رئالیسم فطر/عید فطر، روز اخذ جوایز
کد خبر: 3722945
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۰

رئالیسم فطر/عید فطر، روز اخذ جوایز

گروه معارف - پس از شکستن زنجیرهای تعلق، نگاه ربانی‌ انسان ذکر حق را بر لب‌هایش جاری می‌کند و سجاده نمازش را بر زمین زندگانی او در دنیا می‌گستراند تا هیچ خلقی حجاب او از حق نگردد و او با حق در نظام خلقی بیآمیزد و از حیات خلقی نیز چشم نپوشد و این یعنی رئالیسم فطر.

 رئالیسم فطربه گزارش ایکنا از استان مرکزی، عيد سعيد«فطر»، كه اولين روز نو از سالی نو(سال قمری در نزد عارفان و اولياء)، است كه پاک شدن ساكنين عالم خاک است در اقيانوس مواج و مطهر رمضان‌المبارک و بدین‌سان است كه روزه‌داران ماه رمضان، طهارت و پاكی خود را جشن می‌گيرند.
عید فطر یعنی جوشش چشمه‌سار حقیقت البته بازگشت به فطرت هم می‌توان معنی کرد اما در خود کلمه فطر و فطرت، یک انفجار و شکافتن است. در فطرت، جوشش است به‌مانند آبی که از چشمه فوران می‌کند. فطرت انسان، چشمه‌سار حقیقت است. فطرت یک امر خارجی و ثابت منجمد نیست که حرکتی نداشته باشد.
فطرتی که منجمد باشد، بسیار خطرناک است. عبارت «انسان دارای فطرت است» یعنی انسان، چشمه‌ساری است که مرتب می‌جوشد؛ عید هم دقیقاً به همین معنی است یعنی تازگی و جوشش. کلمه عید در لغت از واژه «عود» به معنی بازگشت گرفته‌شده است.
وقتی‌که به سرچشمه برسید، هرلحظه می‌توانید آب تازه بنوشید و آبی که سرچشمه می‌دهد، آب یکنواخت و راکد تکراری نیست. عید هم یعنی تازه‌به‌تازه و نو به نو.
بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که می‌توان به شناخت خداوند دست ‌یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت ازجمله مسائل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. با این ‌همه معنایی که مفسران از فطرت اراده می‌کنند، کاملاً متناسب بامعنای لفظی آن‌ است؛ چنان‌که صاحب«المیزان» می‌نویسد: «فطرت اساس و بناء نوع و به معنای ایجاد و ابداع می‌باشد»
موافق این معنا از فطرت انسان مانند سایر مخلوقات مفطور و سرشته به فطرتی است که او را به‌سوی تکمیل نواقص و رفع نیازهای خود راهنمایی می‌کند‌. این هدایت تکوینی و عام برای همه موجودات ثابت است؛ یعنی هر موجود یا مخلوقی بنا بر خلقت و فطرت خود برای نیل به‌ غایت معنی، به ابزار و قوای خاصی مجهز شده است: «ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»؛ پروردگار ما کسی است که هر چیزی را آفرینش درخور آن داده، سپس آن را هدایت کرده است(طه:50). تطبیق این مضمون کلی دربارة انسان، با توجه به اینکه سعادت نوع بشر منوط به پیمودن مسیر خاصی است که همان دین الهی است، بدین گونه است که خداوند خود زمینه‌های پذیرش آن را در نهاد انسان فراهم کرده است‌. این زمینه هدایت‌گر همان فطرت و نحوه آفرینش است و به همین سبب فرمود: «فطرة الله التی فطر الناس علیها»؛ فطرت الهی که خداوند مردم را بر آن آفریده است.
معنای فطرت در شبکه معنایی دو واژۀ دیگر روشن‌تر می‌شود؛ یعنی «صبغه الله» و «حنیف»، در قرآن آمده است: «صبغه الله ومن احسن من الله صبغه»؛ رنگ‌آمیزی خداوند است و هیچ‌کس خوش‌تر و زیباتر از خداوند رنگ‌آمیزی نمی‌کند(بقره:138). مقصود این است که خداوند انسان را مفطور به دین خود آفریده است‌. دین، رنگ خدایی است که دست حق در متن تکوین و خلقت، انسان را بدان رنگین ساخته است.

و اما واژه«عید» در لغت به معنای بازگشت بعد از انصراف است و اصطلاحاً به ایامی گفته می‏شود که مولایی به رعایای خود بار عام می‏دهد؛ زیرا پادشاهان در سایر اوقات همه‌کس را نمی‏پذیرفتند و اگر به کسی صله‌ای می‏دادند، در مقابل عملی بود. ولی ایشان در ایام عید اولا همه‌کس را می‏پذیرفتند و ثانیاً صله‌های آنان در حد کرمشان بود و نه عمل رعیّت.
نکته دیگر آن‏که در ایام عید، دوستان به ملاقات مولای خود مشرّف می‏شدند و نه دشمنان. بر این اساس، باید ببینیم که در عید فطر که ازجمله اعاظم اعیاد امت اسلام است، چگونه به بارگاه مولایمان وارد می‏شویم و توجه داشته باشیم که این روز نه‏ تنها روز اخذ مزد است، بلکه روز اخذ جوایز است؛ و در نظر داشته باشیم که به فرموده‏ خداوند، او خود جایزه روزه‏داران خاصّ است، پس به کم‏تر از آن قانع نباشیم.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى: قطعاً رستگار است آن‌که[خود] را پاک ساخته و اسم پروردگارش را یاد کرده و نماز بر پا داشته است.
تزکیه(پاک‌سازی)، ذکر رب و نماز، در آیه‌های بالا راز فلاح و رستگاری دانسته شده است یعنی حتماً انسانی که خود را پیوسته از تعلقاتی که دیدگان او را از حق و آخرت که نتیجه زندگی اوست محجوب ساخته، پاک‌سازی می‌کند و یاد خدا را بر لب و دل احیا می‌کند و نماز را برپا می‌سازد رستگار خواهد بود.
از بهترین مصادیق این آیات، روز فطر است که پس از یک ماه ریاضت شرعی که با جمع شدن سفره تکاثر، مؤمنان از مائده کوثر برخوردار گشته‌اند و ۳۰ روز از تعلق به دنیای خیال‌پردازان، روزه داشته‌اند تا دل از فریبایی متوهم برکنند، حال در فطر از این معراج آسمانی باید بازگردند و زندگی در دنیا را گونه‌ای آغاز نمایند که خور و خوراک و تعلقات نفسانی به دنیا، آن‌ها را از خدا و انسانیت جدا نکند پس زکات فطره می‌دهند تا مالشان مایه تعلقشان به دنیا نگردد و پس از اصلاح دنیا در روز فطر در مسیر ذکر و نماز روان می‌گردند.
راستی چه حکمت‌ها و برکاتی در این اعمال الهی وجود دارد؟ انسان روزه‌داری که در ماه مبارک رمضان مهم‌ترین اهتمامش قطع تعلق‌های مانع از کمالات معنوی بوده و با شکستن غل و زنجیر تعلق به ‌واسطه روزه، راه را برای بازیابی به بارگاه حق بازکرده و از چشمه قرآن از مهم‌ترین رحمت الهی یعنی هدایت نوشیده است حال در بازگشت به‌ نظام خلقی باید به‌ گونه‌ای باشد که در میان خلق از حق غفلت نکند بلکه با دیده حقانی‌ای که در این ماه یافته خلق را به نظاره نشیند و سفر خلقی‌اش را تا رسیدن مطلق به‌ حق ادامه دهد. پس روز فطر که روز بازگشت او از معراج رمضان‌المبارک است ورود ربانی‌اش را به خلق می‌آغازد، بنابراین آداب و اعمال روز فطر، او را برای ورود اینچنانی‌اش به‌خوبی می‌آموزد تا پلیدی‌ها دنیوی مانع حرکت تکاملی او نشوند.
پس قبل از هر چیز مال خود را که شاید بیشترین تعلقات نفسانی به دنیا را برای او فراهم می‌کند با دادن زکات فطره از انگ تعلق پاک می‌سازد و دنیا را در جهت آخرت سامان می‌بخشد و این همان دنیای پیوند خورده به آخرت می‌باشد و نه دنیای بریده از آخرت که جز افزودن به‌غفلت نمی‌افزاید، این مال، دنیای لهو و لعب و زینت و تفاخر و تکاثر نخواهد بود که راه را بر سالک الی‌الله بربندد این مال دنیایی می‌باشد که انسان در مزرعه‌اش حاصل حیاتش را در آخرت بارور می‌سازد.
حال پس از شکستن زنجیرهای تعلق، نگاه ربانی‌اش ذکر حق را بر لب‌هایش جاری می‌کند و سجاده نمازش را بر زمین زندگانی او در دنیا می‌گستراند تا هیچ خلقی حجاب او از حق نگردد و او با حق در نظام خلقی بیآمیزد و از حیات خلقی نیز چشم نپوشد و این یعنی رئالیسم فطر.
«علی عقیلی»

captcha