به گزارش ایکنا از اصفهان، آیتالله سیدمحمود طالقانی، مفسر قرآن کریم و از بنیانگذاران نواندیشی در ایران در تفسیر پرتوی از قرآن در تفسیر « بسمالله الرحمن الرحیم» نوشته است:
شرح کلمات بسم الله
اسم: به دلالت مشتقاتش از سمو به معنای علو است، نه از سمه به معنای نشانه، زیرا نام وعنوان مردم نامی، یا صفات و آثار معروف اشخاص و موجودات موجب بلندشدن و به چشم آمدن چهره و مشخصات آنها میگردد «تنها در جمله بسمالله است که همزه با برخورد باء در نوشتن میافتد».
الله: مخصوص وعلم برای حقیقت و ذات مقدسی است که جامع همه و منزه از هر نقص است، آنچه با این نام مورد توجه میباشد، همان مبدئیت همه کمالات است نه ذات، چه ذات الهی برتر از تصویر و تعقل و تحدید عقل و ذهن محدود است و آنچه مطلوب و مورد توجه انسان است، همان مبدأ صفات و کمالاتی است که در جهان ظهور نموده، پس کلمه الله با آنکه عنوان ذات و علم است به معنای وصفی میباشد، اصل لغوی هم به همین معنای وصفی دلالت دارد، که از- اله به معنای عبد، تحیر، تضرع، سکن، آمده – اله نام معبود است چه حق و چه باطل –الله- با حذف همزه و اضافه الف و لام- نام همان معبود بحق است، پس الله نام جامع صفات است و صفات هریک نام وعنوان این حقیقت جامعاند.
الرحمن الرحیم: هر دو از رحمت است، رحمان بر وزن فعلان برای مبالغه است، و از جهت افزایش بنای کلمه دلالت بر رحمت واسع و افزایش آن مینماید، رحیم دلالت بر رحمت مخصوص و محدود دارد، یا اول برای صفات ذاتی است، دوم رحمت اضافی، یا اول مانند عطشان عارضی است، دوم مانند علیم و حکیم ذاتی است. در روایات آمده: رحمان به همه موجودات و رحیم به مومنان، یا رحمان در دنیا و آخرت و رحیم در آخرت- از حضرت صادق: رحمان اسم خاص برای صفت عام است (چون این صفت بر غیر خدا گفته نمیشود). رحیم اسم عام برای صفت خام است- اول در آیات و تعبیرات مطلق آورده میشود، دوم اضافه میشود: رحیم بعباده، رحیم بالمومنین. این دو صفت برای الله است، و میشود که بدل یا عطف بیان از اسم باشد یعنی آن نامی که رحمان ورحیم است.
اثر فکری و اخلاقی کلمه بسمالله و تکرار آن
قرآن که یکتا کتاب توحید و برای آخرین تکامل فکری بشر است، سورههایش با جمله بسم الله آغاز میگردد تا انسان را متوجه سازد که همه تعالیم ودستوراتش از مبدأ حق و از مظهر رحمت است (جزء سوره توبه که آیاتش نماینده قهر وخشم بر مردم لجوج کینهورز با حق و خیر واعلام قطع رابطه رحمت با آنهاست). دستور گفتن این کلمه برای همین است که روی فکر ودل را از غیر خدا برگرداند تا انسان، همه جهان وهر عملی را از نظر توحید بنگرد و از پراکندگی فکری به سوی وحدت و ارتباط گرایدو نامهایی که از بتها و قدرتمندان در آغازکارهای مهم، عرب و غیرعرب از خاطر میگذراند یا به زبان میراند، بزداید و مهر نام خداوند مبدأ مهر و رحمت وخیر را بر دلها و زبانها زند، تا با توجه به این نام در اقدام به هر عمل قدرتی بیشتر از قدرت استعدادی خود را بگیرد و به کاربرد و تنها به قدرت محدود خود متکی نباشد. با این توجه نیروی عمل و امید نتیجه بیشتر است، بلکه عملی عین نتیجه است، زیرا نتیجه هر عملی کسب قدرت است، این اندیشه خود تحصیل قدرت و صورت بقاء بخشبدن به عمل است پس اگر عمل به نام غیر خدا یا با غفلت از نام خدا انجام گرفت آن بهره و نتیجهایی که عمل خردمندانه انسانی را میسزد به دست نخواهد آمد- چنانکه بزرگان دین گفتهاند: هر عملی که با بسم الله آغاز نگردد، بریده و ناقص است- بشر که خود را در این جهان و در برابر عوامل و مناظر آن ناتوان میبیند خواه ناخواه پناه و ملجائی میجوید و چون از نتایج اعمال خود بیخبر و در هراس است، توجه به قدرتی مینماید تا دل خود را مطمئن دارد و از اظطراب در اقدام خود را برهاند، بدینجهت همه ملل کارهای مهم را به نام خدایان و ارباب انواع و سلاطین آغاز مینمودند.
قرآن تعلیم میدهد که به نام خداوند رحمان و رحیم آغاز نماید و فکر خود را به او پیوندد، تا از پراکندگی برهد و نگرانی به خود راه ندهد، آن خدایی که مانند ارباب انواع و سلاطین و بتها کینهجو و بدخو وهوسباز نیست که وقتی بر سر مهر باشد گاهی به خشم آید با مردمی سر صلح داشته باشد و با دستهایی در جنگ وستیز به سربرد (چنانکه در تاریخ از این افسانههای جنگ وصلح و مهر وخشم خدایان بسیار است).
انتهای پیام