به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش بزرگداشت شیخ اشراق با عنوان «سهروردی در متن آثارش» با حضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، نجفقلی حبیبی، نصرالله حکمت و سیدمصطفی محققداماد عصر امروز هستم مرداد در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
آیتالله سیدمصطفی محققداماد دومین سخنران حاضر در جلسه بود که به بیان جایگاه تفسیر قرآن کریم در آثار سهروردی پرداخت و عنوان کرد: ابنسینا چند رساله درباره تفسیر قرآن دارد. ملاصدرا چند جلد کتاب با موضوع تفسیر سورهها و آیات قرآن دارد، مضاف بر اینکه در آثار خود به آیات قرآن استناد کرده است. اما در این میان از سهروردی تفسیر کاملی به دست ما نرسیده است، گرچه در سراسر آثارش آیات زیادی را ذکر کرده است. باید آیاتی که سهروردی در آثارش بدانها استناد کرده است، احصا شود، خصوصا اینکه در باب چگونگی برداشت او از آیات تاکنون تحقیقی انجام نپذیرفته است.
وی افزود: بنده از ابتدای «حکمهالاشراق» آغاز کردم تا نحوه برداشت او از آیات را بررسی کنم. اولین آیهای که سهروردی بدان اشاره کرده است این آیات است: «وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ؛ و قطعا آن [فرشته وحى] را در افق رخشان ديده و او در امر غيب بخيل نيست»(تکویر، 23 و 24). این دو آیه از سوره تکویر است. خداوند متعال در این سوره بعد از بیان چند سوگند میفرماید: «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ؛ [قرآن] سخن فرشته بزرگوارى است نيرومند [كه] پيش خداوند عرش بلندپايگاه است در آنجا [هم] مطاع [و هم] امين است».
وی در ادامه اظهار کرد: پیش از آن که بگویم سهروردی چگونه از این آیات برداشت کرده است، ابتدا به بیان علامه طباطبایی در این خصوص اشاره میکنم. علامه میفرمایند مقصود از «رسول» در این آیه جبرئیل است. خداوند 6 ویژگی برای جبرئیل ذکر کرده است: اول اینکه او رسول است؛ دوم اینکه نزد خداوند صاحب کرامت است؛ سوم اینکه ذی قدرت است؛ چهارم اینکه جایگاهش نزدیک عرش است؛ پنجم اینکه خیانت نمیکند؛ ششم اینکه امین است.
وی ادامه داد: خلاصه کلام اینکه علامه طباطبایی تصریح میکند: مقصود از این آیات این است که پیامبر(ص) جبرئیل را در افق مبین مشاهده کرده است. علامه در ادامه اظهار میکند که معنای آیات این است که پیامبر(ص) نسبت به غیب بخیل نیست و آیات وحی را تغییر نمیدهد و در یک جمله، مأموریت خود را به درستی انجام میدهد. بنا به نظر علامه، این آیات بیانگر ماهیت حقیقی قرآن است و هیچ مسئله دیگری از آن برداشت نمیشود.
استاد حوزه و دانشگاه همچنین اظهار کرد: سهروردی در مقدمه «حکمه الاشراق» کاربردی را از آیه به دست میآورد که به تعبیر من تبیین مبانی اصلی حکمت اشراق است. اصولاً تفاوت فلسفه اشراق و مشاء چیست؟ مبانی، ماهیت و روش این دو مکتب فلسفی متفاوت است. در فلسفه مشاء ما با استدلال و استنتاج و صغری و کبری مواجه هستیم، اما در فلسفه اشراق گفته میشود مطالب از عالم دیگری اشراق میشود. به همین دلیل ما در فلسفه اشراق با چند اصطلاح مهم مواجه هستیم: یکی از آنها «ذوق» است. ذوق در فارسی به معنای چشیدن است، اما در فلسفه اشراق به معنای دریافت بلاواسطه است.
محققداماد ادامه داد: یک اصطلاح دیگر «خلوات» جمع خلوت است. خلوات یعنی ترک محسوسات، مألوفات، خواطر وهمی و خیالی. یک اصطلاح دیگر «منازلات» است. منازلات یعنی اتصال با عالم ربوبی. شیخ اشراق در مقدمه کتاب مینویسد: ای گروه دوستان من، خدا شما را به آنچه میخواهد موفق بدارد. از من خواستید کتابی بنویسم بر اساس منازلات و آنچه در خلوات چشیدهام. هر روح جویندهای از نور الهی سهمی دارد و برای هر تلاشگری، ذوقی وجود دارد. علم مخصوص عده خاصی نیست تا اینکه در آن بسته شده باشد. واهب علم نسبت به رساندن علوم غیبی بخیل نیست.
وی افزود: سهروردی در عبارت آخرین این فراز به آن دو آیه استشهاد میکند. حالا از این عبارت چه میفهمیم؟ علامه طباطبایی میفرمود مقصود از این آیه این است که پیامبر(ص) نسبت به غیب بخیل نیست، اما سهروردی میگوید ضمیر آیه به واهبالعلم که عقل فعال است، باز میگردد. به نظر من مدلول کلام سهروردی با توجه به بهرهگیری از این آیه قرآن این است که اتصال به عالم ربوبی اختصاص به پیامبران ندارد. هیچ کدام از شارحان سهروردی به این نکته اشاره نکردهاند.
وی ادامه داد: مقصود سهروردی این است که تجربهای که پیامبر(ص) داشته است، برای دیگران غیرقابل دسترس نیست و به عبارتی درش بسته نیست؛ گرچه دیگر کسی به پیامبری مبعوث نمیشود. هنوز افرادی میتوانند آن تجربه را در وجود خود تکرار کنند و دریافت مستقیم داشته باشند. حرف عرفا همین است که دل انسان میتواند از عالم غیب دریافت مستقیم و اشراق داشته باشد. مولوی چنین اعتراض میکند: به معراج درآیید چو از آل رسولید/ رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید.
وی افزود: مولوی میگوید شما که پیرو پیامبر هستید راه او را پی بگیرد. اگر این امکان برای پیامبر(ص) وجود داشت پس برای شما هم وجود دارد. اگر پیامبر(ص) شقالقمر کرد شما هم میتوانید این کار را بکنید. سهروردی منکر خاتمیت نیست، نکتهای که فقیهان آن دوره سهروردی را به آن متهم کردند و به همین خاطر به قتل رساندند. سهروردی میگوید امکان تجربه نبوی برای بشر وجود دارد. خلاصه سهروردی حرفی زد که بعدها هر عارفی آن را بیان کرد.
گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام