آیتالله سیدمحمد غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و شورای عالی حوزههای علمیه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره رویکرد مبارزاتی امام حسین(ع) در زمان معاویه و یزید گفت: امام حسین(ع) حدود ده سال در زمان حکومت معاویه زندگی ردند و در عین حال که انتقادات جدی به معاویه داشتند و نامههای تندی نیز به او نوشتند، اما مسئلهای که در زمان یزید پیش آمد در زمان معاویه برای امام پیش نیامد.
وی ادامه داد: معاویه در ظاهر صلحنامهای با امام حسن(ع) امضا کرده بود، هر چند که به مفاد آن صلحنامه پایبند نبود و عمل نکرد، لذا بنای امام حسین(ع) به همین صورت بود که وارد نوع مبارزه و مقابله با یزید با معاویه نشوند. امام حسین(ع) به معاویه انتقاد میکرد و حتی دو سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین(ع) سخنان مفصلی را در حج بیان میفرمایند و معاویه را طغیانگر خطاب میکنند.
آیتالله غروی اظهار کرد: یکی از بندهای صلحنامه امام حسن(ع) با معاویه این بود که معاویه بعد از خودش کسی را به عنوان جانشین و ولیعهد انتخاب نکند، اما این مسئله اتفاق افتاد و معاویه در زمان خودش یزید را به عنوان ولیعهد برگزید و حتی از عدهای هم بیعت گرفت. البته معاویه به یزید توصیه کرده بود که برای بیعت گرفتن به سه نفر کاری نداشته باشد که یکی از آنها امام حسین(ع) بود و خود معاویه هم در زمان خودش از امام حسین(ع) بیعت نگرفت.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: پس از مرگ معاویه، وقتی یزید به قدرت رسید نامهای به استاندار مدینه نوشت و دستور داد از آن سه نفر، که معاویه توصیه کرده بود بیعت نگیرد، بیعت گرفته و برای این کار هم بر آنها سخت بگیرد. استاندار مدینه، امام حسین(ع) را خواستند و امام حسین(ع) هم متوجه شدند معاویه از دنیا رفته و استاندار هم برای بیعت ایشان را خواسته است و لذا امام عدهای را با خود همراه کردند که اگر خواستند به امام آسیبی برسانند بتوانند از امام دفاع کنند.
وی اضافه کرد: در آن جلسه ولید و مروان هم حضور داشتند و صحبتهایی رد و بدل شد و در نهایت امام حسین(ع) فرمودند باید فکر کنند. به هر حال آن شب شرایط به آرامی گذشت. فردای آن روز ولید یا مروان یا فرد دیگری، با امام صحبت کردند که مصلحت شما در این است که بیعت کنید. امام فرمودند فردی مانند من نمیتواند با یزید بیعت کند و ویژگیهای منفی یزید مانند فاسد بودن و شارب الخمر بودن را ذکر کردند.
آیتالله غروی عنوان کرد: امام حسین(ع) پس از آن با محمد حنفیه و عده دیگری از بنی هاشم صحبت کردند و آنها امام را از مقابله با یزید بر حذر داشتند و شرایط یزید را بازگو کردند و و حتی امام حسین(ع) وقتی قصد خود را برای سفر با آنها در میان گذاشتند آنها چندان خوشبین نبودند و حتی خبر پیامبر(ص) به امیرالمومنین علی(ع) مبنی بر شهادت امام حسین(ع) را مطرح کردند و گفتند میترسیم چنین اتفاقی بیفتد، اما در نهایت امام حسین(ع) تصمیم قطعی خود را بیان کردند و موقع خروج از مدینه وصیتنامهای به محمد حنفیه دادند که اگر من از مدینه خارج میشوم برای افساد و مقامطلبی نیست بلکه برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر است زیرا دین در معرض خطر گرفته است.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه یادآور شد: این خط و جریان ادامه یافت و حضرت امام حسین(ع) بین مدینه و مکه، ملاقاتهای متعددی با افراد مختلف داشتند و این عده امام را از ادامه سفر برحذر میکردند. در مکه نیز این ملاقاتهای متعدد انجام شد و عبدالله بن زیبر، عبدالله بن عمر و عدهای از بنی هاشم همگی امام را از ادامه سفر منع میکردند هر چند عدهای در این میان ملاحظه موقعیت خود را میکردند. امام در این دیدارها شرایط و مسائل آن روز و حکومت یزید را بیان کردند و به تبیین مسئله خروج خود و مخالفت با حکومت یزید پرداختند.
وی ادامه داد: در این بین، قضیه ارسال دعوتنامه از سوی کوفیان پیش آمد و حضرت، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به کوفه فرستادند. مسلم هم در آغاز مشاهده کرد که شرایط مناسبی در کوفه برقرار است و به امام پیغام دادند که کوفه منتظر شماست. البته حضرت باطن مسئله را میدانستند اما تشخیص داده بودند که اگر حکومت یزید به همین شکل ادامه یابد و کسی جلوی این حکومت نایستد چیزی از اسلام باقی نمیماند.
آیتالله غروی اظهار کرد: به عبارت دیگر قیام حضرت برای جنگ با حکومت وقت نبود و امام هیچگاه در مقام جنگ با حکوت وقت نبودند. البته اگر شرایط کوفه به صورت مطلوبی پیش میرفت و حضرت وارد کوفه میشدند و مردم کوفه با ایشان بیعت میکردند قطعا شرایط فرق میکرد. اما امام حسین(ع) از آغاز تا انجام، با نحوه حرکت و همراهانی که با خود از مدینه آوردند، نشان دادند که به دنبال جنگ نبودند. به عبارتی نکته مهم این بود که امام حسین(ع) مقید بودند بیزاری خودشان را از خلافت یزید، به صورت علنی اظهار کنند و عدم بیعت خود را اعلام کنند.
وی تأکید کرد: در مکه هم حضرت وقتی احساس کردند توطئهای در پیش است و میخواهند ایشان را در حج ترور کنند، حج را نیمهکاره گذاشتند و به طرف کوفه آمدند. در این مسیر نیز حضرت در ملاقاتهای گوناگون، دغدغه خود را برای افراد مختلف بیان کردند. وقتی هم که واقعیت قضیه کوفه روشن شد و خبر شهادت مسلم به حضرت رسید، دیگر امام حسین(ع) بیان کردند که با این اوصاف سرنوشت ما شهادت است و در این مسیر قرار داریم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان کرد: اما باز هم باید توجه و دقت کرد امام حسین(ع) با وجود اینکه تعبیرات خاصی دارند که نشان میدهد در این راه خودشان، فرزندانشان و اصحابشان شهید میشوند، اما به هیچ وجه اقدام به جنگ نکردند و حتی با اقدامات اولیهای که برخی از اصحاب در پارهای از موارد به عنوان فرصتی تلقی میکردند تا احیانا ضربهای به حکومت یزید بزنند و جلوی بسیاری از مسائل را بگیرند موافق نبودند، به خاطر اینکه نمیخواستند آغازگر جنگ باشند. در واقع آغازگر جنگ یزید بود و امام حسین(ع) دفاع کردند و این نکته بسیار مهمی است.
آیتالله غروی افزود: باز هم تأکید میکنم امام حسین(ع) برای جنگ نیامده بودند، بلکه برای اظهار برائت از حکومت یزید و عدم بیعت از مدینه خروج کرده بودند. اما میخواستند این عدم بیعت نیز در فضای عمومی اظهار و علنی و آشکار شود و هر کسی که هم به دنبال منصرف کردن امام بود در حضرت مؤثر نیفتاد، زیرا امام حسین(ع) این را وظیفه دینی و الهی خودشان میدانستند. وسایل و تجهیزاتی هم که امام در کنار اهل بیت خود همراه کردند در حد دفاع در بین راهها بود.
وی تصریح کرد: در واقع جریان عاشورا باید اتفاق میافتاد تا هویت بنیامیه و یزید و انحراف خلافت از خط اسلام ناب پیامبر اکرم(ص) برای جامعه آن روز مشخص شود. مجموعه اتفاقات قیام عاشورا و بازتاب سخنان حضرت زینب(س) و سایر اسرا در کوفه و شام باعث شد نه یزید دوام بیاورد نه بنیامیه بتواند ماندگار شود. جریانات متعددی مانند توابین، مختار و ... هم که پس از قیام عاشورا رخ داد، چهره آلوده بنی امیه را روشن کرد که این چهره آنقدر در گذشته برای همه مکشوف نبود.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه ابراز کرد: امام حسین(ع) با وجود همه مشورتها و نصیحتهای دوستان و نزدیکان که ایشان را از سفر منع میکردند، وقتی به تشخیص خود رسیدند بر روی تصمیم خود پافشای کردند و پای کار ایستادند و تا آخر این مسیر را ادامه دادند. نکته دوم این است که تمام هدف امام حسین(ع) این بود که نشان دهد حکومت یزید حکومتی منحرف و نامشروع است و باید برای اسلام تأسف خورد که در رأس حکومت آن فردی مانند یزید بر سر کار باشد و امام در واقع این پیام را در طول سفر و در سخنرانیها و در دیدار با افراد مختلف مطرح کردند.
وی با بیان اینکه اگر این سفر انجام نمیگرفت و این دیدارها و سخنرانیها بیان نمیشد و صرفا حضرت در یک جنگ به شهادت میرسید این بازتابها و آثار خاص عاشورا ظهور و بروز پیدا نمیکرد، گفت: لازم بود امام حسین(ع) مقدماتی را فراهم میکردند و لذا حضرت باید با آن همراهان و خانواده از مدینه خارج میشدند، در طول راه ملاقاتهای مختلفی انجام میدادند، در مکه سخنرانی میکردند، با شخصیتهای مختلف ملاقات میکردند، اظهار نظرات دیگران را میشنیدند، اهداف خود را بیان مینمودند، حج را ناتمام میگذاشتند و به سمت کوفه میآمدند تا وقتی قیام عاشورا رخ داد اثری جاودان و ماندگار بگذارد و افکار و اذهان نسبت به حقیقت حرکت امام و باطن و واقعیت حکومت یزید روشن شود. در واقع اینکه عدهای تصور میکنند امام حسین(ع) از ابتدا برای جنگ حرکت خود را آغاز کردند ناصحیح است و به هیچ وجه اینگونه نبوده است.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام