حجتالاسلام والمسلمین عبدالرحیم سلیمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در گفت وگو با ایکنا؛ با اشاره به دو واژه عدل و عقل با بیان اینکه این دو ارتباط مفهومی ندارند گفت: ولی نوعی تساوی میان عقلانیت و عدالت در دین وجود دارد؛ یعنی اگر دین عقلانی باشد عادلانه هم هست و اگر عادلانه باشد عقلانی هم هست.
سلیمانی بیان کرد: برای بنده قابل تصور نیست که کسی دیندار باشد ولی به عدالت و عقلانیت باور نداشته باشد؛ دین برنامهای برای رستگاری انسان است لذا چگونه ممکن است فردی مقید به دینی باشد ولی آن را عادلانه نداند.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید با بیان اینکه همه انسانها حتی سفها نیز درجهای از حکمت دارند اظهار کرد: کسی که اشعری مسلک است و یا اشعری شیعه نماست معتقدند که ما با عقل خود نمیتوانیم بفهمیم که چه کاری خوب و یا بد است و یا اینکه عدالت خوب و ظلم بد است زیرا اینها معتقدند که این مفاهیم چون خدا گفته خوب و یا بد هستند.
وی ادامه داد: در اینجا این سؤال مطرح میشود که اگر کافری بخواهد دیندار و مسلمان شود طبق این تفسیر، از کجا تشخیص خواهد داد که از میان متون مقدس ادیان، کدام یک سخن خداست؛ بنابر این ملاک سنجش این متون، باید تعیین شود.
سلیمانی با بیان اینکه اخلاق، بر دین مقدم است بیان کرد: در متون یهودیان آمده است که در یکی از جنگ ها، موسی(ع) دستور داده تا هزاران زن را بکشند و فرزندان پسرشان را هم بکشند که این مسئله با هیچ عقلانیت و اخلاقی قابل توجیه نیست؛ بنابر این جزء محرفات این متن است.
وی با اشاره به آیه 28 سوره اعراف عنوان کرد: مشرکان وقتی به کارهای زشتی را میآوردند و پیامبر از آنان بازخواست میکرد که چرا انجام دادید دو دلیل میآوردند اول اینکه در دین آباء و اجدادی ما بوده و دیگر اینکه خدا به ما این دستور داده است؛ سؤال این است که آیا خدا به کاری که ما جلوتر زشتی آن را تشخیص دادهایم دستور میدهد؛ قرآن فرموده خدا به کار زشت دستور نمیدهد، بنابراین ضوابط اخلاقی جلوتر از دستورات دینی است.
استاد دانشگاه مفید عنوان کرد: طبق این آیه خرد انسان جلوتر از اینکه وحی بیاید زشتی اعمال را تشخیص میدهد؛ این آیه در ادامه فرموده که خدا به عدل و احسان امر میکند یعنی قبل از اینکه دین هم بیاید شما مصادیق عقل و عدل را میدانید؛ مرحوم مطهری در ذیل این آیه گفته که فحشاء و عفاف واقعیات عینی هستند و با امر خدا، فحشاء، عفاف و عفاف نیز فحشاء نمیشود و این برای عقل آدمی واضح است.
سلیمانی عنوان کرد: اگر همه ملاکهای پذیرش شده اخلاقی انسان در متنی مقدس زیر سؤال رود چه دلیلی برای پذیرش آن متن و دین آن وجود خواهد داشت؟ یا حداقل نمره منفی به دینی که متنش این گونه باشد نخواهد بود؟ بنابراین بنیان دین بر عقل و عدل است.
این استاد دانشگاه با اشاره به وجود عالم تکوین و تشریع بیان کرد: این سؤال مطرح است که آیا خداوند در عالم تکوین هر کاری انجام دهد عدل است یا در چارچوب عدل عمل میکند؟ در این مقوله برخی مانند مرحوم مطهری قائل به این دو قسم شده است و برخی عالم حسابرسی را هم اضافه کرده است؛ ایشان در این مسئله معتقد است که خداوند کارهایش را بر مبنای عدل انجام میدهد.
سلیمانی با طرح این سؤال که آیا اصول اخلاقی جاودانه یعنی همه جایی و همه وقتی هستند؟ افزود: از دیدگاه شهید مطهری اصول اخلاقی اعتبار جاودانه دارند زیرا بخش بزرگی از اسلام، مباحث اخلاقی است و اگر این اصول منسوخ شود بخش اعظمی از تعلیمات اسلامی منسوخ خواهد شد مثلا اینکه فرمود «لقد کان لکم فی رسول الله» در این صورت اگر اخلاق جاودانه نباشد الگوبودن پیامبر(ص) هم جاودانه نخواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با اشاره به اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح کرد: اگر انسان مدرن مدعی است که میتواند نظام و اعلامیهای جهانی درست کند که برای دوره نوسنگی خوب است برعکس آن هم درست است؛ یعنی اسلام هم میتواند تعالیمی ارائه دهد که برای همه دورهها قابل استفاده است.
سلیمانی با اشاره به دیدگاه علامه طباطبایی(ره) در مورد اعتباری بودن حسن و قبح اخلاقی اظهار کرد: گویا علامه دو اعتبار قائل است، یکی اعتباریات شخصی و دیگری عمومی است ولی اعتبار عمومی بی مفهوم است مگر اینکه بگوئیم عقل آن را حکم کرده باشد.
وی افزود: اگر نظریه اعتباریات علامه را قبول کنیم اعتباریات عام به عقل مربوط است و عقل نیز چراغ و نشان دهنده واقعیات است؛ لذا مطهری معتقد است که خوب و یک کار، ذاتی است و چون ذاتی است بلافاصله باید بگوئیم عقلانی هم هست و اگر این را نپذیریم نمیتوانیم بگوئیم نظام حقوقی داریم.
سلیمانی با بیان اینکه در این نظریه علامه، ابهام وجود دارد و حتی برخی از شاگردان ایشان مانند مرحوم مطهری، مصباح و جوادی آملی هم با این نظر مخالفت کردهاند ادامه داد: اعتبار عامی که وی مطرح کرده باید حکم عقل در پشت سر آن باشد و شاید اعتبار عام عقلائی مد نظر وی است.
سلیمانی بیان کرد: در ذات افعال، حسن و قبح وجود دارد و خرد میتواند آن را کشف کرده و درباره آن حکم کند؛ مرحوم مطهری میفرماید: آیات و روایات را باید با عقل سنجید ولی کسانی که میخواستهاند از این امر فرار کنند تلاش کردند تا احکام این آموزهها را وارونه نشان دهند و علت آن از دید ایشان این است که اندیشه اشعری یعنی هرکاری خدا بگوید و دستور دهد، عدل است عوام پسندتر است.
وی با بیان اینکه این اندیشه بعدا در اندیشه نحلههای دیگر هم اثر گذاشت و این اثر در همه جا دیده میشود عنوان کرد: سؤال ما این است که آیا خداوند عادل است یا نیست؛ یعنی طبق ملاکهای ما خدا در عالم تشریع و تکوین براساس ملاکات عقلانی و عادلانه رفتار میکند یا هر چه خدا انجام میدهد عادلانه است.
وی ادامه داد: روایت ضعیف و ظنی بیان شده که یک زن و مردی که اختلاف داشتند محضر امام علی(ع) رسیدند تا برای آنان قضاوت کند و امام نیز حق را به شوهر این زن داد ولی آن زن پرخاشگری کرد و امام در برابر این اعتراض به آن زن دشنام داد ؟ سؤال این است که ما باید با این روایت چه مواجهه داشته باشیم؟ باید بگوئیم اگر امام علی(ع) را شناختیم؛ عصمت هیچ، عادل که هست لذا امام علی(ع) نباید حرفی بزند که حد داشته باشد زیرا از عدالت ساقط میشود و اگر امام چنین حرفی زده باشد امام نیست؛ این در حالی است که برخی میگویند ما حق داوری در این روایات نداریم و هر چه امام انجام دهد عین عصمت است که البته باید گفت ما حق نداریم کاری را که ناجور و حد دارد به امام نسبت بدهیم.
وی تاکید کرد: اشتباه این افراد این است که میگویند هر کاری امام علی بکند عین عدل و عصمت است بنابراین اگر امام، فحش هم داد باز عصمت است؛ این در حالی است که اگر این طور باشد ما چگونه میان امام و معاویه فرق میگذاریم ضمن اینکه بسیاری از این دست روایات، سند ندارد و ظنی است.
سلیمانی با تاکید بر اینکه ما میتوانیم در مورد این نوع روایات قضاوت داشته باشیم و نباید برداشت خود را به زور بر آنها تحمیل کنیم عنوان کرد: در یک روایت دیگر بیان شده که سه روز در منزل حضرت زهرا(س) غذا کم بود و امام علی(ع) متوجه این کمبود غذا نبود؛ لذا زهرا(س) غذا را جلوی ایشان میگذارد و ایشان میخورد و بچهها و آن حضرت گرسنه بودند؛ این در حالی است که چند سؤال در مورد این روایت مطرح میشود؛ اول اینکه امام علی چرا تنها غذا میخورد؟ مگر ممکن است سه روز غذا در خانه کم باشد و امام متوجه نشوند؟ ضمن اینکه زهرا(س) میتوانسته کاری بکند که تکلیف بر امام شود و امام به هر نحوی غذا تهیه کند.
وی افزود: متاسفانه این روحیه توسط اشعریگرایان در برههای پیروز و سبب شد تا برخی صرف دیدن یک روایت آن را مبنا قرار دهند و برای آن هر توجیهی بیاورند در حالی که با عقل سازگار هم نباشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: مرحوم مطهری معتقد است که جنگ میان جمود و روشناندیشی رخ داد که نمونه آن جنگ میان عدلیه و غیرعدلیه است و متاسفانه جمود و رکود بر روشناندیشی فائق آمد و از این راه، خسارتهای مادی و معنوی بر اسلام وارد شد؛ لذا او معتقد است که جامعهای رشد خواهد کرد که در آن عدالت حاکم باشد.
سلیمانی عنوان کرد: خود دین فرموده است که چراغ عقل را دور نیندازیم، لذا مطهری معتقد است که هیچ انحرافی در تاریخ اسلام از این انحراف که عقل تعطیل شود بالاتر نبوده است.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید عنوان کرد: افعال دارای قبح و حسن ذاتی هستند و عقل هم قبل از دین میتواند این حسن و قبح را تشخیص دهد و اگر ما این ملاک را نپذیریم نخواهیم توانست نظامی حقوقی داشته باشیم.
انتهای پیام