بهره‌مندی از فرصت‌ها به نفع نهضت اصلاح دینی/ اسلام واقعی کدام است؟
کد خبر: 3722870
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵
به‌مناسبت سالروز درگذشت دکتر شریعتی؛

بهره‌مندی از فرصت‌ها به نفع نهضت اصلاح دینی/ اسلام واقعی کدام است؟

گروه فرهنگی- دکتر شریعتی معتقد بود حقیقت اسلام، تشیع، محمد(ص) و علی(ع) از شناخت تحصیل می‌شود و همچنین با در انداختن سوال «چه باید کرد؟» کوشید بذر شجاعت دانستن را بپراکند و آنچه غبار کهنگی بر آن نشسته است را بپیراید؛ این گونه از فرصت‌ها به نفع نهضت اصلاح دینی و نقد اسلام سنتی ، مارکسیسم و مدرنیسم بهره برد.

قرآنی که نمی‌خوانیم با همه کتاب‌هایی که نوشته نشده‌اند برابر است/مروری بر دیدگاه‌های دکتر شریعتی پیرامون انسان و سعادت جامعه


به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، به مناسبت سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی، یادداشتی با موضوع «انسان و جامعه با استناد به کتاب‌ها و آثار وی»، از سیدخلیل حسینی، نویسنده، ویراستار و فعال فرهنگی را در ادامه می‌خوانید.
انسان از دیدگاه دکتر شریعتی
در اندیشه دکتر شریعتی، خدا انسان را بر گونه خویش ساخته است اما از «صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ، گل خشكيده‏‌اى سفال مانند»(الرحمن/14) و «صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ، گلى خشك، سياه و بدبو»(الحجر/26). او در زندگی این جهانی خویش، انتخابی به وسعت از لجن تا روح خدا دارد و برای بازگشت به آن نیستان جاوید، همواره در تلاش است تا به خود خدایی خویش برسد. «از روح خدا تا گندزار لجن فاصله‌ای است میان دو بی نهایت و انسان در این میانه، یک تردید، یک نوسان، اراده‌ای آزاد، که باید انتخاب کند؛ و چه دشوار وسنگین است درمیان لجن‌زار و در زیر لایه‌های سخت رسوبی، انتخاب روح، روح خداوند»(اسلام شناسی دکترشریعتی)
اسلام محمدی؛ راه سعادت انسان
به گمان من دکتر شریعتی در پی بازگشت به حقیقت اسلام و قرآن محمد(ص) و علی(ع) و حسین(ع) بود و از تعابیری چون اسلام محمدی و تشیع علوی، برای رساندن منظور خود، استفاده می‌کرد. وی معتقد بود حقیقت اسلام، تشیع، محمد و علی از شناخت تحصیل می‌شود :«علی‏‌ای که نمی‌‏شناسیم، با رستمی که نمی‏‌شناسیم، تنها اختلاف‏‌شان، در اسم است؛ چنان‌که قرآنی را که نمی‏‌خوانیم، با اوستایی که نمی‏‌فهمیم یکی است، و هر دو، با همه‌ کتاب‌هایی که ننوشته‌‏اند، برابر است!».
هر ارزشی، پس از شناختن و فهمیدن قرار دارد، و این است که چنان که بارها گفته‏‌ام: عشقِ علی، هیچ دردی را دوا نمی‏‌کند، آن چنان که می‏‌بینیم، عاشقیم، و بیمار! تنها شناختِ اوست که می‌‏تواند عاملِ بیداری و مردانگی و عدالت‌خواهی و جهاد و قدرت شود، و نیز عشقی که شناختِ او، در دل‏‌ها برمی‏‌افروزد و چنین است که من، در سیمای آن جریده‌کشِ سینه‏‌زنی که شیعه است و علی را نمی‌‏شناسد و آن مدعی‌ِ پرافاده‏‌ای که مارکسیست است و مارکس را نشناخته است، هر چه می‏‌جویم و می‏‌سنجم، کمترین اختلافی نمی‌‏یابم، زیرا مارکسِ مجهول، با علی مجهول، کوچک‏‌ترین تفاوتی ندارند.»(مجموعه آثار ۳۵ / آثار گوناگون)
اسلام واقعی کدام است؟
برای پاسخ به این سؤال، چنانچه تلقی وی از اسلام واقعی و اسلام تاریخی را بشناسیم به خوبی روشن می‌شود که جامعه شناسی امروز می‌گوید باید اول آن مردم را شناخت و فهمید که چه جور آدم‌هایی هستند و به چه چیزهایی علاقه‌مند هستند و چه زمینه‌های روحی دارند و چه حساسیتی را می‌توان در آن‌ها جایگزین کرد؛ زیرا روانشناسیِ تربیتی می‌گوید برای از بین بردن یک حساسیت یا یک عشق، در یک دل، باید حساسیت یا عشق دیگری در آن نشاند. (دپلیتیزاسیون Depolitisation اصلی است که در جامعه‌شناسی امروز شناخته شده و به معنی سیاست زدای مردم کوچه و بازار است.)
این موضوع در طول تاریخ تاکنون بارها تجربه شده و در جامعه اسلامی حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس که این اصل را خوب می‌شناختند و معاویه بیش از هر کس دیگری از آن استفاده کردند؛ معاویه با این اصل پیروز شد، همان‌طور که به نام اسلام بر علی(ع) پیروز شد و به نام سپاه اسلام با علی(ع) و یاران علی(ع) جنگید.
خوشبختانه بنی‌امیه در این مورد به موفقیت کامل نرسید و به همین لحاظ است که در طول تاریخِ حکومت اموی می‌بینیم همیشه اضطراب و قیام و عصیان در مسلمانان به صورت‌های مختلف وجود داشته است، مانند حجربن عدی به صورت منفرد و حضرت امام حسین(ع) به صورت گروهی و مختار به صورت یک قیام کلی انتقام جویانه و تواببن به صورت یک شورش توده‌ای و....
بنی‌امیه همواره از اینکه مردم به دنبال مسائل اجتماعی بروند رنج می‌بردند. معاویه تا می‌خواهد قصر سبزی برای خود بنا کند، با ابوذری روبروست که هر روز یقه‌اش را می‌گیرد و می‌گوید: «ای معاویه، اگر این قصر را از پول خود می‌سازی اسراف است و اگر از پول مردم، خیانت است.»
بنی‌امیه شایستگی خلق معنویتی را که بتواند چنین نفوذی در دل‌های مردم داشته باشد، نداشتند و برای همین است که می‌بینیم رژیم بنی‌امیه نتوانست بیش از 90 سال دوام بیاورد، چرا که مردم همواره بدنبال امامت و عدالتی می‌گشتند که در آن رژیم وجود نداشت و همیشه به عنوان اعتراض فریاد بر می‌آوردند که این چه امامت و عدلی است؟ و این‌ها هرگز نتوانستند مردم را از این سئوال منحرف کنند.
اما بنی‌عباس که مردمی هوشیار و دارای وجهه‌ مقدس انتساب به خاندان پیغمبر(ص) بودند و با ملت با هوش ایرانی آشنایی کامل داشتند، توانستند مردم را منحرف کنند، و چه خوب هم توانستند؛ چگونه؟ بنی‌عباس تشخیص داد که باید حساسیت دیگری در دل امت اسلامی قرار داد.
آن‌ها می‌دانستند که جامعه مذهبی بشدت به پیغمبر اسلام(ص) و به قرآن معتقد است و خدا را می‌پرستد و نسبت به معاد و آخرت تعصب دارد، پس بهتر نیست مغزهایی را که پیوسته در جستجوی تحقق عدالت و امامت هستند و همواره موجب زحمت و دردسر می‌شوند، متوجه تحقیق در صفات خداوند، منازل آخرت، الفاظ قرآن، فلسفه یونان، بقاء روح، جنس فرشته، جبر و اختیار و مسائل دیگری از این قبیل نمود.
بازگشت به خویش؛ راه بازسازی فرهنگ و پیرایش اندیشه دینی
وی معتقد است با بازگشت به خویش و با تکیه به منابع فرهنگی و تصفیه آن می‌توان دوباره در خود نظر کنیم و تاریخ و فرهنگ خود را از نو ارزیابی کنیم و اندیشه دینی را بپیراییم و این گونه درمی‌یابیم که که‌ هستیم و کجا ایستاده‌ایم و به کدام سو روانیم .
به یاد آوریم که شعار بازگشت به خویش، قبل از آن از سوی روشنفکران مترقی و گاه غیرمذهبی چون امه سزر، فرانتس فانون، ژولیوس نیه رره ، کاتب یاسین و ... مطرح شده بود.
دکتر شریعتی همچنین با در انداختن سوال فربه « چه باید کرد؟» کوشید بذر شجاعت دانستن را بپراکند و آنچه غبار کهنگی بر آن نشسته است را بپیراید؛ این گونه از فرصت‌ها به نفع نهضت اصلاح دینی و نقد اسلام سنتی ، مارکسیسم و مدرنیسم بهره برد.
«اسلام فردا، دیگر اسلام مفاتیح نیست، اسلام قرآن است. تشیع فردا دیگر، تشیع شاه سلطان حسین نیست، تشیع حسین(ع) است. مذهب فردا، دیگر مذهب جهل و جور و تعصب و عوام و کهنگی و تلقین و عادت و تکرار و گریه و ضعف و ذلت نیست، مذهب شعور و عدل و آگاهی و آزادی و نهضت و حرکت انقلابی و سازندگی و علم و تمدن و هنر و ادب و جامعه و مسولیت و پیشرفت و نواندیشی و آینده گرایی و تسلط بر زمان و بر سرنوشت تاریخ است و اینهایند حقایقی که به ما می گویند ...»(با مخاطب‌های آشنا)
سیدخلیل حسینی، نویسنده، ویراستار و فعال فرهنگی

انتهای پیام

captcha