به گزارش ایکنا از همدان، بسیاری از ما معرفت و شناخت خود نسبت به امام حسین(ع) و واقعه عاشورا را از مجالس روضه و هیئتهایی که از کودکی در آنها حضور داشتهایم کسب کردهایم، گاهی مداحیها به گونهای بوده تا به هر طریقی تنها اشک عزاداران را درآورد، گاهی نیز برای مطالبی که شاید خرافات بوده است اشک ریخته ایم و گاهی هم شاید از سنگینی غمی که بر قلب و صدای مداح بابصیرت هیئت افتاده است، گریسته ایم و گاهی هم با خواندن عبارتهایی از مقتل که موثقترین روضههاست که البته در مجالس خیلی جایی پیدا نکرده است.
با توجه به اهمیت مجالس روضه و اینکه این مجالس تریبونهای شفاف تبلیغ اسلام و مکتب حسینی است که نه تنها برای ما مسلمانان درس است، بلکه شاید برخی از مذاهب غیر اسلام بیشترین جذب را از طریق فداکاری و عظمت حسین بن علی(ع) به اسلام داشته باشند، لازم است آسیب شناسی نسبت به مجالس روضه و مداحیها داشته باشیم.
کاملترین اصول و توصیههای مربوط به حرفه مداحی در بیان مقام معظم رهبری و استاد شهید مطهری یافت میشود، با هدف آسیب شناسی مداحی گزیدههایی از صحبتهای ایشان را بازمیخوانیم؛
«اگر جامعه مدّاح کشور آنچنانکه شایسته این رُتبَت و این مقام است بتواند مسئولیّت خود را ادا کند، تحوّلی در سطح کشور اتّفاق میافتد.»
بایدهای مداحی از منظر مقام معظم رهبری:
*نسل جوان را به عمل به دین سوق دهید؛
تبلیغ معارف دین، تبلیغ همان چیزی این بزرگواران، این نشانه های فضیلت برای خاطر آن جانشان را کف دست گرفتند، این همه رنج بردند، این همه مصیبت کشیدن، حادثه عاشورا به وجود آمد، حوادث گریه آور صدر اسلام به وجود آمد، اینها برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، عمل به شریعت، عمل به مسئولیتهای بزرگ این دوران استفاده کنید.»
*بنیه فکری جوان را تقویت کنید؛
بنده سه چهار سال قبل از این به جوانهای دانشجو و اهل علم گفتم که شما باید کاری کنید که 50 سال بعد اگر کسی خواست به تازه های علمی آن روز دست پیدا کند، مجبور بشود بیاید زبان فارسی یاد بگیرد وقتی جوانها همت کنند، وقتی صاحبان همت و اراده همت کنند همه کارهای دشوار آسان خواهد شد، ما میتوانیم پیش برویم. در عین حال دشمن دارد روی باورهای جوانهای ما اثر میگذارد، اینها آن میدانهایی است که جنگ روانی دشمن در این میدانها است و شما بعنوان مداح میتوانید اثر بگذارید، میتوانید این جوان را از لحاظ بنیه فکری تقویت کنید.
*جوانها را به انسانهای کارآمد باعزم جزم تبدیل کنید؛
وقتیکه در یک جماعتی ده هزار جوان یا پنج هزار جوان جمع شدند و دلشان را دادند به شما، شما میتوانید با یک اجرای عالی، هنرمندانه و پُرمغز، اینها را تبدیل کنید به انسانهای کارآمدی که با عزم جزم بروند دنبال کار، میتوانید هم تبدیل کنید به آدمهای بیخیال، بیفکر، ناامید و از لحاظ معنوی تهیدست؛ این کار را هم میشود کرد. شما از این فرصت استفاده کنید و آن شقّ اوّل را انتخاب کنید. حرف من این است. ۱۳۹۵/۰۱/۱۱
*از وسایل تبلیغات جمعی برای هدایت مردم بهرهمند شوید؛
از وسایل تبلیغات جمعی بهرهمند بشوید و مردم را هدایت کنید؛ این به نظر من کار بسیار اساسیای است. ۱۳۹۵/۰۱/۱۱
*با سینهزنی، معرفتافزایی کنید؛
وقتیکه شما شعر میخوانید یا دم میدهید تا مثلاً در نوحهخوانی سینه بزنند، چیزی بگویید که آنکس که سینه میزند، بر معرفتش بیفزاید، یک چیز جدیدی بفهمد. بله، میشود گریه گرفت و مثلاً فرض کنید که مصیبتخوانی کرد بدون بصیرت، آن هم یک مرحلهای است، بلاشک یک مرحلهای از فضیلت است، امّا آن فضیلت برتر، این است که ما بصیرتهایمان افزایش پیدا کند؛ نسبت به ائمّه، نسبت به قرآن، نسبت به اسلام، نسبت به آیندهی جامعهی جهانی؛ اینها هدفهای اصلی است، اینها باید انشاءالله در شعرهای ما هم بیاید، در خواندنها و مدّاحیهای ما هم بیاید. ۱۳۹۵/۰۴/۲۴
*آنچه برای عاقبت به خیری احتیاج است به مردم بدهید؛
آنچه را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوانها احتیاج دارند برای پاک بودن، برای پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن بهمعنای واقعی کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
*از مباحث کاربردی زندگی ائمه علیهم السلام استفاده کنید؛
در مدح این بزرگواران -چه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، چه ائمّهی هدا (علیهمالسّلام)- حتماً از مباحث کاربردیای که در زندگی اینها هست استفاده بشود. ۱۳۹۵/۰۱/۱۱
*حدود و ضوابط مداحی را رعایت کنید؛
من مکرّر عرض کردم، گاهی یک قطعهی شعر که شما در یک مجلسی میخوانید، آن را خوب ادا میکنید، وقتی یک قطعهی پر مغزِ خوشمضمونِ آموزشدهنده و آموزندهای است، گاهی از یک سخنرانی دو ساعته، سه ساعتهی ما تأثیر آن بیشتر است؛ گاهی اینجور است؛ خب، این خیلی فرصت خوبی است. اگر این هزاران عنصر ستایشگر و مدّاح و خوانندهی مذهبی که در سراسر کشور، در مجالس، در محافل، با مردم مخاطبه میکنند و میخوانند، حدود و ضوابط این کار بزرگ را درست رعایت بکنند، شما ببینید چه اتّفاقی میافتد. ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
*از محتوا و مضمون شایسته استفاده کنید؛
ما وسیلههایی داریم که این وسیلهها منحصربهفرد است؛ یکی از آنها همین شما هستید، یکی از آنها همین جامعهی مدّاحند. این مخاطبهی چهرهبهچهره و روبهرو و استفادهی از ابزار هنر برای انتقال مفاهیم به مخاطبین در شکل انبوه آن - یعنی بحث دو نفر و سه نفر و ده نفر مدّاح نیست؛ هزاران نفر در سطح کشور این کار را میکنند - یکی از وسایل منحصربهفردی است که ما داریم، آنها ندارند. این منبرها یکی از آن وسایل منحصربهفرد است؛ این مجالس روضهخوانی همینجور؛ این هیئات مذهبی همینجور. اگر محتوا و مضمون منبرهای ما، مدّاحیهای ما، هیئتهای ما، نوحهخوانیهای ما، محتوا و مضمون شایستهای باشد، هیچ وسیلهای نمیتواند با آنها مواجهه و مقابله بکند، یعنی کاملاً منحصربهفرد است؛ ببینید، فرصت، این است؛ این فرصت را نباید ضایع کرد؛ این امکان را نباید از دست داد. ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
*هر کلمه شعرتان آموزنده باشد؛
سعی کنیم آنچه را بهعنوان مضمون و محتوا در شعر خودمان میگنجانیم، هر کلمهی آن آموزنده باشد. فرق نمیکند؛ گاهی مصیبت است، گاهی مدح است؛ همهی اینها میتواند جوری انتخاب بشود که آموزنده باشد. در دوران شور انقلاب و هیجان انقلاب، در محرّمی که آخرین محرّم دوران طاغوت بود و محرّمی بود که بلافاصله بعد از محرّم و صفر، پیروزی انقلاب اتّفاق افتاد، هیئات مذهبی در شهرهای مختلف، نوحههایی را میخواندند که هر یک از این نوحهها بهقدر یک خطابهی بلند و بلیغ، مردم را روشن میکرد و آگاه میکرد و بصیرت میداد. باید همیشه همینجور باشد؛ نوحهها را [پرمحتوا کنید]. این کاری که نوحهخوان انجام میدهد، کار بسیار جذّاب و جالبی است. این سنّت نوحهخوانی و رفتارهایی که در نوحهخوانی انجام میگیرد، کارهای بسیار مهمّی است؛ اینها استثنائىِ جامعهی شیعه است، یعنی مخصوص ما است؛ در جاهای دیگر، به این شکل در مراسم مذهبی وجود ندارد؛ این از امتیازات ما است؛ این را باید پرمحتوا کرد، پرمضمون کرد. ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
*مناقب متقن را بخوانید؛
مسئلهی بعد، مضمون است. بهترین مجموعهی شعری که میشود در یک منبرِ مداحی انسان فکر کند، چیزی است که در آن، اولاً منقبت اهلبیت (علیهمالسّلام) باشد. ذکر مناقب آنها دلها را روشن میکند، شاد میکند، شوق را در انسان برمیانگیزد، اشک را از چشمها جاری میکند. البته منظور، مناقب متقن است. اینجور نباشد که انسان به حرفهای سست تکیه کند. این همه مناقب اهلبیت (علیهمالسّلام) در کتابهای معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفتههای افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند؛ مثل همین شعری که امروز یکی از آقایان از مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی - مفتقر - خواندند. خب، این بزرگوار استاد مجتهدین است. مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید بزرگ، در فقه و اصول و فلسفه شاگردهای او هستند. ایشان شاعر هم بوده. خب، این شعر میشود سند. یا روایات گوناگونی که در کتب مناقب وجود دارد، شرح حال ائمه (علیهمالسّلام)، مناقب معتبر. پس یک بخش، بخش مناقب اهلبیت (علیهمالسّلام) است. ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
*با بیان و شیوهی هنری، معرفت را در بین مردم گسترش دهید؛
بنابراین شأن مداح این است؛ یعنی برانگیختن عواطف، و به کمک اندیشه و خرد بردنِ این عواطف. شأن مداح و ستایشگر - این حرفهای که امروز در کشور ما بحمداللّه بوفور وجود دارد - این است که بتواند با بیان هنری، با شیوهی هنری، با اجرای هنری، معرفت را در بین مردم گسترش دهد. این شد محور اصلی. شعری که انتخاب میکنید، لحنی که انتخاب میکنید، شیوهای که در آن با مردم حرف میزنید، در این جهت قرار بگیرد؛ در جهت افزایش معرفت و عمق بخشیدن به هدایت مردم و دانائیهای آنها از دین و از راه زندگی؛ این کاری است که جامعهی مداح به بهترین وجهی میتواند انجام دهد. ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
*به نیازهای مردم توجه کنید؛
امروز مردم به دین، به اخلاق، به ایمان راسخ، به بصیرت، به شناخت دنیا، به شناخت آخرت احتیاج دارند؛ همهمان احتیاج داریم. اینکه میگوئید فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در محشر وارد میشود، فضای محشر تحت تأثیر عظمت دختر پیغمبر قرار میگیرد، باید محشر را بشناسیم، قیامت را بشناسیم، هیبت جلال الهی را در محشر بدانیم؛ اینها معرفت میخواهد، اینها آگاهی میخواهد؛ قرآن هم پر است از بیاناتی که این معانی را به ما نشان میدهد، روایات هم همین جور. اینها را با زبان شعر، با همان هنری که در شما هست، بیان کنید. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
* به آنچه میگویید، عمل کنید؛
البته یک اصل مسلّمی وجود دارد عزیزان من! مردم از صدای شما خوششان میآید، از شعر شما لذت میبرند، از اجرای شما - چه در مدحتان، چه در مصیبتتان - دلهایشان تکان میخورد و اشک میریزند؛ اما به خود شما هم نگاه میکنند. اگر شما از لحاظ اخلاق، از لحاظ تدین، از لحاظ عفت، نمود تحسینآوری داشتید، همهی آنچه را که عرض کردیم، به صورت مضاعف در مردم اثر خواهد کرد. اما اگر خدای نکرده بعکس شد؛ مردم نشانهی تزلزل اخلاقی، نشانهی عقبماندگی از لحاظ اخلاق و رفتار و خدای نکرده عفت و این چیزها مشاهده کنند، اثر این هنرها و زیبائیهائی که در کار شما هست، از بین خواهد رفت؛ این را مراقب باشید. همهمان باید مراقب باشیم؛ ما عمامهایها بیشتر از دیگران، گویندگان مذهبی بیشتر از دیگران، نامداران عرصهی دین و تقوا بیشتر از دیگران. همه باید مراقب باشیم؛ شما هم همین طور. شما کسانی که در عرصهی دین و معرفت و امور الهی دارید کار میکنید، خیلی باید مراقب باشید؛ مراقب اخلاق، مراقب پاکی زبان، پاکی دامان، پاکی دل، پاکی دست. خدای متعال به شما کمک کند. یک مادح آستان فاطمی (سلام اللّه علیها) وقتی که در یک چنین جایگاهی قرار گرفت، یک انسان برجسته است. یعنی همین جوری که بین ماها فهمیده شده، دانسته شده و اعتقاد پیدا کردهایم، کسانی که در راه مدح ائمه (علیهمالسّلام) و اظهار ارادت به این بزرگوار و توجه دادن دلها به این بزرگواران هستند، اینها پیش خدای متعال عزیز و محبوبند. ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
*ارتباط هیئت و مردم را نگه دارید؛
وقتی کسی وارد هیئت امام حسین میشود هیچکس به او نمیگوید فلان جا بنشین، فلان جا ننشین؛ فلان جور بنشین، فلان جور ننشین؛ کِی بیا، کِی برو؛ کاملاً همهی تحرّکات، برخاستهی از ارادهی مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشی از ایمان آنها است؛ این چیز خیلی خوبی است، این را باید نگه دارید؛ یعنی ارتباط هیئت را به ایمان مردم و عشق مردم، و جاذبه و گیرایی خود هیئت و خود این کانون را برای دلهای مردم باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید، یعنی جوری نشود که حالت اداری و مانند اینها پیدا بکند. ۱۳۹۲/۰۸/۲۰
*به قرآن در هیئتها توجه کنید؛
چقدر خوب است که در محافل هیئتها، به مسئلهی قرآن - قرآنخوانی و معارف قرآنی - اهتمام ورزیده بشود؛ چقدر خوب است که در این نوحهخوانیها مضامین اسلامی، مضامین انقلابی، مضامین قرآنی گنجانده بشود؛ یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات مختلف مثلاً میگویند حسین وای، خب این یک کاری است امّا هیچ فایدهای ندارد و هیچ چیزی از حسین وای انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبی که [عزادار] تکرار میکند و حرفی که [با آن] سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئلهی روز، یک مسئلهی انقلابی، یک مسئلهی اسلامی، یک معرفت قرآنی را میگنجانید؛ او وقتی تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلی باارزش است، کاری است که هیچکس دیگر غیر از شما نمیتواند این کار را بکند؛ یعنی هیچ رسانهای واقعاً قادر نیست که اینجور معارف الهی را با جسم و جان و فکر و روح و احساس و عقل و مانند اینها آمیخته کند. لذا کار کار مهمّی است، کار بزرگی است و امیدواریم که انشاءالله خدای متعال بهتان توفیق بدهد و شما را مأجور بدارد که بتوانید به بهترین وجهی انشاءالله این کار را پیش ببرید. ۱۳۹۲/۰۸/۲۰
*اخلاق را در جامعه رشد بدهید؛
امروز ما محتاج نصیحتیم. برای رشد اخلاق در جامعه، برای گسترش خلقیات خوب، برای اعتلای روحیهی همدلی و برادری و صفا و اخوتی که در جامعهی دینی مطلوب است، احتیاج داریم به نصیحت. اینها را از کی یاد بگیریم؟ پایههای اخلاق در کلمات ائمه (علیهمالسّلام) است، در رفتار ائمه (علیهمالسّلام) است. ما اخلاق را در جامعه رشد بدهیم؛ مردم را به خیرخواهی، به امید، به تعاون، به اخوت، به صبر، به حلم، به شکر، به احسان، به ایثار، به گذشت دعوت کنیم؛ از اخلاق بد، از تنگنظری، از ناامیدی، از بدبینی، از بدخواهی برای این و آن، از حسد، از بخل و بقیهی سیئات اخلاقی، مردم را پرهیز بدهیم. این کار با زبان شعر خیلی بهتر است و بهتر ادا میشود تا زبان نثر و زبان نصیحتآمیز. ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
*اخلاقیات را تکرار کنید؛
گویندهای مثل ما بنشیند به مردم نصیحت کند، خیلی معلوم نیست تأثیر عمیقی ببخشد؛ اما وقتی خوانندهای همین مضمون را در یک شعرِ زیبا و خوب و با لحن خوب بیان میکند، مثل آب گوارائی است که انسان مینوشد؛ تمام سلولهای بدن انسان از این آب بهرهمند میشود، تا اعماق وجود انسان اثر میگذارد. البته اخلاقیات باید تکرار شود. گفتن اثر دارد، شنیدن اثر دارد؛ اما این اثر، دائمی و ابدی نیست؛ مؤثرات دیگری هم در جامعه هست که در جهت عکس آن کار میکند. لذا بایستی اخلاقیات هی گفته بشود، باز گفته بشود، باز تکرار بشود. ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
*مطالعه و کار کنید؛
صاحب حرفهی مداحی که خود را مفتخر کرده است به اینکه در این راه خدمت و کار کند، اگر بخواهد همهی این خصوصیات را جمع کند، اولاً احتیاج دارد به مطالعه و کار. به قول معروف، بیمایه فطیر است. احتیاج به مطالعه هست، احتیاج به کار هست. البته مداحهای قدیمی ما مقید بودند حتماً از حفظ بخوانند؛ بد میدانستند که از رو بخوانند. امروز خوشبختانه اینجور نیست. هیچ لازم نیست که حالا مثلاً ساعتها صرف وقت کنند، قصیدهای را، شعری را حتماً حفظ کنند؛ نه، از رو هم بخوانند. منبریها هم همین جورند. ما در دوران جوانی و نوجوانی هرگز ندیده بودیم که منبری از جیبش کاغذ در بیاورد، حدیث را از رو بخواند؛ این را بد میدانستند. مرحوم آقای فلسفی (رضوان اللَّه علیه) این سنت غلط را شکست؛ از جیبش کاغذ در آورد، روایت را از رو خواند. خب، ایشان واعظ درجهی یک کشور بود. حالا هم وعاظ یاد گرفتهاند. برای اینکه درست بخوانند، برای اینکه بجا بخوانند، برای اینکه آنچه میخواهند بخوانند، بخوانند، کاغذ را از جیبشان در میآورند، حدیث را میخوانند؛ مطلب را که نوشتهاند، میخوانند؛ شعر را میخوانند؛ این خیلی کار را آسان کرده. مداحی هم همین جور. بنابراین مطالعه کردن، یادداشت کردن، یادداشت داشتن، با حساب و کتاب و مطالعه حرف زدن، شرط اول است. ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
*با قرآن و حدیث انس داشته باشید؛
در مطالعات خود، با قرآن و حدیث آشنا شوید. انس با قرآن برای همه لازم است؛ این را ما به همه توصیه میکنیم، به همهی جوانهای کشور توصیه میکنیم. امروز خوشبختانه همین جور هم شده؛ انسان در میان دانشجوها، در میان طلاب، در بین جوانهای غیر دانشگاه و حوزه، عناصری را میبیند که با قرآن انس دارند؛ بعضیشان قرآن را حفظ هم دارند؛ بعضی هم که حفظ ندارند، قرآن را فیالجمله درک میکنند؛ یعنی ولو حالا تمام جزئیات را هم ندانند، مضمون را میفهمند؛ این خیلی چیز مغتنمی است...آشنائی با قرآن و حدیث توصیهی ما به همه است؛ اما مبلغان دین و جامعهی مداحان طبعاً مخاطب ویژهی این حرف هستند؛ با قرآن باید انس پیدا کنند. قرآن را حتماً بخوانید، با توجه به ترجمه بخوانید، این ترجمه را به یاد بسپرید. در آیاتی که نصیحت هست، متضمن یک معرفتی است که انسان میفهمد، آنها را ثبت کنید، ضبط کنید، یادداشت کنید، از آن بهرهمند شوید؛ هم بگوئید، هم عمل کنید. حدیث هم همین جور. ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
شهید مطهری نیز در کتاب حماسه حسینی مطالبی را در جهت آسیب شناسی مجالس روضه بیان کرده است؛
دستگاه وعظ و تبلیغ ما به نوعی دیگر گرفتار عوام زدگی است.این دیگر به وجوهات و سهم امام مربوط نیست،مربوط به این است که این کار رسما به صورت یک شغل و کار و کسب درآمده و عنوان اجرت و مزدبگیری پیدا کرده است،یعنی همان موضوعی که همه ی انبیا به نقل قرآن کریم و در موارد متعدده از آن امتناع می کردند،در میان ما جاری و معمول است.بدیهی است،به حکم قانون مسلم عرضه و تقاضا،هرچیزی که جزو مسایل اقتصادی قرار گرفت و از قبیل عرضه داشتن کالا برای فروش شد،تابع میل و خواسته ی مصرف کننده است نه تابع مصلحت وی. (ده گفتار،مشکل اساسی در سازمان روحانیت،ص 71)
هیچ می دانید چرا مردم با پیغمبران زمان خودشان مخالف بوده اند؟چرا هر پیغمبری که پیدا می شود،زیاد مخالف پیدا می کند؟ چرا پیغمبرها در زمان خودشان از ما کمتر مرید داشته اند؟این قضیه رمزی دارد،رمزش این است که آن ها با نقاط ضعف مردم مبارزه می کردند و ما از نقاط ضعف مردم بهره برداری می کنیم،آن ها می خواستند آن معایت و آن نقاط ضعف را اصلاح کنند و از بین ببرند و ما معمولا، می خواهیم از همان معایب و نقاط ضعف بهره برداری کنیم.برای اینکه بانی مجلس را راضی کنیم،برای اینکه مستمعین را راضی کنیم،مطابق میلشان حرف می زنیم نه مطابق مصلحتشان،ما می فهمیم فلان قصه دروغ است و بهعلاوه،سبب گمراهی،ضلالت و غرور بی جای مردم می شود ولی چون فکر می کنیم اگر بگوییم نظر مستمعین را جلب می کنیم،می گوییم. (ده گفتار،خطابه و منبر،ص 232)
انتهای پیام