به گزارش ایکنا؛ عبدالحسین طالعی عضو هیئت علمی دانشگاه قم و مولف دهها عنوان اثر در زمینه معارف اسلامی در سلسله یادداشتهایی که به صورت هفتگی برای ایکنا ارسال میکند به بررسی ابعاد مختلف مسئله گفتمان مهدویت و آسیبشناسی این موضوع میپردازد. در یادداشت حاضر موضوع امیدواری به رحمت خداوند و قطع امید از آفریدگان در مسئله مهدویت مورد بررسی قرار گرفته است. متن یادداشت از نظر میگذرد؛
یکی از فقرات آغازین دعای فرج (الهی عظم البلاء) این است: «وانقطع الرجاء». درک و باور کُنه این جمله ارزشمند، نقطه اوجی در فرهنگ انتظار است. این نقطه اوج را باید شناخت و ارج نهاد و راهی برای رسیدن به آن یافت. دستیابی به تمام خیر، راهی جز قطع طمع از دیگران ندارد. امام سجاد(ع) فرمودند: «رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس؛ تمام خیر را در قطع طمع از آنچه در دستان مردم است، دیدم.»
در حدیث قدسی هشدار شدید اللحن مییابیم برای کسانی که به دیگران دل میبندند: «وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ مَجْدِي وَ ارْتِفَاعِي عَلَى عَرْشِي لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ كُلِّ مُؤَمِّلٍ مِنَ النَّاسِ غَيْرِي بِالْيَأْسِ وَ لَأَكْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ لَأُنَحِّيَنَّهُ مِنْ قُرْبِي وَ لَأُبَعِّدَنَّهُ مِنْ فَضْلِي أَ يُؤَمِّلُ غَيْرِي فِي الشَّدَائِدِ وَ الشَّدَائِدُ بِيَدِي وَ يَرْجُو غَيْرِي وَ يَقْرَعُ بِالْفِكْرِ بَابَ غَيْرِي وَ بِيَدِي مَفَاتِيحُ الْأَبْوَابِ وَ هِيَ مُغْلَقَةٌ وَ بَابِي مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعَانِي؛ به عزت و جلال و بزرگوارى و رفعتم بر عرشم سوگند كه آرزوى هر كس را كه به غير من اميد بندد، به نوميدى قطع ميكنم و نزد مردم بر او جامه خوارى ميپوشانم، و او را از تقرب خود ميرانم و از فضلم دور ميكنم، او در گرفتاريها بغير من آرزو مىبندد، در صورتى كه گرفتاريها به دست من است؟ و به غير من اميدوار مىشود و در فكر خود درِ خانه جز مرا ميكوبد؟ با آنكه كليدهاى همه درهاى بسته نزد من است و درِ خانه من براى كسى كه مرا بخواند باز است.»
این احادیث، تبیین آیه شریفه است که روزی دست کم ده بار در نماز میخوانیم: «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین». اگر عبادت فقط برای خدا باشد و کمک گرفتن تنها از خدا، در این صورت آیا جایی برای عبادت و استعانت از غیر خدا باقی میماند؟ چه ندایی دلنوازتر از این نوید که به اهل تقوا میدهد که اگر تقوا پبشه کنند، خداوند راه خروج از دشواریها پیش پای آنان مینهد و آنها را از جایی روزی میرساند که هرگز در محاسبات آنها نگنجیده است: «و من یتّق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب؛ هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرونشدنى قرار مى دهد (سوره طلاق آیه 2)».
این است که در حدیثی قدسی بسیار امیدبخش به ما پیام دادهاند که نسبت به آنچه به حسب ظاهر و طبق محاسبات خودمان امیدوار نیستیم، بیشتر امیدوار باشیم تا آنچه طبق محاسبات خود، بدان دل بستهایم. حضرت علی(ع) فرمودند: «كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ علیه السلام خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَعَ نَبِيّاً مُرْسَلًا، وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ؛ بدان چه نااميدى، اميدوارتر باش تا بدان چه در انتظار آن هستى، زيرا موسى رفت تا پارهاى آتش براى خانوادهاش برگيرد، خدا با او سخن گفت و پيامبر شد و بازگشت. و ملكه سبا [خورشيد پرست] بيرون شد و در مصاحبت سليمان مسلمان شد. و ساحران فرعون در پى عزّت فرعون شتافتند و با ايمان بازگشتند.»
امام عصر(عج) در دعای مبارک خود با اشاره به همین معانی در دعای خود به درگاه الهی عرضه میدارد: «يا من إذا تضايقت الأمور، فتح لنا باباً لم تذهب إليه الأوهام؛ فصلّ على محمد و آل محمد، و افتح لأموري المتضايقة بابا لم يذهب إليه وهم، يا أرحم الراحمين؛ ای کسی که چون کارها به دشواری افتد، دری بر روی ما گشوده که پندارها بدان نمیرسد. پس بر محمد و آل محمد درود فرست، و برای کارهای دشوارم دری بگشا که هیچ پنداری بدان نرسد. یا ارحم الراحمین.»
اینک میگوییم: خدایا، به ما امر فرمودی که در کارهای دشوار و گره خورده، به راههایی امید بندیم که هرگز پنداری بدان نرسد. و بدانها امید بندیم بیش از آنچه به محاسبات خود امید بستهایم. بلکه اساسا محاسبات بشری با برنامه الهی قابل قیاس نیست، زیرا آن یک فعل الله است و این یک فعل بشر. خدایا، ما کاری دشوارتر و گرهی کورتر از غیبت مولایمان نمیشناسیم. از آموزه «وانقطع الرجاء» چنان درس گرفتهایم که از همگان قطع امید کنیم و به آنچه در محاسباتمان نمیگنجد، دل بستهایم. نیک میدانیم که کفران ما سزاوار کیفری بس سخت است. ولی از حضرت مولی الموالی آیین کرامت آموختهایم که به وعدههای خود وفا میکنند، ولی از وعید خود در میگذرند و عفو را پیشه میسازند: «الکریم إذا وعد وفی و إذا توعّد عفی». لذا خدای اکرم الأکرمین را بدین صفت می خوانیم: «یا من إذا وعد وفی و إذا توعّد عفی».
انتهای پیام