شریعتی را نباید از موضع زمانه امروز نقد کرد
کد خبر: 3723870
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۲

شریعتی را نباید از موضع زمانه امروز نقد کرد

گروه معارف- یک پیشکسوت سیاسی و فرهنگی گفت: نقد شریعتی دیروز از موضع شرایط و اقتضائات امروز و یا نقد شریعتی امروز از موضع نیازها و شرایط دیروز، امری ناصواب و آسیب‌زا محسوب می‌شود.

شریعتی را باید از موضع زمانه خودش نقد کرد

به گزارش ایکنا از اصفهان، 41 سال از درگذشت دکتر علی شریعتی می‌گذرد، اما همچنان شریعتی بحث‌برانگیزترین روشنفکر تاریخ معاصر ایران است و جالب اینکه مخالفان دیروز شریعتی، موافقان امروز شریعتی و یاران دیروز شریعتی منتقدان امروز شریعتی شده‌اند. منتقدان امروز شریعتی براین باورند که او شناخت عمیق، جامع و کاملی از دین نداشت و اطلاعات و آگاهی‌هایش در این زمینه سطحی بود. برخی از این منتقدان که اکنون ندای عبور از شریعتی را سر می‌دهند، حتی پروژه روشنفکری دینی را، پروژه‌ای شکست خورده قلمداد می‌کنند.
اما به‌رغم مخالفت‌ها و انتقادهایی که به شریعتی شده و می‌شود، برخی همچنان به شریعتی و میراث وی وفادار مانده‌اند و معتقدندکه شریعتی نقش به‌سزایی در اسلام‌خواهی جوانان پیش از انقلاب و طرح مبانی تئوریک انقلاب اسلامی داشته و در برابر انتقاداتی که به شریعتی می‌شود معتقدند که آثار و اندیشه‌های شریعتی آن‌گونه که باید و شاید در این سال‌ها خوانده و فهمیده نشده است و برهمین اساس از بازگشت به شریعتی سخن می‌گویند. در همین رابطه خبرنگار ایکنا گفت‌وگویی با دکتر مرتضی مبلغ، استاد علوم سیاسی و فعال سیاسی و فرهنگی داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا: اگر کسی مثل شریعتی در تاریخ معاصر ایران وجود نداشت، به لحاظ مسائل فکری و نظری چه اتفاقی در آن مقطع زمانی رخ می‌داد و جامعه دچار چه خلأهایی می‌شد؟
مبلغ: مهم‌ترین و اثرگذارترین پروژه شریعتی در زمان خودش، طرح بازگشت به خویشتن محسوب می‌شود. از آنجا که گفتمان غالب مبارزه و انقلاب در دوران شریعتی، گفتمان چپ مارکسیستی بود و جامعه ایران به شدت از خلأ گفتمانی متناسب با فرهنگ ایران، یعنی گفتمان مذهبی، مبارزاتی و انقلابی رنج می‌برد، شریعتی با پروژه خویش در سامان دادن این گفتمان نقش بزرگ و پررنگی ایفا کرد و اعتماد به نفس قدرتمندی را در جامعه مذهبی ایران به ویژه در میان جوانان به وجود آورد. در واقع در جامعه مذهبی ایران، بدون چنین گفتمان و اعتماد به نفسی امکان پیشرفت و نتیجه‌بخش بودن مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری فراهم نمی‌شد.
ایکنا: اگر شریعتی امروز زندگی می‌کرد، اندیشه او چه دستاوردی برای جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته داشت و چه وجوهی از اندیشه او می‌تواند برای جامعه امروز قابل استفاده باشد؟
مبلغ: اصولا هر روشنفکر و نواندیشی در شرایط خاص فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زمان خود و متناسب با نیازها و اقتضائات آن دست به تولید اندیشه می‌زند. قطعا اگر شریعتی امروز زنده بود، اندیشه‌های متفاوت و جدیدی را دنبال می‌کرد. بازتولید اندیشه شریعتی در زمانه خودش، در روزگار امروز خطایی است که برخی مرتکب می‌شوند. بلی، هر دو اندیشه شریعتی یعنی «اعتماد به نفس» و «گفتمان متناسب با شرایط، نیازها و اقتضائات زمانه در جامعه مذهبی ایران» امری است که می‌تواند دستمایه‌ امروز برای تولید اندیشه و گفتمان در روزگار جدید باشد؛ اما اینکه بخواهیم شریعتی دیروز را بدون شرایط و اقتضائات زمانه به شریعتی امروز تبدیل کنیم، کاری ناصواب، کلیشه‌ای و غیر مؤثر است. دو عنصر اساسی ذکر شده که جوهر اندیشه شریعتی را تشکیل می‌دهد، مهم‌ترین عناصری هستند که امروز هم برای تولید اندیشه و گفتمان به کار می‌آید و نیاز جامعه ایران است که باید روشنفکران و نواندیشان از آن بهره برده و آن را روزآمد و کارآمد نمایند.
ایکنا: منظور از بازگشت به خویشتن که شریعتی منادی آن بود چیست؟ با توجه به اینکه برخی شریعتی را به دلیل طرح این شعار به نوعی بنیادگرایی و سلفی‌گری شیعی متهم می‌کنند.
مبلغ: منظور شریعتی از بازگشت به خویشتن، بازگشت به فرهنگ و داشته‌ها و ارزش‌های جامعه ایران یعنی فرهنگ اسلامی–ایرانی بود و همانطور که اشاره شد، اهمیت این پروژه در سیاق و شرایط آن روزگار که اندیشه‌های فلسفی ماتریالیستی و مبارزاتی مارکسیستی یکه‌تازی و میدان‌داری می‌کرد، به وضوح مشخص می‌شود؛ اما سیر در اندیشه و زندگی‌ شریعتی، نشانه‌‌ای از بنیادگرایی و سلفی‌گری را به ذهن متبادر نمی‌کند. شاید کسانی که شریعتی را به بنیادگرایی متهم می‌کنند، تشابهی بین بازگشت به خویشتن او و بازگشت به خویشتن سلفی‌ها و بنیادگرایان یافته اند، اما این تشابه نامتجانس است؛ شریعتی ضد مدرنیته یا سنت‌گرا نبود، بلکه هم منتقد سنت بود و هم منتقد مدرنیته و پروژه او هم سرشار از عناصر سنت و مدنیته بود.
ایکنا: اگر بخواهیم از بازتاب‌های فکری شریعتی در جامعه امروز صحبت کنیم، فکر نمی‌کنید نوعی عمومیت‌زدایی از اندیشه و منش شریعتی صورت گرفته و آثار وی به یک کالای سخت، پیچیده و لوکس روشنفکری تبدیل شده است و یا متقابلا جریانی به دنبال مبتذل و سطحی کردن اندیشه‌های شریعتی در قالب پیامک‌های تبلیغاتی و دستاویز قرار دادن آن در مسائل سیاسی هستند؟
مبلغ: متأسفانه مثل بسیاری از امور دیگری که در جامعه سیاست‌زده امروز از جایگاه اصلی خود خارج و به ابزاری سیاسی برای پیگیری منویات دوستداران قدرت تبدیل می‌شود، شریعتی نیز عمدتا مشمول این روند ابزاری شده است؛ البته هستند کسانی که صادقانه به دنبال بازخوانی انتقادی شریعتی و پروژه‌های او در راستای بهره‌‌گیری برای افتتاح و گشایش در مشکلات امروزین جامعه ایران باشند.
مهم آن است که برای جوان امروز که به مطالعه آثار شریعتی و یا استفاده از آثار او می‌پردازد، روشن شود که این گفتار و آثار در چه سیاق و زمینه‌ای صادر شده و ظهور کرده و این کار کسانی است که به بازخوانی انتقادی و در عین حال همدلانه شریعتی می‌پردازند. مواجهه نسل امروز با آثار شریعتی در خلأ و بدون تشریح سیاق و زمینه تاریخی آن می‌تواند آثار ناگواری هم به همراه داشته باشد که کمترین آن مخدوش شدن شخصیت شریعتی است.
ایکنا: میراث‌داران شریعتی تا چه اندازه به میراث وی وفادار بوده و نقش خود را در این زمینه ایفا کرده‌اند؟
مبلغ: به نظر می‌رسد آنان راه طولانی‌تر و عمیق‌تری در پیش‌رو دارند، به ویژه آنکه بازتولید شریعتی در این زمانه پیش و بیش از آنکه از موضع نقادی علمی اتفاق افتاده باشد، از موضع بهره‌گیری ابزاری اتفاق افتاده است.
ایکنا: امروز بعضی از روشنفکران دینی و غیر دینی نقدهایی را به شریعتی وارد می‌کنند، از جمله نقد بارز آنها این است که شریعتی دین را ایدئولوژیک کرد و همینطور نقدهای دیگر مثل تلفیق اسلام با سوسیالیسم؛ آیا با مراجعه به آثار شریعتی می‌توان به نقد او نسبت به روشنفکران دیروز و امروز رسید؟
مبلغ: نقد شریعتی از دو موضع باید انجام شود، از موضع زمانه خود و از موضع بازتولید او در زمانه جدید. خلط این دو ناروا و آسیب‌زا است و نمی‌توان از موضع و شرایط امروز به نقد شریعتی در دیروز نشست و یا به عکس، از موضع نیازها و شرایط دیروز به نقد او در امروز پرداخت. شریعتی در زمانه خود قابل نقد است، بدین معنی که نقاط قوت و ضعف در اندیشه و گفتار و رفتار او مورد بررسی قرار گیرد؛ البته این کار کمابیش در زمان شریعتی انجام شده است، به ویژه برخی آثار فلسفی و تاریخی او و برداشت‌هایش از قرآن، سنت و تاریخ مورد نقدهای جدی قرار گرفت.
همچنین شریعتی در زمانه امروز نیز قابل نقد است، اما نه از موضع شرایط و اقتضائات امروز، بلکه از این موضع که کدام عنصر یا عناصر فکری و رفتاری او به کار امروز می‌آید و می‌تواند خمیرمایه و یا دستمایه رفع نیازهای امروز واقع شود و چگونه؛ اما اینکه با نگاه امروز به نقد دیروز بپردازیم و بگوییم شریعتی دین را ایدئولوژیک کرد، امری خطا و ناصواب است، زیرا مثلا در شرایط انسداد و مبارزه و در شرایطی که ایدئولوژی‌های مارکسیستی گفتمان غالب مبارزه را تشکیل می‌دهند، آیا امکان پرهیز از هر گونه ایدئولوژیک کردن دین در پروژه مؤثر و کارساز بازگشت به خویشتن او وجود د اشت و اگر پرهیز می‌کرد، آیا اصولا پدیده‌ای به اسم شریعتی برای بحث و نقد موضوعیت پیدا می‌کرد یا نه.
مشکل کسانی که به نقد شریعتی از این زوایه نقد می‌پردازند، این است که به غلط شریعتی دیروز را از نگاه امروز نقد می‌کنند، درست مثل کسانی که می‌خواهند به عکس، شریعتی انقلابی دیروز را برای القاء دیدگاه‌‎ها و رفتارهای انقلابی خود در روزگار جدید بازتولید کنند. نیاز امروز جامعه ایران، نه انقلاب که امری ناممکن به حساب می‌آید، بلکه اصلاح، عقلانیت، صلح و پیشرفت است و شریعتی دوران مبارزه و انقلاب را نه می‌توان از منظر نیاز امروز نقد کرد و نه می‌توان در بستر و سیاق امروز به بازتولید اندیشه او پرداخت.

انتهای پیام

captcha