ادبیات جنگ به نوعی ادبیات انقلاب را کمرنگ کرد/ جنگ؛ نمایی از فضلیت داوطلبانه
کد خبر: 3716430
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۰
در نشست چهل شاهد عنوان شد؛

ادبیات جنگ به نوعی ادبیات انقلاب را کمرنگ کرد/ جنگ؛ نمایی از فضلیت داوطلبانه

گروه ادب ــ در نشست «چهل شاهد» تأثیر انقلاب بر ادبیات تشریح و عنوان شد؛ ادبیات جنگ به نوعی حق ادبیات انقلاب را گرفت و جنگ ما که جنگ مردمی نبود؛ فضل بالاتری داشت که داوطلبانه بودن آن است.

 ادبیات جنگ حق ادبیات انقلاب را گرفت/جنگ ما مردمی نبود

به گزارش خبرنگار ایکنا، چهل سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ظهر امروز 31 اردیبهشت با حضور رضا امیرخانی، محمد حنیف، شهریار عباسی و محمدرضا گودرزی در نشست «چهل شاهد» در موزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برگزار شد.
حنیف در این نشست که به عنوان مجری حضور داشت، به تأثیر انقلاب در ادبیات داستانی پرداخت و گفت: با پیروزی انقلاب داستانی‌های سیاسی و دینی رشد قابل توجهی پیدا کرد و پس از آن داستان‌نویسان به ویژه داستان‌نویسان زن رشد قابل توجهی یافتند که اولین زن داستان نویس در سال 1320 نوشت و پس از ورود شخصیت‌های جدید در اثر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و سپس افزایش شمارگان کتاب‌ها در راستای تأثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات داستانی ایجاد شد.
گودرزی در ادامه عنوان کرد: رخدادهای بزرگی که در جامعه رخ می‌دهد، بر زبان آحاد جامعه اثر می‌گذارد و در همه جهان نیز همین گونه است و در نتیجه انقلاب و رخدادهای بزرگ، تفکر اندیشمندان تغییر می‌یابد؛ از این رو در برخورد با ادبیات باید به صورت موضوعی ادبیات انقلاب، ادبیات جنگ و ... را بررسی کرد. 
عباسی تصریح کرد: داستان‌هایی که درباره جنگ و انقلاب است را داستان‌های انقلاب می‌نامم. اما نکته مهم در این زمینه، گفتمان انقلاب اسلامی است که این گفتمان به گفتمان رسمی انقلاب در داستان‌ها تبدیل نشد.
وی ادامه داد: جریان‌های اجتماعی و ادبی با هم پیوسته هستند و زمینه برای انقلاب پیش از انقلاب اسلامی و در واقع از انقلاب مشروطه آغاز شد و این طور نبود که پیروزی انقلاب به صورت یک ناگهانی رخ دهد، بلکه زمینه‌های آن در پیش از انقلاب فراهم شد و در این برهه، یکی از گفتمان‌ها، گفتمان چپ و مارکسیستی بود که در داستان‌های پیش از انقلاب مسلط بود و یکی از نشانه‌های آن نیز عدالت‌طلبی بود که می‌توان نشانه مشترک بین گفتمان چپ و انقلاب اسلامی را عدالت‌طلبی دانست و این موضوع را می‌توان در داستان‌های جلال آل احمد، سیمین دانشور و ... دید.
امیرخانی نیز در ادامه گفت: بین گونه ادبیات و دیدگاه‌هایی که در رابطه با آن وجود دارد، باید تفاوت قائل شد. اگر منظور گونه ادبیات انقلاب است، عناصر ادبیات انقلاب ژانر آن را می‌سازد و به موضوع پیروزی انقلاب در سال 57 اشاره می‌کند و می‌توانیم آثاری را پیدا کنیم که منتج به انقلاب شد و پس از انقلاب این ژانر تحت تأثیر ادبیات جنگ قرار گرفت و این سؤال مطرح است که چرا نویسندگان سراغ ادبیات جنگ رفتند و ادبیات انقلاب را رها کردند که خلأ این گونه از ادبیات، احساس می‌شود.
وی ادامه داد: ادبیات جنگ به نوعی حق ادبیات انقلاب را گرفت و جنگ ما که جنگ مردمی نبود؛ فضل بالاتری داشت؛ چرا که همه مردم درگیر جنگ نبودند و فضل آن به این بود که مردم داوطلبانه می‌رفتند و به تدریج باید این عبارت را به جنگ داوطلبانه تبدیل کنیم و همین افراد بودند که ادبیات جنگ را شکل دادند؛ چرا که پس از مدتی وقتی از جنگ برمی‌گشتند، ناآگاهی و بی‌اطلاعی مردم از جنگ را می‌دیدند و همین امر سبب شد این افراد دست به قلم شوند و یا به عبارتی ادبیات جنگ را شکل دهند.
امیرخانی افزود: اما انقلاب ما مردمی بود و قصه‌ای و حادثه‌ای از آن نبود که مردم از آن بی‌خبر باشند و به گونه‌ای نبود که با افشای بخش‌هایی از آن، مورد توجه قرار گیرد، چرا که همه مردم در گیر انقلاب بودند.
گودرزی در بخش دیگری از این نشست به ادبیات داستانی پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: اگر ما بگوییم داستان وسیله و ابزاری برای بهسازی جامعه است. اینکه ادبیات ایدئولوژیک به سمتی برود که پایین‌تر از سیاست باشد، رو به نابودی خواهد رفت؛ از این رو باید تکلیف خود را تعیین کنیم که آیا ادبیات ابزار است یا خیر؛ که به نظرم ادبیات نوعی زبان برای بیان مسائل مختلف است.
وی با اشاره به سیر 40 ساله ادبیات انقلاب افزود: طی چهار دهه گذشته رمان چندان پیشرفت نکرده است، در داستان کوتاه نیز وضعیت خوبی داریم، هر چند برخی مشکلات زبانی وجود دارد، اما ادبیات کنونی از ادبیات قبل از انقلاب بهتر شده و پیشرفت‌هایی داشته‌ایم.
گودرزی تصریح کرد: اگر تیراژ کتاب‌ها پایین است، تعداد نویسنده‌ها افزایش یافته است و از سوی دیگر تکثرگرایی و تمرکززدایی صورت گرفته است و همچنین کتاب از سوی مخاطبان مورد توجه نبوده و خوانده نمی‌شود؛ هر چند این موضوع دلایل متعددی دارد، اما یکی از دلایل مهم آن اقتصادی است. همچنین برخی ناشران که در واقع کاسب‌اند و یا نویسنده‌هایی که تحت تأثیر برخی موج‌ها هستند، سبب شده که آثار خوبی منتشر نشود. زمانی اثر قوی می‌شود که ذهن نویسنده را درگیر کرده و تحت تسلط خود درآورد.
امیرخانی در بخش دیگر این نشست یادآور شد: یکی از ویژگی‌های مهم انقلاب 57 این است که گروه‌های مسلح چه مذهبی و چه چپ، نقش بسیار کمی داشتند و تمام یاران امام خمینی(ره) که صاحب کتاب نیز هستند، مبارزات جدی داشتند و این بخش، قسمت مهمی است و ادبیات کاری برای آن نکرده است و خلأهای بسیاری در زمینه پرداختن به ادبیات انقلاب وجود دارد و کار درخشان و اثرگذار در رابطه با ژانر ادبیات انقلاب بسیار کم بوده است.
انتهای پیام

captcha