به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مجید ملانوروزی، پس از دوره ۵ ساله مسئولیت خود بر مرکز هنرهای تجسمی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حکم سیدمجتبی حسینی؛ معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جای خود را به هادی مظفری داد.
هرچند که شنیدهها حاکی است انتصاب هادی مظفری به عنوان مدیر جدید مرکز هنرهای تجسمی ارشاد هنوز به تأیید سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نرسیده، اما خداحافظی ملانوروزی از مدیریت این مرکز تاکنون محرز شده است.
به این بهانه و به منظور بررسی عملکرد دوران مدیریت مجید ملانوروزی بر مرکز هنرهای تجسمی ارشاد و اهتمام او و ساختار مدیریتی سابق این مرکز در جهت ارتقای هنر متعهد انقلابی و ارزشی در قالب رشتههای گوناگون عرصه هنرهای تجسمی، با غلامعلی طاهری، کارشناس، پیشکسوت نقاشی، طراح و دبیر نخستین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ ابتدا ارزیابی کلی در مورد عملکرد مدیران عرصه هنرهای تجسمی ارشاد از ابتدای استقرار دولت تدبیر و امید داشته باشید و اینکه تا چه اندازه این عملکرد مطلوب بوده و یا با افت و خیزهایی همراه بوده است؟
به طور طبیعی یک سری برنامهریزیهایی را از سوی دوستان صاحبنظر و هنرمندان پیشکسوت که در ارتباط با مرکز هنرهای تجسمی ارشاد بودند پیرامون برگزاری برخی رویدادهای روتین و مستمر در این عرصه شاهد بودیم و ایشان طرحهایی ارائه کردند تا این عرصه از رهگذر برگزاری این رویدادها همچون جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر در مسیر تعالی قرار گیرد و به جایگاه واقعی و درخور خود دست پیدا کند که از این نقطهنظر باید نحوه تعامل مرکز هنرهای تجسمی فجر با بدنه حرفهای این عرصه را ستود هرچند که در عمل جشنوارهای همچون هنرهای تجسمی فجر تا رسیدن به نقطه ایدهآل و مورد توقع خود فاصله زیادی دارد.
اما از اینها گذشته باید اعتراف کرد که در این دوره ۵ ساله مدیریت عرصه هنرهای تجسمی متأسفانه بیینالها (دوسالانهها) به شکل منظم برگزار نشد و یا در مورد برخی از آنها همچون بیینال نقاشی باید گفت که اصلاً یک بار هم شاهد برگزاری آن نبودیم؛ این در حالیست که انتظار میرفت هنر نقاشی به عنوان یک هنر پیشگام در عرصه هنرهای تجسمی در راستای اهداف متعالی هنر متعهد ارزشی و انقلابی نهتنها بیینال منظمی داشته باشد بلکه با رونق و شکوه خاصی شاهد برگزاری آن باشیم. به هر حال در هیچجای دنیا اینچنین شاهد بینظمی در برگزاری بیینالها نیستیم و انتظار همچنان میرفت که در این دوره جدید شاهد نظم و انضباط و تدبیر مدیران اجرایی در برگزاری برخی از رویدادهای عرصه تجسمی باشیم.
ـ میزان رضایتمندی جامعه هنری را از این دوره مدیریتی عرصه هنرهای تجسمی چگونه ارزیابی میکنید؟
ناگفته نماند که ما بیشترین ظرفیت هنرمند را در کشور در حوزه هنرهای تجسمی داریم و آنها تاکنون بیشترین جوایز و افتخارات را در عرصه بینالمللی برای هنر این کشور به ارمغان آوردهاند؛ در دوره مدیریت مجید ملانوروزی بر مرکز هنرهای تجسمی ارشاد با وجود آنکه خود وی نیز از جمله هنرمندان پیشکسوت نقاشی بود این تصور به وجود آمد که او باید با نگاه عمیقتری به امور تحت مسئولیت خود توجه و اهتمام نشان دهد، اما واقعیت این است در عرصه عمل آنگونه که انتظار میرفت کار شاخصی به انجام نرسید و در نحوه برگزاری جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر نیز با توجه به اینکه این حقیر خود از جمله بانیان این جشنواره بودم، اما شاهد هیچگونه تحولی در آن نبودیم و متأسفانه هیچگاه به آئیننامه عمل نشد و همچنان این جشنواره در سردرگمی به سر میبرد در حالی که از ابتدا قرار بود این جشنواره به اوج اهمیت و اثرگذاری همچون جشنواره «فیلم فجر» برسد، اما هیچ زمانی اینگونه نشد و یا حداقل این ظرفیت و قابلیت در آن به وجود نیامد. ثابت ماندن دبیرکل این جشنواره و ساختار مدیریتی آن نیز در سالهای اخیر نیز زمینهسازی برای هرگونه پیشرفت و تزریق ایده و فکر نو در این جشنواره از بین برد.
انتظار دیگری که جامعه هنری فعال در این عرصه و در رشتههای گوناگون از مدیران داشتند این بود که نوعی تساوی و توازن در استفاده و بهرهمندی همه هنرمندان از امکانات و حمایتهای متداول در این عرصه برقرار شود و به این واسطه هنرمندان در هر سطح حرفهای بسته به میزان توانمندی و تخصص از امتیازات اقتصادی و کاری در این عرصه استفاده نمایند که البته اینگونه نشد و جریان اقتصادی و درآمدزایی در این عرصه تبدیل به جریانی یکسویه و تکقطبی شد که مواهب آن اختصاص به طیف خاصی پیدا کرد در حالیکه در صورت عملکردی عادلانه باید بستر برای کار و رونق بازار هنری برای گروه هنرمندان جوان و صاحب فکر و سبک در این عرصه نیز فراهم میشد که شاهد تحقق آن نبودیم.
البته از حق نگذریم از آنجا که اینجانب عضو هیئت مدیره مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر هستم در دوره گذشته مدیریت مرکز هنرهای تجسمی ارشاد، بازار هنرمندان در اماکنی هنری به همت و مساعدت این مرکز به وجود آمد که طی آن هنرمندان جوان که فرصت برای عرض اندام در محیطهای حرفهای و تخصصی، گالریها و اکسپوها به منظور عرضه و فروش محصولات خود را پیدا نمیکنند هرچند به قیمتی ارزانتر از ارزش واقعی اثر هنری، اقدام به فروش محصولات خود کنند که از این نظر باید گفت نقطه مثبتی در پرونده کاری دوران مدیریت مجید ملانوروزی را شاهد بودیم.
ـ نخستین مسئلهای که باید در دوران مدیریت جدید مرکز هنرهای تجسمی ارشاد، دوستان مسئول به آن توجه کنند چیست؟
بدون تعارف باید گفت که ما در عرصه هنرهای تجسمی باید شاهد باشیم که هنرمندان به ویژه فارغالتحصیلان و هنرجویان رشتههای گوناگون هنری با امیدواری بیشتری به کار ادامه دهند، این امر نیازمند حمایت بیشتر دستگاه اجرایی فرهنگ و هنر از آنهاست که باید دوستان مسئول با یک برنامهریزی جامع ابتدا سعی در فراگیر شدن هنر کرده و سپس زمینه برای بهره مندی آحاد هنرمندان از فرصتهای پیش آمده به یک میزان فراهم شود و از آن سو نیز مسئولان باید با پرهیز از هزینههای اضافی و برگزاری برخی محافل و رویدادهای موازی و خنثی در عرصه هنرهای تجسمی، اعتبارات آن را به بودجههای حمایتی خود از جامعه هنری بیافزایند.
پیشنهاد مهمی که ما بارها آن را به مسئولان ارائه کردهایم و باز هم تکرار آن را به عنوان راهکار لازم و ضروری میدانم اینکه هنرمندان فعال در عرصههای گوناگون هنرهای تجسمی مانند دیگر رشتههای هنری برای عرضه محصولات خود در نمایشگاه و گالریهای ویژه هنرهای تجسمی نهتنها نباید هزینهای را متحمل شوند بلکه باید در ازای برپایی این نمایشگاه و به فروش رسیدن محصولاتشان در ابتدا این امکانات را رایگان در اختیارشان قرار دهیم و در صورت مساعد شدن وضعیت مالی و اقتصادی حتی به آنها نیز وجهی به عنوان پاداش و تشویق و ترغیب آنها برای ادامه راه، پرداخت نماییم.
ـ عرصه هنرهای تجسمی به دلیل گستره و تنوع رشتههای زیرمجموعه آن، قرابت زیادی با هنرهای دینی، ارزشی و حتی ساحت هنر قرآنی دارد، آیا تا به اینجا از این ظرفیت در خدمترسانی به مفاهیم و مصادیق ارزشی، انقلابی و قرآنی سود برده شده است؟ برای رونق بیشتر در این راستا باید چه کاری انجام داد؟
وزارت فرهنگ و هنر رژیم طاغوت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدل گشت یعنی تشکلی که باید بعد از توجه به فرهنگسازی در جامعه براساس باورهای بومی و ملی در جهت پرداختن به شعائر اسلامی و ترویج آنها با استفاده از زبان هنر حرکت کند؛ این یک امر طبیعی و مورد انتظار است که در هر یک از عرصههای هنری، وظایفی تعریف و مسئولیت آنها به واحدهای تخصصی و کاملاً کارشناسی محول شده است.
مرکز هنرهای تجسمی ارشاد نیز در عرصه هنرهای تجسمی با گستردگی که شاهد آن هستیم باید در جهت گسترش، تعمیق هنر ارزشی، انقلابی و قرآنی با توجه به تنوع رشتهای که در آن وجود دارد سیاستگذاری و اقدامات مؤثر اجرایی به انجام برساند، اما در عمل شاهد هستیم که بر اساس تقسیمبندی صورت گرفته در بدنه ارشاد گویا مرکز هنرهای تجسمی خود را مبرا از اقدامات صورت گرفته در عرصه هنر دینی و قرآنی قلمداد میکند چرا که این مسئولیت به عهده معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد گذاشته شده است و معاونت هنری ارشاد با مرکز تخصصی که در اختیار دارد قادر به ورود همهجانبه و کارشناسی شده در عرصه هنرهای تجسمی در خدمت موازین قرآنی و اسلامی نیست.
حتی اگر قائل به این نکته نباشیم که عنوان فجر که اغلب جشنوارههای فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی به آن نام مسمی شده است اجازه ندارد به مباحث دینی و قرآنی ورود نماید، اما حداقل میشود این توقع را داشت که جشنواره معظمی همچون هنرهای تجسمی فجر حداقل در بخشی جانبی به جلوهای از هنرهای تجسمی در خدمت قرآن و مضامین دینی و ارزشی ورود پیدا کرده تا به این سبب پای بسیاری از هنرمندان فعال در عرصه هنر دینی و قرآنی نیز به جشنواره حرفهای هنرهای تجسمی فجر نیز باز شده تا به این واسطه علاوه بر حضور هنرمندان در این جشنواره با موضوعات آزاد، پرداختن به هنر دینی و قرآنی نیز که در قالبهای متنوع هنری جلوهگر میشود، مورد توجه مخاطبان این جشنواره قرار گیرد هرچند که متأسفانه به دلیل این نگاه مستقل و اصطلاحاً جزیرهای شاهد آن هستیم که معاونت قرآن و عترت ارشاد رویدادها و نمایشگاههای هنری خود را جدا از مناسبات و رویدادهای معاونت هنری ارشاد برگزار کرده و از آن طرف هم سازمانی چون فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز شأن هنرمند تجسمی را به طور مثال در اکسپویی که خارج از کشور برگزار میکند و او را در آن شرکت داده، رعایت نمیکند.
به نظر من باید در دوران جدید مدیریت مرکز هنرهای تجسمی ارشاد، تعامل سازندهای میان معاونت هنری ارشاد، معاونت قرآن و عترت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به وجود آید که ثمره آن رشد و اعتلای هنر ایرانی و اسلامی در سایه اقداماتی هماهنگ و هدفمند هر سه این نهادها باشد.
گفتوگو از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام