تحول شگرف در برگردان در سایه نظریه ترجمه قرآن/ترجمه‌ها در کوره نقد پخته‌تر می‌شوند
کد خبر: 3727006
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۲
ضرورت نقد ترجمه‌های قرآن/1

تحول شگرف در برگردان در سایه نظریه ترجمه قرآن/ترجمه‌ها در کوره نقد پخته‌تر می‌شوند

گروه ادب ــ مترجم تفسیر «کشاف زمخشری» با تأکید بر نقد ترجمه‌های قرآن که عامل پختگی ترجمه‌ها می‌شود اظهار کرد: در غیاب نظریه ترجمه دقیق قرآن تحول شگرفی در راستای استواری متن شاهد نخواهیم بود.

تحول شگرف در برگردان در سایه نظریه ترجمه قرآن/ترجمه‌ها در کوره نقد پخته‌تر می‌شوند
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ با وجود ترجمه‌های بسیاری که به زبان فارسی از قرآن کریم انجام شده، اما باز کم و کاست‌هایی را در این زمینه شاهد هستیم و به نظر باید تحول شگرفی در این زمینه رخ دهد که این تحول می‌تواند با نظریه‌پردازی، نقد علمی ترجمه‌ها و یا راهکارهای دیگری به تحقق بپیوندد. در همین راستا با مسعود انصاری، مترجم قرآن و تفسیر «کشاف زمخشری» گفت‌وگویی را انجام داده‌ایم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید؛

برخی نقدها نسبت به ضعف ترجمه‌های قرآن وجود دارد و حتی برخی عنوان می‌کنند ترجمه‌هایی وارد بازار می‌شود که تفاوت چندانی با ترجمه‌های دیگر ندارد، آیا این موضوع را ناشی از ضعف نظریه‌پردازی می‌دانید یا دلیل دیگری دارد؟

در حال حاضر تئوری جامعی در باب ترجمه قرآن نیاز داریم و اگر توقع داریم پیشرفت شگرفی در ترجمه قرآن شکل بگیرد، باید یک نظریه جامع و فراگیری درباره ترجمه قرآن شکل بگیرد، که در این زمینه مقاله‌ای را نیز نوشته‌ام.

منظور از این نظریه چیست و چه هدفی دارد؟

منظور از این نظریه، تدوین و شناخت مجموعه مبانی نظری ترجمه قرآن کریم است که در سایه آن بتوان از لغزش‌های احتمالی که به تحریف معانی می‌انجامد، مصون ماند، به عبارت دیگر تدوین و تبیین مبانی مراد و منظور است و نه روش و سبک نگارش. زیرا هر مترجمی برای آنکه اقدام به ترجمه اثر کند باید هم مبانی خود را تعریف کند و هم روشی را که برمی‌گزیند. مترجمان در گزینش روش ترجمه مختارند، اما در پذیرش مبانی بدون نظریه متن مبدأ، چندان مختار نیستند و نمی‌توان هر متنی را با هر مبنای فرضی ترجمه کرد. نظریه ترجمه بدون آنکه قصد آن را داشته باشد تا مترجم را محدود کند، به او کمک می‌کند که از فهم حقیقت معانی الفاظ فاصله نگیرد و دلالت زبانی تک واژگان را به درستی تشخیص دهد.

چه قواعد و اصولی در این نظریه مورد توجه است؟

یکی از اصول این نظریه، شناخت متن قدسی قرآن است، به این معنی که مترجم باید بداند که این متن، به عنوان یک متن آسمانی با متون انسانی چه همانندی‌ها و چه تفاوت‌هایی دارد و تا این مرزها به درستی تحدید نشده به هیچ وجه ترجمه نیز به اهداف خود نمی‌رسد. آگاهی از ظرفیت زبان مقصد نیز اهمیت ویژه‌ای در این نظریه دارد، از این رو مترجم باید از ظرفیت‌های زبانی، بلاغی و بیانی زبان مقصد آگاه باشد، همچنین تبیین حدود ترجمه آیات حائز اهمیت است و فارغ از اینکه دلیل اعجاز قرآن را بدانیم، باید در نظر داشته باشیم که به ویژه اعجاز زبانی آیات و عبارات قابل انتقال به متن ترجمه شده نیست؛ از این رو این نظریه بیان می‌که چه بخشی از قرآن ترجمه‌نشدنی است و در این زمینه مترجم چه باید بکند.

برخی از منتقدان عنوان می‌کنند که ترجمه‌های دهه اخیر بازنویسی از ترجمه‌های قبل است، آیا این نقد را می‌پذیرید؟

چون ترجمه‌ها بررسی می‌شوند، اگر استقلال نداشته باشد، مجوزی برای انتشار آنها صادر نمی‌شود؛ از این رو مخالف این نظر هستم، از این رو از دوازده محور بررسی ترجمه قرآن، یکی از محورها استقلال ترجمه و مترجم است.

چه اندازه این ویژگی در ترجمه‌های فعلی دیده می‌شود؟

بله هست. البته هر ترجمه ویژگی‌های خاص خود را دارد و این گونه نیست که از لحاظ محتوا و هم نوع انشایی که انتخاب می‌کند، به همدیگر نزدیکی داشته باشند؛ اما چون یک متن است؛ ممکن است اشتراکاتی وجود داشته باشد، قطعاً هم این اشتراکات وجود خواهد داشت و واژگانی هستند که یک یا دو معادل بیشتر در زبان فارسی ندارند و مترجم ناچار است که یکی از آنها را برگزیند؛ چرا که واژگان فارسی محدود است، اما اینکه از روی هم بازنویسی باشند، اصطلاح درستی نیست.

نقد ترجمه را در رابطه با پخته‌تر شدن آنها چه اندازه مؤثر می‌دانید؟

اگر می‌بینید ترجمه قرآن به جایگاه مناسبی رسیده، در سایه نقد آنها بوده است؛ از این رو در این راستا فقط مترجمان مؤثر نبودند و نقش ناقدان نیز بسیار اثرگذار بوده است. ناقدان بودند که افق‌ها را روشن کردند و آنها بودند که نکته‌ها را یادآور شدند و ضعف و قوت ترجمه‌ها را نشان دادند، تا مترجمان در ترجمه‌های جدید بتوانند متن‌های استوارتری پدید آورند. البته نقدها بیش از این باید انجام شود و کسی هم از نقد آشفته نشود. اگر ناقدان نباشند، اصلاحی هم صورت نخواهد گرفت و در کوره نقد است که انسان تفتیده و پخته می‌شود و نمی‌شود نقد را نادیده گرفت و این نقد هیچ گاه از شأن آن نمی‌کاهد بله بر ارزش آن می‌افزاید. اگر یک ترجمه نقدی داشته باشد، به این معنی نیست که ترجمه خوبی نیست، بلکه با نقد، اشکالات و ایرادات رفع می‌شود.

با وجود اینکه بیش از 200 نوع ترجمه داریم، باز هم انجام ترجمه‌های جدید را ضروری می‌دانید؟

تا زمانی که یک نظریه پخته و فراهم نشود، تلاش‌ها در رابطه با ترجمه قرآن نیز به نتیجه نخواهد رسید. تلاش‌های فردی ممکن است گامی به جلو نباشد و عقب‌گرد هم داشته باشد، اما باید اندیشه‌ای به صورت فردی و یا گروهی وجود داشته باشد، اما در مجموع در غیاب نظریه ترجمه، نمی‌توان تحول شگرفی را انتظار داشت.

این تحول شگرف باید به فهم مخاطب بینجامد؟

این موضوع هم باید به برگردان دقیق و قابل فهم و هم آشتی دادن متن با ذائقه مخاطب منجر شود و همه این عوامل می‌تواند به پخته شدن نظریه ترجمه قرآن بینجامد و برای اینکه متنی استوارتر و متین‌تر پدید آید، باید این نظریه هم در نظر گرفته شود.

گفت‌وگو از سمیه قربانی

انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha