کریم اکبری مبارکه بازیگر سینما و تلویزیون درباره حضورش در سریال «بچه مهندس» به خبرنگار ایکنا اظهار کرد: زمانی که فیلمنامه این کار به من پیشنهاد شد با کمال میل آن را پذیرفتم، چون اولاً همیشه دوست داشتم در کاری با موضوع کودکان یتیم حضور داشته باشم، دوم اینکه در این مجموعه نقشی را ایفا میکردم که تا به امروز مشابه آن را بازی نکرده بودم.
وی افزود: پیامی که در سریال «بچه مهندس» مطرح میشود به یک قوم و دین خاص خلاصه نمیشود، بلکه زبانی جهانی دارد. در هر جای دنیا اگر درباره کودکان بیسرپرست حرف زده شود به نظر من مردم از آن استقبال میکنند، چون روح آدمی به واسطه قدسی بودنش، حامی خوبیها است. جدا از این توضیح من چنین کارهایی را کاملا قرآنی میدانم، زیرا به ارزشهایی می پردازد که بارها از سوی خداوند بر آن تاکید شده است.
این بازیگر ادامه داد: متاسفانه با وجود لطافت و زیبایی که در قصه وجود دارد، جامعه به صورت عملی قدمهای تاثیرگذاری در جهت حمایت از کودکان یتیم بر نمیدارد، البته به عنوان بیینده تلویزیونی مردم از چنین کارهایی حمایت میکنند، اما باید یاد بگیریم که حمایت نیازمند آن است که شکلی عملی به خود گیرد. بسیاری از کودکان بیسرپرست در آرزوی داشتن خانوادهای هستند تا بتوانند از لذت آن بهرهمند شوند، برای همین اگر افرادی هستند که توانایی سرپرستی چنین کودکانی را دارند، باید در این امر پیش قدم شوند.
مبارکه با بیان اینکه در «بچه مهندس» قصههای متفاوتی روایت میشود، گفت: خوبی این سریال جدا از قصه احساسی که دارد به چگونگی روایت داستانش نیز مربوط میشود، زیرا در سریال یک خط داستانی مشخص از ابتدا تا انتها طی نشده، بلکه فیلمنامه با داستانکهای متعدد، دارای تعلیق است. برای همین هم تماشاگر قادر نیست پایان سریال را حدس بزند. در ضمن باید اضافه کنم که «بچه مهندس» در سه فصل تولید خواهد شد که فصل اول آن در ماه رمضان روی آنتن رفت، اما فصل دوم و سوم که به نوجوانی و جوانی جواد میپردازد پس از ایام ماه مبارک روی آنتن خواهد رفت.
وی در پاسخ به این پرسش که لحظات درام سریال آیا وی را تحت تاثیر قرار داده است؟ گفت: هر اندازه بازیگر تلاش کند به خود بقبولاند که دنیایی که با بازیش خلق میکند واقعی نیست، باز هم در بخشهایی درام به اندازهای قوی میشود که بازیگر تحت تاثیر آن قرار میگیرد. در سریال بچه مهندس این اتفاق چندین بار برای بازیگران این مجموعه رخ داد. برای مثال در سکانسی من با جواد (قهرمان کودک سریال) بازی داشتم. این صحنه به اندازهای احساسی بود که من نتوانستم مانع ریزش اشکهایم شوم. برای همین هم چندینبار این سکانس گرفته شد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
مبارکه درباره عکسالعمل مردم اظهار کرد: طی چند روز گذشته هر گاه در خیابان قدم میزدم با سوالات متعدد مردم روبهرو میشدم که دائم درباره سرنوشت و اتفاقات بعدی سریال از من میپرسیدند. این امر نشان میدهد مجموعه توانسته در جذب تماشاگر موفق باشد، البته پرواضح است انتقاداتی نیز مطرح میشود، اما اکثر نظرها مثبت است، به ویژه مردم از ما به خاطر اینکه کاری درباره کودکان یتیم ساختهایم، تشکر میکنند. به هر حال وقتی من به عنوان بازیگر میبینیم کارم تا به این اندازه مورد پسند مردم قرار میگیرد بسیار خوشحال میشوم، حتی شاید احساس لذتی که به من دست میدهد از درآمد مالی که میگیرم نیز بیشتر باشد.
وی اضافه کرد: رایجترین سوال مردم از من این است که پدر مژگان هستم یا جواد؟ اما من به آنها میگویم بگذارند سریال به آنها حقیقت را بگوید، چون اگر قرار باشد هر بازیگر، انتهای مجموعهای که در آن بازی دارد را برای مردم بازگو کند دیگر لذتی برای تماشای اثر باقی نمیماند.
این بازیگر درباره کارهای دیگرش گفت: پیشنهادهای گوناگونی برای بازی در کارهای مختلف وجود دارد، اما من دوست دارم نقشهایی را ایفا کنم که مردم آنها را میپسندند. در این راستا خوشحالم، ساخت سریال «سلمان فارسی» حتمی شده و قرار است تصویربرداری آن در سال جاری آغاز شود، البته آنگونه که شنیدهام این مجموعه بودجه بسیار عظیمی را طلب میکند به نحویکه یک فصل از این سریال سه گانه با هزینههای کل سریال «مختارنامه» برابری میکند و منابع مورد نیاز آن باید تامین شود.
مبارکه ادامه داد: بسیار خرسندم که جز بازیگرانی هستم که میرباقری برای کارهایش از من دعوت می کند. بازی در گرگها، مختار و امام علی(ع) لحظاتی را برایم رقم زد که فراموشش نخواهم کرد، حتی در کار «ماه تی تی» داود میرباقری که ساخت آن به پایان نرسید نیز من حضور داشتم، اما متاسفانه به دلیل فراهم نشدن امکانات، این کار در مرحله فیلمبرداری متوقف شد. درباره داود میرباقری ذکر یک نکته را به عنوان مخلص کلام ضروری میدانم، آن هم اینکه وی در کنار داشتن تخصص بالا در حوزه سینما به موضوعات تاریخ اسلام نیز بسیار مسلط است، همچنین به آنها باور قلبی دارد، برای همین هر کاری که در این حوزه تولید میکند بر دل و جان تماشاگر مینشیند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام