بهار؛ فصلی برای خداشناسی/آداب نوروز را به‌جا بیاوریم
کد خبر: 3701457
تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۶:۲۲

بهار؛ فصلی برای خداشناسی/آداب نوروز را به‌جا بیاوریم

گروه اجتماعی ـ بهار درس خداشناسى و معادشناسى و تحول و رشد و تکامل است، اگر انسان‌ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌اند.در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که ازجمله آن‌ها می‌توان به نماز نافله، غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش، ذکر گفتن خصوصاً ذکر «یا ذی‌الجلال و الإکرام»، روزه گرفتن و دعا کردن در لحظه تحویل سال اشاره کرد.

به گزارش ایکنا از لرستان، فصل بهار برای ما درس‌های فراوانی دارد بهار هم‌چنان‌که تازگی، نشاط و شادابی دارد درس‌هایش ماندگار است، فصل بهار فرصتی است برای انسان تا در طبیعت تفکر کند و از این طریق پی به مبدا و معاد ببرد لذا اولین درسی که می‌توان از بهار گرفت درس خداشناسی و معرفت پروردگار است.
اگر انسان به طبیعت نگاه کند در می‌یابد سراسر طبیعت نشانه‌ای از نشانه‌های خداست عالم هستی نشانه علم قدرت لایزال الهی است لذا کافی است انسان به طبیعت و عالم هستی نطر داشته باشد.
در قرآن‌کریم آیات زیادی درباره درس گرفتن انسان از طبیعت و بهار وجود دارد به‌عنوان مثال آیات 5 و 6 سوره مبارکه حج با این مضمون «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ﴿5﴾ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» در همین رابطه است.
خدای متعال در این دو آیه از قرآن فرموده است: «اى مردم اگر درباره برانگيخته شدن در شكيد پس [بدانيد] كه ما شما را از خاک آفريده‌‏ايم سپس از نطفه سپس از علقه آن‌گاه از مضغه داراى خلقت كامل و [احيانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم و آنچه را اراده می‌‏كنيم تا مدتى معين در رحم‌ها قرار می‌‏دهيم آن‌گاه شما را [به‌صورت] كودک برون می‌آوريم سپس [حيات شما را ادامه می‌‏دهيم] تا به حد رشدتان برسيد و برخى از شما [زودرس] می‌‏ميرد و برخى از شما به غايت پيرى می‌‏رسد به گونه‌‏اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمی‌‏داند و زمين را خشكيده می‌بينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمی‌آيد و نمو می‌كند و از هر نوع [رستني‌هاى] نيكو می‌‏روياند(5) اين [قدرت نمايي‌ها] بدان سبب است كه خدا خود حق است و اوست كه مردگان را زنده می‌‏كند و [هم] اوست كه بر هر چيزى تواناست».

تامل در طبیعت و درس گرفتن از بهار

این آیات ما را به تامل در طبیعت و درس گرفتن از بهار می‌کند و این‌که اولین درس از فصل بهار درس خداشناسی و معرفت خداست.همچنین در سوره مبارکه «واقعه» به‌صورت سه سؤال اساسی این مسئله مطرح می‌شود که با تامل در این آیات ما باید قدرت خدا را در فصل بهار ببینیم و بدانیم که هم‌چنان‌که خدا می‌میراند همان‌گونه زنده می‌گرداند.
درس دوم از فصل بهار پی بردن به مسئله معاد و روز قیامت است چون در فصل بهار همه چیز زنده می‌ود این نشانه مردن انسان در دنیا و زنده شدن او در آخرت است کمااینکه در حدیث داریم «وقتی بهار طبیعت فرا رسید شما زیاد به یاد قیامت بیفتید» کمااینکه مهم‌ترین درسی‌که از فصل بهار باید بگیریم زنده شدن انسان در روز قیامت است.

بهار؛ فصل تجدید حیات و بهترین دلیل برای اثبات رستاخیز

بهار فصل تجدید حیات و زندگی و بهترین دلیل برای اثبات رستاخیز است، مهم‌ترین دلیل برای قیامت فصل بهار است و در آیات متعدد زنده شدن و خوابیدن و دوباره بیدار شدن دلیل بر قیامت و رستاخیز است کمااینکه فصل بهار فصل تغییر و تحول و دگرگونی و فصل نشاط و شادابی و زیبا شدن است و انسان می‌تواند از بهار درس بگیرد و ظاهر و باطن و اخلاق خود را تغییر دهد این در حالی‎است که بهار فصل حرکت، نو شدن و تغیر یافتن است و ما هم باید حرکت به‌سمت جلو داشته باشیم، فکر نو، عمل نو داشته باشیم و رفتار و اعتقادات صحیح را در خودمان پرورش و رشد دهیم.
درس دیگری که از فصل بهار می‌توان گرفت، فرصت‌شناسی و استفاده از عمر است بهار که می‌رسد یعنی مقداری از عمر ما کاسته شده و باید از بقیه عمر در راه عبادت و بندگی خدا و همچنین تحصیل علم استفاده کنیم.

نوروز از نگاه اسلام

عید نوروز از زمان‌های قدیم یکی‌از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است. امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به‌صورت آئین درآمد.
علی کاظمی در مقدمه ترجمه کتاب سیدعبدالرضا حسینی شهرستانی به نام «نوروز در اسلام» نگاشته است: «با توجه به روایاتی که درباره نوروز رسیده است، معلوم می‌شود، نوروز پیش‌از اسلام روزی مورد توجه پیامبران و رهبران الهی بوده است و از ابتدا شادی و سروری که در این روز می‌شده است به‌خاطر امور معنوی و حوادث مذهبی که در این روز اتفاق افتاده بوده است، ... ولی همان‌گونه که در اثر مرور زمان بسیاری از واقعیت‌ها وارونه شده و بسیاری از حقایق تحریف گردیده، نوروز هم به‌صورت یک روز ملی و باستانی درآمده، شادی و سرور آن نیز به حساب امور مادی گذاشته شده است».

آداب نوروز

نوروز با بهار همراه است، بهار درس خداشناسى و معادشناسى و تحول و رشد و تکامل است، اگر انسان‌ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌اند.در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که ازجمله آن‌ها می‌توان به نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس‌از نماز ظهر و عصر روز نوروز، غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش، ذکر گفتن خصوصاً ذکر «یا ذی‌الجلال و الإکرام»، روزه گرفتن و دعا کردن در لحظه تحویل سال اشاره کرد.
امام صادق(ع) در روایتی در رابطه با نوروز فرموده است: «روز نوروز غسل کن و پاکیزه‌ترین لباس‌هایت را بپوش و خود را با بهترین عطرها خوشبو کن».
همچنین در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «نوروز، روزى است که خداوند از بندگانش پیمان‌هایى گرفت که تنها خداى یکتا را بپرستند و براى او همتا قرار ندهند و ایمان به رسولان و حجت‌هاى خدا و امامان(ع) بیاورند و روزى است که کشتى نوح(ع) بر کوه جودى نشست».
و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «نوروز همان روزى است که ابراهیم خلیل(ع) بت‌هاى قومش را ـ که در آن روز براى شرکت در مراسم جشن از شهر خارج شده بودند ـ شکست».
همچنین، بنابر همان روایت امام صادق(ع)، حادثه شگفت زنده شدن هزاران نفر از بنى‌اسرائیل قبل از اسلام ـ به فرمان خدا که در آیه 243 بقره با این مضمون «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ » به آن اشاره شده است ـ در نوروز رخ داده است».

نازل شدن جبرئیل بر پیامبر در نوروز

بنا بر روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است: نوروز روزى است که: جبرئیل بر پیامبر نازل شد، پیامبر(ص)، على(ع) را بر دوش خود گرفت تا بت‌هاى قریش را از بالاى خانه کعبه فرو ریزد. هم‌چنین ابراهیم(ع) در چنین روزى بت‌ها را شکست، پیامبر(ص) به اصحاب خود امر کرد (در روز غدیر خم) با على(ع) به‌عنوان امیرمومنان، بیعت کنند، پیامبر(ص) امام على را به وادى جنیان فرستاد تا از آن‌ها در پذیرش اسلام و پیامبر(ص) بیعت بگیرد.
در چنین روزى بعد از مرگ عثمان براى خلافت حضرت على(ع) بیعتى دوباره شد، در چنین روزى على(ع) در عصر خلافتش در جنگ نهروان بر خوارج پیروز شد و مخدج ذوالثدیه (سردمدار خوارج) را کشت، در چنین روزى قائم ما(عج) و صاحب امر از پرده غیب، آشکار مى‌شود، در چنین روزى قائم(عج) بر دجال(طاغوت خودکامه عصر) پیروز مى‌گردد و او را در میدان کناسه کوفه به دار مى‌کشد.

عید در قرآن

واژه عید در قرآن‌‌کریم تنها یک‌بار در آیه ۱۱۴، سوره مائده آمده است.«قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ عیسى پسر مریم گفت: بار الها پروردگارا از آسمان خوانى بر ما فرو فرست تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‏‌اى از جانب تو و ما را روزى ده که تو بهترین روزى‏دهندگانى».
عیسی‌بن‌مریم این دعا را آن هنگام که حورایون به او گفته بودند که ای عیسی ابن مریم، آیا خدای تو می‌تواند برای ما از آسمان مائده فرستد؟ عیسی در پاسخ آنان می‌گوید اگر ایمان آورده‌اید از خدا بترسید و هرگز شک در قدرت خدا و یا شک در اجابت دعای پیغمبر خدا نکنید. حواریون گفتند ما شک نکرده‌ایم، لیکن می‌خواهیم که از آن مائده آسمانی تناول کنیم تا دل‌های ما مطمئن شود و بر یقین ما بیفزاید و تا به راستی عهدهای تو پی بریم و بر آن گواه باشیم.

عید یعنی بازگشتن

عید خود مصدری است مانند عود به‌معنای بازگشتن و به همین مناسبت، سالگردها و یادبودها را عید گویند. البته این نام‌گذاری به یادبودهای خوش و توأم با شادمانی اختصاص دارد.عید روزی است که در آن سود و منفعتی به‌دست بیاید و در شرع مقدس اسلام، روزهای اضحی و فطر عید نامیده می‌شوند که در عید اضحی قربانی و در عید فطر زکات فطره مطرح است.
هم‌چنین می‌توان گفت، عید آن روزی است که در آن نماز ویژه‌ای برگزار کنند، یا روزی است که مجمعی در آن فراهم آید، و یا آن‌که عید روزی است که خلق از ماتم به شادمانی عود کنند، یا روزی است که زندانیان را از زندان رها کنند و یا کودکان را از مکتب بیرون فرستند، یا روزی است که تفاوتی میان درویش و توان‌گر نباشد، یا آن‌که(عید) روز شریف و ارجمندی می‌تواند باشد.
از آیه «مائده» استفاده می‌شود که حضرت عیسی مسیح(ع) روز نزول مائده را که سالروز وقوع یک معجزه الهی در تاریخ است برای همه انسان‌ها عید قرار داده است، تا این روز آیت و حجتی از جانب خداوند برای مردمان در تمامی اعصار بوده باشد و به میمنت این پدیده پر برکت همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تکرار گردد.

عید روز نزول برکت آسمانی بر حواریون عیسی(ع)

از آنجا که «مائده» به‌معنای خوان پر نعمت، تنها دوبار در سوره مائده آمده است، می‌توان گفت نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عیسی‌مسیح(ع) ویژگی خاصی داشته است که به‌خاطر آن عنوان مائده را به خود گرفته است. بنابراین، عید در این آیه اشاره دارد به نزول یک برکت آسمانی در پوشش طبق یا طبق‌هایی از طعام و خوردنی که می‌تواند تکرار و بازگشت آن روز نیز همان برکات را به همراه داشته باشد و از این جهت، آیت و حجتی دیگر از جانب خداوند متعال برای انسان‌ها و فرصتی دیگر برای ایجاد ارتباط با خدا و ذکر و یاد او در دل‌ها و زبان‌ها بوده باشد.

نوروز از نگاه خیام

حکیم عمر خیام در نوروزنامه(ص 19) درباره نوروز می‌نویسد: «سبب نام نهادن نوروز از آن بوده است که آفتاب در سیصد و شصت و پنج شبانه روز و ربعی به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت «نوروز» نام نهاد و جشن آیین آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند چون آن وقت را پادشاهان عجم دریافتند از بهر بزرگداشت آفتاب آن‌را نشانه کردند و آن روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگان آن‌را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند بر پادشاهان واجب است آیین و رسم ملوک را به‌جای آرند از بهر مبارکی و بهر تاریخ و خرمی کردن در اول سال هر که روز نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد، تا نوروز دیگر عمر در شادی گذارند و این تجربت را حکما از برای پادشاهان کردند». (خیام نیشابوری، 1382: 19)
از زمان ساسانیان رسم بود که بیست و پنج روز پیش از نوروز بر روی هفت ستون گلی، غلات یا حبوبات می‌کاشتند و هر کدام محصولش خوب می‌شد، باور داشتند که آن محصول در آن سال خوب می‌شود. (مهر، 1374: 184-187)

سفره هفت سین

پورداود این سفره را همان خوانی می‌داند که موجد خیر و برکت و آب سالی است و برای فروهرهای درگذشتگان می‌‌گستردند، هنوز در ایران در این اوقات خانه می‌آرایند همه جا را پاک می‌‌‌کنند، رخت نو می‌پوشند، بوی خوش بخور می‌دهند، گل و شیرینی و شربت می‌نهند، دعا می‌کنند و نماز می‌گزارند.
همچنین در خوان‌چه‌ای هفت چیز که اسمشان با حرف سین شروع شده باشد مثل سبزه، سیب، سنجد می‌گذارند، این عدد هفت که از زمان قدیم مقدس بوده به هفت امشاسپندان، بزرگ‌ترین ایزدان آیین مزدیسنا اشاره دارد این رسوم برای این بوده که فروهرهای مقدسان و نام‌داران و درگذشتگان خانواده‌ها که از آسمان فرود می‌آیند و چند روزی به رسم سرکشی در روی زمین می‌گذرانند، از خانه و زندگانی بستگان و از دین‌داری و پرهیزگاری بازماندگان خویش خشنود شوند و از درگاه خداوند خوشی و تندرستی آنان را بخواهند. (پوردااحمد تمیم‌داری در کتاب فرهنگ عامه در خصوص هفت سین چنین آورده است: «در سفره سفید رنگ هفت سین، هفت خوراکی است که با حرف «س» آغاز می‌شود و نماد و شگونی سیر، سرکه، سمنو افزودن بر آن آینه، شمع، ظرفی شیر، ظرفی آب که نارنج در آن است، تخم‌مرغ رنگ کرده، ماهی قرمز در تنگ آب، نان، سبزی، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب دینی مسلمانان قرآن‌کریم و زرتشتیان، اوستا و ظرفی از دانه‌های حبوبات به نشانه برکت نیز زینت بخش سفره هفت سین است این سفره در بیشتر خانه‌ها تا روز سیزده گسترده است». (تمیم‌داری، 1390)

انتهای پیام

captcha