به گزارش ایکنا از استان مرکزی، امام صادق(ع) به خاطر نقش مهمي كه در اعتباربخشي و هویتدهی مباني اعتقادي و فقهي شيعه داشت، به عنوان رئيس مذهب شيعه شناخته ميشود. او در زمانهاي ميزيست كه افزون بر روند روبهرشد گردآوری و تدوين احاديث، مذاهب فقهی در حال پديدار شدن بودند و بازارِ آشفته بحثهای کلامی نيز رو به گرمی بود. در چنين شرايطی حيات فکری و سياسی شيعه به تدوين اصول و بنيادهای فکری آن بستگی داشت و برجستهترين بازمانده خاندان رسول خدا عهدهدار انجام آن شد و مكتب جعفري را بنيان نهاد.
با وجود همه هجمهها، امام نسبت به سرنوشت جامعه بيتفاوت نبود و اعتراض و مقاومت در برابر نظامهاي جوري زمانهاش را در چارچوب دو اصل امر به معروف و نهي از منكر و اصل تقيه لازم ميدانست. افزون بر اين امام در رابطه با معاش مردم نیز واکنشهای لازم را داشتند و در توصيه به برخي از كارگزاران، الگويي از حكمراني را ارائه كرد كه مرزبندي روشني با شيوه رايج حكومتداری زمانهاش داشت و نسبت به مسائل جاری جامعه بیتفاوت نبود. ایشان در حدیثی میفرمایند: «یکی ازسپاهیان عقل، غنا و یکی از سپاهیان جهل، فقر است.» با این تعبیر مشخص میشود که «فقر» در واقع زمینهساز «جهل» در جامعه است و این دو موضوع یک رابطه مشخص و تعریفشده در حوزههای اجتماعی دارند.
رئیس مکتب شیعه حضرت امام صادق علیهالسلام در روایتی دیگر میفرمایند: «غلاء السعر یُسیءُ الخُلق و یُذهِب الأمانة و یَضجُرُ المرءَ المسلم» به این معنا که «گرانی قیمتها اخلاق و رفتار مردم را بد میکند. امانتداری را از بین میبرد و مردم مسلمان را در فشار و سختی به ستوه میآورد» تأکیدی که نشاندهنده آثار سوء عقبماندگی اقتصادی است و موجب میشود تا بر اثر گرانی و تورم، بخشهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به ویژه ارزشهای اخلاقی جامعه به شدت آسیب ببیند که اینها همه از آثار عقبماندگی اقتصادی است.
بنابراین روایت و روایات متعدد دیگری که تأییدکننده این موضوع است، جهاد اقتصادی با جهاد فرهنگی ارتباط مستقیم پیدا میکند؛ بر این اساس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که عقبماندگی اقتصادی هم فقر دینی در جامعه ایجاد میکند و هم موجب بروز فقر فرهنگی در جامعه میشود.
رشد یکجانبه و تکبعدی در واقع رشد محسوب نمیشود، بلکه باید در مکتب جعفری به همه ابعاد جامعه توجه داشت. به طوری که در آیات قرآن نیز مشاهده میکنیم علاوه بر ابعاد معنوی بر ابعاد مادی انسانها نیز تاکید فراوان دارد.
«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ »؛«و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم عرض کرد: «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده! و اهل آن را -آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آوردهاند- از ثمرات (گوناگون)، روزی ده!» گفت: «(ما دعای تو را اجابت کردیم؛ و مؤمنان را از انواع برکات، بهرهمند ساختیم) اما به آنها که کافر شدند، بهره کمی خواهیم داد؛ سپس آنها را به عذاب آتش میکشانیم؛ و چه بد سرانجامی دارند»» [سوره البقرة / 126]
حضرت ابراهیم(ع) همسر و فرزند خردسالش را در مکه ساکن ساخته، وادیای که آبادانی ندارد.
«رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ»؛« پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی، در کنار خانهای که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند» [سوره إبراهيم / 37]
ایشان در حق ذریه و اجتماع مکه دعایی میفرماید که از حیث اجتماعی و نگاه جامعهشناسانه دین اهمیت فراوان دارد.
اولین درخواست ایشان امنیت برای جامعه مکه است و پس از آن اقتصاد را برای اهل ایمان آرزو کرده، هر چند خداوند آن را از انحصار اهل ایمان در آورده و فرموده است:( و هر کس کفر ورزد اندکی او را برخوردار میسازم سپس او را با خواری به آتش جهنم میکشانم) البته این اندک، نشانه سهم کم کفار از اقتصاد نیست بلکه نشانگر بهره قلیل آنها از دنیایی است که خود قلیل است و به آخرتی ناگوار و نتیجهای نافرجام ختم میگردد. زیرا آنها از متاع دنیا چنان بهره نمیببرند که به آبادانی آخرت و نتیجهای درخشان بیانجامد.
اما دلیل اینکه هدایت جمعی و فردی اجتماع در این آیه یاد نشده برای آن است که اولا؛ بطور نامحسوس در ضمن درخواستهای یادگشته، ذکرشده است. چنانچه حضرت؛ اقتصاد را برای اهل ایمان آن جامعه درخواست کرده، ثانیا؛ در چند آیه بعدی جریان هدایت را نیز مستقلا طلب میفرماید:
«رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»؛«پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری)!» [سوره البقرة/ 129]
شاید تقدیم امنیت و اقتصاد در این دعا بخاطر نقش زمینهای آن در هدایت اجتماعی باشد زیرا تا امنیت و معاش مردم، اجتماع را آرامش نبخشد امکان هدایت همگانی جامعه فراهم نخواهد بود و یا دشوار خواهد گشت. و منظور از هدایت اجتماعی، تعالی جمعی است یعنی جامعهای که در آن ارزشهای انسانی الهی آفریده میشود و اجتماعی که بستر مناسب برای زایش این ارزشها را دارا میباشد. برای شناخت بهتر جامعه متعالی بهتر است به این دعای حضرت ابراهیم نیز توجه کرد:
«رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ»؛« پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی، در کنار خانهای که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دلهای گروهی از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزی ده؛ شاید آنان شکر تو را بجای آورند!» [سوره إبراهيم/ 37]
شکر جمعی در بخش پایانی آیه که شکر عملی هم میباشد، بکار بستن اقتصاد و محبوبیت اجتماعی -که از نعمتهای بزرگ جمعی به حساب میآید - در جهت ارزشهای انسانی الهی و بندگی در جامعه میباشد. جامعه شاکری که قدرشناس نعمتهای الهی است نمیتواند جامعهای مستکبر باشد که با تفاخر و خودشیفتگی ستم در حق دیگران را روا سازد زیرا در دل شکر نوعی کرنش و خضوع در برابر خداوند وجود دارد که نمیگذارد اجتماع گرفتار عُجب جمعی گردد.
توجه امام صادق علیه السلام به سیره پیامبران و نيز بندگان صالح و مورد ستايش خداوند كه در كنار برخورداری از مقام معنوی و رسالت دولت و حكومت، براین نکته تاکید دارد كه از نظر خداوند ميان زهدورزي و معنويتگرايي با اهتمام به مسئوليتهاي اجتماعي و تلاش براي عمران و آباداني دنيا و به سامان رساندن امور بندگان خداوند و پذيرش مناصب مهم تهافت و تعارض وجود ندارد.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام