«تعهد و رسالت»؛ تن‌پوش شعر انقلاب/ شاعر باید دارای مواضع مستقل باشد
کد خبر: 3734373
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۸
نگاهی به چهار دهه فعالیت‌های ادبیات انقلاب/6

«تعهد و رسالت»؛ تن‌پوش شعر انقلاب/ شاعر باید دارای مواضع مستقل باشد

گروه ادب ــ یک پژوهشگر حوزه ادبیات انقلاب گفت: تن‌پوش شعر انقلاب «تعهد و رسالت» است؛ از همین رو شاعر انقلاب پیش و بیش از «چگونه گفتن» باید به «چه گفتن» بیندیشد و موضع‌مند باشد.

«تعهد و رسالت»؛ تن‌پوش شعر انقلاب/شاعر موضع‌مند باشدبه گزارش خبرنگار ایکنا، در بخش نخست گفت‌وگو با رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر حوزه ادبیات انقلاب به نقد شعر انقلاب و تدوین مؤلفه‌های آن در راستای احراز جایگاه شایسته در ایران و جهان پرداختیم، در بخش دوم و پایانی لزوم پرداختن به شعر انقلاب و دستاوردهای آن تبیین شده است، این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید؛
-لزوم پرداختن به شعر انقلاب چیست؟
شعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بخشی از هویت امروز ماست. آثاری كه توسط شاعران انقلاب (چه در زمان وقوع حادثه انقلاب و چه بعد از آن) خلق شده است، حجم كمی نيست، اما در اين كه اين آثار تا چه حد توانسته در ابهام‌زدايی از اين واقعه، رفع شبهات، روايت و ثبت حماسه‌ها و به تصوير كشيدن و ماندگاری اين رخداد شگفت تاريخی موفق باشد، جای بحث و تأمل فراوان دارد!
اهتمام جدی در پرداختن به شعر انقلاب، ارائه تعريفی دقيق و قابل استناد، تبيين مؤلفه‌های آن و كالبد شكافی و آسيب‌شناسی اين گونه ادبی، يكی از ضرورت‌هايی است كه بی‌اعتنايی به آن می‌تواند تبعات جبران‌ناپذيری برای نسل امروز و فردای انقلاب به همراه داشته باشد. اگر امروز ما با بهره‌گيری از ابزار هنری و زبان گويای هنر(به ویژه شعر و داستان) در صدد به تصويركشيدن حماسه‌های انقلاب و ثبت لحظه‌های ماندگار این رخداد بی‌بدیل تاریخی نباشيم، بدون شک بخش عمده‌ای از هویت ملی و تاريخی خود را به دست فراموشی سپرده‌ايم. از همين رو بر اصحاب قلم فرض است كه از اين پس با دغدغه‌ای جدی‌تر به اين مهم اهتمام ورزند تا حقانیت انقلاب شکوهمند ملت ايران در ذهن نسل پرسشگر آينده مورد ترديد و انكار قرار نگيرد.
-شعر انقلاب چه اندازه در خارج از مرزهای ایران مطرح شده و یا به عبارتی بین‌المللی شده است؟
متأسفانه در مورد معرفی شعر انقلاب اسلامی هنوز در آغاز راهیم و کار چندان قابل تأملی در این زمینه نشده است. یکی از دلایل این تعلل و کوتاهی عدم تدوین مانیفست و مرام‌نامه و نپرداختن به «چیستی و هستی» آن است. البته در سال‌های اخیر درباره جریان «شعر انقلاب اسلامی» بحث‌های زیادی شده است. برخی می‌پرسند که آیا این حرکت پس از چهار دهه به بلوغ رسیده و مکتب انحصاری و سبک خاص خودش را پیدا کرده است یا نه؟ از سوی دیگر برخی نیز - به هر علت - بر این باورند که برای صحبت کردن درباره «سبک شعر انقلاب اسلامی» هنوز زود است. این اما و اگرها و بله و خیرها معنایش چیزی جز این نیست که اگر امروز در ارائه تعریفی دقیق و شفاف از شعر انقلاب اسلامی کوتاهی کنیم، به طور قطع در آینده دچار چالش‌های جدی خواهیم شد و این جریان شعری همچنان در مظلومیت و مهجوریت باقی خواهد ماند.
-برای معرفی شعر انقلاب چه باید کرد؟
پيشنهاد من فراهم كردن زمينه ديدار شاعران انقلاب با شاعران ساير كشورهاست كه تاكنون مورد غفلت واقع شده است.‏ ترجمه و انتشار گزیده‌هایی از آثار شاعران انقلاب از ضرورت‌های ديگری است كه بايد روی آن سرمايه‌گذاری جدی‌تری شود. شعر انقلاب بايد به زبان‌های زنده دنیا ترجمه شود. اين كار زمينه نقد آثار ما را فراهم می‌كند و علاوه بر آن باعث ايجاد تعامل سازنده ادبی بين ما و شاعران جهان می‌شود. سرمايه‌گذاری جدی برای حمايت از مؤلفان و مترجمان شعر انقلاب و چاپ و انتشار نشريه‌های تخصصی و پژوهشی از ضرورت‌های ديگری است كه باید برای تحقق آن برنامه‌ریزی کرد. از ديگر كارها، توجه دادن دانشگاه‌ها به مقوله شعر و ادبيات انقلاب است كه بايد مورد توجه سياست‌گذاران و متوليان فرهنگی قرار گيرد. بی‌مهری و بی‌توجهی دانشگاه‌های ما به شعر و ادبيات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قابل قبول نيست. اين گونه ادبی در كتاب‌های درسی و دانشگاهی ما بايد جايگاه شايسته‌تری داشته باشد. صداو سیما نیز به عنوان رسانه ملی باید سهم بیشتری از برنامه‌های خود را به معرفی شعر و ادبیات انقلاب اختصاص دهد.
-یکی از نقدهایی که به این حوزه می‌شود، نبود نظریه‌پردازی در این حوزه است، آیا این نقد را وارد می‌دانید؟
بله، امروز بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب، زمان آن رسیده که شاعران، پژوهشگران و ادبای عصر انقلاب به ارائه تعریفی کاربردی و شفاف از شعر انقلاب اسلامی بپردازند تا این مولود مبارک که امروز دوران میانسالی خود را پشت سر می‌گذارد، بتواند با مکاتب ادبی جهان به تعامل و گفتمان سازنده بپردازد. لازمه این کار نیز معرفی مؤلفه‌های سبکی(ساختاری و مضمونی) این جریان و نظریه‌پردازی درباره آن است. اگر به این اتفاق دست پیدا کنیم بدون شک دیگر امکان دست‌اندازی دیگران بر این جریان نیست و می‌توان به تثبیت شعر انقلاب فکر کرد و حتی از بانیان دیگر مکاتب ادبی و طرفدارانشان نیز خواست تا به شکلی جدی به این پدیده توجه کنند. با ارائه یک تعریف دقیق علمی، زمینه برای باروری و بالندگی بیشتر شعر انقلاب فراهم و راه برای ترجمه و معرفی آن به علاقه‌مندان شعر و ادبیات در سراسر جهان هموار می‌شود.
-بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، چه دستاوردهایی در حوزه شعر انقلاب به دست آمده است؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شاعران انقلاب همچون مصلحان اجتماعی، ندای «بازگشت به خویشتن» را سر دادند و برای رسیدن به قاف کمال «هنر موعود» به سیر و سلوکی عارفانه و کشف و شهودی عاشقانه دل سپردند؛ چرا که بر این اعتقاد و باور بودند که به جای دمیدن در تنور «هنر برای هنر»، باید در جاده‌های روشن شعر و ادبیات موعود گام بردارند. هنر و ادبیاتی که خلاف آمد عادت است و رسیدن به گونه‌ای از اجتهاد و بصیرت، گریز از گردونه دور و تسلسل، «باری به هر جهت» و «روزمره‌گی» است و گام زدن در عرصه‌های نوزایش، کشف و آفرینش و گریز از دایره رخوت و رکود و سکون. از این منظر می‌توان گفت که «شعر انقلاب» شعری معنابنیاد و مفهوم‌محور با اصول زیباشناختی نشئت گرفته از آموزه‌های الهی و انسانی است. دیگر این که انقلاب اسلامی شعر را از دایره بسته مخاطبان خاص بیرون کشید و به متن جامعه وارد کرد. در واقع انقلاب شعر را از انحصار نحله‌های ادبی کاذب آزاد کرد و با دمیدن روح معنویت در کالبد شعر، مردم را دوباره با شعر آشتی داد. از همین رو می‌توان گفت که شعر انقلاب روایت گویای مظلومیت، معصومیت و عصیان انسان معاصر در برابر زشتی‌ها و پلشتی‌ها است. شعری خدامحور، مخاطب‌اندیش، ظلم‌ستیز و عدالت‌مدار.
-یکی از آفات شعر انقلاب جشنواره‌ای شدن آن است، که سبب تنزل شعر شده است، آیا به نظر شما جشنواره‌ها باید حذف شوند یا نگاه‌ها باید تغییر کند؟
وقتی شعرهای شاعران برجسته ادبیات فارسی مانند فردوسی، سنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و ... را بررسی می‌کنیم، از فخامت و ارجمندی شعرها در می‌یابیم که این سروده‌ها برآمده از جان و جهان شاعرانی است که به مدد «حکمت‌اندیشی» و به سفارش فطرت خویش دست به خلق و آفرینش این آثار زده‌اند. شاعر اصیل، شاعری است که پیش از به دست گرفتن قلم، حرفی برای گفتن داشته باشد. شاعری که به سفارش فطرت دست به خلق و آفرینش ادبی بزند، نه به سفارش این جشنواره و آن سوگواره.
متأسفانه جامعه ادبی امروز ما، کمی کج‌سلیقه و شرطی شده است، به ویژه نسل شاعران جوان که منتظر انتشار فراخوان سازمان‌ها و نهادهای دولتی و بعضاً خصوصی هستند تا مطابق ذوق و ذائقه آنها و به قصد برخورداری از برکات دنیوی و اخروی دست به آفرینش ادبی بزنند. کاری هم به این ندارند که محتوا و مضمون شعرشان منطبق بر آموزه‌های انسانی و اخلاقی هست یا نه! چون در چنین سلوکی آنچه که مهم است پسند مشتری است و لاغیر!
جشنواره‌ها اگر هوشمندانه و هدفمند طراحی و مدیریت نشوند، به جای «فرصت» تبدیل به «تهدید» خواهند شد. تربیت نسلی از شاعران جشنواره‌ای محصول برگزاری جشنواره‌های «باری به هر جهتی» است که هیچ هدفی ندارند، جز ارائه بیلان کار به مسئولان بالادستی! حال آن که شعر اصیل محصول ایمان و باورمندی قلبی است و در یک فرایند طبیعی و خودجوش اتفاق می‌افتد. از این رو به نظر می‌رسد ادبیات کشورمان مناسبت ‌زده شده است، یعنی سرایش بسیاری از شعرها در یک فرآیند طبیعی و خودجوش اتفاق نمی‌افتد. این برای ادبیات ما یک تهدید بزرگ است.
شاعر انقلاب به اقتضای رسالت مقدسی که بر دوش دارد، بايد شاعری «موضع‌مند» باشد و در شعر خود پيش و بيش از «موضوع»، موضع خويش را مشخص کند. حق يا باطل؟ ظالم یا مظلوم؟ حسين(ع) يا يزيد؟ اسلام محمدی يا اسلام آمريکايی؟ زيرا اين «موضع» شاعر است که به شعر انقلاب هستی و هويت می‌بخشد. جان کلام آن که تن‌پوش شعر انقلاب «تعهد و رسالت» است؛ از همین رو شاعر انقلاب پیش و بیش از «چگونه گفتن» باید به «چه گفتن» بیندیشد. دغدغه «چگونه گفتن» زمانی ارزشمند است که در خدمت «چه گفتن» باشد.
انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha