به گزارش ایکنا از اصفهان، علی موسوی گرمارودی، شاعر، مترجم و قرآنپژوه صبح امروز پنجشنبه 6 اردیبهشتماه در آیین رونمایی پروژه «طنین وحی»؛ (نرمافزار ترجمه گویای گفتاری- نمایشی قرآن کریم) که بههمت مرکز تحقیقات رایانهای حوزهعلمیه اصفهان، تولید شده است، اظهار کرد: هر مسلمانی در ایام سال و حداقل در ماههای رمضان عمر خود، بارها قرآن مقدس را از ابتدا تا انتها میخواند، اما هیچگاه توفیق خواندن ژرف که به هنگام ترجمه برای مترجم فراهم میشود، و برای کسانی دیگر دست نمیدهد.
وی افزود: هنگامی که شما متنی را ترجمه میکنید نخستین گام آن است که آن متن را کاملا بفهمید، در مورد قرآن کریم هم فرصت ژرف خوانی آن به هنگام ترجمه بهتر به دست میآید، زیرا آنگاه که شما آن را فقط میخوانید مانند آن است که با هواپیما از روی یک اقیانوس میگذرید، یعنی تمام تنها عظمت و زیبایی آن را با نگرشی کلی در مییابید، اما هنگامی که آن را ترجمه میکنید، گویی در زورقی بر اقیانوس پیش میروید و دیگر تنها دیدن نیست، بلکه با امواج نیز حرکت میکنید، بوی اقیانوس میگیرید، دریازده هم میشوید و تمام اعضا و جوارح شما مملو از آن موج سواری خواهد شد.
این مترجم و قرآن پژوه بیان کرد: گاهی در همان حال که به گستره شگرف اقیانوس مینگرید و ژرفای آن شما را جذب میکند، همان آرامش همراه با حسی حماسی و بلند در خور سولت و صلابت اقیانوس به شما منتقل میشود، انگار که در گستره میان دو افق تاب میخورید و یا در گهوارهای رنگین کمانی به بلندای آسمان میجنبید.
موسوی گرامارودی با بیان اینکه قرآن تنها اقیانوس نیست، زیرا در هر عرصه چشم اندازی به وسعت تمام هستی از عرش تا فرش دارد، گفت: با شمارش دقیق و دقت موشکافانه در آیات قرآن دریافتم که با وجود وسعت جهل، ستم، شرک و نفاق آدمی؛ آیات رحمت بیشتر از آیات عذاب است.
وی بیان کرد: ترجمه به ویژه ترجمه قرآن مشکلات فراوانی دارد، نخستین مشکل در ترجمه قرآن این است که متن قرآن از آفریدگار و ترجمه آن از آفریده میباشد و بیگمان نه عربی بودن زبان قرآن، بلکه وحیانی بودن آن است که چون به هر زبانی ترجمه میشود، حلاوت و استحکام اصل خود را از دست میدهد؛ انگار کلمات در قرآن چون مصالحی ویژه و در یک ساختمان ویژهاند که چون آنها را از آن ساختمان و سیاق قرآن وامیچینی و میخواهید دوباره با ملات هر زبان دیگر، از جمله زبان فارسی بازسازی کنید، دیگر به آن استواری پیشین، روی هم قرار نمیگیرد و نمای کلی آن هم زیباتر از کار در نمیآید.
وی اظهار کرد: مشکل دیگر در ترجمه قرآن رعایت امانت کامل در ترجمه برای حفظ قداست کلام خدا و رعایت ادب قرآن و ادب وحی است. به دلیل وسعت و کثرت حوزه معنایی قرآن و نیز عبارات ناآشنا و کنایی آن از یک سو، و محدودیتهای زبان بشری در گزینش کلمات دقیق برای انتقال برخی از آن معانی از سوی دیگر؛ بیگمان پارهای از بتون و ستون آیات را جز تا حدودی نمیتوان ترجمه کرد.
موسوی گرمارودی ادامه داد: در ترجمه قرآن کریم رعایت ادب وحی، مترجم را ناگزیر میکند که هر چه ممکن است امانت را پاس بدارد؛ حتی برخی برآنند که مترجمان قرآن نباید جمله اسمیه را به جمله فعلیه ترجمه کنند. در ترجمه فارسی قرآن این مشکلات بیشتر به چشم میآید. زیرا اگر قرار باشد ساختار نحوی زبان قران رعایت نشود که در یک ترجمه درست و روان قرار بر همین نیز است، به این مشکلات برمیخوریم.
این مترجم قرآن گفت: در عربی، اصل آوردن فعل در آغاز جمله و در فارسی، اصل آوردن فعل در پایان جمله است، در عربی صفت و موصوف مطابقت کامل دارد، اما در فارسی ندارد؛ در عربی گاهی فعلی بدون متمم و یا به عبارت دیگر، بدون حرف اضافه به کار میرود، در حالی که در ترجمه فارسی همان فعل حرف اضافه دارد.
وی افزود: در عربی گاهی نوعی نسبت به صورت مضاف و مضاف الیه وجود دارد، مثل «اصحاب السعیر» در زبان فارسی مفرد آن را دوزخی و جمع آن را دوزخیان میگویند، اما اگر بخواهیم رعایت امانت کنیم، باید یاران دوزخ یا دمسازان دوزخ بگوییم که از معنای حقیقی آن دور میافتیم، در حالیکه کلمات به اعتبار معانی خود معتبر هستند و نه به اعتبار خود کلمات.
وی در خصوص ویژگیهای ترجمه خود از قرآن کریم، اظهار کرد: بنده ترکیبات و تعبیرات همگون در سراسر قرآن کریم را در سراسر ترجمه خود و در حدی که مقدور بود، یکدست کردم. مثلا در برابر کلمه «عظیم» همه جا «سترگ» آمده است و به جای «کبیر» همه جا «بزرگ» به کار بردهام؛ کلمه مبارکه «الله»، «خداوند» و کلمه و «اِله» همه جا « خدا» معنی شده است؛ در معادل یابیها برای اغلب لغتهای فارسی، مرجع آن را با ذکر مثال از یک فرهنگ معتبر آوردهام و گاهی هم معنای یک کلمه قرآنی را از طریق منابع عربی توضیح دادهام.
وی افزود: اساس کار من در این ترجمه، کوشش برای به دست دادن برگردانی از کلام خداست که وفادار و زیبا باشد. در ترجمه قرآن به دغدغه روانی یا شیوایی نمیتوان ولنگاری کرد، وگرنه به همان نسبت از مقصود آیه دور میافتیم. عمده و اصل زبان ترجمه من نثر معیار و البته با اندک چاشنی باستانگرایی است، زیرا قرآن در پانزده قرن پیش و بر اساس زبان عربی فصیح رایج در آن روزگار نازل شده است و برهمین اساس خواستهام اندکی در حد یک سایه، باستان گرایی داشته باشم، اما نه چندان که از نثر معیار دور شود.
موسوی گرمارودی تصریح کرد: بنده در این ترجمه سعی کردهام برخی از کلمات و یا ترکیباتی قرآنی از منابع مختلف معادلهای زیبا بیابم، مثلا در ترجمه کلمه «زنیم» که خداوند به یک مشرک فحش داده است، فکر کردم در فارسی چه کلمهای را برای آن بکار ببرم، چرا که همگان آن را معادل «حرامزاده» و یا «زنازاده» ترجمه کردهاند؛ زیرا با خودم گفتم که این لحن، خدایی نیست؛ سرانجام بعد از مدتها کلمه «بیتبار» را جایگزین آن کردم و البته بعدها دیگران نیز از این کلمه استفاده کردند، بدون اینکه نامی از من برده شود.
انتهای پیام