به گزارش ایکنا؛ بحث امامت و رهبری و شخصیت حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) در علوم مختلف انسانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادی قابل طرح و بررسی است. در گفتگو با حجت الاسلام علیرضا بشیری، محقق حوزه علوم اجتماعی و دینی به بررسی دیدگاه دخت گرامی نبی اسلام(ص) در مورد امیر المومنین(علیه السلام) پرداختیم.
حضرت زهرا سلام الله علیها چه دیدگاهی در مورد امامت و رهبری داشتند؟
حضرت زهرا سلام الله علیها نکات بسیار ارزندهای را در خصوص امامت و رهبری عنوان کردهاند که اگر بخواهیم بر اساس سخنان ایشان موضوع امامت و رهبری را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم بی هیچ اغراقی تمامی زوایای این موضوع را پوشش داده است. بر همین اساس سخنان این بزرگوار را در خصوص این موضوع به چند دسته تقسیم میکنم. دسته اول از سخنان حضرت فاطمه سلام الله علیها به محوریت امام در زندگی فردی و اجتماعی آحاد جامعه تاکید می کند. حضرت سلام الله علیها امام را همچون کعبهای میدانند که مردم باید برای طواف به سمت او بروند نه اینکه منتظر باشند تا کعبه به سوی آنها بیاید(«مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الکَعبَة اِذتُؤتی وَ لاتَأتی»؛ بحار الانوار، ج 33 ص 353.) و به نظر میرسد همین نکته تکلیف بسیاری از مسائل دیگر را روشن میکند، زیرا دیگر ماندن و بی حرکتی برای کسی که امامی دارد قابل پذیرش نیست؛ فردی که امامت را می پذیرد و در صدد است تا در زیر شاخسار ولایت قدم بردارد و تنفس کند نباید بیحرکت و ساکن باشد. باید حرکت کند و تلاش نماید تا از فیوضات امام بهرمند شود. البته بحث انتظار را نیز با همین روایت می توان تا حدود بسیار زیادی روشن و واضح کرد؛ چه ، انتظار امام عصر عج الله تعالی فرجه با منتظر ماندنی که در فرهنگ جامعه وجود دارد، متفاوت است. قرار نیست امام زمان بیاید و خود بخود درست بشود، قرار است ما تلاش کنیم تا امام زمان بیاید و پس از آمدنش تازه تلاش اصلی و وظیفه اصلی شیعه شروع می شود.
حضرت زهرا سلام الله علیها در جای دیگری ضمن ارائه فرمایشاتی در باب امامت فرمودهاند که امام قطب اقطاب است یعنی امام باید مرکز ثقل توجه خداپرستان باشد؛ به عبارتی خدا پرست بودن و امام نداشتن سنخیت چندانی با واقعیت ندارد و فردی که متوجه حضور خداست و عالم را در ورطه ید قدرت او می بیند برای رهروی راه خدا و بندگی او نمی تواند خودش دست به تولید راه بزند بلکه نیازمند راه و راهنما است. راه را که دین نشان داده و هموار نموده است اما راهنما همان امام است و بی امام ره به بیابان می سپارد.
بخش سوم سخنان حضرت زهرا سلام الله علبها در خصوص امامت و رهبری به این نکته اشاره دارد که امامت دنباله نبوت است و امام وارث پیامبر تلقی می شود. روایتی از حضرت نقل شده است که می فرمایند: «نَحنُ وَسیلَتُهُ فی خَلقِه وَ نحن خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدسِهِ وَ نَحنُ حُجَّتُهُ فی غَیبِهِ وَ نحن وَرَثَة اَنبیائِه؛ ما وسیله ارتباط خدا با خلق او و برگزیدگان خدا و محل قدس او و حجّت آشکار او و وارثان انبیای او هستیم.» حضرت صدیقه طاهره علیها السلام در این روایت به چند نکته نغز اشاره می نمایند ابتدا اینکه امام را واسطه میان خالق و مخلوق معرفی می کنند و سپس اینکه امام برگزیده خداست و سوم اینکه امام حجت و خلیفه خدا بر روی زمین است و همچنین اینکه وارث انبیای الاهی است
از نظر حضرت زهرا علیها السلام امامت برای مردم چه مزیت هایی دارد؟
از منظر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مهمترین دستاورد امامت برای مردم نظم و دوری از اختلاف است. چرا که وقتی مرجعی بیاشتباه در صدر یک حکومت وجود داشته باشد بی تردید مردمان به اطاعت روی میآوردند و حتی ناملایمات را در جهت هدفی والاتر به جان میخرند. از حضرت علیها السلام نقل شده که فرمودهاند: «اَمَا وَ اللّهِ لَو تَرَکُوا الحَقَّ عَلَی اَهلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِترَةَ نَبیّهِ لَمَا اختَلَفَ فِی اللّهِ اثنَان؛ خداوند را گواه می گیرم! اگر حق( که امامتی است که از اهل بیت سلب شده است) را به اهلش واگذار میکردند و از عترت پیامبر(ص) اطاعت میکردند، دو نفر هم درباره خدا(و حکم او) اختلاف نمیکردند.» و چه زیبا ایشان عامل اصلی اختلاف، بی قانونی، ارتجاع و حتی عقب ماندگی را در چند جمله بیان میکنند. زیرا امامت امام بر حق علاوه بر اینکه اتحاد را در جامعه اسلامی به نظاره مینشیند، همین اتحاد را در صحنه گیتی ایجاد میکند و این مدعای بنده هرچند کمی دور از ذهن است اما هرگز شگفت و ناممکن نیست. چرا که اعتقاد ما شیعیان در رویدادهای پس از ظهور امام عصر عج الله تعالی فرجه و پیروزی ایشان بر فراعنه زمان دقیقا بر همین مبنا استوار است و همین مزیت بعدی پذیرش امامت است. آن حضرت در بخشی از خطبه ای که در جمع زنان مهاجر و انصار ایراد کرده، می فرماید: «به خدا سوگند! اگر پا پس نمیگذاشتند و علی(علیه السلام) را بر زمام امور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) برعهده او نهاده بود، میگذاردند و این نشانه روشن را میپذیرفتند، ایشان را به آسانی به راه راست میبرد و حق هر یک را به او میسپرد، چنان که کسی زیانی نبیند و هر کس میوه آنچه کشته است، بچیند. این شتر را سالم به مقصد میرساند و حرکتش برای کسی رنج آور نبود و تشنگان عدالت را از چشمه سرشار و زلال حقیقت سیراب می کرد؛ چشمه ای که آب زلال آن فوّاره زنان از هر طرفی جاری است و هرگز رنگ کدورت نپذیرد.
حضرت زهرا سلام الله علیها، شخصیت والای امیرمومنان علیه السلام را چگونه به تصویر کشیدند؟
در کلام صدیقه طاهره علیها السلام همانگونه که در واقع هم همینطور است بزرگمرد تاریخ پس از وجود گرامی و نازنین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، امیرالمومنین علیه السلام است. افراد زیادی در طول تاریخ به ذکر مناقب و فضایل امیرمومنان علیه السلام پرداختهاند. پیروان حضرت علی علیه السلام، یاران ایشان، دوستانش و حتی دشمنانش در باب فضایل او سخنها گفته اند اما به واقع زیباترین و قابل اعتنا ترین سخن در این میان سخنان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و دخت گرامی ایشان حضرت زهرای مهدیه سلام الله علیها است. ابی الحدید شارح اهل سنت نهج البلاغه جملهای در باب همین موضوع دارد. او میگوید:« اگر تمام سخنوران تراز اول عرب جمع شوند، حتي قادر نيستند يک دهم آنچه را رسول خدا(ص) درباره فضايل امير المؤمنين(ع) فرموده اند، بگويند.» و اگر دقیق بنگریم بخش قابل توجهی از سخنان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چه در منابع شیعی و چه در منابع اهل سنت به توصیف علی علیه السلام گذشته است. دخت گرامی پیامبر نیز در این باب دست کمی از پدر بزرگوار خود نداشتهاند و خصوصا در رویدادهای پس از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و غصب جایگاه ایشان آن هم به نام مردم و با مدعای واهی بی تعارف دفاعی جانانه از ایشان کردهاند و واقعیت وجودی علی علیه السلام را با و زیباترین کلمات به مردم آن دوران گوشزد کرده و برای ما به یادگار گذاشتهاند. امام شاید حزن انگیزترین و در عین حال پر مغزترین دفاع ایشان از امیرمومنان در خطبه در مسجد و همچنین خطبه فدکیه است. این خطبه بخش های مختلفی دارد و بخشی از این خطبه قراء در بیان حضرت علی علیه السلام است. حضرت زهرا سلام الله علیها در بیان فضایل امیرمومنان علیه السلام به بیان سابقه بی نظیر ایشان در آبیاری نهال نوپای اسلام میپردازند. به غصب خلافت از ایشان اشاره ای گذرا دارند و مردم را بخاطر سکوت بر این ظلم و ظلم بر غصب فدک سرزنش میکنند.
زمانی که علی علیه السلام را با آن حالت مظلومانه به مسجد میبرند تا به اجبار از وی بیعت بگیرند (و در تاریخ هم ثبت شده است که این سکوت امیرمومنان علیه السلام موجب یقین یک یهودی بر حقانیت دین اسلام و اسلام آوردن او شد) حضرت زهرا سلام الله علیها ظالمان گرداگرد حضرت امیر را تهدید به نفرین میکندد و ضمن مقایسه این زمان با زمانه حضرت صالح علیه السلام میفرمایند: «یقین بدانید که ناقه صالح در نزد خدا از من گرامی تر و بچه آن ناقه نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود.» و پس از این جمله به سمت مزار رسول خدا برای نفرین حرکت میکند و زمانی که سلمان پیام امیرمومنان علی علیه السلام را در بازگشت به خانه می شنود میفرماید: «حال(که امامم دستور داده) بر می گردم و صبر می کنم و سخن او را می پذیرم و از او اطاعت می کنم.»
به واقع مستحکمترین و جانانهترین و مستدلترین و زیباترین دفاع از امیرمومنان علی علیه السلام در همین چند کلمه شکل گرفته است چرا که همه مردم حضرت زهرا را میشناسند و همگی بر برتری او نسبت به خود واقفند و عزم او را در حرکت جزم میبینند و اینچنین بانویی با اینچنین عزمی بلافاصله پس از اینکه رضایت امامش را در انجام تصمیم خود نمیبیند تصمیمش را رها میکند و در میانه بلا و مصیبت گردن به رای ولی و امام خود میسپارد.
انتهای پیام