تقابل خیر و شر را در قصص قرآنی به بهترین شکل شاهدیم/ تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد
کد خبر: 3709000
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۴
گفت‌وگوی اختصاصی ایکنا با عوامل سریال «آنام»؛

تقابل خیر و شر را در قصص قرآنی به بهترین شکل شاهدیم/ تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد

گروه هنر ــ کارگردان سریال «آنام» گفت: برای تمام شخصیت‌های این کار، پژوهش‌های کافی صورت گرفته، برای همین در این ملودرام از تیپ‌سازی پرهیز شده است.

تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد / گلچهره سجادیه انتخاب اول و آخرم بود
 
«آنام» جدیدترین ساخته جواد افشار فیلمساز پرکار تلویزیون این روزها توانسته قشر‌های مختلف مردم را به خود جلب کند. این سریال داستان نو و جدیدی ندارد، اما شکل روایت قصه به‌گونه‌ای است که تماشاگر آن را پیگیری می‌کند و از تماشای آن لذت می‌برد. خبرگزاری بین‌المللی قرآن ایکنا در ادامه سلسله نشست‌های خود با فیلمسازان سینما و تلویزیون این بار با جواد افشار؛ کارگردان، اسماعیل عفیفه؛ تهیه کننده و امیر عباس پیام؛ نویسنده سریال «آنام» گفت‌وگویی انجام داده که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

درباره چگونگی ساخت این پروژه توضیح دهید؟

عفیفه: وزارت بهداشت و صدا و سیما تعهدی باهم داشتند مبنی بر ساخت یک سریال تلویزیونی که در آن به نوعی موضوعات مد نظر این وزارتخانه پرداخته شود. در همین راستا وقتی فیلمنامه توسط امیرعباس پیام نوشته شد و به من پیشنهاد شد فهمیدم این کار می‌تواند در راستای توافق مورد نظر تولید شود. در ادامه فیلمنامه را به وزارت بهداشت و صدا و سیما پیشنهاد کردم خوشبختانه فیلمنامه مورد نظر با موافقت این دو نهاد مواجه شده و در ادامه قرارداد ساخت آن نیز بسته شد.

البته همه به خوبی می‌دانید، بودجه‌های صدا‌و‌سیما این روز‌ها به دلیل کمبود‌های که وجود دارد زیاد نیست و ما به نوعی با حداقل، کار خود را آغاز کردیم این وضعیت در شرایطی بود که فیلمبرداری این کار در شهرستان و تهران انجام می‌شد. به همین جهت هزینه‌های بالایی برای تولید نیاز بود، اما به هر حال با سیاست‌هایی که اندیشیده شد کار جلوی دوربین رفت و ما امروز شاهد پخش آن از سیما هستیم. منظورم از کسر بودجه این نیست که محدودیت‌ها بر روی کیفیت کارمان اثر منفی گذاشته است، چون ما تمام تلاشمان را کردیم تا بهترین عملکرد را داشته باشیم، هر چند مطمئنا اگر بودجه بیشتری در اختیارمان بود، امکان کار بهتر دور از ذهن نبود.
 
تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد / گلچهره سجادیه انتخاب اول و آخرم بود

پیام: قصه سریال «آنام» در ظاهر تکراری است، چون بار‌ها ما داستان پدر و مادری که فرزند خود را گم کرده در سریال و فیلم‌های تلویزیونی شاهد بوده‌ایم، اما من فکر کردم می‌توان این موضوع جذاب را به گونه‌ای روایت کرد که با وجود تکراری بودن شاخصه‌های جدیدی در خود داشته باشد و بتواند تماشاگر را با خود همراه کند.
برای اینکه بتوانم در روایت قصه خود جذابیت‌های جدیدی ایجاد کنم، روایت دو نکته را ضروری دانستم. ابتدا این‌که در آنام برخلاف قصه‌های مشابه دیگر مادر برای اینکه فرزند خود را بیابد پیرامون خود را تغییر نمی‌دهد، بلکه سعادت و خوشبختی فعلی آن فرزند بیش از هر چیز برایش مهم است به همین دلیل راضی می‌شود بدون این‌که دخترش بفهمد در کنارش به عنوان خدمتکار خانه زندگی کند. نکته دومی که در این قصه به دنبال آن بودم این بود که بگویم آدم‌ها هر کدام برای خود راز‌های دارند، اما این‌که این راز‌ها در زمان فاش شدن چه موقعیت‌هایی پیش می‌آورد و هرکدام از ما در شرایطی در آن موقعیت قرار گیریم و چه عکس‌العملی نشان می‌دهم مد نظر من در این داستان بود.

آیا در شخصیت پردازی‌های آنام، تیپ سازی نیز وجود داشته است؟
 
افشار: شخصیت‌پردازی در سریال سازی یکی از کار‌هایی است که اگر به درستی صورت نگیرد می‌تواند آن اثر را تکراری  و یکنواخت کند برای همین سعی شد از سیاه و سفید نگاه کردن به شخصیت‌ها تا حد ممکن پرهیز شود. به همین دلیل ما یک پی‌رنگ خاکستری را برای تمامی کارکتر‌ها در نظر گرفتیم. این خصیصه باعث شد، هیچ شخصیتی به تیپ تبدیل نشود. برای مثال شخصیت تیمور که کاظم بلوچی آن را ایفا می‌کند ظرفیت آن را داشت با کمی بی‌مبالاتی تیپ شود، اما در آنام تیمور در مواجهه با واقعیت‌های زندگی، عکس العمل‌های مختلف از خود نشان می‌دهد. در حقیقت در این مجموعه از پیش، برای آدم‌ها موقعیت تعیین نشده، بلکه هر کاراکتر در شرایط مختلف رفتار خاصی از خود نشان می‌دهد.

مثال دیگری که می‌توانم بزنم به شخصیت‌بردار قهرمان قصه (مجید واشقانی) مربوط می‌شود این فرد آدمی است که می‌خواهد یک شبه راه صد ساله را بپیماید این زیاد خواهی می‌شود هم در قالب تیپ بیان شود یا به شکل شخصیت به آن توجه شود. نکته دیگر این‌که تیپ زمانی در یک اثر نمایشی شکل می‌گیرد که نتوانیم ابعاد مختلف یک شخصیت را بیان کنیم. ولی آیا این اتفاق در آنام رخ داده است؟ اگر بخواهیم به این پرسش منصفانه جواب دهیم باید گفت که تمام کاراکتر‌ها رفتارشان متناسب با خواسته و هدفشان در موقعیت‌های خاص است برای همین دیگر نمی‌توان به آن تیپ اطلاق کرد.
تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد / گلچهره سجادیه انتخاب اول و آخرم بود
در رابطه با شخصیت‌پردازی نکته دیگرم این است که مرز خوب و بد بودن به شدت در سریال آنام باریک است، چون گاهی مواقع هر یک از شخصیت‌ها ممکن است به سمت خوب بودن متمایل شود یا در زمانی دیگر به سوی بد بودن. برای نمونه شخصیت سهند با بازی سیامک صفری گاهی ممکن است به واسطه کار‌های که می‌کند موجب ناخرسندی تماشاگر شود، ولی در جای دیگر می‌بینیم که وی برای کارهایش توجیه نسبتاً معقولی دارد.

عفیفه: در فیلم و سریال‌سازی ما اصلی داریم با عنوان ژانر که اصطلاحاً در زبان فارسی به آن «گونه» می‌گویم. ژانر ضرورت‌های خاص خود را دارد که این الزامات در قصص دینی و در داستان‌های کهن ادبیات ما نیز دیده می‌شود. برای مثال به قصه حضرت یوسف(ع) و حضرت موسی(ع) اشاره می‌کنم که در قرآن آمده و بسیار شیرین و زیبا است. در این دو قصه به خوبی خیر و شر را مقابل هم می‌بینیم؛ تقابلی که جذابیت بسیاری به همراه دارد. در آنام نیز که یک ملودرام اجتماعی است، الزاماتی نیاز است که آن را نمی‌توان با سبک فیلمسازی کار‌های واقع‌گرا قیاس کرد. باید این توضیح من آنام را در شخصیت‌پردازی کاری موفق می‌دانم هر چند ممکن است در بخش‌هایی به سمت تیپ‌سازی نیز متمایل شده باشیم.

البته، چون هنوز کار به پایان نرسیده ما نمی‌توانیم قضاوت کاملاً درستی از شخصیت‌ها داشته باشیم، حتی شخصیت تیمور که در ظاهر تیپ به نظر می‌رسد در ادامه ممکن است رفتاری از خود نشان دهد که با آن چیزی که هم اکنون از وی می‌بینید متفاوت باشد. درباره شخصیت بهنام نیز (برادر بیژن) چنین اتفاقی را در ادامه قصه شاهد خواهیم بود، البته بهنام به نوعی تصویر‌گر برخی جوانان امروز ما است که می‌خواهند یک شبه راه صد ساله را بپیمایند برای همین صرف نشان دادن چنین کارکتری به معنای تیپ‌سازی نیست.
 
تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد / گلچهره سجادیه انتخاب اول و آخرم بود

پیام: در توضیح تیپ‌سازی در سریال‌های تلویزیونی باید بگویم تیپ به نقشی می‌گویند که بار‌ها آن را در کار‌های مختلف تلویزیونی دیده باشیم آیا این اتفاق در مورد شخصیت تیمور که ممکن است شبیه به تیپ به نظر بیاید صادق است؟ تیمور را نباید به عنوان یک راننده تاکسی نگاه کرد، بلکه باید به عنوان پدری که فرزندان متمایز از هم به لحاظ جایگاه اجتماعی دارد به او توجه شود. وی در مواجهه با هر یک از آن‌ها رفتاری از خود نشان می‌دهد که نمونه آن را در تیپ‌سازی شاهد نیستیم. برای همین است که می‌گویم شخصیت تیمور را در کمتر کار تلویزیونی تا به امروز دیده‌ایم.

عفیفه: اینکه چرا ما یک بسیجی را به عنوان همسر اول مارال در داستان لحاظ کردیم به سفارشات سیما مربوط نمی‌شود، بلکه فضا‌سازی که ما می‌خواستیم از دهه شصت داشته باشیم این امر را طلب می‌کرد. در دهه شصت ما آدم‌های بسیجی را با ظاهر خاص خودشان در اطرافمان می‌دیدیم برای همین وقتی، قصه به آن زمان نظر دارد نمی‌تواند به چنین شاخصه‌های بی‌توجهی کند، هرچند ممکن است بچه‌های متولد دهه هفتاد و هشتاد چنین افرادی را ندیده باشند، اما این قصه انگیزه‌ای خواهد بود تا آن‌ها پیرامون آن دوران کاوش کنند.

انتخاب بازیگران بر چه مبنای صورت گرفته است؟

افشار: به جرات باید بگویم در طی سال‌های که فیلمسازی کردم تیمی که برای سریال آنام انتخاب شده، بهترین انتخاب من بوده است، هرچند قبول دارم برای برخی نقش‌ها گزینه‌های دیگری نیز وجود داشته، اما برخی کاراکتر‌ها از ابتدا برای یک بازیگر نوشته شده است. این گفته را درباره نقش گلچهره سجادیه می‌توان بیان کرد. درباره انتخاب سجادیه باید بگویم من بار‌ها در پی همکاری با او بودم، اما هر بار این موقعیت پیش نمی‌آمد، اما وقتی فیلمنامه آنام به من پیشنهاد شد بدون تردید گلچهره سجادیه را مد نظر داشتم هر چند وی در ابتدا راضی به بازی در کار تلویزیونی نبود، ولی با صحبت‌های که با او انجام دادیم قانع شد که این نقش را بپذیرد زیرا این نقش ظرفیت‌های خوبی برای ارائه دارد.

درباره خنثی بودن نقش شبنم قلی‌خانی در آنام توضیح دهید؟

افشار: اما درباره شخصیت آرزو که شبنم قلی‌خانی آن را ایفا می‌کند باید بگویم بازی زیر پوستی وی به معنای خنثی بودن نقش نیست، بلکه الزام قصه این سبک بازی را طلب می‌کرد. برای همین شاید بازی‌های اغراق شده یا بیرونی را از این وی نبینید، البته مطمئنم در ادامه جنس‌های دیگری از بازیگری را در قسمت‌های بعدی سریال آنام از شبنم قلی‌خانی خواهید دید. نکته دیگری که ممکن است باعث شود شخصیت شبنم قلی‌خانی خنثی به نظر آید، امری خود خواسته بود، چون این نقش به نوعی باید ایزوله می‌شد و از تمام موقعیت‌های استرس آفرین دور می‌بود. پس این موضوع ربطی به کیفیت بازیگری هنر پیشه ندارد، بلکه الزام قصه است. حتی گزاف نیست، اگر بگویم سخترین نقش را شبنم قلی‌خانی بازی می‌کند، چون همانگونه که گفتم ما امکان هر نوع بازی بیرونی را از وی گرفته بودیم.

تیپ‌سازی در «آنام» جایی ندارد / گلچهره سجادیه انتخاب اول و آخرم بود
 
ما در این سریال علاوه بر اینکه از بازیگران حرفه‌ای و اصطلاحاً چهره سود بردیم به بازیگران تازه کار و تحصیل کرده نیز توجه داشته‌ایم. برای نمونه چهار یا پنج نقش در این سریال توسط بازیگران جوانی ایفا می‌شوند که تحصیل کرده بازیگری هستند این نکته را بیان کردم تا بدانید تا چه اندازه کیفیت بازی برایمان اهمیت داشت و به هیچ وجه به موضوعات فرعی و حاشیه‌ای نظر نداشتیم.

چرا در این سریال در بخش‌های از کار که مربوط به جغرافیای آذربایجان می‌شد از زبان آذری استفاده نشده بود در صورتی‌که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد در زیباتر شدن کار قدم‌های مهمی برداشته می‌شد؟

افشار: در این رابطه از من سوال شده، چرا از زبان آذری با زیرنویس فارسی در سریال استفاده نشده؟ جواب من این است. مخاطب تلویزیون ۸۰ میلیون نفر هستند که عده‌ای ممکن است ترک یا عده‌ای دیگر لر، بلوچ و... باشند، اما همه قومیت‌های موجود در ایران به زبان فارسی سخن می‌گویند. با این توضیح اگر می‌خواستیم تنها یک زبان را مد نظر قرار دهیم بخشی عظیمی از مخاطبان را از دست می‌دادیم. درباره استفاده از زیرنویس باید بگویم، همه تماشاگران ما نمی‌توانند با چنین روشی ارتباط برقرار کنند. چون اگر قرار باشد تمرکز خود را بر روی خواندن متمرکز کنند از تصویر غافل خواهند شد. برای همین هم ممکن است اثر را رها کنند. نکته دیگر این‌که وقتی تماشاگر تمرکز خود را بر روی زیر‌نویس معطوف می‌کند به نوعی از زیبایی‌های این سریال که به مدد طبیعت آذربایجان به وجود آمده غافل می‌شود برای همین ما این ریسک نکرده و کار را به نحوی که هم اکنون می‌بینید روی آنتن فرستادیم.

چرا در سریال‌های تلویزیونی لوکیشن‌ها بیشتر مواقع به تهران محدود می‌شود؟

عفیفه: با گفته شما موافقم من به شخصه چهار کار پرمخاطب را در خارج از تهران جلوی دوربین برده‌ام. من ضرورت ساخت فیلم و سریال در شهرستان‌ها را یک بار به مدیران سیما پیشنهاد دادم تا هر سال یکی از سریال‌های ماه رمضان در خارج از تهران تولید شود، اما تنها من یک پیشنهاد دهنده هستم و سیاست‌های استراتژی سیما را نمی‌توانم تبیین کنم. این نیاز باید توسط مدیران درک و اجرایی شود. البته پرداختن به قومیت‌های مختلف ایران تنها توجهی، تلویزیونی نیست، بلکه به نوعی مسائل امنیتی را در برمی‌گیرد، چون ایران ما دارای قومیت‌های مختلف است که خواسته‌ها و نیاز‌های خود را دارد. پس اگر نخواهیم به آن‌ها توجه کنیم در آینده با چالش‌های متعددی روبرو خواهیم شد.

البته مطمئنا مدیران سیما به الزام ساخت سریال و فیلم در شهرستان‌ها واقف هستند، چون گروه‌های پژوهشی کارکشته‌ای را دارند، همچنین در گفته‌ها بار‌ها به روی چنین نیازی تاکید شده، اما نمی‌دانم چرا در عمل شاهد تولید آثار نمایشی به شکل گسترده در دیگر نقاط ایران نیستیم!

نکته دیگر اینکه، کار کردن در شهرستان‌ها، دشواری خاص خود را دارد و اینگونه نیست که ما تنها دوربین را بخواهیم به شهر‌های دیگر ببریم، بلکه نیاز است در ابتدا فرهنگ آن منطقه را شناسایی کنیم و در ادامه از نیرو‌های بومی نیز به نوعی بهره گرفته شود. این الزامات شاید باعث شود، برخی از برنامه‌سازان تن به سختی پیش رو ندهند و بخواهند کار خود را به شکل سهل‌تر خود انجام دهند. در صدق توضیحاتم باید مثالی را بیان کنم. برخی مواقع می‌بینیم سریالی با مخالفت بخشی از قومیت‌ها مواجه می‌شود چنین اتفاقی برای این رخ می‌دهد که پیش از تولید، کار پژوهشی لازم صورت نگرفته است.

اهرم دیگر برای مقبول واقع شدن سریال آنام در سراسر ایران، آشنایی نویسنده با جغرافیایی آذربایجان است، چون اصالت وی همان منطقه است. در ضمن از نیرو‌های بومی در بخش بخش این سریال سود برده شده، بنابراین، آنام از حاشیه‌های احتمالی در امان مانده است.

آیا محدودیت‌های سریال سازی را با استفاده از اسپانسر نمی‌توان تامین کرد؟

عفیفه: پر واضح است اگر اسپانسر‌ها نباشند بسیاری از تولید‌ات تلویزیون، روی آنتن نخواهد رفت. در آنام نیز نیمی از بودجه سریال را وزارت بهداشت تقبل کرد، اما اسپانسر‌های اقتصادی که تبلیغ کالا‌های خاص را انجام می‌دهند، پیچیدگی‌های خاصی دارد که من به عنوان تهیه‌کننده در حیطه وظایفم نیست و سیما باید درباره آن تصمیم گیرد.

به عنوان نویسنده این سریال درباره شخصیت خان آقا که سیروس گرجستانی آن را ایفا می‌کند بیشتر توضیح دهید، چون این نقش شباهت‌های خاصی به عاشیق‌های آذربایجان دارد.

پیام: نقش خان‌آقا برگرفته از شخصیت پدربزرگم است، حتی من اسم خان آقا را از نام پدربزرگم گرفتم. من به شدت به پدربزرگم علاقمند بودم و کوچکترین حرکاتش نیز برایم دوست داشتنی بود، پس با آگاهی کامل آن را خلق کردم، البته نباید از بازی سیروس گرجستانی غافل بود، چون او با هنرمندی هر آنچه که من در       پدربزرگم می‌دیدم به نقش جان داده بود. نکته دیگر این‌که استفاده از بازیگران بومی در سریال باعث شد، نقش‌های فرعی ما به شدت به مردم آذربایجان شبیه باشد.

در سریال‌های تلویزیونی عموماً وقتی به موضوعات دینی توجه می‌شود شکل پرداخت سطحی و ابتدایی است در صورتی که در کار‌های نظیر آنام، برادر، مادرانه و ... شما نگاهی مستتر به اخلاقیات دینی دارید چگونه به چنین ظرفیتی دست پیدا کرده‌اید؟

 افشار: مهمترین اتفاقی که باعث می‌شود هر پیام اخلاقی برای تماشاگر باور پذیر باشد این است که سازنده به مضمونی که مدنظر دارد باور داشته باشد من به عنوان یک فیلمساز سعی می‌کنم در ابتدای امر مفهوم مندرج در اثرم را باور کنم و اگر آن مطلب نباشد اقدام به ساخت آن نکنم. نکته دیگر همیشه در کارم سعی می‌کنم تنش‌ها و اصطکاک‌هایی که در بین شخصیت‌ها وجود دارد، خارج از اخلاق نباشد تا تاثیرگذاری آن شکلی اخلاقی به خود گیرد. برای همین وقتی می‌خواهم صحنه یک درگیری را نشان دهم سعی می‌کنم در نقطه‌ای از این اتفاق به اخلاقیات هم توجه کنم.

عفیفه: در انتها باید بگویم پیرامون هر اثر نمایشی نقد‌های وجود دارد، اما می‌خواهم نکته‌ای را مطرح می‌کنم آن هم این‌که هیچ کس به اندازه کارگردان به نقاط ضعف کارش آشنا نیست با این توضیح باید بگویم آنام اثر شریفی است که من بابت تهیه آن احساس رضایت می‌کنم.
 
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
 
گفت‌و‌گو از داود کنشلو
 
انتهای پیام
captcha