به گزارش ایکنا؛ امروز ۱۴ مرداد سالروز تصویب منشور جهانی حقوق بشر اسلامی در سال ۱۳۶۹ توسط سازمان کنفرانس اسلامی است. بر مبنای مدافعین این سند که در شهر قاهره تصویب شده و به اعلامیه قاهره درباره حقوق بشر در اسلام نیز معروف است، معنویت و منشأ الهی انسان از نگاه حقوق بشر نادیده مانده است و از این رو طرح حقوق بشری اسلامی کاملتر ضروری است.
نماینده ایران در سازمان ملل در سال ۱۹۸۱ حقوق بشر را یک اعلامیه مبتنی بر یک «برداشت سکولار نسبیگرایانه از فرهنگ یهودی - مسیحی» ارزیابی کرد.
برخی از اندیشمندان معتقد به تعارض میان اسلام و حقوق بشر هستند. این افراد معتقدند که اسلام ضوابط و معیارهای الزامی دارد و با رعایت این ضوابط و معیارها چارهای جز تن دادن به تعارض نیست: این عده معتقد هستند که «اولا مستند برخی از احکام معارض با حقوق بشر آیات قرآن است. ثانیا مستند اکثر قریب به اتفاق احکام شرعی معارض با حقوق روایات نقل شده از پیامبر(ص) یا ائمه(ع) است و سند بسیاری از این روایات صحیح با موثق و در مجموع مطابق ضوابط فقهی معتبر و بدون اشکال است.
ثالثا بسیاری از احکام شرعی معارض با حقوق بشر اجماعی است و بهندرت مخالفی یافت میشود. رابعا فقیه سنتی از حکم عقل در این وادی نمیتواند به سود حقوق بشر استفاده کند چراکه از دیدگاه او عقل مستقل در این موارد حکمی ندارد». از نگاه این دسته «در چهارچوب فقه سنتی شاید اصلاحاتی جزئی و روبنایی به سود حقوق بشر ممکن باشد، اما رفع تعارض اساسی میان حقوق بشر و احکام شرعی در این چهارچوب امکان ندارد».
شریعت؛ سنگ بنای حقوق بشر اسلامی
میتوان با نگاه به اعلامیه قاهره شریعت را سنگ بنای آن یافت. این اعلامیه منبع حقوق و تکالیف بشری را شریعت میداند. در این منشور میخوانیم: ضمن تأکید بر نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت برگزید تا این امت یک تمدن جهانی همگون را به بشریت تقدیم نماید، تمدنی که میتواند دنیا را به آخرت ربط داده و علم و ایمان را به هم بپیوندند؛ لذا از چنین امتی امروزه انتظار میرود که به هدایت بشریت گمراه در امواج و مسلکهایی که در حال رقابت متضاد هستند اقدام نموده و راهحلهایی برای مشکلات مزمن تمدن مادی ارائه دهد؛ و به جهت ایفای سهم خود در تلاشهای بشری که مربوط به حقوق بشر است -حقوقی- که هدفش حمایت بشر در مقابل بهره کشی و ظلم بوده و تأکید بر آزادی و حقوق او در حیات شرافتمندانهای دارد که با شریعت اسلامی هماهنگ است.
در این منشور بشر به طور کلی، یک خانواده دانسته شده که بندگی نسبت به خداوند و فرزندی نسبت به آدم آنها را گرد آورده و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند بدون هر گونه تبعیضی از لحاظ نژاد، یا رنگ یا زبان یا جنس یا اعتقاد دینی یا وابستگی سیاسی یا وضع اجتماعی و ... .
بر مبنای این اعلامیه هیچ جرمی یا مجازاتی نیست مگر به موجب احکام شریعت و نیز کلیه حقوق و آزادیهای مذکور در این سند، مشروط به مطابقت با احکام شریعت اسلامی است.
حقوق بشر مبتنی بر تجارب غیردینی بشر
حقوق بشر معنای واحدی در ذهن مسلمانان نداشته است، در کنار روایت غالب برخی معتقدند که «ماهیّت این حقوق بشر، غیر دینی است و نه اینکه ضدّ دینی باشد». محمد مجتهدشبستری استاد سابق دانشگاه تهران با بیان چنین اعتقادی ادامه میدهد «وقتی یک سخنی، بیانیه یا اعلامیهای ضدّ دینی باشد، معنایش این است که دینی معیّن یا تمام ادیان یا ایدههای معیّنی را ردّ میکند. به این معنا به هیچ وجه، اعلامیه سی مادّهای حقوق بشر، ضدّ دینی نیست. (تأکید میکنم که همه حرفهایم مربوط به همین اعلامیه سی مادّهای است)، امّا حقوق بشر، غیر دینی است. غیر دینی است به چه معنا؟ به این معنا که این اعلامیه موقعی که مطرح و بعدها تصویب شد، محتواهای آن از متون دینی گرفته نشده بود و بدینمعنا غیر دینی است».
از نظر این روشنفکر دینی «اعلامیه حقوق بشر بر این مبنا پایهگذاری شده است که انسانها بر اثر دردها و رنجهایی که کشیدهاند و زخمهایی که خوردهاند و جنگهایی که دیدهاند و… به این نتیجه رسیدهاند که برای برطرف کردن این مشکلات و تغییر وضع موجود، الزامهایی را برای همه انسانها معیّن کنند و به همه پیشنهاد کنند و این الزام را بر حیثیّت و کرامت انسان، از آن نظر که انسان است مبتنی کنند نه از آن نظر که مخلوق خداست. نه از آن نظر که مسلمان، مسیحی، یهودی، شرقی یا غربی است. روشن است که این یک فلسفه غیر دینی است. بنا بر این هویّت این حقوق بشر که در این اعلامیه سی مادّهای است، غیر دینی است. درواقع حقوق بشر یک استراتژی است و از متون دینی به دست نمیآید».
حقوق بشر مبتنی بر فطرت الهی انسان
محققداماد نیز هر چند مانند شبستری معتقد است باید به حقوق بشر موجود پایبند بود میگوید: حقوق بشر با پسوند اسلامی یعنی نگاه اسلام به حقوق بشر. او در جای دیگری گفته است: همه ما باید تمام اصول حقوق بشر را بپذیریم تا وقتی که در کشور اجتهاد مبتنی بر کرامت بشری و عدالت وجود نداشته باشد، مشکلات ما حل نخواهد شد. به نظر میرسد از دید محقق داماد جدایی بین تعالیم اسلام و حقوق بشر وجود ندارد. وی اذعان دارد که ما کفران نعمت خداوند را کردهایم و به عنوان یک انسان مسلمان که حقوق بشر در فطرت اوست، نتوانستهایم با آن پیوندی برقرار کنیم.
حمید پارسانیا نیز معتقد است که حقوق بشر از زمینههای وجودی معرفتی و غیر معرفتی بهره میبرد؛ زمینههای وجودی معرفتی عبارتند از: مبانی، منابع و مبادی یا پایههای اعتقادی. پایههای اعتقادی شامل پایههای هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی میشود. فلسفه حقوق بشر یا به مثابه دانشی درجه دوم است که از پیوند و ربط حقوق بشر با مبادی، مبانی و پایههای اعتقادی آن سخن میگوید یا به عنوان دانشی که درباره مبادی و پایههای اعتقادی و متافیزیکی حقوق بشر؛ یعنی درباره صحت و سقم آنها بحث میکند، فلسفه حقوق بشر در صورت اخیر بخشی از متافیزیک خواهد بود.
پنج مزیت نظام حقوقی اسلام
از منظر آیتالله جوادی آملی نظام حقوقی اسلام با نظامهای غیر دینی از پنج مزیت برخوردار است. مزیت نخست اول، برتری زیرسازهای داخلی، فاعلی و غایی است؛ یعنی نظام حقوق اسلام تنها به زیرسازهای داخلی و به ماده و صورت حقوق بشر اکتفا نکرده است و بر نظام فاعلی و غایی حقوق تأکید دارد؛ و علاوه بر این زیرساز مادی حقوق یعنی انسان حقیقتی دنیوی و این جهانی نیست، بلکه با فطرت الهی آن در نظر گرفته میشود. مبدء فاعلی این نظام حکمت و هدایت الهی و مبدء غایی علم و تقرب به اوست.
خداوند سبحان هدف خلقت آسمان و زمین را علم انسان به خداوند معرفی کرده و میفرماید: ﴿الله الّذی خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لیعلموا انّ الله علی کلّ شیء قدیر وانّ الله قد احاط بکلّ شیء علما؛ خدا است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همسان آنها ساخت امر خدا در هفت آسمان و زمین فرود میآید تا بدانید که او بر هر چیز تواناست و دانش او همهٴ هستی را فرا پوشانده است».
مزیت دوم برهانپذیری است؛ حقوق بشر اسلامی یک امر صرفاً اعتباری و مبتنی بر قراردادهای عرفی و غیر آن نیست، تا قابلیت استدلال و برهان را نداشته باشد بلکه مجموعهٴ قوانین اعتباری است که ریشه در تکوین داشته، و با عقل عملی و در مواردی که به کلام الهی مستند میگردد، به برهان لمی اثبات میشود.
مزیت سوم برخورداری از ضمانت اجرایی است؛ ضمانت اجرای حقوق اسلامی تنها عوامل اجرایی خارجی، و یا عوامل اجتماعی و فرهنگی که سهیم و کنترل اجتماعی نیستند، زیرا همهٴ این عوامل در برخی از شرایط، ظرفیت کنترل خود را از دست میدهند ضامن اجرایی این حقوق، در جامعه و فرهنگ دینی و برای مؤمنان خداوند احدی است که در همه حال با همه همراه و بر کار همگان آگاه است: «هو معکم اینما کنتم والله بما تعملون بصیر؛ هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست».
چهارمین مزیت سازگاری و هماهنگی است؛ قرآن کریم راز این سازگاری را بیان میکند: ﴿لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً؛ اگر قرآن کتاب خدا نبود بیتردید در آن ناهماهنگیهای فراوان مییافتید. از این قیاس استثنایی میتوان نتیجه گرفت هر چه از خدا باشد دارای هماهنگی و هر چه از سوی دیگران طراحی گردد، دچار آشفتگی و پریشانی است...، نظام حقوق بشر نیز چنین است.
مزیت پنجم تناسب و دوام است. اسلام، عقل و نقل را دو وسیلهٴ سنجش حقوق بشر قرار داده، و موازین خاصی را نیز از طریق این دو وسیله معرفی کرده است و از جمله نفس آدمی است که آنچه را بر خود میپسندد بر دیگران بپسندد و آنچه را بر خود نمیپسندد بر دیگران نپسندد. بر اساس فرمایش معصوم (ع) «اجعل نفسک میزاناً بینک و بین غیرک؛ خواست خود را در روابط میان خویش و دیگران معیار قرار ده و به تعبیر قرآن کریم «علیکم انفسکم؛ بر شما باد که مواظب خود باشید».
انتهای پیام