به گزارش ایکنا؛ مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا 25 مرداد خبر از تشکیل «گروه اقدام ایران» در این وزارتخانه داد و برایان هوک، مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا و مشاور پیشین جان بولتون، را به عنوان ریاست این گروه انتخاب کرد.
هماهنگی با سایر کشورها برای تلاش در جهت تغییر رفتار حکومت ایران هدف اصلی این گروه است که از سوی پمپئو و هوک اعلام گردیده است.
پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا، در زمان معرفی هوک گفت: این گروه کارش تغییر رفتار ایران است و هوک با کشورهای خارجی به خصوص اتحادیه اروپا مذاکره خواهد کرد و تنها به او گزارش خواهد داد.
بر طبق اظهارات هوک رفع تحریمها و ازسرگیری روابط کامل دیپلماتیک و تجاری با ایران منوط به تغییر رفتار جدی ایران است. همچنین هوک از مذاکره با حدود بیست کشور درباره ایران برای فشار بیشتر بر این کشور خبر داده است.
تقارن این اتفاق با کودتای 28 مرداد 1332 سبب میشود که در سالگرد این کودتا روند رویکرد آمریکا با ایران مورد بررسی دقیق قرار بگیرد به ویژه اینکه پیش از این ترامپ اعلام کرده بود که آماده مذاکره بدون پیش شرط با ایران است و رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان اخیر خود به دلیل رفتارهای بیادبانه و تهدیدات مکرر دولت آمریکا، مذاکرهد با امریکا را فاقد وجاهت و معنا خواندند.
فضای تغییر نظام همچنان در ذهن طراحان سیاستهای آمریکا حضور دارد
صباح زنگنه، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تحلیل خود از رویکردهای آمریکا نسبت به ملت ایران به ویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا به امروز و با اعلام تشکیل گروه اقدام علیه ایران، و چرایی نقطه عطف بودن کودتای آمریکایی علیه دولت دکتر مصدق در روابط میان ایران و آمریکا گفت: ایالات متحده آمریکا در 28 مرداد 1332 اقدام به کودتا علیه دولت قانونی دکتر محمد مصدق کرد. این اقدام با همکاری سازمانهای جاسوسی انگلستان صورت گرفت. در حقیقت آمریکا به دنبال حکومتی در ایران بود و هست که صد در صد مطیع دستورات، برنامهها و طراحیهای واشنگتن باشد و وقتی که این حکومت مستقل باشد و بخواهد سیاستها را براساس منافع ملی طراحی و به اجرا بگذارد با چنین حکومتی ستیز میکند و انواع طرحها و برنامهها را به اجرا خواهد گذاشت تا آن دولت را ناکارآمد و ضعیف کرده و زمینه برای تغییر آن حکومت یا رژیم فراهم شود.
وی عنوان کرد: متأسفانه این سیاست همچنان در ذهن طراحان سیاستهای آمریکا چه در دولتهای جمهوریخواه و چه دموکرات وجود دارد؛ یکی سختافزاری عمل میکند و دیگری نرمافزاری و گاهی هم هر دو روش را اتخاذ میکنند تا دولتهای ایران ضعیفتر شده و فضای تغییر رژیم را فراهم نمایند. اکنون هم آقای ترامپ با به کار گرفتن نیروهای افراطی ضد ایران مانند بولتون، پمپئو و مستشارانی مانند جولیانی و با هماهنگی با نتانیاهو و صهیونیستها در حقیقت به دنبال اعمال فشار و طراحیهای گوناگون علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی هستند.
جنگ روانی داخلی و بینالمللی؛ نقطه تمرکز سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن
زنگنه با بیان اینکه ابعاد اقدامات ضد ایرانی امروز دولت آمریکا، با وجود برخی شباهتها، گستردهتر، متنوعتر و پیچیدهتر از گذشته شده است، گفت: یکی از ابزارهایی که امروزه بیشتر مورد استفاده آمریکا علیه ایران قرار میگیرد بحث جنگ روانی و تلاش برای ایجاد ناامنی روانی در سطح جامعه، بیاعتمادی مردم به نظام و مسئولان یا حداقل ایجاد یک نوع بیمسئولیتی در میان مردم با یأس و انامیدی است. این اهداف در درجه اول از طریق عوامل رسانهای مانند توئیتر و سایر شبکههای مجازی و در درجه بعدی توسط اشخاص و جریانهای ضد ایرانی دنبال میشود.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: همچنین آمریکا با فضاسازی روانی جهانی علیه ایران میخواهد ذهن شرکتها و شخصیتهایی که مایل به همکاری و تجارت با ایران هستند را دچار نگرانی کند. طبعا زمانی که یک سرمایهگذار، تاجر و صنعتگر خارجی بخواهد با ایران همکاری کند در چنین فضای ناامن روانی دستساخته آمریکا، احساس مثبتی نخواهد داشت و برای همکاری و سرمایهگذاری آماده نخواهد بود مگر اینکه ریسک تهدیدات و مخالفتهای آمریکا را بپذیرد و با اعتماد به توان و سرمایه خودش وارد کار با ایران شود.
آمریکا امروز قادر به ایجاد اجماع جهانی علیه ایران نیست
وی یادآور شد: البته این اقدامات آمریکا در شرایطی انجام میگیرد که پیش از این آمریکا به راحتی میتوانست علیه ایران اجماع جهانی ایجاد کند. خاطرم هست که در کودتای 28 مرداد علیه دکتر مصدق، اجماع بینالمللی عملا به معنای اجماع آمریکا و انگلیس بود، اما اکنون اجماع جهانی با تنوع قدرتها و قطبهای متعدد قدرتمند در جهان غیرقابل تحقق است؛ با وجود اروپا، روسیه، چین و برخی کشورهای همسایه که مخالف سیاستهای تحریمی ترامپ علیه ایران هستند و آن را نمیپذیرند و بلکه خودشان هم گاهی گرفتار این تحریمها شدهاند مانند پاکستان و ترکیه.
زنگنه ابراز کرد: لذا امروز هم مردم و هم دولتمردان بیشتر کشورهای جهان به خوبی درک میکنند که تحریمهای آمریکا تا چه حد ظالمانه و ضد بشری است و اتفاقا مردم کشورها را نشانه گرفته نه حکومتها و سیاستمداران را. بنابراین در این شرایط فراهم کردن اجماع جهانی علیه ایران برای آمریکا مقدور نیست و در عمل این آمریکاست که اکنون در افکار عمومی دنیا منزوی و معزول شده است.
چرا مذاکره با دولت آمریکا عقلانی نیست؟/ سه تجربه نقض عهد آمریکایی
زنگنه درباره عقلانی نبودن مذاکره با دولت آمریکا با تشدید این سیاستهای خصمانه و غیر قابل پذیرش بودن پیشنهاد مذاکره بدون شرط از یک سو و افزایش تحریمها و تهدیدات علیه ایران به موازات آن گفت: جمهوری اسلامی ایران براساس منطق و عقلانیت هرگز مخالف مطلق مذاکره نبوده و نیست و در همه سالهای گذشته مذاکراتی میان ایران و آمریکا در جریان بوده، اما همین مذاکرات تجربیاتی را برای ایران امروز باقی گذاشته است.
وی با اشاره به سه نمونه از مذاکرات ایران و آمریکا گفت: ایران در موضوع برقراری امنیت در افغانستان بنابه درخواست آمریکا و کشورهای مختلف، با آمریکا مذاکره کرد. ایران در بحث برقراری امنیت در عراق پس از سقوط صدام به درخواست دولت عراق و دولت امریکا، وارد مذاکره با آمریکاییها شد. در خصوص مسئله هستهای هم ایران وارد یک سری مذاکرات طولانی با کشورهای اروپایی و آمریکا شد. همه این موارد تجربیاتی برای ملت ایران به جا گذاشت و نتایج گوناگونی را به دست داد که مرجع و منبع خوب و قبال استنادی برای تصمیمگیری امروز و آینده است.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه در هر سه مورد ذکر شده این آمریکا بود که توافقات و تعهدات خودش را زیر پاگذاشت و نقض کرد، گفت: اینها نشان داد که دولت آمریکا قابل اعتماد نیست. مذاکره با دولت آمریکا، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، نیازمند پایهها و شرایط موضوعی است. مهمترین این شرایط قابل اعتماد بودن این دولت است. دولتی که در طرفهالعینی تعهدات خود را زیر پا میگذارد تا چه حد قابل اعتماد است؟ این دولت تا چه میزان در گذر زمان و تغییر افراد، خود را مبرا از التزام به آن تعهدات میداند؟
زنگنه تصریح کرد: آمریکاییها نشان دادند که با تغییر دولت به راحتی از تعهدات دولت قبلی شانه خالی میکنند. آقای ترامپ با یک توئیت سخن قبلی خود را زیر پا میگذارد و دوستان و متحدان خودش را هم در فشار و محاصره قرار میدهد. حال با چه رویکردی میتوان با این دولت مذاکره کرد. مذاکره به صرف مذاکره نیست بلکه باید به یک سری نتایج قابل اتکا برسد اما حداقل دولت فعلی آمریکا، حائز چنین مشخصاتی نیست؛ قابل اعتماد نیست و سخن خود رئیس دولت با یک توئیت تغییر میکند. بنابراین جایی برای اعتماد باقی نمیماند.
وی در پایان اظهار کرد: از طرف دیگر زمانی که آمریکا قدرت مطلقه جهان بود باز هم ایران در برابر زورگوییهای او ایستادگی کرد، حالا در شرایطی که آمریکا در انزوا است نگرانی از اینکه آمریکا میتواند همه امکانات عالم را علیه کشورمان بسیج کند وجود ندارد. اما با موضوع مذاکره که به نظر میاید خودش به رویهای برای ایجاد فشار و جنگ روانی علیه ایران تبدیل شده، باید با اتخاذ همان رویه پاسخ داد. به عبارتی زمانی که آقای ترامپ از موضوع مذاکره برای یک جنگ روانی استفاده میکند ایران هم باید با استفاده از روشهای جنگ روانی به بحث مذاکره جواب بدهد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام