واحـد و رسـم الخـط واحد بوده است.درپی همین جمع بود که مصاحف متعددی به تعداد‌ مراکز‌ مهم‌ بلاد اسلامی فـراهم و همراه با قاریان مشخص به شهرهای مهم اسلامی‌ ارسال‌ شد، مطابق با نقل‌های تاریخی کـه مجال ذکر آن‌ها نـیست پس از تـهیه این مصاحف که بعدها، مصاحف‌ عثمانی‌ نام گرفت، کلیه قرآن‌های موجود و مکتوب توسط صحابه گرامی پیامبر اسلام(ص)، جمع‌آوری و محو شود.
عثمان برای انجام امر مهم جمع‌آوری، کمیسیونی مرکب از چهار‌ نـفر‌ از‌ صحابه، به نام‌های، زید بن ثابت، سعید بن عاص، عبد اللّه بن زبیر، عبدالرحمن بن حارث بن‌ هشام‌ تشکیل داد و سپس جمع دیگری بر آنها افزود که جمع آنها به‌ دوازده ‌نفر‌ می‌رسید. مصاحفی‌ که توسط این جـمع تـدوین گردید، بیشتر به علت عدم تسلط ایشان بر امر کتابت‌ و همچنین عدم حضور بعضی از صحابه با کفایت در میان ایشان، حاوی خطاهای متعدد‌ املایی‌ بود‌ که همین امر سبب پیدایش اختلاف در قرائت قـرآن گـردید.
صاحب کتاب شریف «التمهید فی علوم القرآن»، در‌ این‌ خصوص می‌گوید: جماعتی که از سوی عثمان متکفل امر توحید مصاحف شده‌ بودند، کفایت‌ و شایستگی این امر خطیر را نداشتند و از همین‌جا مصاحف تدوین شده دارای غلط‌های املایی‌ و تـناقض‌ و اخـتلاف گردید و همین امر سبب پیدایش اختلاف قرائت در میان‌ مسلمین‌ شد. صاحب کتاب مصاحف، روایتی را از ابن داود نقل می‌کند که به طور دقیق، مطلب فوق را‌ تایید‌ می‌کند.
وی می‌گوید: یحدّثنا ابن ابی داود: انّهم بعد ما اکـملوا نـسخ المـصاحف، رفعوا الی‌ عثمان‌ مصحفا فنظر فـیه فـقال: قد احـسنتم و اجملتم، اری‌ فیه‌ شیئا‌ من لحن ستقیمه العرب بألسنتها. ثم قال:اما لو‌ کان‌ المملی من هذیل و الکتاب من ثقیف لم یوجد فیه هذا.
علامه عسکری‌ نـیز‌ هـمین روایـت را با کمی‌ اختلاف‌ ذکرکرده و سپس‌ می‌گوید: «و اللحن الذی ذکره الخـلیفة فـی‌ رسم‌ خطّ المصحف بقی فی المصاحف حتی الیوم» وی پس از بیان این‌ مطلب، به‌ شمارش خطاهای املایی متعددی که در‌ مصحف عثمانی وجود دارد‌ پرداخـته‌ اسـت. به دنـبال ارسال آن مصاحف‌ به‌ مراکز بلاد اسلامی اغلاط املایی که در آنـها وجود داشت منشأ اختلاف جدیدی‌ در‌ قرائت شد. از آن پس به‌ جای‌ اختلاف‌ قرّاء، اختلاف قرائت شهرها‌ مطرح‌ شد، ازاین‌رو قرائت مکه بـا‌ قـرائت‌ شـام یا مدینه و...اختلاف پیدا کرد و این نوع جدیدی از اختلاف در قرائت‌ قـرآن‌ بـود که تا آن روز هیچ‌ سابقه‌ای در‌ میان مسلمانان‌ نداشت.
برای مثال «ایلافهم»به شکل «الافهم»نوشته می شد که خود برای خواننده ایجاد اشکال می‌کرد، لذا برخی از قراء آن را همان طور که نوشته شده بدون«یا» خوانده‌اند. بعضی‌ از محققان، خطاهای رسم الخط‌ مصاحف عثمانی را، مهم‌ترین عامل پیدایش اختلاف قرائت قـرآن دانسته‌اند.

روایات جعلی‌ و غیر‌ معتبر
داخل شدن روایات جـعلی و ضـعیف در میان روایات منقول از رسول خدا(ص) همان‌گونه ‌‌که‌ در بسیاری از مـسائل کـلامی، سیاسی و اخلاقی اختلافاتی را موجب شده اسـت، در مـسأله‌ اختلاف‌ قرائت‌های‌ قرآن نیز تأثیر بسزایی داشته است. علامه عسکری می‌گوید: «من اهم العوامل فـی اخـتلاف القراءات المختلفة‌ ما رووا فی روایـات مـتواترة مـوصوفة بالصحة ان الرسول صـلی اللّه عـلیه و سلّم أقرا السورة الواحـدة‌ لأصـحابة‌ بألفاظ مختلفه، فتماری کلّ منهم فی قرائة الآخر، و قال الرسول صلی اللّه علیه و سلّم فی جـواب اعـتراضهم:انّ القرآن نزل علی سبعة أحرف نـحو قـولک: تعال و اقبل و هـلمّ و اذهـب و اسـرع و عجّل فاقرؤا و لا حرج:علیما حـکیما، او غفورا رحیما، و لکن لا تختموا ذکر رحمة بعذاب، و لا ذکر عذاب برحمة.»
همانطور که برخی از دانشمندان1 هم اشاره کرده‌اند روایت نزول قرآن به هفت حـرف، در مـیان اهل سنت به‌ تواتر‌ نقل شـده اسـت و کـتاب‌های مـتعددی کـه در میان ایشان از اعـتبار بـرخوردار است همانند: صحیح بخاری، مسند ابن حنبل، صحیح مسلم و... این روایات را با الفاظ گوناگونی آورده‌اند. روایات دیگری که‌ حـاکی‌ از اخـتلاف صـحابه در قرائت بعضی از آیات و ارجاع به امر رسـول خـدا(ص) و تـقریر آن حضرت بر جواز اختلاف در قرائت و عدم‌ نهی ایشان از آن، در همین کتاب‌ها آمده است.
درصورتی‌که بتوان براین فرض صحه گذاشت که رسول خدا(ص) و آوردنده وحی در امـر قرائت دست‌ امت‌ را‌ باز گذاشته باشند و اختلاف‌ قرائت‌ را‌ مجاز و آن را موهبتی الهی دانسته باشند، در این صورت پدیدار شدن اختلافات فراوان در امر قرائت امری طبیعی جلوه می‌کند‌ و مستند‌ به شرع می‌گردد و کـسی از عـهده تعیین‌ حد‌ و مرز برای آن، بر نخواهد آمد. اما تمام سخن در سند و اعتبار این‌گونه روایات است. شأن والای قرآن‌ در‌ میان‌ امت و جهانی و جاودانی این کتاب عزیز و رسالت هدایتگری‌ و رساندن بشریت به قـله‌های کـمال، هرگز اجازه این‌گونه بی‌بند‌و‌باری را در قرائت نمی‌دهد. علاوه بر آنکه محققان برجسته‌ای با‌ ادله محکم، بی‌اعتبار‌ بودن این قبیل روایات را به اثبات رسانده‌اند.
ادامه دارد...


پی نوشت:
تاریخ قرآن،آیت الله هادی معرفت،ج 1، ص 149.

انتهای پیام

captcha