به گزارش ایکنا از استان مرکزی، بیشک حادثه عاشورا به عنوان یکی از بینظیرترین حوادث تاریخ از زوایای مختلف قابلبررسی است. این واقعه که در کمترین زمان و با افرادی معدود رخ داد، همیشه بهعنوان انقلاب بزرگ بر تارک تاریخ بشر میدرخشد و همه تحلیلگران را به اعجاب وامیدارد.
با توجّه به جایگاه قیام عاشورا باید از این زاویه مهم نیز به آن نگریست که رویکرد کاربردی آن برای انسانها چیست؟ انسان از اولین لحظه حیات خود همواره در پی اسوهای است تا خود را با آن همگون کند، زیرا الگو یابی و الگوگیری از فطرت کمالجو و زیباطلب او سرچشمه میگیرد. انسان میخواهد در زندگی خود برترینها را بشناسد و کمالات و امتیازات آن را فراچنگ آورد، امّا پاسخ به این سؤالها که الگوهای واقعی کیستند، ویژگیهای آنها چیست و چگونه میشود به آنها دستیافت؟ مجال دیگر میطلبد با اینحال مهمترین نکتهای که درباره الگو باید مورد توجّه قرار گیرد، پیروی عملی از آن است. امام سجاد میفرماید: «ان ابغض النّاس الی الله عزّوجلّ من یقتدی بسنّه امام و لا یقتدی باعماله» مغضوبترین مردم نزد خدا کسی است که به سنت امامی اقتدا کند، ولی به اعمال او اقتدا نکند.
ترسیم سیمای الگوها
قرآن کریم در ترسیم سیمای واقعی انسانهای حقمدار و باطلمدار علاوه بر بیان ویژگیها و معیارها نمونههای عینی آنان را نیز معرفی میکند.
این کتاب آسمانی وجود مقدّس رسول گرامی اسلام را الگوی نیکوی انسانهای خداطلب معرفی میکند و میفرماید: (و لقد کان لکم فی رسولالله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا)؛ «برای شما اگر به خدا و روز قیامت امید دارید و خدا را فراوان یاد میکنید، رسول خدا الگوی پسندیدهای است...»
الگوهای غیرمعصوم
در قرآن کریم الگوهای عینی تنها به پیامبر که اشرف مخلوقات و دارای گوهر عصمت است، خلاصه نمیشود. در آینه وحی انسانهای وارسته غیر معصومی را میبینیم که در سختترین شرایط از وادی ضلالت به ساحل سعادتبار یافتند و نمونههای برای همه مؤمنان شدند. (و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امرأت فرعون اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتاً فی الجنّه...)؛ «و خدا برای کسانی که ایمان آوردهاند زن فرعون را مثل میزند آنگاهکه گفت:ای پروردگار من نزد خود در بهشت خانههای برای من بنا کن»
الگوی منفی
در طرف مقابل نیز نمونههایی از الگوهای منفی میبینیم که علیرغم زمینه مساعد هدایت، کفر ورزیدند و نمونههایی شدند برای انسانهای در وادی ضلالت. (ضرب الله مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتا هما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا...)؛ «خدا برای کافران زن نوح و زن لوط را مثل میآورد که هر دو در نکاح دو تن از بندگان صالح، بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و آنها نتوانستند عذاب خدا را از زنان خود دفع کنند»
الگودهی عاشورا
یکی از ویژگیهای عاشورا اوج «الگودهی» آن است. این خصیصه چنان عیان است که حتّی بزرگان غیرمسلمان را نیز به اعجاب واداشته و در مقابل شکوه خود به کرنش کشیده است. شب پنجم محرمالحرام مطابق با سنت عزای سلسله مظلومان، به حضرت زهیر (علیهالسلام) تعلق دارد و از این جانگذشته دشت کربلا، یاد میشود.
زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش از شروع محرم، از دیدار امام حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آنکه به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه امام حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست.
وفاداری زهیر بهجایی رسید که در شب عاشورا به امام حسین(علیهالسلام) گفت: اگر هزار بار در راه تو کشته شوم و دوباره زنده شوم، دست از تو برنمیدارم. در هنگام شهادت او در ظهر عاشورا، امام حسین(علیهالسلام) به بالین او آمد و فرمود: ای زهیر خداوند تو را در پیشگاه قرب خود قرار دهد و دو قاتل تو را لعنت کند.
زهیر الگوی عاشقی کربلا
زهیر ابتدا از هواداران عثمان بود و بر اساس تبلیغات مسموم دشمن چنان میپنداشت که عثمان مظلوم کشته شده است. بر همین اساس با امام علی(ع) میانه خوبی نداشت. این ذهنیت همراه با رعب و وحشتی که بنیامیه ایجاد کرده بود، باعث میشد تا از امام حسین(ع) نیز فاصله بگیرد. در سال 60 هـ. ق. او نیز همراه خانوادهاش به حج رفته بود و درراه برگشت به کوفه در منزل «زرود» اردو زد. وقتی امام خیمه او را دید، قاصدی به دنبالش فرستاد و پیغام داد: «ان القنی الکلّمک» با من ملاقات کن تا با تو سخن بگویم. وقتی زهیر از ملاقات با امام امتناع ورزید، مورد انتقاد همسرش «دلهم بنتعمر» قرار گرفت و وادار شد به سوی امام برود. پس از لحظاتی زهیر برگشت و دستور داد خیمهاش را برچینند و کنار خیمه امام حسین(ع) بر پا کنند. تاریخ گفتوگوی امام را با او ثبت نکرده است. او از آن لحظه ره یافت و حسینی شد. در میان قومش از شرافت بالایی برخوردار بود و مرد دلیر و جنگآوری مشهور بود. به همسرش رو کرد و گفت: تو آزادی؛ پیش خانوادهات برو که دوست ندارم، ضرری از جانب من به تو برسد. سپس به همراهانش گفت: هر که مایل است، از من پیروی کند و گرنه برای همیشه از هم جدا میشویم. سپس از حادثهای که برای او و سلمان فارسی در محل بلنجر پیشآمده بود، یاد کرد. سلمان به او گفته بود: «چون جوانان آل محمد صلیالله علیه و آله را درک کردید و همراه آنان جگیدید، آنوقت از توفیقی که نصیب شما گشته، بیشتر خوشحال میشوید...»
او در کربلا به فرماندهی جناح راست لشکر امام حسین منصوب شد و شب عاشورا بهترین و زیباترین صحنههای وفاداری را تثبیت کرد.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام