به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام و المسلمین سیدسلمان صفوی رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن، در جدیدترین تألیف خود با عنوان «تفسیر ساختاری سوره حمد» در دو بخش اصلی و یازده فصل، به تفسیر ساختاری این سوره پرداخته و در بخشی از این کتاب به طرح بحث «رابطه ساختاری سوره حمد با سوره توحید؛ نسب نامه حضرت حق» پرداخته که در ادامه متن آن را میخوانید:
در فرهنگ اسلام بر مبنای توصیه روایت و فتاوی مراجع؛ اغلب مردم در نمازهای پنج گانه یومیه سوره حمد را با سوره توحید با هم دیگر در یکی از دو رکعت اول نماز میخوانند، از این رو رابطه معناداری بین سوره حمد و سوره توحید برقرار است.
در سوره حمد؛ تجلی اسمایی توحید و نسبت ایجابی، فاعلی، ربوبی، غایی، نظری و عملی خداوند با هستی و نسبت هستی و انسان با خدا در یک ساختار حلقوی و سه لایه تببین شده است. اما در سوره توحید؛ خلوص توحید، یگانگی توحید الهی و توحید تنزیهی تبیین شده و بر عدم همسانی و مجانست خدای یگانه با مخلوق بالاخص انسان تاکید شده است. خداوند؛ احد، یگانه، غنی بالذات و قائم بالذات است، اما مخلوق انسان حتی پیامبر و معصوم در ایجاد و استمرار بقا نیازمند خالقاند.
تکرار «رحمن» و «رحیم» در ساختار سوره حمد به منظور تاکید بر جنبه رحمانیت حق در ایجاب و بقاست. در ساختار سوره توحید نیز تکرار «الله» و «احد»؛ تاکید بر جنبه یگانگی و احدیت حضرت صمدیت و تنزیه و استقلال او از مخلوقات است. لذا ساختار سوره توحید نسبت به سوره حمد، جنبه تفصیلی، تخصیصی و تقییدی دارد. در ساختار سوره توحید واژگان در یک نظم خاص و بر یک سیاق پشت سر هم نازل شدهاند و انواع بدیع، از قبیل «تنسیق الصفات» (بیان چند صفت برای یک نام) و «سیاقی الاعداد» (آوردن یک صفت یا فعل برای چند نام) را شامل میشوند. این ساختار بدیع تنها در آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» به کار گرفته شده، از این رو نوعی «لف و نشر» ساختاری بین دو سوره برقرار است.
آرایههای ادبی نظم و زیبایی خاصی به دو سوره دادهاند و دو سوره را از نوعی موسیقی لفظی و معنوی برخوردار کردهاند. نمونههای فراوان و بی نظیری از این نوع آرایهها در قرآن وجود دارد که با رسایی، کمال معنوی، شیوایی و جمال لفظی خیره کننده و گوش نواز است. «لف و نشر» یا «طی و نشر» که معادل فارسی آن پیچش و گسترش» است؛ بدین معناست که در سخن، نخست دو یا چند چیز به خاطر آید (لف) و سپس برای هر یک، وابستگانی بیان شود (نشر) ـ بدون تعیین وابستگی هر یک به دیگری ـ و شناخت این امر به فهم و ذوق شنونده و آشکار بودن آن واگذار شود. زیبایی حاصل از این آرایه به دلیل چینش هنری مطالب و درگیری ذهن برای یافتن ارتباط لفها و نشرهاست. در علوم قرآنی غالب در مورد «لف و نشر» آیات یک سوره بحث شده اما «لف و نشر» ساختاری بین دو سوره ارائه نشده؛ هر چند این آرایه ادبی در قرآن کریم وجود دارد و یک نمونه ممتاز آن؛ نسبت ساختاری سوره حمد با سوره توحید است.
برای سوره توحید حدود چهارده نام ذکر کردهاند که معروفترین آنها عبارتند از «توحید» «اخلاص» و «صمد» وجه تسمیه این سوره به «توحید» این است که امهات اصل متعالی توحید الهی در این سوره تبیین شده است. این سوره میتواند در مکه و مدینه (هر دو) نازل شده باشد، اما براساس روایات وارده در سبب نزول این سوره؛ ظاهرا در مکه نازل شده و دارای چهار آیه، پانزده کلمه و چهل و هفت حرف است که به ترتیب مصحف شریف یکصد و دوازدهمین و به ترتیب نزول؛ بیست و دومین سوره قرآن کریم است. این سوره از نظر حجم؛ از سورههای کوتاه قرآن است. به سورههای «توحید»، «کافرون»، «فلق» و «ناس» مجموعا «چهار قل» میگویند.
در باب شان نزول سوره توحید گفتهاند: اهل کتاب در باب نسب و صفات خداوند از پیامبر اکرم(ص) سوال کردند، خداوند در پاسخ آنها این سوره را نازل فرمود.
در فضیلت سوره حمد؛ روایات وارده از شیعه و اهل تسنن بسیار است و از هر دو طریق روایت شده که این سوره معادل یک سوم قرآن کریم است. سوره توحید به صورت جامع و مختصر؛ نسبت نامه و صفات برجسته ذات و فعل حضرت حق و ارکان توحید مبتنی بر یگانگی،غنی بالذات بودن، عدم مجانست، عدم همسانی و مانند آن را بیان کرده است.
خدای تعالی در ذات خویش واحد است و در ذات، صفات و افعالش چیزی شبیه او نیست. لذا ذات خدای تعالی به ذات خود او و برای ذات اوست، بدون این که مستند به غیر خود باشد و یا محتاج به غیر باشد مفاد سوره توحید؛ توصیف خدای تعالی به صفت احدیت و واحدیت است. از باب اهمیت شامخ سوره توحید؛ احادیث متعددی به خصوص در باب معنای«احد» و «صمد» از نبی اکرم(ص) و ائمه هدی(علیهم السلام) وارد شده و متکلمین، فلاسفه و عرفا مطالب بسیاری در باره آن نگاشتهاند. در تفسیر و تبیین سوره توحید؛ عرفا بر کلمه «هو»، متکلمین بر کلمه «الله»، فلاسفه بر کلمات «احد» و «صمد» در این سوره تاکید کردهاند.
سوره توحید دارای دو ساختار عمیق خرد و کلان است: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» بگو اوست خداوند یگانه. خداوند بی نیاز مطلق. نه میزاید و نه زائیده کسی است و هیچ کس همانند او نیست.
ساختار میکرو و کامپوزیشن سوره توحید: ساختار میکرو و کامپوزیشن سوره توحید نشان دهنده انتظام کلمات کلیدی و ملودی این سوره است. در ساختار خرد؛ کلمات کلید« الله» «احد» و «لم» نفی با تکرار در یک سوره کوتاه؛ در معنای سوره نقش کلیدی دارند و دارای یک ارتباط ادبی معنا شناختی و جودی هستند.
سوره دارای دو وجه اثباتی و سلبی پیرامون مهمترین مسئله وجودی یعنی« توحید» است. در اولین آیه سوره با ضرب آهنگ دلنواز، محکم و صریح بر سه وجه توحید تاکید میکند که حضرت «هو» که ذات ناشناخته و عنقای وجود است، «الله» است که دارای جمیع صفات کمالیه است و فصل جوهری او «احدیت» و «یگانگی» است. «الله» در آیه نخست «احدیت» معرفی شده و در آیه دوم جنبه دوم ذات «الله» توصیف میشود که همانا او «صمد»، «بی نیاز» و «غنی مطلق» است. براساس این اقتضای ذاتی؛ محال عقلی است که او رابطه فرزندی ـ پدری یا پدری ـ فرزندی با مخلوقات یا ممکنات داشته بشد که بیانگر اصل سوم سوره است. سپس در آیه آخر با تکرار «لم» نفی دلیل اصل سوم را با ارجاع به اصل کلیدی«احد» در آیه اول که احدیت و یگانگی خداوند است، مدلل میسازد.
ساختار ماکرو کامپوزیشن سوره توحید: سوره حمد از سه بخش تشکیل شده است که بخش دوم حاوی مفهوم مرکزی سوره اخلاص است.
ساختار ماکرو کامپوزیشن سوره توحید بیانگر آن است که تاکید این سوره با توجه به نقش «الله» و «احد» در آغاز و پایان سوره بر جنبه وحدانیت حق تعالی است. در حالی که سوره حمد؛ توحید وجودی و دایره وجودی (بسم الله الرحمن الرحیم) و توحید ربویی را بیان میکند، سوره توحید تبیین میکند که آن ذات ناشناخته، خدایی است که جامع جمیع صفات کمالیه است و یگانه مطلق است. علت یگانگی او صمدیت اوست که وجودی غنی بالذات است و غنای ذاتی او اساس ارتباطش با مخلوقات یا عوالم ممکنات است. آنها فقر بالذات و او غنی بالذات است. لذا حضرت واجب الوجود علت تامه ایجادی و علت مبقیه موجود است او به کسی نیاز دارد اما همه موجودات و کثرات در ایجاد و استمرار حیات به او محتاجاند. صدرالمتالهین فیلسوف شهیر عالم اسلام اساس «فلسفه اصالت وجود» را از این سوره شریفه اقتباس کرده و اصل چگونگی ارتباط حادث به قدیم را با تکیه بر کلمه کانونی« صمد» تبیین فلسفی کرده است.
انتهای پیام