به گزارش ایکنا از استان مرکزی، در قرآن کریم کلیات اخلاقی همانند دیگر جوامعالکلم آمده است و آنچه موارد و مصادیق آن را تبیین میکند سنت و سیره چهارده معصوم(ع) است. در این نوشتار به مناسبت هفتم ذیالحجه سالروز شهادت امام پنجم هدایت(ع) برخی از آیات اخلاقی را با توجه با سیره و سنت امام باقر(ع) تفسیر و تبیین خواهیم کرد.
خلقوخوی امامان(ع) در تمامیت کمالی آن قرار دارد؛ زیرا آنان میان خوب و خوبتر بلکه میان خوبتر و خوبترین، خوبترینها و بهترینها و نیکوترینها را داشتند و در تعامل با دیگران به کار میگرفتند.
خداوند در آیاتی از قرآن از جمله آیه ۲۱ سوره بقره «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» و آیات ۴ و ۶ سوره ممتحنه «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...» به صراحت فرمان میدهد که از پیامبران و اولیای الهی(ع) بهعنوان پیشوایان و اسوههای زندگی بهره گیرید. حتی در آیه ۹۰ سوره انعام «أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ» به پیامبرش فرمان میدهد که پیامبران پیشین را الگوی خود قرار داده و آنان را مقتدای خویش قرار دهد. از همین روست که آیات قرآن تنها به بیان صرف تجریدی معارف و احکام نمیپردازد، بلکه گزارشهایی از پیامبران پیشین ارائه میدهد تا ضمن عینیتبخشی به آموزهها، امکان وقوع آن را بیان کند و اینگونه نشان دهد که این راهی است که پیشینیان رفته و به موفقیت دستیافتهاند.
تنها امامان معصوم(ع)، شایسته اطاعت و دوستی هستند
نتیجه آنچه گذشت این خواهد بود که ما باید فلسفه و سبک زندگی خود را از پیامبران(انعام، آیه ۹۰) و اولیای الهی چون لقمان(ع)، مریم(س)، آسیه زن فرعون(س) و مانند آن بگیریم. «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...»(تحریم، آیه ۱۱) ازجمله این اولیای الهی امام معصوم از اهلبیت پیامبر(ص) است که خداوند در آیاتی ازجمله ۳۳ سوره احزاب «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» از عصمت آنان سخن به میان آورده و در سوره انسان و آیات دیگر قرآن، آنان را به عنوان الگوهای بشری معرفی کرده است. ازنظر آموزههای قرآنی، امامان معصوم(ع) بهعنوان مفسران حقیقی قرآن به سبب بهرهمندی از ویژگیهایی چون عصمت، مخاطب خاص قرآن بودن، علم لدنی، انتصاب الهی و از مصادیق صادقین، ابرار، اهل ذکر، راسخون در علم و مانند آن، از جایگاه خاصی برخوردارند و آنان هستند که در سنت و سیره خویش حقیقت قرآن را آشکار کرده و عمل میکنند و فلسفه و سبک زندگی خود را کلامالله قرار میدهند و تنها آنان شایسته پیروی و اطاعت و دوستی و محبت و مانند آن هستند.
بنابراین برای اینکه بهترینهای اخلاق فردی و اجتماعی را بیاموزیم و آن را در منش و کنش خویش بهکارگیریم یعنی سیرت و صورت خودمان را خدایی کنیم، میبایست به سنت و سیره آنان مراجعه نماییم؛ چراکه مؤمن در میان خوبتر و خوبترین همواره برترینها را انتخاب میکند؛ چنانکه حضرت موسی(ع) بهحکم الهی به امت خویش فرمان میدهد که اینگونه باشند.«وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ» (اعراف/145)
بهترین منشهای اخلاقی در نگاه امام باقر(ع)
در سنت امامان(ع) خوب و خوبتر و خوبترینها بیانشده است ولی در سیره آنان میبینیم که ایشان به خوبترینها عمل میکردند؛ زیرا سیرت و منش ایشان در اخلاق فردی در تمامیت کمال قرار داشته است چرا که: «از کوزه همان برون تراود که در اوست». ازاینرو همواره ایشان اهل عفو، احسان، ایثار و مانند آن بودهاند، بهگونهای که خداوند آنان را بهعنوان مقربان و ابرار در سوره انسان معرفی میکند؛ چراکه با آنکه خودشان به شدت به چیزی نیاز دارند ولی آن را ایثار میکنند و با ازخودگذشتگی و تحمل رنج و سختی، آرامش را برای دیگران به ارمغان میآورند. ایثارگری و احسان ایشان جلوههای بسیاری دارد که میتوان با مراجعه به منابع روایی و تاریخی آن را به دست آورد.
سخنان معصومان (ع) یعنی همان سنت قولی ایشان به دو شکل بیانشده تا انسانها خودسازی کرده و سیرت کمالی را به دست آورند. گاه از اموری نهی میکنند تا خود را از اموری تخلیه کنیم و گاه اموری را تشویق میکنند تا به تحلیل بپردازیم و خود را به کمالاتی مجهز کنیم.
سه چیز پشت انسان را میشکند...
از نظر امام باقر(ع) برخی از امور است که انسان را از خودسازی و بازسازی سیرت و منش اخلاقی باز میدارد و موجب فریب و غرور فرد میشود. آن حضرت در سخنی میفرماید: سه چیز پشت انسان را میشکند: مردی که عمل خویش را زیاد شمارد، گناهانش را فراموش کند و به رأی خویش خوشنود باشد.(بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۶۹، ص ۳۱۴)
در حقیقت این سهگانه عامل بازدارندهای است و اجازه نمیدهد تا شخص خودسازی کند؛ چراکه نقص خود را نمیبیند و حتی نقص و عیب خودش را ممکن است کمال بداند. کسی که خود را کامل میداند و نقصی در خود نمیبیند و حتی نقص و گناهش را فراموش میکند و فکر و نظر خودش را درست میداند، دیگر در اندیشه بازسازی و اصلاح خویش نخواهد بود.
فروتنی در باطن و ظاهر
امام باقر(ع) بر اموری چون فروتنی در باطن و ظاهر تأکید میکند، زیرا این امری است که آثار بسیار مثبت دیگری را نیز به دنبال دارد. رفتارهای فروتنانه، آدمی را در تغییر سیرت بسیار کمک میکند تا به سمت بهترینها و برترینها در کنشهای اجتماعی نیز کشیده شود. آن حضرت(ع) میفرماید: تواضع، راضی بودن به نشستن درجایی است که کمتر از شأنش باشد و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی و جدال را هرچند حق با تو باشد، ترک کنی. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۶)
در حقیقت کماهمیت جلوه دادن اموری چون شأن و مقام و منزلت، ترک جدال، سبقت در سلام و مانند آن برخاسته از یک صفت اخلاقی و باطنی به نام تواضع است. کسی که متواضع و فروتن باشد، در رفتارها و کنشهای اجتماعی و رفتار با دیگران، بهگونهای عمل میکند که دیگران تکریم شوند و با این تکریم در حقیقت به خود احترام گذاشته و فرصت بازسازی به خود را داده تا رذایل اخلاقی را از خود دور کرده و با تخلیه آن، زمینه تحلیه(آراسته شدن به) خصلتهای خوب را فراهم آورد.
از آنجا که بیشترین گناهان انسان از زبان است و در برخی از منابع چهل گناه را برای زبان ذکر کردهاند، امام باقر(ع) نسبت به نگهداری و حفظ زبان هشدار میدهد و میفرماید: هیچکس از گناهان سالم نمیماند، مگر اینکه زبانش را نگه دارد. (بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۷۵، ص ۱۷۸)
پناه بردن به خدا از شرّ گناه
اگر گناه کمرشکن است و خوار شمردن گناه بزرگترین عامل شکست آدمی است، بهترین روش آن است که انسان به خدا پناه برد تا او را از شر گناه در امان نگه دارد. امام(ع) میفرماید: هر که بر خدا توکل کند، مغلوب نمیشود و هر که از گناه به خدا پناه برد، شکست نمیخورد.(بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۶۸، ص ۱۵۱)
انسان میبایست به هر وسیلهای چنگ زند تا به خدا نزدیک شود و تحت کنف حمایت الهی درآید. در این میان برخی از اعمال که ذکر الهی را در جان آدمی زنده میکند، بهترین وسیله برای نزدیک شدن به مطلوب است؛ زیرا خداوند خواسته که از هر وسیله مناسب برای قرب الهی بهره برند.«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(مائده، آیه ۳۵)
اشک در نیمهشب؛ وسیله تقرب به خدا
ازجمله ابزارهایی که امام برای تقرب به خدا و آبادانی دل مؤمنان بیان میکند، اشک در نیمهشبهاست. امام(ع) میفرماید: هیچ قطرهای نزد خداوند، محبوبتر از قطره اشکی نیست که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود.(کافی، ج ۲، ص ۴۸۲)
آن حضرت(ع) درجایی دیگر در تاثیر گریه و آثار آن میفرماید: هر چشمی روز قیامت گریان است، جز سه چشم: چشمی که درراه خدا شب را بیدار باشد، چشمی که از ترس خدا گریان شود و چشمی که از محرمات الهی و گناهان بسته شود.(کافی، ج ۲، ص ۸۰)
برخی از خصلتها و رذایل اخلاقی به جای آنکه نخست دیگران را آزار رساند به خود شخص آسیب میزند. ازجمله این امور میتوان به حسادت و حرص و دشمنی با مردم اشاره کرد. امام(ع) درباره صفت زشت آز و حرص میفرماید: شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود میتند، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکلتر میکند تا اینکه از غم و اندوه بمیرد.(کافی، ج ۲، ص ۳۱۶)
ازنظر امام(ع) اصولاً نشانه بندگی و دانشمندی و علم این است که شخص از دو خصلت زشت حسادت و خوار شمردن دیگران پاک و منزه باشد. آن حضرت میفرماید: هیچ بندهای در عالم نیست، مگر اینکه نسبت به بالادست خود، حسادت نورزد و زیردست خود را خوار نشمارد. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۳)
امام(ع) درباره آثار منفی عداوت باطنی و اضرار آن به خود شخص میفرماید: از دشمنی بپرهیزید، زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق میشود.(بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۰۱)
برترین عبادت
بههرحال، تغییر سیرت و باطن بسیار سخت است و انسان باید با توکل به خدا، به تزکیه نفس بپردازد و دمی از خودسازی و تخلیه خود از خصلتهای زشت و تحلیه به خصلتهای خوب دست برندارد. در این میان برخی از رفتارهاست که زشتیها را افزایش داده و اجازه تأثیر کارهای نیک در تغییر خصلت را نمیدهد. به عنوان نمونه حرامخواری و بیحیایی و بیعفتی بزرگترین آفت جان و روح آدمی است. انسانی که بخواهد خصلتهای الهی را به دست آورد میبایست اولین گام را در خودسازی به سوی حلالخواری و حیا و عفتورزی بردارد. ازاینرو ازنظر امام باقر(ع) برترین عبادت، پاکی شکم و پاکدامنی است. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۶)
خصلتهای نیک در اخلاق اجتماعی
پیشوایان معصوم(ع) به سبب همان اوج بودن در تمامیت کمالات اخلاقی و منش و سیرت خودشان، در کنشهای اجتماعی در اوج با مردم برخورد میکردند. البته آنان مردم را در سنت و سیره و قول و عمل به اوج میخوانند ولی ازآنجا که همه مردم در یک سطح نیستند با توجه به ظرفیتهای آنان، به خوب و خوبتر نیز دعوت میکنند. به سخن دیگر، مراتب اسلام و تقوا و ایمان در افراد متفاوت و متنوع است. ازاینروست که وقتی آن حضرت(ع) میفرماید: مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمیدهد، از او دریغ نمیکند و به او گمان بد نمیبرد. به مرتبهای اشاره دارد که میتوان گفت این مرتبه کف ایمان است؛ زیرا گمان بد نبردن، دشنام ندادن و دریغ نورزیدن سه خصلت عمومی انسان اخلاقی است و عقل نیز بدان حکم و دعوت میکند؛ انسان مؤمن در مراتب بالاتر نه تنها این سهگانه را ندارد بلکه در برابر بدی، احسان و ایثار میکند و به سبب دارا بودن آستانه صبر و تحمل بالا، در امور شخصی و مسائل فردی از بالاترین مرتبه احسان با مردم برخورد میکنند. امام باقر(ع) از همین منظر میفرماید: چه بسیار خوب است نیکیها پس از بدیها و چه بسیار بد است بدیها پس از نیکیها. (کافی، ج ۲، ص ۴۵۸)
مراتب ایمان
پس ایمان در مراتب بالا کنش و واکنشهایی را موجب میشود که در سطح پایینتر آن را به دنبال ندارد؛ اما تشویق به همین کارهای ساده در کلام و سخنان معصومان(ع) بارها تکرار میشود؛ زیرا تربیت اخلاقی و تغییر سلوک و رفتار آدمی فرآیندی است و نمیتوان به سرعت تغییرات زیاد و شتابان ایجاد کرد. از همین رو در تربیت و تغییر رفتار افراد از آسانترین، کمترین و سادهترین شروع میشود تا پس از آمادگی، مرتبه بالاتر را به او یادآور شده و بدان تشویق کنند. اگر مؤمنان میبایست در چنان اوجی باشند که به یکدیگر احسان و ایثار کنند و جان و مال خویش را فدای هم سازند، گفتن سلام قولی، گام نخست خواهد بود؛ چراکه سلام مؤمن در مراتب بالا جانفشانی برای کسب سلامت جاودانه مؤمن دیگر است. پس امام برای تشویق مردم به کارهای خوب در گام نخست میفرماید: چون مؤمن با مؤمنی دست دهد، پاک و بیگناه از یکدیگر جدا میشوند. (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۲۰)
تأکید بر آثاری چون پاکی و بیگناهی بهعنوان آثار دست دادن برای آن است که مؤمنان عادت کنند که به یکدیگر احترام بگذارند تا این سلوک درنهایت بهجایی برسد که جانفشانی کنند و سلامت یکدیگر را با دفاع از مؤمن در عمل نشان دهند و بخواهند.
پس مؤمن واقعی همواره یک گام برتر از دیگران است و در کارهای نیک نه تنها پیشگام و شتابان است بلکه برخلاف قاعده مقابلهبهمثل در حوزه اخلاق فردی و مسائل شخصی، اهل احسان، ایثار و عفو است و فراتر از عدالت عمل میکند و آنچنان است که امام(ع) در این سخن میفرماید: سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، باکسی که از تو بریده است ارتباط برقرار کنی و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود، بردباری کنی.(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۳)
امام(ع) برای اینکه مؤمنان همواره در فکر هم باشند، میفرماید: دعای انسان پشت سر برادر دینیاش، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است. (کافی، ج ۲، ص ۵۰۷) این سخن در حقیقت برای آن است که مؤمن پیوسته در فکر ایمان و مؤمنان باشد تا هم خودش از آن سود برد و هم برادر ایمانیاش بهرهمند شود.
انسان باید در رفتار خویش یک قاعده طلایی را همواره در نظر داشته باشد: آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند. امام باقر(ع) میفرماید: بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید. (بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۵۲)
بیگمان بهرهمندی از این آموزههایی که در اینجا بهعنوان مشت نمونه خروار گفته شد، میتواند سیرت و منش انسان را متحول سازد و انسان را به چنان اوجی برساند که هیچ شاهین تیزپروازی از عقل و وهم بدان نمیرسد؛ زیرا احسان و ایثار و برترینها و بهترینها بودن تنها در شاخهسار ایمان تجلی مییابد و عقل دونپایه محاسبهگر و بدهبستانگرا را به آن راهی نیست. باشد با بهرهگیری از آموزههای مکتب انسانساز اسلام و سنت و سیره پیشوایان معصوم(ع) خود را در کمالات به تمامیتی برسانیم که شایسته نام شیعه و پیرو بودن است.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام