بهراد بهشتی، محقق و پژوهشگر دینی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان اظهار کرد: حقوق بشر زمانی متولد شد که افراد از جوامع مختلف احساس کردند از جانب حکومت به آنها ستمی روا داشته شده یا تبعیض ناروایی علیه آنها انجام شده است.
وی افزود: این موارد که در جنگ جهانی اول و دوم به ویژه در دوران نازیها رخ داد و با توجه به جنایاتی که آن زمان انجام شد، وجدان جامعه بشری را تحت تاثیر قرار داد و اندیشه تبیین حقوق بشر را صرفنظر از نژاد، زبان، رنگ، مذهب و تمایزات مختلف اجتماعی به انسانها منتقل کرد.
این محقق و پژوهشگر دینی ادامه داد: البته این به معنای فقدان حقوق بشر قبل از تاریخ ذکر شده نیست. حقوق بشر قبلتر هم وجود داشت، ولی ریشههای آن به صورت پراکنده در میان حکمتها، ادیان و به ویژه فلسفه علوم انسانی مطرح بود، تا اینکه در سال ۱۹۴۸ با تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر، صفحه جدیدی در دفتر تاریخ حقوق بشر گشوده و حقوق بشر به صورت رسمی وارد حقوق بینالملل و حقوق افراد شد.
تعریف بیولوژیکی از انسان، مبنای تولد و جهانی شدن حقوق بشر
بهشتی با بیان اینکه تعریف از بشر یکی از اتفاقات مبارک و تاثیرگذاری بود که در عرصه حقوق بشر رخ داد، گفت: تعریف از بشر زمانی تعاریف ایدئولوژیک مبتنی بر مذهب، نژاد، زبان، دین، تمایزات اجتماعی، حکومت و قدرت سیاسی بود؛ ولی در نگاه جدید به حقوق بشر که باعث تولد و اعلام جهانی آن شد، تعریف انسان همان تعریف بیولوژیکی است، یعنی همان موجودی که زیستشناسان آن را انسان مینامند.
وی تصریح کرد: تعریف بیولوژیک جایگزین تعریف ایدئولوژیک شد و سر جهانشمولی و فراگیری حقوق بشر نیز در همین است که هر انسان در هر نقطهای از جهان، صرفنظر از هر گونه تمایز که میتواند در قالب زبان، مذهب، دین، اعتقاد، رنگ پوست، نژاد و... باشد، همین که انسان متولد شده، برخوردار از حقوق بشر و حقوق پایه و بنیادین است و کسی حق تعرض و تجاوز به آن حقوق ندارد.
عدالت یک مفهوم مافوق دین و از نظر منطقی ماقبل دین است.
این محقق و پژوهشگر دینی ادامه داد: حکومتها و افراد موظفند حق هر انسانی را که از نظر بیولوژیک انسان تلقی میشود، ادا کنند. تمایز انسان نسبت به سایر موجودات همان برخورداری از عقل و نیروی تعقل خود بنیاد است، به این معنا که کرامت ذاتی و حیثیت انسانی انسان که مبنای حقوق بشر محسوب میشود، به واسطه قدرت تعقل خود بنیاد بشر است.
وی با بیان اینکه حقوق بشر را نمیتوان با صفاتی مانند اسلامی، مسیحی، یهودی، ایرانی و ... مقید کرد، افزود: در فرهنگ دینی و اسلامی ما آنچه اصالت دارد، عدالت است. عدالت به این معنا که به حق هر صاحب حقی احترام بگذاریم و آن حق را ایفا کنیم. اگر عدالت را با این معنا در نظر بگیریم، عدالت یک اندیشه ماقبل دینی است و مرحوم شهید مطهری در کتاب عدل الهی این مسئله را به خوبی تبیین کرده که دین باید عادلانه باشد و لذا عدالت یک مفهوم مافوق دین و از نظر منطقی ماقبل دین است.
بهشتی اضافه کرد: عدالت بر دین مقدم است و حق نیز بر عدالت مقدم میباشد، لذا حقوق بشر بر همه ادیان مقدم است و ادیان موظفاند فهم خود را از دین به گونهای سازمان دهند که با حقوق بشر در تمایز و تناقض نباشد.
انتهای پیام