انگاره‌های غلط حیا؛ تغییر معیارهای خطا و صواب
کد خبر: 3729477
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۱

انگاره‌های غلط حیا؛ تغییر معیارهای خطا و صواب

گروه معارف - درگذشته مردم از بعضی رفتارها و عملکردها شرم داشتند و آن‌ها را انجام نمی‌دادند، اما امروز نه ‌تنها این رفتارها عادی شده است، بلکه گاهی ضروری به نظر می‌رسد. شرم معمولاً از فهم خطا ناشی می‌شود. درگذشته بعضی از رفتارها، خطا تلقی می‌شد و امروز نه؛ بنابراین باید گفت معیارهای خطا و صواب تغییر کرده است و می‌توان با اصلاح این معیارها و درونی کردن آن‌ها، حیا را بازگرداند.

انگاره‌های غلط حیا؛ تغییر معیارهای خطا و صواب

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، شرایط کنونی جامعه را که می‌نگری متوجه خواهی شد که نوع پوشش و رفتار و منش‌ها در سطح جامعه چقدر تغییر کرده است. از مانتوهایی که هرروز بازتر می‌شوند تا حیایی که به‌غلط در مفهوم خجالت از جامعه رخت بربسته است. معمولاً فرض می‌شود همگان مفهوم مشابه و دقیقی از حیا در ذهن دارند که موجب مفاهمه می‌شود و همه می‌دانند چطور باید باحیاتر شد یا فرزندان را باحیاتر تربیت کرد. درحالی‌که چنین نیست؛ برخی افراد خجالت از سر ضعف را با حیا یکی می‌دانند و به همین دلیل از رنگ باختن حیا ابراز خشنودی می‌کنند.
نظر عامه‌ مردم در رابطه با رفتارهای موجود در اجتماع این است که حیا روز‌به‌روز کمتر می‌شود. از پدر و مادرهایی که رابطه خودشان با والدینشان را آمیخته با احترام و حیا تشریح می‌کنند و به این مسئله واقف شده‌اند که امروزه فرزندانشان چنین حریم‌هایی را رعایت نمی‌کنند و احترام به والدین و بزرگ‌ترها از بین رفته است و شرم حضور در مقابل آنان ندارند. معلم‌ها نیز از دوران دانش‌آموزی خود می‌گویند که چه احترامی برای معلم قائل بودند و حیا مانع برخی رفتارهای آنان می‌شد؛ و خود را با دانش‌آموزان امروزی مقایسه می‌کنند که گاه خیره به چشم‌های معلم می‌نگرند و با جسارت تمام خطایشان را تکرار می‌کنند و یا فضای گفتمانی که بین قشر نوجوان ما دیگر تبدیل به یک عادت شده است.
نوع پوشش زن و مرد و روابط آنان نیز در نگاه بسیاری از مردم با آنچه حیا می‌دانند، فاصله گرفته است. درگذشته لباس‌ها حتی در خانه و در مقابل محارم نیز پوشیده بود، اما امروز بسیاری از افراد در حریم خانه نیمه برهنه‌اند. در معابر عمومی نیز استفاده از مانتوهای تنگ، بدن‌نما و گاه نازک، حتی برای افرادی که به حجاب اسلامی پایبند هستند، عادی شده است. دختران و پسرانی که روزگاری در جلسه خواستگاری رنگ‌به‌رنگ می‌شدند، امروز بی‌پروا دوستی می‌کنند و حتی در بوستان‌های عمومی در مقابل چشم رهگذران سر بر شانه یکدیگر می‌گذارند و به‌جای آن‌ها، این رهگذران هستند که گاهی حیا می‌کنند و نگاهشان را می‌دزدند.
حال سؤال ما این است که چه حالت و شرایط مشترکی وجود دارد که دیگران آن را حیا می‌نامند؟ شاید شرم- معادل فارسی حیا- اولین حالتی است که به ذهن می‌رسد. درگذشته مردم از چنین رفتارها و عملکردهایی شرم داشتند و آن‌ها را انجام نمی‌دادند، اما امروز نه ‌تنها این رفتارها عادی شده است، بلکه گاهی ضروری به نظر می‌رسد. شرم معمولاً از فهم خطا ناشی می‌شود. درگذشته این رفتار، خطا تلقی می‌شد و امروز نه؛ بنابراین باید گفت معیارهای خطا و صواب تغییر کرده است و می‌توان با اصلاح این معیارها و درونی کردن آن‌ها، حیا را بازگرداند. آیا مفهوم حیا که در احادیث، آن را از جنس نور می‌دانند و میوه عقل می‌شمارند و بهترین لباس دین معرفی می‌کنند، می‌تواند با آنچه از مفهوم شرم استنباط می‌کنیم، یکسان باشد؟ به نظر می‌رسد مفهوم حیا باید دقیق‌تر بررسی شود تا ببینم این‌همه آثار ارزشمند چگونه بر آن مترتب است.
در واژه‌شناسی حیا هر یک از لغت‌شناسان معانی‌ای را ذکر کرده‌اند که در یک جمع‌بندی کلی می‌توان چنین نتیجه گرفت که؛ «حیا حالتی درونی است که می‌تواند ترس یا نوعی انقباض نفس- شبیه به کراهت داشتن از چیزی- باشد. دلیل ترس، مذمت‌شدن است و دلیل انقباض نفس می‌تواند همان ترس یا فهم زشتی یک عمل و تلاش برای دور نگاه‌داشتن نفس از آن زشتی باشد.»
با مراجعه به احادیث وارده در باب حیا می‌توان تعریف کامل‌تری را به دست آورد. در این احادیث، سه اصل قابل‌تفکیک وجود دارد؛ شخص حیا کننده (فاعل)، شخصی که از او حیا می‌‌شود (ناظر) و فعل قبیح (فعل). امام زین‌العابدین علیه‌السلام می‌فرماید: «خدایا تو ما را دیدی و ما حیا نکردیم». این جمله از دعا به ناظر در بحث حیا اشاره می‌کند. این ناظر می‌تواند مردم، نفس انسان و یا خدا باشد. بیشتر افراد در مقابل مردم، از انجام دادن عملی که برخلاف عرف جامعه باشد، حیا می‌کنند، زیرا از سرزنش‌شدن می‌ترسند و می‌خواهند در جمع پذیرفته شوند. تعداد کمتری از افراد هستند که در خلوت نیز از نفس خود حیا می‌کنند و مرتکب اعمال ناپسند نمی‌شوند. احادیث این افراد را چنین توصیف می‌کنند: «مَن کَرُمَت علیه نفسه ...»؛ یعنی «آنکه نفسش نزد او کرامت دارد ... آن را با معصیت بی‌ارزش نمی‌سازد». یا «دنیا نزد او خوار می‌شود». امام علی (ع) حیای از خود را بهترین نوع حیا و ثمره ایمان می‌شمارد. حیا از حق‌تعالی و عالم را محضر خدا دانستن، نقطه اوج حیا و بهترین بازدارنده از اعمال ناپسند است.
با توجه به واژه‌شناسی حیا و تعاریف احادیث از حیا می‌توان گفت حیا ملکه‌ای در نفس آدمی است که در موقعیت انجام دادن عمل قبیح، موجب بروز حالاتی مانند کراهت یا ترس در نفس می‌شود و این حالات، انسان را از انجام دادن آن عمل در مقابل ناظران بازمی‌دارد. ملکات نفسانی که روان‌شناسان به آن منش یا شخصیت نیز می‌گویند و در اثر شناخت و تکرار عمل پدید می‌آیند، در قرآن با مفهوم شاکله مطرح‌شده است. «کُلٌ یَعمَلُ علی شاکِلَتِه» (اسری/84) یعنی هر یک بر پایه شاکله خود رفتار می‌کند.
قرآن در آیه‌ای دیگر به این موضوع اشاره می‌کند که شاکله از مجموع ادراک و احساس، نیت‌ها و افکار و عمل آدمی که ویژگی استمرار و پیوستگی داشته باشد، به دست می‌آید. «کلّا بَل رانَ علی قُلوبِهِم ما کانوا یکسبون»(مطففین/14) یعنی «چنین نیست، بلکه آنچه در پی کسب آن بودند، بر دل‌هایشان غشائی سخت زد». مقصود از «رین» در اینجا غشای مسلط و سرسخت است و آنچه در پی کسب آن بودند نیز افکار و نیت‌ها و افعال آن‌ها می‌باشد که خاصیت پیوستگی داشته است. این‌ها شاکله‌ آدمی را شکل می‌دهند و این شاکله، خود منشأ عملی متناسب با خود می‌شود. حیا نیز از جنس همین شاکله یا ملکه نفسانی است که اگر به دست آید، بازداری‌هایی را برای انسان رقم می‌زند. بازداری‌هایی که زیرمجموعه تقوا و یکی از وجوه آن تعریف می‌شود.
تعریف حیا نشان می‌دهد عوامل گوناگونی می‌توانند موجب کم‌حیایی یا بی‌حیایی شوند. تغییر مفهوم حسن و قبح یکی از عوامل اساسی به شمار می‌آید. این تغییر مفهوم می‌تواند مبتنی بر معرفت و شناختی تازه، برای مثال اجتهادی از متون دینی مبنی بر کاهش حدود حجاب - فارغ از صحت‌وسقم آن - باشد؛ اما معمولاً این تغییر مفهوم، بیش از آنکه بر شناخت تازه مبتنی باشد، به دلیل تغییر ذائقه است. تغییر ذائقه‌ای که مبتنی بر امیال نفسانی یا سبک زندگی تازه‌ای است که به عادت تبدیل‌شده است. به‌این‌ترتیب بسیاری از اعمالی که بر اساس معیارهای الهی قبیح‌اند، حیای افراد را برانگیخته نمی‌کند و گاه، همین امیال نیز آنان را برای موجه‌سازی وضعیت جدید برمی‌انگیزند.
انگاره‌های غلط مردم در حوزه تعلیم و تربیت فرزندان نیز از عوامل این تغییر ذائقه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مباحث روان‌شناختی بدون توجه به ظرافت‌های لازم در اجرا و بدون توجه به آثار منفی برخی از آن مباحث، به‌طور گسترده از رسانه‌هایی که بسیار مورد اعتماد مردم بود، در اختیار آنان قرار گرفت و بعضی از این انگاره‌‌های غلط را شکل داد. به‌این‌ترتیب، احترام به والدین به‌غلط فدای صمیمیت با فرزندان شد؛ رعایت احترام بزرگ‌سالان و معلمان، به‌غلط فدای اعتمادبه‌نفس و صراحت لهجه شد و در یک‌کلام، بسیاری از مصادیق حیا در گفتار و رفتار، به‌غلط به‌عنوان حیای حمق یا خجالت از سر ضعف در اذهان مطرح گردید و جسارت وقیحانه، به‌عنوان توانمندی مثبت تحسین شد؛ و امروز آنچه ما با آن روبه‌رو هستیم نتیجه بداندیشی‌هایی است که بذر آن را سال‌ها پیش با دست خود کاشته‌ایم؛ و برای رهایی از این مهندسی معکوس خود در حوزه‌های دینی و اجتماعی نیازمند بازاندیشی در افعال و انگاره‌های غلطی هستیم که بنیان نهاده‌ایم.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام

captcha