نظریه حیات طیبه؛ ستون شعر انقلاب/ در مدار شعر جهانی گام برداریم
کد خبر: 3706094
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۶
در نشست بررسی شعر انقلاب عنوان شد/ 1

نظریه حیات طیبه؛ ستون شعر انقلاب/ در مدار شعر جهانی گام برداریم

گروه ادب ــ در نشست چهل سال شعر انقلاب، به بررسی چهار دهه شعر انقلاب و باید و نبایدهای این شعر پرداخته شد.

نظریه حیات طیبه؛ ستون شعر انقلاب/در مدار شعر جهانی گام برداریم
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست چهل سال شعر انقلاب اسلامی صبح امروز 27 فروردین‌ماه با حضور مصطفی محدثی خراسانی، علیرضا قزوه و سعید بیابانکی در باغ موزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برگزار شد.
قزوه در این ابتدای این نشست به بررسی شعر انقلاب طی چهار دهه گذشته پرداخت و گفت: عدد چهل، عدد مبارکی است و شعر انقلاب آزمون‌ها و خطاهای بسیاری را پشت سر گذاشته و در آستانه چهل سالگی از عهده آن برخواهد آمد.
وی با اشاره به ویژگی‌های شعر انقلاب گفت: شعر انقلاب معلمان خوبی داشته و در سال‌های اول انقلاب بیش و پیش از همه رهبران انقلاب و امام خمینی(ره) در کنار چهره فقاهتی، چهره ادبی نیز هست و در اوان طلبگی شعرهایی دارد که با فضای اجتماعی و سیاسی آن روز گره خورده است و یا مقام معظم رهبری چهره‌ای شعرشناس هستند و بیش از آنکه این انقلاب سیاسی باشد، فرهنگی است و میان هفت هنر، شعر سهم بیشتری در انقلاب داشته است. از ویژگی‌های دیگر این انقلاب، مردمی بودن آن است و بخشی از شعارها و سرودها مردمی است؛ هر چند برخی شعار را بد معنی کرده‌اند و تهمت نازل بودن را به آن نسبت داده‌اند.
این شاعر انقلاب ادامه داد: شاعران از نسل‌های مختلف ادبی جزء کسانی هستند که در سال‌های 57 و قبل از آن مانند حمید سبزواری، مشفق کاشانی، مهرداد اوستا و ... شعر سروده‌اند. مهرداد اوستا و مشفق کاشانی در سال‌های 50 تا 55 جزء بزرگان غزل هستند و شخصیت بزرگتری مانند استاد شهریار از قله‌های شعر انقلاب است و یا مهدی اخوان ثالث همراه این شعر انقلاب بودند و یا نیما که در سال‌های انقلاب نبود، اما تجربیاتش به کار شعر انقلاب آمد و امروز که پس از چهل سال نگاه می‌کنیم، سهم فروغ فرخزاد بالا است. آن هم جای پای فروغ که متحول شد.
وی تصریح کرد: شعر انقلاب، شعر لجوجی نبود و با همه قهرها و دافعه‌ها، مهرها و جاذبه‌هایی نیز داشت و مسلماً این نوع شعر نیاز به قهر و دافعه‌هایی در مقابل دشمنان نیز داشت. نمونه‌ای از قهر را در شعر سیدحسن حسینی و یا مهر شعر انقلاب را در شعر قیصر امین‌پور دید.
قزوه گفت: در شعر انقلاب، چهار دهه را پشت سر گذاشته‌ایم و هر یک ویژگی‌هایی داشته است. در این میان دهه اول اثرگذار بوده است و همچنین نقش مراکز فرهنگی سپاه و بسیج در شعر انقلاب بسیار پررنگ است و در مسائل فرهنگی به صورت جدی به میدان آمد و در دهه 60 که درگیر جنگ بودیم، کنگره‌هایی را شکل داد، اما مرکزیت این امر در حوزه شعر انقلاب، حوزه هنری است که با میانداری سیدحسن حسینی و قیصر امین‌پور شکل گرفت. اگر چه برخی انجمن‌های ادبی ریشه‌دار نیز بودند. در میان هفت هنر، ادبیات به ویژه شعر و خاطره که ژانر جدی در این حوزه است، نقش عمده‌ای داشتند و خاطره پابه‌پای شعر آمده و گاهی جلوتر هم بوده است.
وی در ادامه دهه 60 را دهه مظلوم در حوزه ادبیات انقلاب خواند و بیان کرد: اتفاقات عمده‌ای در این دهه رخ داده، اما چندان تبیین نشده است و در سه دهه اخیر این حرکت در حوزه شعر انقلاب تکمیل شده است و باید به واکاوی جدی دهه 60 بپردازیم و در این راستا دانشگاه‌ها نیز می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند که در دهه 60 نگاهشان سنتی بود و با احتیاط به شعر انقلاب نزدیک می‌شدند و اکنون در دهه 90 دانشگاه‌ها می‌درخشتند و بیش از 2 هزار رساله در سال‌های اخیر در حوزه شعر انقلاب نوشته شده و یا 300 رساله درباره قیصر امین‌پور نوشته شده است و کسی را سراغ نداریم که این تعداد رساله را به خود اختصاص داده باشد.
قزوه وضعیت شعر انقلاب را مثبت ارزیابی کرد و گفت: در حال حاضر جایگاه شعر انقلاب خوب است و احساس رضایت در چهره مقام معظم رهبری نیز دیده می‌شود و این نباید ما را راضی کند، بلکه باید تلاش و جدیت بیشتری داشته باشیم و نباید تصور کنیم به نهایت قله رسیده‌ایم و مقصد همین است. امروز، سینما ادبیات محکمی پیدا کرده و این از تأثیرات شعر و ادبیات است و این تأثیر را در هنرهای تجسمی نیز می‌توان دید.
وی یادآور شد: اتفاق ادبی اول را شعر مشروطه و اتفاق ادبی دوم را انقلاب نیما عنوان می‌کنند که هیچ یک به عنوان سبک نامیده نمی‌شود و شعر انقلاب ممکن است تجربه‌های مختلفی داشته باشد و اگر سبک ایجاد نکنیم در دوره بعدی اثرگذار نخواهد بود؛ از این رو این سبک و مکتب باید ایجاد شود تا اثرگذار باشد.

مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه در ادامه بیان کرد: جریان شعر انقلاب بی‌شباهت به باغ سرسبز نیست که با وجود میوه‌های رنگارنگ نیاز به هرس و باغبانی دارد و اگر شاعران این موضوع را رها کنند، شعر انقلاب دچار خسارت خواهد شد. ما هر روز در مضان تهمت و افترا هستیم و باید به آن توجه کرد. این انقلاب ادبی زخمت جمعی بود و اگر همه خود را کنار بکشند، اتفاق تلخی خواهد بود.
قزوه با اشاره به شعر انقلاب در دهه 60 گفت: مکتب ادبیات انقلاب در این دهه تثبیت شده است. انقلاب مشروطه ایجاد شد، اما سبک و مکتب نشد و در شعر نیمایی اثر گذاشت و به این ترتیب این اثرگذاری ادامه یافت و در دهه 60 سبک‌های شخصی مختلفی وجود دارد که سبک جمعی با همین سبک‌های فردی ایجاد می‌شود و سبک علی معلم و احمد عزیزی هر دو در اوایل دهه 60 ایجاد می‌شود و اکنون که در دهه 90 هستیم بعد از سبک سهراب سپهری، هیچ کدام از شاعران انقلاب و پارسی‌زبان خارج از کشور و داخل کشور و هیچ جریان شعری، اثرگذارتر از این دو شاعر نبوده‌اند و این دو در فرح و محتوا بسیار جدی بودند و از سوی دیگر طاهره صفارزاده مجموعه‌ای از فرم و محتوا را در شعر خود دارد و یا سید حسن حسینی، سلمان هراتی، نصرالله مردانی و ... نیز اثرگذار بوده‌اند و یا زکریا اخلاقی، طهماسبی(فرید)، شفیعی کدکنی، سایه و ... را می‌توان معلم شعر انقلاب نامید که در این زمینه اثرگذار هستند.
وی تصریح کرد: نظریه‌ای که پشت شعر انقلاب است، نظریه‌ای ایرانی – اسلامی است. امروز تفکری که ستون و پشتیبان شعر انقلاب است، نظریه حیات طیبه و سبک زندگی ایرانی اسلامی است که علامه جعفری و علامه جوادی آملی بر حیات طیبه و مقام معظم رهبری بر سبک زندگی ایرانی اسلامی تأکید کرده‌اند. اگر بخواهیم در دهه چهارم در مدارد جدیدی قرار بگیریم، آن مدار جهانی خواهد بود و تاکنون توجهمان به شعر ایران بود و اکنون با حفظ موقعیت باید در مدار شعر جهان گام برداریم و با زبان مقصد می‌توانیم شعر بگوییم، همانند آخوندی که در چین با زبان اصلی این کشور در تلاش است آرمان‌های انقلاب را صادر کند، از این رو اگر آخوند چینی داریم، شاعر چینی نیز می‌توانیم داشته باشیم.
قزوه با بیان اینکه اکنون با حراست از داشته‌های خود باید موقعیت‌های جهانی تازه برای شعر ایجاد کنیم، یادآور شد: در میان شاخه‌های شعر انقلاب، شاخه شعر مقاومت و دفاع مقدس و شاخه شعر آئینی در حوزه شعر انقلاب مؤثر بوده است و این شاخه‌ها از شاخه‌های دیگر پربارتر است و میوه‌هایی داده که در هیچ دوره‌ای نبوده است و برکت شعر انقلاب که ایجاد سبک کرده است، همین دو شاخه است.
وی در ادامه عنوان کرد: در جریان شاعران بزرگ، ترانه‌سراها چندان جدی نبودند و برخی ترانه‌سراها حتی وزن هم نمی‌دانند. در حالی که در دهه 60 سرودهای انقلاب اثرگذارتر از ترانه‌ها بودند و ابتهاج و سبزواری و مشفق، سرودهای انقلابی می‌گفتند. از این رو ترانه نباید جای سرود را بگیرد و نمی‌دانم چرا اینها مثل قارچ زیاد شده‌اند که به شعر انقلاب ضربه می‌زنند و جریان‌های منحرف در میان آنها بسیار است.
این شاعر انقلاب گفت: به سرودهای انقلابی باید بیشتر بپردازیم؛ چرا که حرکت‌های اصیلی بودند و اگر حنجره‌ای در داخل کشور به این موضوع نپردازد، همین‌هایی که خوانده می‌شود، در خارج از کشور نیز هست.
انتهای پیام

captcha