به گزارش خبرنگار ایکنا، در راستای گرامیداشت و تجلیل از مقام شهدای قرآنی و نیز تکریم خانواده شهدای قرآنی، دیدارهای هفتگی جامعه قرآنی از خانواده معظم شهدای قرآنی با حضور اساتید، قاریان و مدیران قرآنی در روزهای چهارشنبه هر هفته انجام میشود.
یازدهمین دیدار جامعه قرآنی در سال 97 در منزل شهیدان محمدرضا و علیاکبر خانی با حضور نمایندگان جامعه قرآنی برگزار شد.
حسین خانی، پدر شهیدان محمدرضا و علیاکبرخانی با اشاره به خاطرهای از پسرانش گفت: چهار فرزند داشتم که از آن بین دو پسرم شهید شدند و درحال حاضر یک دختر و یک پسر دارم. سال ۶۱ (سال دوم جنگ) نزدیک عید بود که علی اکبر به محمدرضا گفت که من علاقهای به ادامه تحصیل ندارم و تو استعداد بیشتری داری، رفتن به جبهه و انجام فرمایشهای امام به عهده من باشد و تو درس بخوان تا به هدف متعالی برسی. علیاکبر به یزد میرود تا با فامیل و خانواده خداحافظی کند تا به تهران میرسد میبیند که محمدرضا زودتر از او به جبهه رفته است. محمدرضا عشق به شهادت و تجربه و مهارتی که در اطلاعات عملیات به دست آورده بودند، باعث شد بدقولی کند.
وی افزود: علیاکبر همان سال ۶۱ در منطقه فکه به شهادت رسید و محمدرضا سال ۶۶ در عملیات نصر ۴ شهید شد، اما ۱۰ سال بعد از مفقودالاثری، پیکرش به وطن بازگشت.
پدرشهید محمدرضا و علیاکبر خانی تصریح کرد: شهید شاهآبادی، استاد پسرانم در مسجد بود. پس از علیاکبر، حاجآقا شاهآبادی شهید شد.
وی افزود: علیاکبر بسیار مظلوم، با حجب و حیا و همیشه سرش پایین بود. محمدرضا قاری و مداح اهل بیت (ع) بود.
خانی اظهار کرد: وقتی علیاکبرشهید شد، به محمدرضا گفتم نرو، اگر بروی ممکن است شهید شوی. نگاهی به من انداخت و گفت: این حرف را نزن، من باید بروم و راهی جز رفتن ندارم. در تمام سالها کارگری کردم و فرزندانم را با رزق و روزی حلال بزرگ کردم.
در ادامه سیدمحمد جوزی، همرزم شهیدان خانی اظهار کرد: از ۱۵ سال پیش خاطرات شهدا را ثبت و ضبط میکنم و تا کنون جلد اول در ۹۷ صفحه آماده شده است و درحال تدوین جلد دوم آن هستیم. مشخصات بالغ بر ۱۵ هزار شهید در تهران را تدوین کردهایم و این درحالی است که تعداد کل شهدای تهران ۳۰ هزار شهید است.
جوزی اظهار کرد: مسجد و سنگری که شهید شاهآبادی در این منطقه به وجود آورد، بیش از ۴۰ شهید بود. حضرت امام راحل برای دو شهید به صورت مستقل پیام را صادر کردند که میتوان به شهید شاهآبادی و شهید چمران اشاره کرد.
وی ادامه داد: شهیدان محمدرضا و علیاکبر بغیر از روزی حلال و شیر پاک، از استادی همچون شهید شاهآبادی بهرهمند شده بودند. علیاکبر بسیار نجیب، با حجب و حیا بود. او بزرگتر از محمدرضا بود و یک روز شهید شاهآبادی پیش از شهادتش، در مسجد، از عفت و حجب و حیای علیاکبر صحبت میکرد.
همرزم شهید محمدرضا خانی تصریح کرد: ما یا در مسجد بودیم و یا زیر تابوت شهدا. محمدرضا در بخش اطلاعات عملیات لشگر ۲۷ محمدرسولالله (ص) به شهادت رسید و هر دو در منطقه ۲۷ گلزار شهدا به خاک سپرده شدند.
وی بیان کرد: محمدرضا دانشجوی ادبیات عرب دانشگاه علامه و بسیار باهوش بود. خانه اول همه ما مسجد به شمار میرفت. او قاری ممتاز قرآن بود و زمانی که آقای پرهیزگار خبر شهادتش را شنیدند، بسیار ناراحت شدند چراکه یک قاری ممتازی را از دست داده بودیم. در مراسم محمدرضا، آقایان سعیدیان و رضاییان قرآن را تلاوت کردند.
جوزی اظهار کرد: پس از عملیات کربلای ۵ با محمدرضا بودیم و متوجه فضای نامناسب و روحیه رزمندگان شدیم. به او گفتم همه بچههای عملیات را به منزلمان دعوت کنیم. همه رزمندگان عملیات آمدند که در آنجا محمدرضا با صوت زیبایش، سوره والفجر را به همراه روضه توسل به حضرت زهرا (س) را برایمان خواند. آن زمان در ایام دهه فجر به سر میبردیم.
وی بیان کرد: وصیتنامه شهید محمدرضا خانی بسیار قرآنی بود. محمدرضا اشکهای مادرش را میدید و اهمیت دفاع از دین و کشورش هم در ذهنش بود و بین دو راهی مانده بود و در نهایت استخاره کرد. آیه ۴۰ سوره حج برایش آمد: «الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ. وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ. وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ. إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛ خداوند میفرماید: اجر و مزد کسانی که برای دفاع از دین شان کشته میشوند، نزد من است؛ بنابراین او گفت: پس من تکلیفم روشن است و باید بروم. محمدرضا وصیتنامهاش را با همین آیه از قرآن آغاز کرده است. او در وصیتنامهاش نوشته است که اگر نرویم و مقابله نکنیم، نه مسجدی، نه خدایی و نه عبادتی باقی میماند و باید هجرت و جهاد کرد.
همرزم شهید محمدرضا خانی تصریح کرد: شهدا زندهاند و با معجزهای به درک این جمله رسیدهام. در دورهای که مسئول فرهنگی بهشت زهرا بودم، یک روز به ستاد پیش یکی از دوستانم رفتم. دوستم گفت که دانشگاه علامه قصد برگزاری کنگرهای را دارند، میخواهم که به جای من به این جلسه بروی. نپذیرفتم که به این جلسه بروم. پلهها را که پایین میآمدم، به ذهنم رسید که محمدرضا دانشجوی علامه بود. سریع پیش دوستم برگشتم و پذیرفتم که به آن جلسه بروم؛ جلسهای که کاملا بیارتباط با من بود و من تنها به خاطر دوستم به این جلسه رفتم. وارد جلسه که شدم، هنوز کسی نیامده بود.
وی ادامه داد: مسئول جلسه به من گفت که لیست همه شهدا را استخراج کردهایم و تنها مشخصات یک دانشجو مجهول است. حدس میزدم که باید آن دانشجو محمدرضا باشد. نشانههایی خواستم و او تنها یک برگه درخواست مرخصی را به من نشان داد. همانجا خط محمدرضا را شناسایی کردم و اطلاعات کامل محمدرضا را به آنها دادم درحالی که اطلاعات اندک از محمدرضا هم بسیار اشتباه بود. در آن جلسه کسی نیامد و جلسهای برگزار نشد و من متوجه شدم که محمدرضا خواسته بود که من به آن جلسه بروم و اطلاعاتش را تکمیل کنم.
وی بیان کرد: شهید آوینی در جملاتی نوشته است که همه این مسائل، محاسبات اقتصادی و نظامی دشمن را کنار بگذارید، جنگ (جهاد مقدس) بر پا شد تا شهدایی خود را به قافله اباعبداللهالحسین (ع) برسانند.
جوزی اظهار کرد: در روز خاکسپاری محمدرضا که حدود پانصد شهید در معراج شهدا خاکسپاری شدند، تابوتی که متعلق به او بود را نگهداشتیم. نوار مداحی شهید خانی را داشتیم و آن روز به مردم گفتیم خود شهید میخواهد مداحی کند و صدای او را در مراسم پخش کردیم و مراسم بسیار باشکوهی بود.
در ادامه فاطمه خلیلی، مادرشهیدان علیاکبر و محمدرضا خانی اظهار کرد: شهادت دو پسر به خصوص محمدرضا که پس از ده سال به میهن آمد، بسیار برایم سخت بود. پس از آنکه محمدرضا مفقودالاثر بود، به خوابم آمد که مادر جایم خوب است و من دیگر نمیآیم و از آن روز منتظر آمدنش نبودم.
وی افزود: زمانی که علیاکبرشهید شد، به محمدرضا نگفتم که نرو او را هم بدرقه جبههها کردم. خبر شهادت هر دو برایم سخت بود.
مادرشهیدان خانی گفت: پسرانم به حجاب تأکید بسیار داشتند. نمیتوانم بگویم که از این وضعیت راضی یا ناراضیام اما دو پسرانم را در راه خدا دادهام. خدا خودش داد و خودش از من گرفت.
وی بیان کرد: مدتی میشود که خواب پسرانم را نمیبینم و بسیار دلتنگشان هستم. امیدوارم خوابشان را ببینم تا از دلتنگی دربیایم.
در انتها هر یک از نمایندگان جامعه قرآنی هدایای خود را تقدیم خانواده شهیدان خانی کردند و در ادامه حاضران عکسی یادگاری با خانواده شهید را به ثبت رساندند.
گفتنی است، قاری این مراسم رامین بهرامی، حافظ و قاری بینالمللی کشور بود.
گزارشی از زینب رازدشت