به گزارش ایکنا از همدان، سید حسین دیباج در یکم اردیبهشت ماه سال 1330 در کربلای معلّی متولد شد، به نقل از مادر ایشان، زمانی که صدای اذان از منارههای حرم امام حسین(ع) به صدا درآمد وی به دنیا آمد، با تمسک به ایشان و تربیت فرزندی باتقوا و از خود گذشته نامش حسین گذاشته شد.
مادر او را به دور ضریح طواف داده وسر وصورتش را با انوار مقدسه ایشان و شهدای کربلا تبرک نمود، پس از چند سال حسین به توصیه پدر، نزد فردی بنام مرحوم حاج آقا هوشنگی پایههای اولیه آشنایی با معارف اسلام ، اعتقادات دینی و یادگیری قرآن آموزش را دید در ادامه باحضور در یکی از مدارس مذهبی همدان (مدرسه علمی) دوران ابتدایی را با جدیت و کوشش فوق العاده به پایان میرساند.
در ادامه وارد دبیرستان دکتر شریعتی میشود او در آن مکان،به جهت تاثیر گذاری بر روی دوستان و اتصال آنها به نهضت اسلامی، مطالعه کتب دینی و سیاسی و خدمت به دیگران یکی از دانش آموزان فعال قلمداد میشود.
شهید حسین دیباج در طول مدت تحصیل در دبیرستان بطور مخفیانه با دوستان همفکر خود جلسات متعدد تشکیل داده و جنایات رژیم شاه را مورد بحث وگفتگو قرار میدهد، پاکی و صداقتش، او را دراین مسیر استوار به پیش میبرد تا اینکه این حرکات مقدمهای برای فعالیتهای مثبت، بزرگ و سازنده در دانشگاه میشود.
ورود به دانشگاه تهران و تحصیل در رشته فیزیک
وی در سال 1349 وارد دانشگاه تهران شده و در رشته فیزیک به تحصیل میپردازد، سال بعد مجدد از طریق کنکور سراسری وارد دانشگاه پلی تکنیک (امیر کبیر) شده و در رشته مهندسی راه وساختمان ادامه تحصیل میدهد.
در آن دوران با مهارت لازم و با رعایت اصول مخفی کاری، فعالیتهایی را انجام میدهد که منشا اثر بسیاری از دانشجویان در دانشگاه پلی تکنیک میشود، او با تشکیل گروههای چند نفره اقدام به وارد آوردن ضربههای گیج کننده بر پیکر پوسیده رژیم در سطح دانشگاه میشود که برابر مدارک موجود شاید یکی از دلایل دستگیری او به همراه سه نفر دیگر، همین فعالیتها است.
حرکات و سکنات او در بین دوستان خود به عنوان سنبل و الگو قرار میگیرد طوریکه دوستان او بارها این مسئله را عنوان می نمودند که سید حسین برای ما در تمامی ابعاد زندگی یک اسوه و نمونه بوده و همین امر باعث شده حرکات وی در نظر ما زنده و جاوید باشد.
بارها در تظاهرات دانشگاه علیه رژیم شاهنشاهی که بطور محدود ترتیب داده میشد شرکت و نقش برجسته ای را در آنها ایفا می نمود، پس از شهادت برادر شهیدش سید رضا، دائماً تحت تعقیب بود و بارها توسط ساواک دستگیر و رها گردید.
او چون میدانست ممکن است توسط ساواک دستگیر شود این آمادگی را به همه از جمله مادرش داده بود و به او همواره میگفت در صورت دستگیری من صبر و استقامت را طلب و آیه شریفه «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین» قرائت کنید تا اینکه در سال سوم دانشگاه برای آخرین بار، با احتمال اینکه تحت تعقیب ساواک است به همراه پسر خالهاش پاسدار شهید جلال عنایتی، که با وی در تهران هم اتاق بود به همدان مراجعت میکند.
شب هنگام 20 اردیبهشت سال 53 ساواک با حمله و یورش وحشیانه به منزل ضمن پرسیدن سوالات و تفتیش، آنها را دستگیر و روانه زندان اوین تهران نمودند دراین لحظه بود که حسین از مادر جدا میشود، دیگر از سید حسین خبری نمیشود تااینکه در ابتدای پیروزی انقلاب مدارک و نحوه شهادت آن از ساواک همدان بدست می آید.
طبق این مدارک سید حسین تحت سخت ترین باز جوییها وشکنجهها قرار میگردد و پس از تحمل هشت روز شکنجههای مفرط که آثار آن در معاینه جسد وی هویدا بود به درجه رفیع شهادت نائل میگردد .
ویژگیهای اعتقادی و اجتماعی
سید حسین همواره در مواقع راز ونیاز با پروردگار خویش از او میخواست که توفیق سرباز خدا بودن را بیابد و این را نیز میدانست که سرباز خدا پیروز است و اگر به شهادت بینجامد افتخاری است ابدی، او با امیدی که به پیروزی حق علیه باطل داشت همیشه شاداب و سر زنده بود.
سید حسین بعنوان یک فرد متعهد همواره اهداف خود را در سر میپروراند او میدانست به زندگی دنیایی خود که حداقل طی مدارج دانشگاهی را درپی داشت از مادیات حداکثر لذت دنیایی را با تمام جاذبههایش ببرد، اما چون راهش را انتخاب کرده بود مخلصانه در این مسیر گام بر میداشت.
فعالیتهای مهم علمی، فرهنگی و هنری
سید حسین فردی باهوش، زیرک، چابک و پر تحرکی بود وعلاوه بر آنها در زمینه فرهنگی، علمی و هنری نیز از استعداد بسیار بالایی برخوردار بود بطوریکه در دبیرستان همواره شاگرد اول بود ودر کنکور دانشگاه نیز رتبه خوبی راکسب نمود و از ابتکار وخلاقیت خارق العاده ای برخوردار بود و با همت بلندی که داشت در کسب مهارتهای لازم مو فقیتهای شایانی را کسب نمود.
این خصوصیات شهید همراه با مطالعات عمیق مذهبی به ویژه استفاده از دانش و بینش برادر شهیدش سید رض، حسین را فردی مومن پایدار وثابت قدم در هدف متعالی خویش که تحقق بخشیدن به حکومت اسلامی بود بار آورده بود، از بارزترین خصوصیات این شهید این است که همواره در حرکت و فعالیت بود و آرامش وسکون برای مفهومی نداشت.
درکسب شناخت و تجربه بیشتر همیشه کوشا بود و اغلب اوقاتش را صرف مطالعه برای شناخت دردهای جامعه می نمود وتیز بینی و خود جوشی و برخوردهای دقیق و حساب شده او با صداقتی که در وی مشاهده می گردد احترام معلمین، اساتید و دوستان را به خود جلب نموده بود، مبارزه با نفس و طاغوت را وان از دیگر ویژگیهای او نام برد که بعنوان خط مشی برای خود انتخاب کرده بود و در این مسیر از هر گونه آلودگی و پلیدی بیزار بود.
وی به حضرت امام خمینی (ره) عشق میوزرید وایشان را بعنوان مرجع والگوی رفتاری خود قرار داده بود و نسبت به خانواده به ویژه پدر و مادر بسیار علاقمند و با احترام ویژهای با آنها برخورد مینمود و همواره سعی در رضایت آنها را داشت.
او میگفت در زمانهای که همه میگویند قدرت شاهنشاهی حاکم است و هیچ گونه ارادهای برای تغییر آن نمیتوانیم داشته باشیم انتقاد مینمود و آنانی که برای انسان، شخصیت انتخاب گری قائل نبودند و به غلط به عنوان تقیه لب فرو میبستند و حفظ جان را ازجمله واجبات میدانستند، با ایثار پروانه وار به دور شمع وجودش چرخید و مخلصانه به دیگران روشنی وامید بخشید و گمشدگان را به راه آورد .
بلی او در یک آزمایش بزرگ با صبر ومقاومت بی شائبه خود عملاً خط سرخ شهادت را تداوم بخشید و ثابت کرد انسان میتواند به پهنای هستی بزرگ باشد و دربهشت از نعمت خداوندی متنعم و همچنان که قرآن کریم میفرماید.
انتهای پیام