به گزارش ایکنا از آذربایجانشرقی با توجه به رسالت بزرگ خبرگزاری ایکنا در راستای معرفی اماکن مذهبی و مقابر علمای بزرگ اسلام برنامهای برای معرفی این اماکن مذهبی در استان ترتیب داده شده است. در اولین گزارش از سلسه گزارشهای این برنامه خبرنگار ایکنا به دومین شهر بزرگ استان و همچنین دومین شهر باستانی آذربایجان بعد از ارومیه یعنی شهرستان مراغه سفر کرده است.
برای تهیه گزارش از اماکن تاریخی و مذهبی شهر مراغه صبح زود با خودروی شخصی به سمت شهرستان مراغه حرکت کردم. لیست بزرگی از اماکن مذهبی و تپههای باستانی شهر تهیه کرده بودم ولی با توجه به تعداد بیشمار اثر تاریخی در این شهرستان مجبور به گلچین کردن لیست خود شدم.
در دورانهای گذشته تاریخ ایران مراغه از نظر تاریخی، علمی و سیاسی مورد توجه بوده و در دوران حکمرانان ایلخانی پایتخت ایران بوده است. واژه مراغه پس از فتح ایران توسط اعراب رایج شده و پیش از ورود اسلام این شهر با نامهایی همچون «افرازهرود»، «افرازروح»، «افراهروز» و «افرازهارود» شناخته میشده که بعدها به «ماراوا»، «ماراغا» و «مراغه» تغییر یافتهاست. و بر همین اساس قدمت شهر مراغه به دوره ماد بر میگردد.
مراغه با داشتن چهار گنبد تاریخی زیبا به شهر گنبدها در ایران مشهور شده است. عکاسی و تهیه گزارش از این چهار گنبد تاریخی را در اولیت سفر خود قرار دادم و در ابتدای ورودم به شهر مراغه پرس و جوکنان به سمت قدیمیترین گنبد این شهر با نام سرخ در جنوب غربی مراغه واقع در خیابان انقلاب،خیابان خیام، بوستان آقالار که نزد اهالی شهر مراغه بیشتر به «آقالار قبرستانی» شهرت دارد، رفتم. گنبد سرخ از ارزشمندترین بناهای دوره سلجوقی و از نامدارترین بناهای منطقه محسوب میشود که مبین شیوه معماری آن دوره است. تلفیق آجر با کاشی لعابدار برای اولین بار در معماری این بنا دلیلی است که میتوان آن را به عنوان آغازگر شیوه آذری (سبکی در معماری ایران پس از اسلام که در دوره حکومت ایلخانان بر ایران رواج یافت) در معماری اسلامی ایران دانست. این بنا دارای گنبدی دوپوش بوده که پوشش هرمی شکل بیرونی آن فرو ریخته و تنها گنبد داخلی آن باقی مانده است. هیچ کتیبه و نوشتهای مبنی بر مقبره بودن بنا در دست نیست، بنابراین میتوان آن را به عنوان یک برج یادمان تلقی نمود. نام بانی بنا در کتیبه ضلع شمالی بدینگونه ذکر شده: «امر بنباء هذه القبه الامیر الرئیس العالم فخرالدین عماد الاسلام قوام آذر بیکان ابوالعز عبدالعزیز بن محمود بن سعدیدیم الله علاه» و نام سازنده آن «محمد بن بندان» معمار بوده است. بر بالای آن كتیبه ای افقی به خط كوفی مشاهده می شود كه متضمن تاریخ بنای كتیبه است: «بنی المشهد فی الحادی عشر من شوال سنه اثنین و اربعین و خمسا».
این گنبد از نظر ساخت و نوع تزئینات الهام بخش ساخت برجهای دیگر این شهر بودهاست. چرخی در فضای سرسبز بوستان آقالار زدم. آفتاب سوزان ظهر تایم مناسبی برای عکاسی نبود ولی چاره دیگری نداشتم برای همین از زوایای مختلف شروع به عکاسی از گنبد سرخ کردم. در گوشهای از بوستان ساعت آفتابی که به مناسبت سال جهانی فیزیک در سال 2005 میلادی با همکاری اداره میراث فرهنگی و گردشگری مرکز تحقیقات نجوم و اختر فیزیک مراغه و بخش همکاری و فعالیتهای فرهنگی فرانسه در تیرماه 1384 افتتاح شده بود، نظرم را به خود جلب کرد برای همین از این ساعت هم چند فریمی عکس گرفتم و قدیمی ترین گنبد مراغه را برای تهیه گزارش از دیگر گنبدهای معروف مراغه ترک کردم.
ایستگاه بعدی من بازدید از گنبد کبود و گنبد مدور بود. متاسفانه به دلیل مرمت هر دو گنبد نتوانستم وارد محوطه بشوم و به عکاسی از بیرون محوطه اکتفا کردم. گنبد مدور شامل ۲ طبقه سردابه و نمازگاه است و هویت فرد دفن شده در سرداب آن تاکنون شناسایی نشدهاست. این برج در سال ۵۶۳ هجری قمری با سنگهای متخلخل آهکی و حجاری شده و آجرهای خشتی و ساروج ساخته شدهاست. درب ورودیآن با نقوشی مشابه نمای اصلی گنبد سرخ آذین شدهاست.
گنبد کبود، دیگر برجی که در کناراین گنبد و در بافت مرکزی شهر بنا نهاده شدهاست نیز از دیگر برجهای مشهور اما کماکان پر رمز و راز این شهر به شمار میرود. برج مدور مراغه از بناهای تاریخی مراغه است که در دوره سلجوقیان و در فاصله ده متری شمال گنبد کبود مراغه در خیابان موسوی بنا شده است. این گنبد که دارای پلانی مدور است شامل دو طبقه سردابه و نمازگاه است که با استفاده از مصالح سنگهای آهکی و حجاری شده و آجرهای خشتی و ساروج ساخته شده است. بر روی کتیبه برج به خط کوفی تاریخ احداث بنا سال ۵۶۳ هجری است، ولی درباره نام بانی و مدفون داخل آن هیچگونه اطلاعی در دست نیست و مزاری کاملا ناشناخته است. در لغتنامه دهخدا مدور این طور معنی شده است : گنبد مدور، کنایه از آسمان است.
بنای گنبد مدور مراغه ظاهری ساده دارد و نظیر نوعی برج دفاعی است كه فاقد تزئینات است. فقط درب ورودی آن با نقوشی مشابه نمای اصلی گنبد سرخ آذین شده است. ارزش بنا در این است که ترقی و تکامل نمای مینایی را طی دوران کوتاه میان تاریخ احداث این بنا و تاریخ ساخت گنبد سرخ نشان میدهد. این بنای آجری بروی سکوی بلندی از سنگ که سردابی در میان دارد، قرار گرفته است.
در فاصله ده متری گنبد مدور، برج ده ضلعی بسیار زیبایی خودنمایی میکند که به گنبد کبود مراغه یا مقبره مادر هلاکو معروف است. این گنبد به شکل منشور ده وجهی زیبایی با طاقنما و حاشیه کاریها در دو طبقه ساخته شدهاست. در این برج، کتیبهای که تاریخ بنای آن را معلوم نماید وجود ندارد ولی کارشناسان آن را مربوط به دوره سلجوقی دانسته و تاریخ بنای آن را به سال 593 نسبت میدهند. عدهای نیز به علت انتساب برج به مادر هلاکو آن را متعلق به دوره مغول میدانند ولی به عقیده «آندره گدار» (معمار و باستان شناس فرانسوی، از چهرههای مشهور معماری و باستان شناسی در ایران) تاریخ بنای برج باید مربوط به قبل از هلاکو باشد.
از آنجایی که امکان ورودم به محوطه این دو گنبد امکانپذیر نبود برای همین به سمت ایستگاه بعدی خود یعنی بازدید از گنبد غفاریه وافع در خیابان شهید صدوقی، کنار رودخانه صوفی که نزد اهالی مراغه به «صوفی چای» شهرت دارد، رفتم. این گنبد از آجر و به صورت مربع ساخته شده و دور تا دور آن را با خطوط زیبا کتیبه کاریکردهاند و به قرن هفتم هجری قمری تعلق دارد. این گنبد در زمان ابوسعید بهادر خان ساخته شده و مقبره شمس الدین قره سنقر است که در آن زمان حکمران مراغه نیز بودهاست. تاریخ بنای آن را (۷۲۸–۷۲۵ ه. ق) ذکر کردهاند. رودخانه صوفی که از میان شهر دیدنی مراغه عبور میکند و خود از جاذبه های وصف نشدنی این شهر می باشد با المان های مذهبی به شکل محراب به زیبایی مکان این گنبد افزوده است.
گنبد غفاریه با الهام از گنبد سرخ مراغه ساخته شده و به شکل مربع آجری است که روی سکو و بر فراز دخمهای استوار شده است و چهار گوشه آن بوسیله ستونهایی که دارای تزیینات آجری است، زینت یافته است در این گنبد تمامی خطوط، ریحان است. کاشیهای این بنا مخلوطی از رنگ آبی دریایی و آسمانی است. رنگ حروف کتیبهها سیاه بوده و بر متن سفید دیوار با شاخ و برگ فیروزه قرار دارند. بالای طاق نمای مرکزی ایوان بزرگ، کتیبهای سه خطی دیده میشود.وجه تسمیه بنا براساس آنچه که از متون تاریخی برمیآید چنین است که عارفی به نام «نظامالدین احمد بن حسینالغفاری» در زمان فرمانروایی سلطان یعقوب بن حسنبیگ آققویونلو هنگام مراجعت از حج، عمارتی در نزدیکی این بنا احداث و املاک و باغی جهت مصارف آن وقف نمود. به همین جهت این عمارت و بناهای وابسته و همچنین برج مزبور بنام وی به غفاریه شهرت یافت. با عکاسی از این گنبد و روخانه زیبا به سمت ایستگاه بعدی خود یعنی مسجد جامع مراغه حرکت کردم.
اين مسجد درخيابان خواجه نصير، روبه روي بازار واقع گرديده و داراي صحن و شبستان ستوندار است. صحن مسجد داراي دو در و شانزده اتاق جهت سکونت طلاب علوم ديني است. با توجه به شیوه معماری گفته میشود که بنای مسجد به زمان صفویه بر میگردد. ولی امروز آثاری از معماری قدیم نمانده و همگی تخریب و بازسازی شده است. خوشبختانه در زمان نماز جماعت ظهر خودم را به مسجد رسانده بودم برای همین نماز را با مردم خونگرم مراغه خواندم و بعد شروع به عکاسی از داخل و محوطه مسجد کردم. یکی از اهالی که موقع نماز باهم خوش و بش کرده بودیم پیشنهاد داد که به امامزاده معروفی که در نزدیکی بازار بود هم سری بزنم به همین خاطر به سمت امامزاده سید محمد عطاالله(ع) حرکت کردم. با مطالعه بروشوری که از تولیت محترم امامزاده به دستم رسید امامزاده سید محمد عطا الله اینگونه معرفی شده بود: امامزاده سیدمحمد (علیه السلام) نوه ششم جناب جعفر طيار (ع) و از نوادگان حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (ع) است.
آنطوركه ازكتب انساب برداشت مي شود به احتمال قوي شخصيت مدفون در اين بقعه عطاءالله بن عبدالله بن عبدالطيف بن لطف الله بن فضل الله بن محمد بن حمزه بن ابوالهول بن حمزه بن سراهنگ بن زيد بن علي بن عبدالرحمن الشجري بن القاسم بن الحسن بن زيد بن الامام الحسن (علیه السلام) باشد که از علما و دانشمندان به شمار مي رفت و نوادگان او قضاوت شهر ري و مراغه را برعهده داشته اند. اين همان شجره نامه اي است كه علامه نسابه ضامن بن شدقم به آن اشاره داشته است.
مؤلف كتاب الشجرة الطيبه با حذف نام عبدالطيف از سلسله نسب وي، او را در كتابش ذكر نموده است. اكثر اولاد و نوادگان اين سيد جليل القدر از سادات بزرگوار و از علماء كرام و از قضات شهرهاي قزوين، سلطانيه و گيلان بوده اند و آنچه از تاريخ اين خاندان مشهود است، آنها در مناطق آذري زبان شهرهاي ايران من جمله قزوين، زنجان، آذربايجان و اردبيل سكني داشتهاند. با اين حال از تاريخ تولد و وفات او در منابع موجود ذكري به ميان نيامده است گمان مي رود كه وي از دانشمندان و از سادات قرن ششم هـ.ق باشد. زيرا به طور حتم، جد اعلاي او زيد بن علي بن عبدالرحمن الشجري در طبرستان به همراه فرزند خود يحيي به سال 255 الي 265 ق از همراهان حسن بن زيد داعي بود و در اين شهر سكني داشتهاند و اگر بنا به قول علماي انساب هر سه نسل را يكصد سال محاسبه كنيم، از آنجائيكه پس از زيد، ده نسل از اين خاندان باقي مي ماند كه معادل 330 سال است و تاريخ 585 يا 590 هـ.ق بدست مي آيد كه اين همان ماده تاريخ و يا سال تاريخ و وفات اين امامزاده واجب التعظيم است.
بعد از زیارت و عکاسی از این مکان مقدس اندکی در همان جا استراحت کردم و بعد به سمت ایستگاه بعدی خود یعنی مقبره اوحدی مراغهای حرکت کردم. مقبره اوحدی در خیابان 17شهریور، خیابان خواجه نصیر جنوبی واقع شده و در همان نزدیکی میدان بزرگی نیز به نام میدان اوحدی قرار دارد. با معرفی خود به کارمند مقبره با استقبال بسیار گرمی مواجه شدم که با یک استکان چای خستگی از تنم در رفت. آرامگاه اوحدی در میان باغ سرسبزی واقع شده و سنگ قبر او نیز با طراحی منحصر به فردی از سنگ کبود درست شده است. بر روی صفحه مسی روی مقبره، اوحدی مراغهای اینگونه معرفی شده است: رکن الدین اوحدی مراغهای فرزند حسین اصفهانی عارف و شاعر پارسیگوی ایران در قرن هشتم هجری است. پدرش اهل اصفهان بود و خود او نیز مدتی در اصفهان اقامت داشت به همین خاطر نامش اوحدی اصفهانی نیز ذکر شده است. در آغز صافی تخلص میکرد و پس از انتساب به طریقت شیخ ابو حامد اوحدالدین کرمانی (اوحدی) تخلص نمود.
چرخی در فضای سرسبز مقبره زدم بعد از تحمل گرمای تابستان مقبره اوحدی مراغهای با این درختان سرسبز و باد خنکش ایستگاه دلچسبی برایم بود با زمزه ابیاتی از غزل این شاعر پرآوازه به سمت ایستگاه آخر خود یعنی رصدخانه مراغه حرکت کردم.
منم غریب دیار تو، ای غریبنواز
دمی به حال غریب دیار خود پرداز
بهر کمند که خواهی بگیر و بازم بند
به شرط آنکه ز کارم نظر نگیری باز
هشتصد سال پیش، در روزگاری که هنوز خبری از تلسکوپ و دوربینهای نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانهای را بنا کرد که سالها به عنوان پیشرفته ترین رصد خانه جهان شناخته می شد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به حساب می آید. رصد خانه مراغه یکی از يادگارهاي علمي و فلكي خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ دوره ایلخانی و صاحب رساله مشهور اخلاق ناصری و زیج معروف ایلخانی است كه به دست او، با همراهي عده اي از فضلا و دانشمندان بنا شده است.
بنای رصدخانه مراغه در سهشنبه 16 اردیبهشت 638 به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو -نوه چنگیزخان مغول- آغاز شد. در همین جا بود که زیج ایلخانی به سال ۶۷۰ هجری (۱۲۷۶ میلادی) فراهم شد. این رصد خانه یا نپاهش گاه روی تپهای به نام کوه طالب خوان در غرب مراغه و در نزدیکی دو روستا به نامهای طالب خان و حاجی کرد قرار دارد و بلندی محل آن به حدی است که به راحتی میتوان دریاچه ارومیه را از آنجا نگریست. این تپه بلندترین منطقه در شهر مراغه است و با عنوان صدر داغی شناخته می شود. به سبب ارتفاع این تپه، رصدخانه مراغه تقریبا از اغلب بخشهای شهر دیده می شود و به نمادی برای این شهر تبدیل شده است.
باید اعتراف کنم که وضعیت نابسامان جاده به سمت رصدخانه و بلاتکلیف ماندن این مرکز جهانی برایم بسیار دردناک بود. اصلا هیچ نمیتوانستم حتی تصور کنم که یک بنای تاریخی که به عنوان اولین رصد خانه جهان اسلام شناخته میشود بدین شکل بلاتکلیف و بدون کوچکترین رسیدگی به حال خود رها شده باشد. با اندوه سوار ماشینم شدم و ایستگاه آخر خود در مراغه را به مقصد تبریز ترک کردم.
گزارش از سعید صادقی
انتهای پیام