محمدجعفر بوالهری، رئیس انستیتو روانپزشکی ایران در گفتوگو با ایکنا؛ در پاسخ به این سؤال که آیا عدم اعتماد نسبت به کالاهای ایرانی جنبه روانی و روانشناختی هم دارد؟ گفت: همه پدیدههای اجتماعی پدیدههای چند علتی هستند.
وی ادامه داد: علتهای زیادی وجود دارد که بر اساس آنها میتوان پدیدههای اجتماعی را تحلیل و بر اساس آنها نتیجهگیری کرد که از جمله میتوان به مسائل روانی، اعتماد به نفس، مسائل فرهنگی و ....اشاره کرد.
بیاعتمادی عجیب به داروهای ایرانی در حوزه پزشکی و روانپزشکی
این استاد روانپزشکی کشورمان به بیاعتمادی نسبت به داروهای ایرانی به عنوان بخشی از بیاعتمادی نسبت به کالاهای ایرانی اشاره و عنوان کرد: در رشته پزشکی و روانپزشکی بیاعتمادی عجیبی در کشور نسبت به داروهای ایرانی وجود دارد و فاجعهای که من و همکارانم با آن مواجه هستیم این است که بیماران داروی ایرانی را قبول ندارند و بر نگارش(نسخهنویسی) داروی خارجی اصرار دارند.
وی ادامه داد: ریشه این باور که کالای ایرانی بیکیفیت است به مسائل فرهنگی، روانشناختی، اعتماد به نفس و مهمتر از اینها تبلیغات تجاری کمپانیهای بزرگ و بینالمللی باز میگردد. یعنی تولید ایرانی، رسانه ایرانی و فرد ایرانی دانش بسیار کمی برای این دارد که کالای پرکیفیت را به خوبی معرفی و ارائه کند و به مشتری خود اطمینان دهد که این کالا مطمئن است. برعکس کمپانیهای بزرگ خارجی و بینالمللی آخرین تحقیقات روانشناسی و روش تبلیغ و قانعسازی را به کار میگیرند و مردم را به سمت کالای خارجی سوق میدهند و در این راه از رسانه ملی گرفته تا تبلیغات شرکتهای فروش و ویترینها استفاده میکنند.
99 درصد داروهای تجویزی من ایرانی است
رئیس مرکز تحقیقات سلامت معنوی تصریح کرد: به عنوان یک روانپزشک بیش از 99 درصد داروهایی که نسخه مینویسم داروهای ایرانی است و به صورت نادر عوارضی را از این داروها میبینم و مرتب با بیمارانم در این خصوص صحبت میکنم، اما کمتر پزشکی این کار را انجام میدهد، داروخانهها هم به ندرت داروی ایرانی به بیماران پیشنهاد میکنند و بیماران هم تحت تأثیر تبلیغات، جو موجود و فرهنگ حاکم بر این مسئله داروی خارجی تقاضا دارند.
بوالهری به مسئله نبود استاندارد بینالمللی کالاهای ایرانی نیز اشاره کرد و گفت: از سوی دیگر ناظران ما هم ناظران ضعیفی هستند؛ یعنی وزارت بهداشت، سازمان استاندارد و ... نیروهای قوی ندارند که به صورت دائمی بر کیفیت کالاهای ایرانی نظارت و محصولات را از ویترین مغازهها برداشته و به آزمایشگاهها ببرند. من 30 سال است که مطب دارم، بازرسی نیامده تا پروانه کار من را بررسی کند و بگوید که پزشک تقلبی هستم یا حقیقی. حتی در تولید مثلاً آبلیمو هم اول استاندارد گرفته میشود بعد دست به تولید آبلیمو زده میشود و به ندرت کسی به سوپر مارکت میرود و آبلیموی موجود را بررسی میکند تا ببیند تقلبی است یا واقعی و این مسئله هم بر نگاه و باور مردم تأثیر میگذارد.
پیشینه طولانی عدم اعتماد مردم به کالای ایرانی
وی افزود: همه این موارد پیشینهای طولانی ایجاد کرده که موجب شده است نسبت به کالای ایرانی اعتماد وجود نداشته باشد و حالا که میخواهیم این روند را بشکنیم باید تمام سببهای بیاعتمادی به کالای ایرانی را بررسی کنیم. چندین متخصص از حوزههای مختلف از جمله روانشناسی اجتماعی، روانشناسی مشتری، روانشناسی تولید و ... باید وارد کار شده و نه تنها سیستم را به سمت اصلاح پیش ببرند بلکه بُعد روانشناختی قضیه را اصلاح کنند.
این روانپزشک کشورمان در پاسخ به این سؤال که آیا عدم اعتماد به محصولات ایرانی یک بیماری روانی است؟ گفت: خیر بیماری نیست. اما فاکتورهایی مثل کاهش اعتماد ملی، پیشداوری، عدم اعتماد به نفس ملی و صنعتی، سادهنگری و ... در بروز این مسئله نقش مهمی دارند و باید به این مسئله به عنوان یک پدیده یادگیری، روانشناسی، نگرشی و ... نگاه شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا همین باور موجب نشده وقتی به عنوان یک تولید کننده محصولی را تولید میکنیم، محصولی بیکیفیت تولید کنیم؟ گفت: کاملاً؛ تربیت خانوادگی، آموزشهای مدرسه و دانشگاه درونی سازی، وجدان یا استاندارد معنویت و .. مقولههایی است که به طور کامل در جامعه ما وجود دارد و این مسئله کاملاً زمینههای روانشناختی، تربیتی و خانوادگی و نظام آموزشی دارد.
انتهای پیام