محمد پارسائیان، در یادداشتی با عنوان «کاربردمندی و هدایتگری فرازمانی؛ شروط کارامدی پژوهشهای اعجازشناختی» که در خبرگزاری ایکنا منتشر شد به تبیین شروط کارامدی پژوهشهای اعجازشناسی قرآن پرداخت و ضمن تایید بین وجوه مختلف اعجاز بیان کرد وجهی از اعجاز بهتر است که هم حقانیت قرآن کریم را اثبات کند و هم بعد هدایتگری داشته باشد و نشان دهد که قرآن کریم برای امروز ما نیز کارامد است. متن حاضر بخشهایی از یادداشت پیشخوانده را در کنار اعجازهای متنوعی که امروزه به قرآن نسبت داده میشود، نقد میکند.
در آغاز نوشتار خود مینویسد: «پژوهشهای اعجازشناختی متعددی در حال پیگیری است، حال آنکه از بین وجوه مختلف اعجاز، وجهی بهتر است که هم حقانیت قرآن کریم را اثبات کند و هم بعد هدایتگری داشته باشد و نشان دهد که برای امروز ما نیز کارامد باشد». پژوهشهای اعجاز کمابیش ادعای بالا را دارند، اما سوال اینجاست که آیا اساس قرآن معجزه است و یا این تفسیری از متن است که آن را معجزه خوانده است؟ به نظر میرسد نگارنده معجزه بودن کلام الله را از پیش فرض گرفته است. نگارنده در ادامه وجهی از وجوه اعجاز قرآن را هدایتگری دانسته است.
اعجاز قرآن طرح حقیقت مضاعف
در حوزه متافیزیک ارسطو نقدی بر نظریه مثل افلاطون وارد کرده است و آن این است که این نظریه حقیقت عالم را مضاعف کرده است، به این معنا که به موازات حقیقت این جهان، چیزی را فرض کرده، بدون آنکه ضرورتی برای آن وجود داشته باشد. به نظر میرسد پژوهشهای اعجاز مبتنی بر فرض چنین حقیقت مضاعفی هستند، بدون آنکه ضرورتی در خصوص آن وجود داشته باشد.
سوالی که در خصوص همه پژوهشهای اعجاز میتواند باشد این است که آیا این متن کتاب الله است که باعث هدایت و گشایش میشود و یا اعجاز آن؟ به بیان دیگر من از قرآن استفاده میکنم چون بهرههای فراوانی در آن وجود دارد و یا از وجهی استفاده میکنم که خارق عادت است و یا کسی نمیتواند نظیر آن را بیاورد؟ آیا شرط بهرهمندی من از قرآن معجزه بودن آن است و یا نفس آن؟ آنچه پژوهشهای اعجاز معطوف به آن است حقیقتی مضاعف را فرض میگیرد که ضرورتی برای طرح آن نیست.
سوال دیگر آن است که اگر اعجاز قرآن باید حقانیت آن را اثبات کند، این اثبات باید برای یک منکر و یا مخاطب باشد و یا برای کسی که از پیش حقانیت قرآن را پذیرفته است. اگر مدعی اعجاز خود از پیش به آن معتقد باشد، اثباتگری بیمعنا خواهد بودم. اثبات جایی میتواند معنادار باشد که امر اثباتشده توسط یک غیرمعتقد و با توجه به قواعدی که در خصوص اثبات چیزی پذیرفته شده است قابل تحقیق باشد. برای مثال در اثبات یک گزاره ریاضی، قواعدی برای چنین کاری وجود دارد و یا در یک گزاره تجربی، فرد میتواند با طی فرایندی نظیر آزمایش به چنین نتیجه در آید. گفتن اینکه یک اثر ادبی معجزه است با کدامین قواعد ادبی قابل اثبات است؟
قرآن معجزهای در همه تخصصها
نویسنده یادداشت «کاربردمندی و هدایتگری فرازمانی؛ شروط کارامدی پژوهشهای اعجازشناختی» معتقد است که «قرآن برای هر انسانی با هر زبان و نگاهی باید اعجاز باشد؛ بنابراین به تمام ابعاد باید بتواند بپردازد و محتوا و مفاهیمی را داشته باشد که هر متخصصی با تخصص خود که به اینها مراجعه کرد، در مقابل عظمت قرآن خاضع شود». به نظر میرسد زبان نگارنده در این جملات برون دینی و بسیار عام است، به این معنا که او مد نظر دارد که هر متخصصی فارغ از آنکه چه دینی داشته باشد با تخصص خود به قرآن مراجعه کند خاضع شود. آیا این گزاره تحقیق پذیر است؟ آیا اگر یک باکتریشناس و یا متخصص گرگهای قطبی با تخصص خود به کتاب الله مراجعه کند خاضع خواهد شد؟ چگونه میتوان این فرایند را مورد داوری قرار داد؟
مخاطب معجزه قرآن؟
عمده ارجاعات اعجاز قرآن به آیات تحدی باز میگردد، اما آیا این آیات چنانشمولی دارند که اعجاز قرآن در هر زمینهای را اثبات کنند؟ در صورت یک ادعا برای آوردن آیهای مانند آیات قرآن، داور چه کس و یا کسانی خواهند بود؟ آیا برغم اعلام پیشین چنین آزمونی در آیات تحدی، انجام چنین آزمونی ضروری است؟ برخی از اندیشمندان استعمال آیات تحدی در خصوص اثبات اعجاز قرآن را مورد چندوچون قرار دادهاند. در این خصوص شاکر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی معتقد است که این آیات «جز ذاتیات آیات بینات و قرآن نیست و جزو عوارض قرآن است. اگر دوره رسالت را به سه قسمت در حدود ۷ ساله تقسیم کنیم، آیات تحدی دربخش میانی آمده است، در حالی که اگر این آیات به معنای بیان اعجاز قرآن بود باید در بخش آغازین هم میآمد».
نگارنده بیان میکند که بیش از ۸۰ جلوه اعجازی برای قرآن ذکر شده که مدعیان آن متخصصان هستند. وی همچنین تصریح کرده که مخاطبان اعجاز قرآن که نشاندهنده حقانیت آن است همگان نیستند و این مخاطبان هستند که آن را مییابند. در این صورت اعجاز قرآن دو خصوصیت خواهند داشت، ابتدا اثباتگر حقانیت قرآن خواهد بود و دیگر، توسط افراد خاصی درک خواهند شد. برای مثال آیهای که برخی آن را اعجاز زیستشناسی میدانند، توسط برخی نادرست ارزیابی شود تکلیف چیست؟ آیا میتوان اعجاز را بر مبنای مناقشه مخاطبان قرار داد. در خصوص معجزات پیامبران گذشته اصل معجزه انکار نشده است، بلکه منشا آن نه خداوند که سحر خوانده شده و یا به ایمان منجر نشده است. آیا میتوان گفت اعجاز زیستشناسی قرآن؟ در این صورت آیا همه زیستشناسان به آن باور خواهند داشت؟ آیا برای همه زمانها، پس از کشف چنین اعجازی، حتی با فرض تغییر و پیشرفت علم زیستشناسی، آن اعجاز باقی خواهد ماند؟
در خصوص قرآن به نظر میرسد، ادعای اینکه برخی از جلوههای اعجاز قرآن تنها برای برخی قابل درک است، نوعی مصادره به مطلوب است و میتوان آن را چنین توسعه داد: «ادعا به معجزه بودن قرآن در وجه تخصصی «الف» برای «برخی از متخصصین زمینه «الف» مدعی چنین معجزهای» معجزه است». فرض کنید نگارنده این مقاله مدعی باشد آیهای از قرآن در زمینه اقتصادی معجزه است و مشکل اقتصاد امروز ما را حل میکند؟ آیا همه اقتصاددانان موافق چنین معجزهای خواهند بود؟ به نظر میرسد چنین اتفاقی حتی در میان متخصصان مسلمان وجود نداشته باشد.
اعجازهای متنوع قرآنی یا تسری حکم تفسیر به متن
نگارنده در پایان تاکید کرده است که «چه در رویکردهای تحقیقاتی در اعجازپژوهی و چه در عرصههای تبلیغی باید به کارکردشناسی اعجاز قرآن توجه ویژه داشت و قرآن را به عنوان متنی وحیانی، کارامد و فرازمانی و مکانی معرفی نمود» سوالی که مطرح میشود آن است که اعجازپژوهیهای متنوعی که امروز در خصوص قرآن انجام میشود، متنی از قرآن را معجزهای خاص عنوان میکنند و یا تفسیری از متن را؟ به نظر میرسد اگر معجزهای جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... در متن قرآن به صراحت آمده بوده باشد، مسلمانان باید سردمدار چنین علومی برای همیشه باشند، در حالی که تنها پس از کشفیات علمی است که مدعیان اعجاز علمی قرآن چنین مباحثی را با تفسیر آیات قرآن ارائه میکنند.
با توجه به نکات پیشگفته، طراح یک بعد اعجازی برای قرآن با توجه به تفسیر خود از متن، چه آیات تحدی و چه آیات دال بر معجزه از نظر او؛ حکم به اعجاز قرآن میدهد، چه اگر اعجاز واقعا در خصوص متن بود نسبت بسیار بالائی از اجماع و عمومیت باید میداشت، چیزی که به نسبت بالائی و تنها در خصوص اعجاز ادبی وجود دارد، آنچه که توسط برخی اندیشمندان مسلمان با تشکیک همراه است.
یادداشت از میثم قهوهچیان؛ کارشناس ارشد فلسفه دانشگاه تهران