به گزارش ایکنا، جهان اقتصاد نوشت: در تجارت پر رقابت امروزی، مهمترین چالش، تجزیه و تحلیل کسب و کار است. و نوع برخورد و استراتژی مورد استفاده، نقش مهمی در پیشرفت و یا رکود شرکتها، که نهایتا ورشکستگی را منجر میشود ایفا میکند.
متاسفانه عمده مشکل کارخانجات، شرکتها و فروشگاههای بزرگ ما نسبت به همین صنایع در کشورهای پیشرفته، عدم استفاده از متخصصین و دانش لازم در این حوزهها است. دانشی که اصول و مبانی تجارت را به بهترین شیوه پیاده کند.
آنچه که در تجارتهای فوق مورد بررسی دقیق قرار نمیگیرد و یا غیرکارشناسانه به آن پرداخته میشود، مسائلی همچون روشهای موثر کاهش هزینهها، مشترییابی و داشتن سهمی از بازار، روشهای نوین رقابت با رقبا، مسائل مربوط به نیروی انسانی، تبلیغات صحیح (معجزه تبلیغات)، بررسی نرخ تبدیل، ارگونومی، مهندسی نور، آنالیز وضعیت بازار، سرمایه در گردش، وفاداری مشتریان و بسیاری مسائل دیگر است که در این مطلب به آنها خواهیم پرداخت تا بتوانیم شرکتهای موفقی در عرصه تجارت داشته باشیم.
و اگر دراین راه از کارشناسان خبره استفاده نکنیم، چه بسا قسمت عمدهای از سرمایه شرکت را از دست بدهیم. در سالهای اخیر بسیاری از کارخانجات و شرکتها و هم چنین فروشگاه های بزرگ را دیدهایم که به دلیل وضعیت اقتصادی کشور، توان رقابت را از دست داده اند و به ورشکستگی رسیدهاند و یا در خوشبینانهترین حالت، کسب و کار آنها بدون رونق به حیات خود ادامه داده است. و در حقیقت درآمد آن با هزینهها فقط به نقطه سر به سری رسیده است.
در کشورهای پیشرفته تمامی شرکتها، کارخانجات و فروشگاهها یا کارشناسان مربوطه را استخدام و یا از آنها بهصورت پروژهای بهره میبرند.
این کارشناسان که به آنها استراتژیست اطلاق میشود کسانی هستند که با داشتن علم مدیریت، هوش اقتصادی و تلفیق این دو با تجربه، میتوانند بحرانها و مشکلات شرکتها را آنالیز و رفع نمایند. در کشور ما جای چنین افرادی خالی است و تعداد انگشت شماری از این استراتژیستها وجود دارند که در خدمت برندها و شرکتهای معتبر کشور میباشند و به این دلیل که سایر مدیران شرکتها از وجود چنین افرادی آگاهی ندارند با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. که امید است با گسترش این علم و آشنایی بیشتر مدیران با این متخصصین، صاحبان سرمایه بتوانند در عرصه رقابت باقی بمانند و سهم خود را نه تنها در بازارهای داخلی، بلکه در بازارهای جهانی داشته باشند.
حال به مسائلی که در بالا عنوان شد به طور خلاصه میپردازیم.
اولین مساله روشهای مؤثر کاهش هزینهها است که در اکثر موارد دیده شده که مدیران، اولین راه حل را کاهش دستمزدها و یا تقلیل نیروی انسانی میدانند و در حقیقت تنها چیزی است که مدیران بهصورت مشهود با آن روبهرو هستند. در صورتی که این راه حل، خود عواقب دیگری برای شرکت در پی خواهد داشت. آنچه مدیران به آن آگاهی ندارند هزینههای پنهانی است که کارشناسان با بررسی وضعیت شرکت، آن را کشف و کاهش میدهند
مشترییابی و کسب سهمی از بازار:
در این فرایند آنچه که مدیران پیش روی خود به عنوان راه حل میبینند، تبلیغات است. اما مسالهای را که مدیران کمتر به آن توجه دارند، کارایی تبلیغات، روشهای تبلیغات پیشرفته و مدرن و مکان سنجی است که میبایست با توجه به موضوعات متفاوت مطرح شده در شرکت به آن پرداخته شود. زیرا تبلیغات هزینهبَر بوده و تبلیغات نامناسب، علاوه بر تحمیل هزینه، سودآوری برای شرکت نخواهد داشت.
تبلیغاتی که مدیران معمولا به آن دلخوش دارند تبلیغات خیابانی و یا تلویزیونی و غیره است که ابتداییترین روش تبلیغ در دنیاست.
رقابت با رقبا: سختترین چالش یک مدیر رقابت با رقبا یا در حقیقت حفظ سهم شرکت در بازار است. حیات یک شرکت بستگی زیادی به میزان فروش محصولات و یا ارائه خدماتش دارد.
آنالیز دائمی محیط پیرامون سازمان و زیر ذره بین قرار دادن رقبا، چگونگی رقابت با رقبا را تعیین می کند. از آنجایی که اکثرمشتریان به دنبال تنوع میباشند، شرکتی موفق است که بتواند برای مشتریش تازگی همیشگی داشته باشد. هرچند ایجاد مزیت رقابتی مستلزم هزینه کرد می باشد، ولی این مزیت در واقع سرمایه گذاری بلند مدتی برای شرکت شما است. در صحنه شطرنج تجارت، برنده کسی است که ابتکار عمل را بدست گیرد.
نادر عنایت
کارشناس استراتژی و مشاور مدیریت