سخن از انسانی که خلاصه جهان است
کد خبر: 3704855
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۸
بازخوانی کتاب «خاتم‌النبیین» علامه سید علی کمالی‌دزفولی؛

سخن از انسانی که خلاصه جهان است

گروه معارف ـ مطالعه «خاتم النبیین(ص)» فرصت مغتنمی است برای کنار زدن پرده ای به ضخامت بیش از 1400 سال و به تماشا نشستن لحظه های روشن و معطر مردی که وقتی سخن می گفت بسیار چشم به آسمان می دوخت، بدش می آمد برای او قیام کنند، تیز نگاه نمی کرد، تکبر نمی کرد با مسکینان راه برود، مردم را به یاد خدا سفارش می کرد، کینه و دروغ را دوست نداشت، در گرفتن حق مظلوم صلابت داشت و بالاخره مردی که خلاصه جهان بود. 

به گزارش ایکنا از خوزستان، کتاب «خاتم‌النبیین» اثر علامه سید علی کمالی‌دزفولی همان طور که از نامش پیداست، کتابی است با موضوع رسول اکرم(ص) که در آن مرحوم علامه کمالی‌ به گردآوری سیره حضرت و دسته بندی آن در بیست و هفت بخش پرداخته و در هر بخش نشان می دهد رفتار پیامبر اسلام در مواقع مختلف چگونه بوده است.

علامه کمالی دزفولی از قرآن‌شناسان برجسته استان خوزستان و شهرستان دزفول است که در ششم آذر ماه سال 1290 در دزفول متولد شد و نزد علمای بزرگی پرورش یافت. استاد کمالی به گفته شاگردش(سیدمجتبی مجاهدیان) عالمی ذوابعاد بود، علامه با وجود آنکه میان بزرگان قرآن‌پژوه کشور از شأن و جایگاه ارزشمندی برخوردار بود و برخی او را «پدر جریان نوین قرآن‌پژوهی معاصر ایران» معرفی می‌کردند، اما متأسفانه در شهر و استان خود در گمنامی محض، روزگار کهنسالی خود را به‌سر برد.

 «قانون تفسیر»، «تاریخ تفسیر»، «قرآن؛ ثقل اکبر»، «شناخت قرآن»، «قرآن و مبارزات»، «قرآن و دستورات اجتماعی»، «قرآن و جامعه»، «قرآن و شعارها»، «قبسات قرآن»، «قرآن و مقام زن» و... از جمله آثار علامه کمالی است. از این قرآن شناس همچنین 44 دفتر تفسیر قرآن برجای مانده است که به همت شاگرد وی در دست تدوین است؛ جلد اول تفسیر علامه کمالی دزفولی به نام «تفسیر قرآن برای همه»  منتشر شده است.

سخن از انسانی که خلاصه جهان است

یکی از آثار قابل توجه این قرآن‌شناس خوزستانی کتابی به نام «خاتم‌النبیین» است که با موضوع سیره پیامبر(ص) نوشته شده و توسط انتشارات اسوه به چاپ رسیده است. متن زیر به مناسبت بزرگداشت عید بزرگ مبعث مروری بر این اثر ارزشمند دانشمند قرآن شناس خوزستانی است: 

بیان روان و بی تکلف

کتاب خاتم النبیین(ص) با پیشگفتار ارزشمند علامه در باب سیره پیامبر(ص) آغاز می‌شود و از همان ابتدا بیان روان، ساده و بدون تکلف مطالب، مخاطب را به سادگی با کتاب همراه می‌کند. ارائه نقطه نظرات و تحلیل‌های خاص استاد درباره سیره حکیمانه پیامبر(ص) و جایگاه ایشان در بین مسلمانان صدر اسلام، تعابیر ناب و اشراف به تاریخ ادیان و پیامبران، انتقادات صریح از عملکرد پیروان ادیان برخلاف روش انبیاء و ارائه شناخت ملموس از حضرت محمد(ص) و نه مدیحه سرایی صرف از ویژگی‌های این کتاب است. 

نگاه نقادانه علامه نسبت به جامعه مسلمانان و دوری آنها از سیره رسول الله(ص) از آغاز کتاب آشکار می شود، او معتقد است انقلاب اسلامی مردم را در صحنه مواجهه با نیازمندی های فکری و فرهنگی خود آورد و او را از خواب صدها ساله خود بیدار کرده و آگاه ساخته که چگونه متن را رها کرده و به حاشیه پرداخته، جهاد را رها کرده و به دعا پرداخته، قرآن را رها کرده و به فال و استخاره پرداخته و به جای آگاهی از سیرت خاتم النبیین(ص) به خواندن کتاب های شرح حال رجال و کرامات ساختگی ایشان دلخوش کرده و در نهایت علت همه این را  چیز می داند: این همه برای آنکه آسانتر را گرفته و دشوار تر را رها کند(ص 11 و 12 کتاب).

نقد علامه کمالی بر کتب سیره

علامه در آغاز از کتب سیره نقد کرده و چنین اظهار می‌کند: «همه این کتاب‌ها وقایع تاریخی را یاد کرده و سیرت درضمن آنها است و سعی این ناچیز این بود که فقط محض سیرت را بیاورم و دیگر وقایع را با آن مخلوط نسازم.» و بعد علامه به دشواری این کار و اینکه فراتر از توان یک نفر است تصریح می‌کند و ضرورت انجام یک کار جمعی و بررسی دقیق منابع تفسیر و حدیث سه قرن نخستین اسلام و قرون بعد را متذکر می‌شود.

هر شبانه روز بخشی از این کتاب را بخوانید

علامه اهتمام ویژه ای به سیره معصومین به خصوص پیامبر(ص) دارد، به طور مثال وی در توضیح روایتی از امام صادق(ع) که فرمود: «إنی لأکره للرجل أن یموت و قد بقی خله من خلال رسول الله لم یأت بها» می نویسد: در اینجا مطلب مهمی را که در مقدمه کتاب نظام حکومت نبوی ذکر شده مناسب است بیاوریم مجالس به هیچ چیز بعد از قرآن بهتر از اخبار سیرت پیغمبر(ص) مأمور نمی‌شود. از همین روی وی در اولین صفحه کتاب و پیش از فهرست چنین نوشته است: «اگر در هر شبانه‌روز بخشی از این کتاب میان جمع افراد خانواده خوانده شود باعث سلامتی تن و آسایش روان و استواری ایمان و افزایش خردمندی و وفور خیر و برکت خواهد بود.»

یکی از نکات جالب توجه در شیوه بیان علامه کمالی این است که مطالب به صورت خشک و رسمی بیان نمی‌شود و استاد هر جا لازم باشد با درج کلمه توضیح، نظرات خود را درباره روایت یا مطلب تاریخی بیان می‌کند و حتی در جاهایی تجارب شخصی خود را در تأیید مطلبی بیان می کند. 

کتاب خاتم‌النبیین شامل 27 بخش است. علامه کمالی در بخش یکم، اوصاف پیامبر در قرآن را با ذکر 27 آیه و پس از آن اوصاف پیامبر را براساس نهج‌البلاغه ذکر می‌کند و در مواردی که جای سؤال و شبهه باشد توضیحات لازم را ارائه می‌دهد.

عنوان بخش دوم کتاب «بیت، نسب، شمایل، چهره و اندام پیغمبر(ص)» است. این بخش بر اساس روایت امام حسن مجتبی(ع) که از  هند بن ابی هاله نقل می‌شود درباره وصف ظاهر پیامبر و گفتار او آغاز می‌شود، در ادامه ویژگی‌ها و سیره اجتماعی پیامبر را بیان می‌کند. مرحوم کمالی در پایان نظر و تحلیل خود را ارائه می کند. علامه کمالی با اشراف خوبی که نسبت به منابع سیره دارد تلاش کرده دریچه‌ای به زندگی رسول گرامی اسلام(ص) بگشاید و با درک سیره پیامبر، جملات نابی در توصیف ایشان می‌نویسد که در ذهن خواننده باقی می ماند. 

مرحوم کمالی با بررسی موارد سیره اجتماعی پیامبر و تعامل ایشان با افراد مختلف به این نتیجه درخشان می رسد که پیامبر اکرم(ص) «اول فرد را برای احراز شخصیت می‌ساخت، آن‌گاه او را مهیا می‌کرد تا عضو مفید جامعه باشد»(ص 46).

تاریخ محمد(ص) روشن است

به گفته علامه تاریخ پیامبر اسلام روشن و مضبوط است و این در اثر شدت علاقه مسلمانان به ایشان است. وی با ذکر اوصاف پیامبر می‌نویسد: میل او به گندزدایی از خردها، توصیف کامل او از بیماری‌های فرد و اجتماعی و درمان آن‌ها که قلم از بیان بخشی از آن‌ها سرشکسته و پای در گل و عقل حیرت‌زده است. شاید خواننده‌ای با نظری شتاب‌زده گمان کند این همه اطاله کلام در باب سیرت پیغمبر اسلام از باب مدیحه‌سرایی و تکرار است در صورتی که هرگز چنین نیست و ما توصیه می‌کنیم که از نو به نو آن‌ها را بخواند تا دریابد هر یک از این‌ها مفهوم جداگانه دارد(ص 48).

عنوان بخش سوم «مجامع آداب و منش پیغمبر(ص)» است. در این بخش نویسنده تلاش کرده آنچه از سیره پیامبر می‌نویسد صرفاً مدیحه‌سرایی و تکرار مکررات نباشد از همین روی در آخر هر مطلب مستندات آن را نیز ذکر می‌کند. علامه در بخشی بعد از نقل چند مورد از سیره پیامبر(ص) درباره اهتمام ایشان به صله رحم  و خیرخواهی برای مؤمنان چنین می‌نویسد: «نطق پیامبر وحی است وقتی از کسانی که درباره امور مسلمانان بی‌تفاوت‌اند سلب اسلام می‌کند هشداری سهمناک است. روح تعاونی که در مسلمانان صدر اسلام بود به یاد آورید و با بی‌تفاوتی مسلمانان آن‌ها را در قرون بعدی مقایسه کنید تا علت بزرگ ضعف مسلمانان را دریابید.»(ص57).

یک نمونه از منش پیغمبر و رأفت و بخشش ایشان این است که مردی از او پرسید چندبار خادم را عفو کنم، پیغمبر اندکی ساکت ماند، آنگاه فرمود: روزی هفتاد بار او را عفو کن. 

موضوع بخش چهارم «تواضع و فروتنی پیامبر(ص)» است. علامه در این بخش هم در پایان هر مورد روی نکته ای که مورد اهتمام پیامبر است و می‌خواست جامعه مسلمانان را به آن متوجه سازد انگشت می گذارد؛ به طور مثال در صفحه  88 پس از نقل چند مورد از رفتار پیامبر که در آن خواهان امتیازاتی متفاوت از مردم عادی نیست،،چنین می‌نویسد: «ملاحظه کنید پیغمبر اکرم چگونه از هر نوع ترفعی در میان مردم دوری می‌کرد تا مردم را برادر و هم‌تراز تربیت کند که هم امتیازات واقعی را بشناساند و هم از ترفع دوری کند.»

ظرفیت های داستانی در سیره پیامبر(ص)

بخش پنجم «رفق، مدارا، تحمل، خدمت بی‌مزد، عفو، قبول عذر»، در این بخش ماجراهای کوتاهی از تجربه کودکان از دیدار با پیامبر(ص) و همچنین نکات لطیفی در چشم پوشی رسول خدا(ص) از خطای افراد و مدارای ایشان وجود دارد که برخی از آنها ظرفیت خوبی برای تبدیل شدن به داستان کوتاه دارند. یک نمونه از مدارای پیامبر که علامه آن را اعجاب انگیز می خواند در فتح مکه روی داد، کلیدداری خانه کعبه آن زمان با بنی عبدالدار بود که از دشمنان سرسخت پیامبر هستند، پس از فتح مکه پیامبر فرستاد کلید را آوردند، به درون کعبه رفت و بتها را سرنگون کرد، آنها از ترس کلید را داده بودند و امیدی به بازگشت نداشتند، پیامبر(ص) پس از پایان شکستن بتها کلید را به آنان تسلیم کرد و فرمود: همیشه نزد شما بماند. 

عنوان بخش ششم «محنت و شکیبایی» است و علامه در آن محنت هایی که به پیامبر رسید و همچنین شکیبایی ایشان را مافوق تصور توصیف می کند. 

عنوان بخش هفتم «خانواده، خانه و ظروف»، بخش هشتم «پوشاک، فرش، بستر»، بخش نهم «خوراک، نوشیدن، خوابیدن»، بخش دهم «مجلس و دیدار، بخش یازدهم «انفاق و عطایا» است، علامه کمالی در هر یک از بخش ها در مواقع نیاز، روایت را تصحیح می کند، گاه وجه نادرستی آن را بر اساس منابع توضیح می دهد، گاه به تطبیق دستورات پیامبر با شرایط کنونی جامعه(به طور نمونه زینت و تجمل در بنای مساجد)  می پردازد و آن را نقد می کند و در بخش انفاق پس از ذکر سیره پیامبر و حکمت آن، تحلیل هایی در باب فقر و رسیدگی به مسکینان در جامعه می دهد. 

بخش دوازدهم «عبادت، دعا، توکل» نام دارد، در این بخش علامه نمونه هایی زیبا و کاربردی از سیره پیامبر را ذکر می کند، از آن جمله فرمود: دعا ارتشی از ارتش های خداوند است، و قضا را برمی گرداند از پس آنکه استوار شده باشد. وقتی از مشاغل دنیایی احساس عدم حضور می کرد، به بلال می فرمود: أرحنا یا بلال: ای بلال با اذان گفتن ما را از این مشاغل برهان و آرامش بخش(ص 198 و 199).

 موضوع بخش سیزدهم‌  «مسجد، کعبه، مؤذن، منبر» است و استاد مواردی که شایان تحقیق بیشتر است ذکر می کند از جمله محتوای اذان که آن را اولین اعلامیه حقوق بشر خوانده است. در بخش چهاردهم به «سمحه سهله بودن اسلام» می پردازد. موارد این بخش بسیار خواندنی است و رفتار پیامبر اکرم(ص) را در آسان گرفتن ایشان در احکام ذکر کرده، از جمله سبک خواندن نماز جماعت، علامه در این مورد چنین نقل کرده که انس گفت: چنان نماز می خواند که اگر امروز یکی از شما بخواند بر او عیب می کنید. و علامه در ذیل آن چنین توضیح داده است: 

مرحوم شیخ علی تهرانی عالم و زاهد مشهور که علمای نجف به او اقتدا می کردند چنان به سرعت نماز می خواند که نویسنده در سال 1316 در نجف در مسجد هندی به او اقتدا کردم عقب می افتادم(ص 260).

«علم، حکمت، تبلیغ» عنوان بخش پانزدهم است. از ویژگی های بیان علامه کمالی این است که در موارد مرتبط، از تبیین حقانیت شیعه و تصریح به مخالفت خلفا به ویژه خلیفه دوم با امر پیامبر اکرم(ص) دریغ نمی کند و مخالفت او با آخرین خواسته عمر مبارکشان که فرمودند چیزی بیاورید تا برای شما نوشته ای بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید، را رویدادی ویرانگر می خواند و می گوید: این واقعه نه قابل انکار است، نه قابل تأویل و توجیه و به طور قطع شنیع ترین موردی است که بالصراحه و عالما و عامدا با امر پیامبر(ص) مخالفت شده است(ص 281).

«داوری و صلابت در رأی و اجرا»، «سیاست و حکومت»، «هجرت، جهاد، جنگ، صلح»، «تبرک، تفال، تغییر نام»، «رعایت مستضعفان: زن، یتیم، بردگان»، «بهداشت، درمان، زیبایی»، «کار، کوشش، کشاورزی»، «حمایت حیوانات»، «شعر و شاعری»، «ملاحم و شگفتی ها»، «یاران پیغمبر» و «متفرقات» عناوین بخش های دیگر کتاب است. 

با وجود اینکه علامه کمالی در بیشتر مواردی که نیاز است توضیحات لازم را درباره سیره پیامبر اکرم(ص) داده و تلاش خود را برای رفع برخی ابهامات کرده است، اما برخی مطالب نقل شده برای خواننده امروزی می تواند محل سؤال باشد، مواردی از قبیل احکام اسلام در مقابله با کفار، شرایط فرهنگی آن دوره و…  - به خصوص در عصر حاضر که مخالفان دین اسلام از هر بهانه ای برای منحرف ساختن چهره اسلام و القای شبهات علیه آن استفاده می کنند - چه بسا طرح این موارد باید به همراه قرائن و شرایط صدر اسلام باشد. 

با این وجود، مطالعه «خاتم النبیین(ص)» فرصت مغتنمی است برای کنار زدن پرده ای به ضخامت بیش از 1400 سال و به تماشا نشستن لحظه های روشن و معطر مردی که در شب بدر وقتی همه خواب بودند بیدار بود، گریه می کرد و بسیار می گفت: یا حی و یا قیوم(ص 366)، مردی که وقتی سخن می گفت بسیار چشم به آسمان می دوخت(ص 303)، بدش می آمد برای او قیام کنند(ص 83)، تیز نگاه نمی کرد(ص 59)، تکبر نمی کرد با مسکینان راه برود(ص 303)، آسان می گرفت(ص 253)، بوی خوش را دوست داشت، مردم را به یاد خدا سفارش می کرد، کینه و فریبکاری را دوست نمی داشت(ص 312، ص 310)، در گرفتن حق مظلوم صلابت داشت(ص 315، 309) و خلاصه اینکه خلاصه جهان(ص 24) بود. 

بخشی از کتاب: 

گروهی از انصار نزد پیغمبر آمدند و سلام دادند، پیغمبر جواب داد، گفتند: یا رسول الله! حاجتی داریم، فرمود: بگویید، گفتند: عظیم است، فرمود: بیاورید آن چیست؟ گفتند: برای ما بهشت را ضامن شو، پیغمبر لختی سر به زیر انداخت آنگاه سر برداشت و فرمود: 

ضامن می شوم بشرط آنکه از احدی چیزی نخواهید. 

و چنان شد که اگر یکی از ایشان در سفر بود و تازیانه اش از دستش می افتاد به کسی نمی گفت آن را بده، خود پیاده می شد و آن را بر می داشت، سر سفره اگر آب به دیگری نزدیک بود به او نمی گفت آب را بده خودش بر می خاست و می نوشید. (ص 302)

انتهای پیام

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳۹۷/۰۱/۲۶ - ۰۹:۳۱
0
0
بسیار جالب و آموزنده است. متشکرم
captcha