امربه‌معروف و نهی‌ازمنكر؛ فريضه‌ای مغفول مانده
کد خبر: 3745966
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۶

امربه‌معروف و نهی‌ازمنكر؛ فريضه‌ای مغفول مانده

گروه اجتماعی ــ هر از گاهی امر به معروف و نهی از منکر، حجاب و عفاف و نهایتاً اقدامات نیروی انتظامی در این راستا به چالشی در جامعه تبدیل می‌شود و مخالفان و موافقان، دلایلی را در تصدیق ادعای خود بیان می‌کنند اما باید دید چرا با توجه به اینکه امر به معروف و نهی از منکر یکی از فروع متقن دین ماست، در جامعه اسلامی و شیعی ما‌ چالش‌برانگیز می‌شود؟

امربه‌معروف و نهی‌ازمنكر؛ فريضه‌ای مغفول مانده

به گزارش ایکنا از یزد، امر به معروف و نهی از منکر قطبی است از اقطاب دین و پیامبران، همه برای اجرای آن برانگیخته شده‌اند و اساس و قوام شعار شرع و برنامه‌های دینی وابسته به انجام این دو وظیفه است.
در این متن صفات آمرین به معروف و ناهیان از منكر آورده می شود و سپس گریزی به آثار این فریضه زده می‌شود و در آخر نیز مغفولیت این فریضه شرح داده خواهد شد.
صفات آمر به معروف و ناهی از منکر:
1- تلفیق قول و عمل: یعنی زمانی که شخصی در حال صحبت کردن است و با زبان امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، عمل او نیز باید به نحوی باشد که گفتار او را تأیید کند. امام صادق(ع) در اصول کافی جلد 1، باب 13، می فرماید :«عالمی که به آگاهی وعملش، عمل نمی‌کند، موعظه‌اش از قلوب شنوندگان خیلی زود بیرون می‌رود، همان طور که باران بر روی سنگ صاف باقی نمی‌ماند».
2- آزادگی و آزادمردی: دومین صفتی که شخص آمر به معروف و ناهی از منکر باید داشته باشد، آزادگی به معنای چشم طمع نداشتن، منت بر دیگران نگذاشتن و فقط به اجر خدایی امید داشتن است. در قرآن کریم در این رابطه چندین بار در این زمینه سخن رفته است به طوری که در سوره شعراء 5 آیه در این مورد وجود دارد که از قول پیامبر(ص) در این آیات آمده است: «من برای شما پیامبری امین می‌باشم، پس از خدا بترسید و او را اطاعت نمایید. من از شما مزدی نمی خواهم.همانا اجر من با خداوند است»(سوره شعراء،آیات 109-108-107)
3- شرح صدر: صفت سوم داشتن شرح صدر است. حضرت موسی (ع) موقعی قصد داشت برای نصیحت کردن فرعون که ادعایی خدایی می کرد، برود از خداوند درخواست می کرد که به او شرح صدر بدهد: « پروردگارا، شرح صدر به من عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را بپذیرند.(سوره طه،آیات 28-27-26-25)
4- آشنایی داشتن به معروف و منکر: اگر انسان نداند که معروف و منکر چیست نمی تواند امر به معروف و نهی از منکر نماید. در چنین صورتی ممکن است ناخود آگاه امر به عمل نماید که در حقیقت منکر بوده و بر عکس نهی از انجام کاری نماید که معروف است. بنابراین لازم است تا معروف و منکر به طور خیلی دقیق بررسی و روشن شود، چه معروف، منکر شرعی و چه عرفی، و باید دانست که در جامعه چه رفتاری به شخصیت انسان لطمه وارد می سازد؟
5- حسن خلق و حسن بشر: حسن خلق را معمولا علمای اخلاق، پاکی باطن معنا می کنند زیرا خلق و خوی همان سیرت و درون انسانم است که باید پاک و به دور از آلودگی ها باشد.امام صادق (ع)در این باره فرمودند: «کامل ترین مردم از لحاظ ایمان خوش خلق ترین آنهاست».(اصول کافی،ج3،ص 156،حدیث 1)
6- قول لیّن: از صفات دیگری که باید آمر به معروف و ناهی از منکر متصف بدان باشد، برخورداری از قول لیَن است. قول لیَن یعنی سخن نرم و ملایم. بر همین اساس است که خداوند در قرآن به حضرت موسی (ع) فرمان می دهد:«بروید به سوی ارشاد نمودن فرعون که او سخت به راه کفر وطغیان شتافته است وبا او در کمال نرمی و آرامی سخن بگویید، باشد که از این خواب غفلت و غرور بیدار و تذکر شود و از خدا بترسد».(سوره طه ،آیه 44-43)
7- پرهیز از قول لیّ: لیّ به معنای مبهم گویی و پیچیده گویی آمده است به طوری که نتوان تشخیص داد که منظور از این گفتار چه بوده است؟آیا به نفع این طرف صحبت کرده است یا به سود طرف دیگر؟ فرضاً دو نفر کسی را برای قضاوت بخوانند و شخص داور طور سخن بگوید که هر یك از آنان خیال کند که به نفع وی صحبت کرده است، این چنین سخنی را قول لیّ می گویند. که در این رابطه قرآن مجید نیز قول لیّ را مذمت نموده است چنان که در جایی خداوند می فرماید:« بعضی از اهل کتاب به گونه ای سخن می گویند که گویی کلام خداوند است لیكن در حقیقت کلام خدا نیست و آن را تحریف نموده اند».( سوره آل عمران ،آیه78)
8- صبر در برابر مشكلات: بعضی از افراد صبر رابی تفاوت بودن و دست روی دست گذاشتن می دانند، در حالی که ازتمام آیات و روایات بر می آید که صبر به معنای مقاومت و پایداری است. صبر اقسامی دارد مانند صبر در مقابل معصیت، صبر در مقابل طاعات، صبر در برابر فقر، صبر در برابر غنی که نوع اخیر در صبر کردن در برابر فقر نیز مشکل تر است و بالاخره صبر در برابر ناملایمات ومشکلات که این نوع صبر مورد بحث ماست.در قرآن خداوند به رسول اکرم (ص)خطاب می کند:«ای رسول که خود را به لباس در پیچیده ای، برخیز و به اندرز و پند، خلق را خدا ترس گردان و از آزار مردم در تبلغ رسالت، به خاطر خداوند شكیبا باش».(سوره مدثر،آیات7-1)
آثار امر به معروف و نهی از منکر:
امر به معروف و نهی از منكر در سیاست جنایی، از جلوه‌های سیاست جنایی مشاركتی است كه مردم مستقیما و از طریق نظارت عمومی و همگانی بر عملكردها نظارت می‌نمایند حال پس از بیان مفهوم و ضرورت عمل به این دو فریضه گرانقدر، برخی پیامدها وآثار آنها نیزذكر می‌ شود:
1- اثر معنوی: ذكر عناوین و مصادیق معروف و منكر در قرآن كریم خود معرفی مسیر هدایت و سعادت و نیز مسیر خروج از صراط مستقیم و راه انحراف و بزهكاری است هر فردی با عمل به دستورات این كتاب نورانی ضمن دسترسی به روح وروانی آرام وسالم از اختلالات روانی كه از علل همیشگی ارتكاب جرایم می باشد مصون خواهد بود.
2- اثر اجتماعی: وجود افرادی مخصوص امر به معروف و نهی از منكر و اساسا وجود نفس این دو فریضه از ویژگی های جامعه صالح و نیز افراد صالح جامعه است. همانطور كه در آیه 104 سوره آل عمران ذكر شد عاقبت امتی كه دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند رستگاری است.و نیز در آیه 110 سوره آل عمران نیز به این امر اشاره دارد: «كُنتُمْ خَیرَ أُمه أُخْرِجَت لِلناسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْكتَبِ لَكانَ خَیرا لهُم منْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكثرُهُمُ الْفَسِقُونَ» «شما بهترین امتی بودید كه به سود انسانها آفریده شدید (چه اینكه) امر به معروف می‌كنید و نهی از منكر، و به خدا ایمان دارید، و اگر اهل كتاب (به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان آورند به سود آنها است (ولی تنها) عده كمی از آنها با ایمانند و اكثر آنها فاسق (و خارج از اطاعت پروردگار) می‌باشند». افراد صالح جامعه نیز در قرآن كریم آمران به معروف و ناهیان از منكر معرفی شده‌اند: «یؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیوْمِ الاَخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یسرِعُونَ فی الْخَیرَتِ وَ أُولَئك مِنَ الصلِحِینَ » «به خدا و روز دیگر ایمان می‌آورند، امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند و در انجام كارهای نیك بر یكدیگر سبقت می‌گیرند و آنها از صالحانند»
3- اثر سیاسی: نظام اجتماع از طریق نظارت همگانی می‌تواند عملكرد مسئولین راتحت كنترل خودقرارداده واز انحراف حاكمیت از حاكم و حكومت باویژگیهای الهی، قرآنی كه قطعا موجب تسلط اشرار، محاربین، هرج و مرج در جامعه خواهد شد جلوگیری نماید. امر به معروف كه یكی از مصادیق آن رعایت عدالت است از طریق رعایت عدالت اجتماعی، اقتصادی، قضایی می‌تواند تاثیردر استمرار حاكمیتها داشته ومانع خروج مردم وحاكمیت از مسیر صحیح منطبق با معیارهای قرآنی شود. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «آن كس كه می‌خواهد پیشوای مردم باشد ومردم رابه دنبال خود به راهی دعوت كند، پیش از آنكه بخواهد به دیگران یاد بدهد، خود را مخاطب كند وبه خودش تعلیم وتلقین نماید، پیش از آنكه می‌خواهدمردم را با زبان خود تربیت كند با عمل وروش اخلاقی خوب واخلاق صحیح، خود را تربیت كنددآن كس كه خودش را تعلیم وتلقین می‌كند وخودش راتربیت وتادیب می‌كند برای احترام شایسته تر است از آن كس كه معلم و مربی دیگران است.»(مقیمی، 1361، 1252)
4- اثر اقتصادی: درآیه 96 سوره اعراف آمده است: «وَ لَوْ أَن أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُوا وَ اتقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَكَتٍ منَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ وَ لَكِن كَذبُوا فَأَخَذْنَهُم بِمَا كانُوا یكْسِبُونَ » «و اگر مردمی كه در شهرها و آبادی‌ها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوی پیشه كنند بركات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشائیم ولی (آنها حقایق را) تكذیب كردند ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم»به‌موجب آیه ایمان و تقوا سبب نزول بركات الهی می‌شود (قرائتی، 1386، 36) و یكی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منكر است.
5- اثر فرهنگی: «فرهنگ به مجموعه دانش و افكار و آراء و هنر و سنن و آئین و مذهب و اخلاق و آداب زندگی و شعائر و مناسك و شیوه‌ها و قوانین و مقررات و عادات و استعدادهایی كه انسان ذاتا داراست و یا به عنوان عضو جامعه آن را كسب كرده و رشد داده است اطلاق می‌شود. مجموعه عناصر عینی و ذهنی كه در سازمانها و نهادهای اجتماعی جریان می‌یابد و از نسلی به نسلی منتقل می‌شود میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا به اختصار- فرهنگ - نام دارد فرهنگ دارای دو جنبه مادی و معنوی است مراد از فرهنگ مادی عبارت از اشیاء قابل لمس مانند منزل، لباس، اثاث، ابزار و وسائل تجسم افكار مانند كتاب و نقاشی و مظاهر هنرهای تزیینی است. مقصود از فرهنگ معنوی عبارت از افكار و آرایی كه مربوط به این اشیاء است و همچنین چگونگی تفكر و باورها، عمل و واكنش‌های عاطفی و مذهبی، به طوركلی ساخته‌های معنوی انسان مانند زبان و ادبیات و علوم و قوانین. هیچ قوم یا جامعه‌ای بدون فرهنگ نیست.» (گسن، مترجم كی نیا، 1374، 121)
بعد فرهنگی اسلام مهم‌ترین و اساسی‌ترین بعد اسلام است تصادفی نیست كه وحی الهی بر پیغمبر اسلام (ص)- با این آیات شروع شده است: «بخوان بنام پروردگارت كه انسان را از علق آفرید بخوان كه خدای تو كریمترین كریمان است خدایی كه نوشتن را با قلم آموخت خدایی كه به انسان آنچه را نمی‌دانست آموخت.»
به طور مسلم آغاز وحی‌ الهی با این آیات اهمیت و اساسی‌ بودن بعد فرهنگی اسلام را نشان می‌دهد. «فرهنگ اسلام را می‌توان دو بخش نمود: الف) مفاهیم یا جهان‌بینی. ب)تعالیم یا آموزشها.
در مفاهیم یا جهان‌بینی اسلامی اعتقاد به خداوند متعال، عبادت برای اثبات یكتاپرستی و اخلاص در بندگی است و در این مفهوم انسان سرشتی پاك داردكه خود می‌تواند راه راستی راكه ترسیم شده برود و یااز این راه گمراه شود. در مفهوم اسلام جامعه برای رفاه و سعادت انسانهاست فلذا جامعه اسلامی رنگ انسانی دارد و بالاخره تفسیرها ومفاهیمی در اسلام برای كار، دنیا و آخرت، جسم وروح و خیروشر، پاكی وپلیدی، حلال وحرام وامثال اینها دیده می‌شود.»(صدر، 1379: 11-6)
نتایجی كه امر به معروف و نهی از منكر در فرد و جامعه در بعد فرهنگی از خود به‌جا می‌گذارد بیانگراین واقعیت است كه این دو حكم الهی آثار مستقیمی در زندگی خصوصی و اجتماعی افراد دارند كه در روایتی امام باقر (ع) این آثار و نتایج را چنین می‌فرمایند: اقامه و برپایی دیگر فرائض به وسیله آن «بها تقام الفرائض»، امنیت راه‌ها «و تأمن المذاهب»، حلال شدن كسبها و درآمدها «تحل المكاسب»، رد مظالم «و ترد المظالم»، عمران و آبادانی زمین «و تعمر الارض»، انتقام از دشمنان «ینتصف من الاعداء»، روبراه شدن كارها «ویستقم الامر»(كلینی، 1401ق:5)
هر از گاهی امر به معروف و نهی از منکر، حجاب و عفاف و نهایتا گشت ارشاد (امنیت اخلاقی) و اقدامات نیروی انتظامی در این راستا به چالشی در جامعه تبدیل می شود و مخالفان و موافقان، دلایلی را در تصدیق ادعای خود بیان می کنند. اما باید دید چرا با توجه به اینکه امر به معروف و نهی از منکر، یکی از فروع متقن دین ماست، چرا در جامعه اسلامی و شیعی ما، چالش‌برانگیز می‌شود؟؟!!‌
دلیل آن را باید در این حقیقت جستجو کرد که ما فقط به نهی از منکر پرداخته ایم و اصولا امر به معروف را فرو نهاده ایم. با نگاهی به جوامع پیشرفته در خواهیم یافت که در آنجا به مقوله روابط اجتماعی به دید ایجابی نگریسته می شود و نه سلبی، یعنی به فردی که استانداردهای اجتماعی را رعایت می کند، امتیازاتی داده می شود که اصولا انگیزه ای برای قانون شکنی باقی نمی ماند و اگر در صد کمی از افراد جامعه هم قانون شکنی می کنند قوانین سخت گیرانه بدون ملاحظه و اغماض در موردشان اجرا می شود.
البته در مقام نقد ماهیت قوانین غربی نیستیم، ولی شکل اجرای آن مورد نظر است. در جامعه ما الگوهای باورپذیر که زمینی باشند و مردم با آنها همذات پنداری داشته باشند، بسیار اندک و حتی نایابند و یا لااقل می توان گفت در معرفی این الگوها آن ها را آن چنان دست نیافتنی کرده ایم، که رسیدن به آن ها محال و یا با سختی مضاعف همراه است.
روزی نیست که اخباری از قانون شکنی برخی افراد خاص نشنویم. یک روز کارت‌های جعلی پایان خدمت برخی از سلبیریتی‌ها. یک روز افزودن روغن پالم به فرآورده‌های لبنی و سود سرسام آور برای دست‌اندركاران این فراورده‌ها، یک روز معوقات کلان بانکی که مدت‌ها است از معوق شده و موعد سررسیدشان گذشته و وصول نمی‌شوند، یک روز حقوقهای هنگفت و نجومی، یك روز سلطان سكه، یك روز سلطان چای، یك روز سلطان خودرو، یك روز فراری دادن یك اختلاس گر و مفسد اقتصادی در پوشش و لباس افاغنه، یك روز خیانت دو تابعیتی‌ها، یك روز احتكار و گرانفروشی و یك روزاحتكار و گرانفروشی، یك روز بی‌حجابی و بی‌حیائی و ........
آیا مردمی که به مدد ارتباطات هر روز در جریان این وقایع قرار می‌گیرند، دیگر انگیزه‌ای برای قانون پذیری خواهند داشت و اصولا معروفی می ماند، که ما به آن امر کنیم، از طرفی نهی از منکر هم که به آن پرداخته می‌شود، نتیجه عکس می‌دهد. همه اینها در شرایطی است که جامعه ما بعنوان یک جامعه اسلامی، تمامی مبانی تئوریک را قرنها قبل از غربی‌ها داشته اما متاسفانه گویا آنان به این مبانی عمل می کنند ولی ما در حال فراموشی این ارزشها هستیم.
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم». « یعنی مردم را با غیر از زبانهایتان به راه خدا و رستگاری دعوت کنید.» این یعنی همان الگو سازی مثبت در جامعه که باید از طرف متولیان امر انجام شود که متاسفانه مغفول مانده است.
مختصر آنکه مسیر رستگاری و با راه گمراهی هیچ نقطه اشتراکی با هم ندارند و اگر وارد مسیر رستگاری شویم. خود به خود راه گمراهی بر مابسته خواهد شد. پس بیاییم بیش از آنکه نهی از منکر کنیم، امر به معروف نماییم زیرا در این فروع دین، نیز ابتداء امر به معروف آمده و به دنبال آن نهی از منکر حالا چرا ما از این نکته غافل شدیم بماند ولی از این به بعد دیگر نگذاریم نهی از منکر، بر امر به معروف پیشی بگیرد از طرفی نیز باید مواظب و مراقب باشیم که نهی از منکر را هم بدلیل اینکه امر به معروف نشده، تعطیل نکنیم.
ما بعنوان مطیع و فرمانربردار ولایت فقیه و مقام معظم رهبری باید مطیع منویات ایشان باشیم چرا كه ایشان در خصوص امر به معروف و نهی از منكر می‌فرماید: «من به شما عرض می کنم که تأثیر امر و نهی زبانی، اگر انجام گیرد؛ از تأثیر مشت پولادین حکومت ها بیشتر است، من چند سال است که گفته‌ام‌: امر به معروف و نهی از منکر البته عده ای این کار را می‌کنند، اما همه نمی‌کنند، همه تجربه نمی‌کنند، می گویند: آقا چرا اثر نمی کند؟ تجربه کنید، منکری را دیدید، با زبان تذکر دهید اصلاً لازم هم نیست زبان گزنده باشد یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید، یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید کی می‌تواند منکر را ادامه بدهد؟ من می‌گویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است برای مردم، حرف اثر دارد.»
منابع:
قرآن کریم
نهج البلاغه
کتاب جامع السعادات - ملا مهدی نراقی
کتاب غررالحکم
کتاب قاموس قرآن
بحار االانوار- علامه مجلسی
اصول کافی

تهیه و تدوین: سرهنگ رجبعلی زعیم رحیم آبادی، جانشین فرماندهی انتظامی شهرستان بهاباد

انتهای پیام

captcha