اتکاء به درآمد نفت و فقدان ساختار حزبی؛ دو عامل عمده فاصله دولت‌ها از نخبگان
کد خبر: 3739867
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۱
ناصر ایمانی مطرح کرد:

اتکاء به درآمد نفت و فقدان ساختار حزبی؛ دو عامل عمده فاصله دولت‌ها از نخبگان

گروه سیاسی ــ کارشناس مسائل سیاسی در خصوص دلایل ایجاد شکاف میان نخبگان و نهادهای حاکمیتی گفت: با نگاه ساختاری به این موضوع می‌توان گفت ساختار اقتصاد متکی به درآمد نفتی یک احساس استغناء از نخبگان در دولت‌ها ایجاد کرده و لذا دولت‌ها نیازی به مشاوره با نخبگان احساس نمی‌کنند. عامل دوم عدم وجود ساختارهای‌ حزبی در کشور است که باعث شده دولت مستقر خود را ملزم به استفاده از نظرات نخبگان نداند و نتیجه این شکاف وضعیت فعلی است.

ناصر ایمانی، فعال رسانه‌ای اصولگرا و کارشناس مسائل سیاسی، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا درباره دلایل ایجاد شکاف و فاصله میان نخبگان و نهادهای حاکمیتی با وجود دینی بودن نظام جمهوری اسلامی و تأکیدات فراوان آموزه‌های دینی بر ضرورت مشورت با متخصصان گفت: در قانون اساسی موضوع مشوت و شورا در موارد متعددی برای استفاده از نظرات دیگران آمده است مانند شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان مشاورین رهبری انقلاب؛ به عبارتی رهبری هم یک بازوی مشورتی دارد.

وی ادامه داد: اما برخلاف این ساختار قانون اساسی، در عمل از نخبگان و نظرات مشورتی آنها به نحو بهینه‌ای استفاده نمی‌شود که دلایلی دارد. اگر بخواهیم به این مسئله ساختاری نگاه کنیم دلیل اول آن است که دولت‌ها خود را مستغنی از مشورت با نخبگان می‌بینند و این به دلیل ساختار اقتصادی کشور است که برپایه نفت شکل گرفته است. زمانی که دولت‌ها به یک درآمد بی‌نیاز از مردم متکی هستند و لذا نیازی به مشاوره با نخبگان به عنوان نمایندگان فکری مردم احساس نمی‌کنند.

ایمانی اظهار کرد: دلیل دیگر این شکاف عدم وجود ساختارهای‌ حزبی در کشور است. زمانی که ساختار حزبی در یک کشور حاکم باشد حزبی که موفق به کسب آرای مردم در یک مقطع زمانی می‌شود، در قدرت قرار می‌گیرد و حزب بازنده در اقلیت قرار می‌گیرد، اما اقلیتی که هر لحظه ممکن است در انتخابات بعدی پیروز شود. براین اساس این حزب همواره رویکردهای خود را اصلاح و تقویت می‌کند و نظرات کارشناسی و اصلاحی خود را به دولت مستقر می‌دهد و نخبگانی را که با سیاست‌های دولت حاکم مخالف هستند گرد حزب اقلیت قرار می‌گیرند و از آن طرف دولت حاکم خود را موظف می‌داند که به این پیشنهادات حزب اقلیت اعتنا کند چون می‌داند که این احتمال وجود دارد که حزب اقلیت در دوره بعد به قدرت برسد.

این فعال رسانه‌ای عنوان کرد: اما وقتی چنین ساختاری وجود ندارد، دولت خود را ملزم نمی‌داند که با هیچ کارشناس و نخبه‌ای مراوده داشته باشد. نهایت اتفاقی که در این وضعیت می‌افتد این است که مثلا تعدادی از اقتصاددانان در یک مقطع زمانی نامه‌ای را تهیه می‌کنند و سیاست‌های دولت را نقد می‌کنند. این ساده‌ترین و بسیط‌ترین شکل مشارکت و رابطه نخبگان با دولت‌هاست و معلوم هم نیست که دولت‌ها تا چه حد به این نامه‌ها و انتقادات و ارائه راهکارها بها می‌دهند که هم در دولت قبلی و هم دولت فعلی بوده و متاسفانه حاصل آن همین وضعیت فعلی است.

ایمانی درباره اینکه دولت‌ها به جای گسترده کردن دایره مشاوران به یک حلقه خاص از مشاوران و نخبگان محدود می‌شوند، گفت: تشکیل این حلقه‌ها را نمی‌توان مشاوره نامید. اگر کسانی که موافقان سیاست‌های شما باشند را دور هم جمع کنید و از آنها نظر بگیرید که مشاوره نامیده نمی‌شود. مشاوره واقعی این است که با منتقدان وضعیت موجود و سیاست‌های فعلی گفت‌وگو شود و به نظرات آنها بها داده شود.

وی یادآور شد: در کشور ما دو جناح دو اصلی وجود دارد و در میان این دو جناح، یک جناح تأکید زیادی بر مردمسالار بودن سیستم، بهره بردن از نظرات نخبگان، منتقدان و مخالفان و آزادی بیان دارد. وقتی چنین جناحی بر سر قدرت می‌آید قاعدتا انتظار این است که به این شعارها عمل کند اما کمتر اتفاق می‌افتد.

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: من بارها در مصاحبه‌های مختلف مطرح کردم که چرا دولت آقای روحانی در سطوح مختلف؛ وزارتخانه، استانداری، فرمانداری نخبگان را گردهم جمع نمی‌کند. مثلا چرا وزارت نیرو، نخبگان صاحب‌نظر در مسائل آب را دور هم جمع نمی‌کند تا هر از چند گاهی جلساتی را با مسئولان عالی‌رتبه وزارت نیرو برگزار کنند و نظرات و پیشنهادات خود را ارائه کنند و مسئولان هم واقعا این نظرات را بشنوند و به آن توجه کنند حتی اگر انجام ندادند. یا چرا استانداران، نخبگان استانی، اعم از منتقدان و موافقان، را گرد هم نمی‌آورند تا ماهانه یا هفتگی نظرات آنها را بشنوند؟

ایمانی اظهار کرد: یک اتفاق بسیار مهم در کشور ما به نام برجام در دولت یازدهم رخ داد. در این قضیه کار به جایی رسید که رهبری نظام در سخنرانی عمومی خطاب به دولت اعلام کرد که نظرات منتقدان را بشنود. این صحبت به معنای آن نبود که اصلا برجام درست است یا غلط بلکه صحبت بر سر گفت‌وگو و مشورت‌پذیری از سوی دولت بود. در واقع در چنین موضوع مهم ملی، دولت، وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی باید مستمرا جلساتی را با منتقدان برگزار و نظرات اصلاحی و انتقادی آنها را می‌شنیدند که این امر به صورت مطلوب صورت نگرفت که شاید مؤثر واقع می‌شد.

وی با تأکید بر اینکه متأسفانه در هیچ یک از دولت‌ها این اتفاقات نیفتاده است، گفت: این نشان می‌دهد احساس بی‌نیازی دولت‌ها ریشه‌ای است و آن هم ریشه در استغناء دولت‌ها به خاطر درآمد مستقل از مردم دارد.

ایمانی درباره فاصله‌گیری دولت‌ها از نخبگان به واسطه واهمه آنها از شفافیت گفت: بدون تعارف در کشور ما نهادهای قدرت تمایلی به پاسخگویی ندارند و همانطور که ذکر شد چون نیازی نمی‌بینند که پاسخگو باشند و بخشی از این عدم پاسخگویی به خاطر عدم شفافیت در عرصه سیاسی است. بنابراین دولت‌ها هر چه بیشتر حالت خودرأیی به خود می‌گیرند.

این کارشناس مسائل  سیاسی با بیانت اینکه دولت‌ها اقدامات اساسی در جهت شفافیت انجام نمی‌دهند برای اینکه باید پاسخ بدهند، گفت: به عنوان نمونه دولت‌ها درباره مسئله ارز شفاف‌سازی نمی‌کنند چون اگر پاسخ بدهند بعد بلافاصله مورد این سؤال قرار می‌گیرند که چرا اینگونه عمل کردند و لذا نمی‌خواهند عملکرد خود را به نقد مردم و نخبگان بگذارند. نهایتا دولت بعدی که بر سر کار می‌آید عملکرد دولت قبل را زیر سؤال می‌برد.

ایمانی یادآور شد: به همین جهت دولت‌ها اطلاعات لازم را در اختیار نخبگان، متخصصان، کارشناسان و حتی آحاد مردم قرار نمی‌دهند چون ارائه اطلاعات اولین گام در راستای شفافیت است. به عنوان نمونه امروز مردم باید به راحتی جزئیات تخصیص ارز دولتی به شرکت‌ها با نام و نوع فعالیت آنها و حقوق مسئولان و مدیران دریافت کنند. اما این اتفاق نمی‌افتد چون مسئولان نمی‌خواهند پاسخگو باشند.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام

captcha