به گزارش ایکنا از خوزستان، حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ضمن بازدید از دوازدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اهواز در غرفه خبرگزاری قرآن(ایکنا) خوزستان حضور یافت.
وی در پاسخ به سؤالی درباره شرایط انتقال پیام قرآن کریم به جوانان در دوره جدید گفت: همانطور که در روایات ما آمده است قرآن ظاهری دارد و باطنی و باطن آن نیز باطنی دارد. برخی روایات تا هفت بطن یا هفتاد بطن برای قرآن ذکر کرده است.
خسروپناه اظهار کرد: کسی که عالم به زمانه است به تعبیر امام باقر(ع):«العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس» عالم به زمانه کسی است که گرفتار شبهات نمیشود، به روز است، با زبان مردم سخن میگوید، عالمی است که بتواند علاوه بر فهم ظاهر قرآن از باطن قرآن هم استفاده کند.
وی افزود: باطن قرآن به نظر بنده استنطاق قرآن است؛ یعنی پرسشگری از قرآن و کسب پاسخ از متن قرآن. کسانی که به قرآن مراجعه میکنند چند دسته هستند: بعضیها فقط ظاهر قرآن را میگیرند و دیگر کاری به قرآن ندارند. بعضیها میخواهند از باطن قرآن استفاده کنند، ولی دیدگاههای دیگران را بر قرآن تحمیل میکنند که میشود تفسیر به رأی. مثلاً تفسیر مارکسیستی از قرآن دارند، تفسیر سوسیالیستی یا لیبرالیستی از قرآن دارند. اینها تفسیر به رأی است.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ادامه داد: دسته سوم کسانی هستند که علاوه بر استفاده از ظاهر قرآن، مرتب از قرآن سؤالهایی جدید میپرسند و جواب از متن قرآن دریافت میکنند. یعنی قرآن پاسخگوی سؤالات جدید است. این یعنی همان استفاده از باطن قرآن. مرحوم علامه طباطبایی مفسر تفسیرالمیزان وقتی میفرماید: هر دو سالی باید یک تفسیر قرآن نوشت، مقصودش همین است. چون ما مرتب با مسائل و پرسشهای جدید مواجهایم.
به گفته این استاد فلسفه، پرسشهای جدید باید به قرآن عرضه شود، جواب دقیقی از قرآن به دست آورد، بدون آنکه گرفتار تفسیر به رأی شویم. مبلغان اگر بخواهند با زبان زمانه سخن گویند و نیازهای مخاطب را پاسخ دهند، باید با سؤالات جدید که مواجه میشوند قرآن را استنطاق کنند تا بتوانند به معارف جدید قرآنی دست پیدا کنند.
خسروپناه درباره جایگاه ما در استنطاق از قرآن و بهره مندی از باطن آن گفت: در بین نخبگان و متخصصان جایگاه خوبی داریم. الان در حوزه روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و به طور کلی علوم انسانی محققان زیادی داریم که قرآن را استنطاق میکنند و پرسشهای جدید میپرسند و پاسخهای خاصی میگیرند. یا در حوزه فلسفه مثلاً کسانی میآیند بحث عقل را از منظر قرآن استخراج میکنند و مباحث خیلی ناب از قرآن استخراج میکنند. حقیر در کتاب فلسفه اسلامی مفصل درباره عقل و حکمت از منظر قرآن مطالبی استفاده کردم که واقعاً برای خودم هم نو بود. چون سؤالات جدید عرضه کردیم و جوابهای جدیدی به دست آمد.
وی در ادامه تصریح کرد: اما در حوزه استفاده در فرهنگ عمومی به نظر من کمتر از قرآن استفاده شده است. البته در همین نمایشگاه الحمدالله اهل هنر انصافاً کارهای ارزندهای را انجام دادهاند؛ همین تابلوهایی که آیات و مفاهیم قرآن را به صورت هنری درآوردهاند، کارهای ارزشمندی هستند. کتابهایی در زمینه قرآن منتشر شده که در این نمایشگاه هست. اما در حوزه فرهنگ عمومی و استفاده نسل جوان، نوجوان، بانوان در منزل که بتوانند از مفاهیم قرآن استفاده کنند، در این زمینه به نظر میآید باید کار بیشتری صورت بگیرد.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه گفت: این دیگر کار نخبگان نیست، یک کسی مثل علامه طباطبایی تفسیرالمیزان مینویسد و بعد کسی مثل استاد مصباح یزدی، آیتالله سبحانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله جوادیآملی، آن تفسیرالمیزان را سبط و شرح میدهند. کسی دیگر از شاگردان این بزرگواران میآید مباحث این اساتید را به زبان نسل جوان تبدیل میکند. باید حتماً از شخصیتهای مختلف استفاده کنیم که سخن نخبگان را به مخاطب عموم انتقال دهد.
این استاد فلسفه توضیح داد: یعنی نباید انتظار داشت این کار را متخصصان و نخبگان انجام دهند. مثلاً فرض کنید یک هنرمند میآید یک کار قرآنی به شکل هنر درمیآورد، یک عده هم باید بیایند مباحث قرآنی را به شکل رمان دربیاورند. ما چقدر رمان قرآنی داریم؟ مثلاً رمان در حوزه دفاع مقدس متعدد نوشته شده است که انصافاً باید تشکر کرد. اما در این که با زبان رمان و داستانهای بلند و داستانهای کوتاه مفاهیم قرآنی را منتقل کرد، باید از اهل هنر و ادب استفاده کرد که بتوانند این مفاهیم را به زبان عموم به خصوص نسل جوان منتقل کنند.
انتهای پیام