حق و باطل از دیدگاه امام حسین(ع)
کد خبر: 3750826
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۸

حق و باطل از دیدگاه امام حسین(ع)

گروه معارف - رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با اشاره به اینکه حق و باطل امری اسلامی نیست، بیان کرد: حق و باطل امر انسانی است؛ لذا همه پیامبران و امامان آمدند تا جلوی باطل را بگیرند و حق را رواج دهند. همه مسلمان جهان دنبال همین مقوله هستند. امام با بیان اینکه من به دنبال حق هستم، نمی‌خواهد بگوید حق من را بدهید؛ این اشتباهی است که امروز با آن روبه‌رو هستیم.

بررسی انگیزه حرکت امام حسین(ع) در عیار تمدنی

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا واسعی در دومین شب از مراسم «دمی با مکتب عاشورا» که شب گذشته، 5 مهرماه، در مسجد دانشگاه بیمارستان قائم(عج) برگزار شد، در رابطه با حرکت امام حسین(ع) در تمدن، عنوان کرد: تبیین و تحلیل‌هایی که از حرکت امام حسین(ع) ارائه شده، عموما با عظمت حرکت هم‌سویی ندارد.
وی با بیان اینکه اسلام دین آسمانی و همگانی است، اظهار کرد: عبارت‌های زیادی در قرآن مانند ناس، عالمین و... ناظر به این رویکرد آمده است که کتاب آسمانی رویکرد جهانی دارد. گرچه پیامبر(ص) در دورانی مجبور بود عده‌ خاصی را مورد خطاب قرار دهد اما جهان انسانی مورد خطاب کلام نبی اسلام(ص) بود.
واسعی افزود: پیامبر اسلام(ص) در همین راستا گام برداشت و با نگاه فراگیر پیش‌رفت؛ یعنی پیامبر(ص) با این نگاه که آنچه به زبان می‌آورد برای تمام عالمیان است به بیان دیانت اسلامی پرداخت و نگاه ایشان یک نگاه گسترده بود.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با اشاره به اینکه به طور طبیعی جامعه‌سازی و ایجاد یک شهر مطلوب نیازمند حرکت گام به گام بوده است، تصریح کرد: اگر پیامبر(ص) مدینه را به عنوان شهر برمی‌گزیند و برای اصلاح آن تلاش می‌کند، برای این نیست که یک جامعه خاص مدنظر است بلکه پیامبر چاره‌ای ندارد و برای اینکه بتواند جهانی اسلامی را مورد خطاب قرار دهد، از جایی حرکت خویش را بایستی آغاز کند.
وی با بیان اینکه پیامبر(ص) آهسته این حرکت را پیش می‌برد تا بتواند هدف الهی را دنبال کند، گفت: اسلام دینی جهانی است و اگر با یک نگاه فلسفی و تاریخی به آن بنگریم، می‌بینیم دغدغه همه پیامبران خصوصا پیامبران ابراهیمی این بود که جهانیان را به سوی اسلام بکشانند. همه پیامبران دین داشتند و حضرت محمد(ص) دین را کامل کرده است.
واسعی ادامه داد: حقیقت دین در قرآن و سنت نبوی تجلی پیدا کرد؛ این دین در ادوار بعدی به دلایلی مورد تبیین و تفسیرهای متفاوتی قرار گرفت. ما یک دین و یک اندیشه دینی داریم؛ آنچه امروز به عنوان دین مورد گفت‌وگوهای جدی دین‌شناسان قرار می‌گیرد، مبنی بر دسته‌ای از داده‌هاست که بعد از نبی مکرم اسلام(ص) پیدا شده است. آنچه بعدها پیدا شد، با آنچه پیامبر(ص) آورد و در قرآن بود زاویه‌هایی داشت.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با اشاره به اینکه ما یک حقیقت و گوهر دین داریم که در قرآن و سنت نبوی تجلی یافته و یک اندیشه دینی داریم که در دوره‌های بعدی ظهور و بروز پیدا کرد، تصریح کرد: این دو کلمه کاملا برابر و منطبق نیستند. انسان‌ها تحت تأثیر رقابت‌های اجتماعی، نژادی، فکری، اندیشه‌ای و... به سوی تحریف‌هایی از دین کشیده شده‌اند که با آنچه پیامبر(ص) آورده است، اندکی زاویه دارد.
وی با بیان اینکه آنچه موجب شده یک زاویه با دیانت اصلی حاصل شود، مقوله ایجاد جامعه واحد مسلمانی بوده است، خاطرنشان کرد: یکی از دغدغه‌های جدی حاکمان این بود که در جامعه اسلامی وحدت ایجاد کنند؛ هرگونه عملی که انسجام و وحدت جامعه اسلامی را از منظری دچار خدشه کند، محکوم شمرده می‌شد و برای اینکه بتوانند مردم را به سمت انسجام بکشانند، از دین استفاده می‌کردند.
واسعی با اشاره به اینکه استفاده از دین در نهایت باعث به وجود آمدن یک تفسیر از دین می‌انجامد که با حقیقت دین اندکی فاصله دارد، گفت: آنچه در حقیقت دین که متجلی در قرآن و سنت نبوی بود، با آنچه در ادروار بعدی دین الگو شد، تفاوت دارد و ما امروز بیشتر با آن دینی سرو کار داریم که توسط کارشناسان و فقها بعدها عرضه شده است.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی اضافه کرد: پیامبر(ص) می‌کوشید تا جامعه را فراتر از الگوها و خط‌کش‌های شریعت اسلامی اداره کند. اساسا فلسفه امامت و تلاش عملی امامان حفظ رویکرد انسانی دین و جلوگیری از مصادره دین به نفع جبهه‌های مختلف بوده است. ضرورت وجود برای این بود که در دوران بعد از پیامبران از گوهر دین محافظت کنند و نگذارند دین از مسیر حقیقی خارج شود و در کانال‌ها جبهه‌ای، نژادی، فرهنگی و... قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه کار امامان این بود که جلوی انحراف دیانت را بگیرند و نگذارند دین اسلام در کانال‌های کوچک قرار گیرد، تصریح کرد: امام حسین(ع)، امام حسن(ع) و دیگر ائمه(ع) نباید قربانی دغدغه‌های مذهبی با شیعه شوند بلکه ما شیعیان باید الگوی زیستی خود را از آن‌ها بگیریم.
واسعی در رابطه با انگیزه حرکت امام حسین(ع) در عیار تمدنی گفت: منظور از عیار تمدنی این است که در خصوص انگیزه و فلسفه اعتراض ناهمسویی امام حسین(ع) چندین نظریه بیان شده است. همه نظرات در این امر که امام برای اثبات حقانیت شیعه وارد عمل شده است، اشتراک دارند. به بیان دیگر تمام هویت، حرکت و هزینه امام محدود به یک امر می‌شود و آن هم این است که امام می‌خواست حق شیعه را بگیرد و آن را سرفراز کند اما کار امام حسین(ع) فراتر از این عوامل بوده است.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با بیان اینکه حرکت امام حسین(ع) یک حرکت کاملا انسانی با دغدغه‌های متعالی و نگاه جهانی بوده است، گفت: برای تمدن معانی متعددی ارائه شده است اما بسیاری از دانشمندان تمدن‌شناس به یک نکته دقیق‌تری اشاره کردند و گفته اند «تمدن سه ویژگی مهم دارد و با وجود سه ویژگی مهم یک جامعه را جامعه متمدن می‌دانیم».
وی افزود: یکی از ویژگی‌های تمدنی این است که تمدن امری انسانی و معطوف به رابطه میان انسان‌ها با یکدیگر است و جامعه متمدن جامعه‌ای است که امکان هم‌زیستی مسالمت‌آمیز حداکثری را فراهم می‌سازد. روابطی که امکان زندگی مسالمت‌آمیز حداکثری را برای عالمیان فراهم می‌کند. تمدن ایجاد فرصت برای رشد خلاقیت‌های انسانی و شکوفایی توانایی بشری است.
واسعی با تاکید براینکه جامع متمدن جامعه‌ای است که امکان رشد، شکوفایی و بروز توانایی‌های انسانی فراهم‌تر است، اظهار کرد: هرچه جامعه به این امر نزدیک‌تر باشد، متمدن‌تر است. تمدن واقعی امکان رشد انسان‌ها را فراهم می‌کند و هرچه در یک جامعه امکان رشد کمتر باشد یا به تعبیر دیگر اگر در جامعه‌ای محدودیت اختلاف وجود داشته باشد، آن جامعه به لحاظ تمدنی دچار مشکل است.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با بیان اینکه در جامعه متمدن امکان زندگی برابرانه برای تمام شهروندان فراهم‌تر است، تصریح کرد: جامعه متمدن جامعه‌ای است که عده‌ای بر دیگری برتری ندارند و همه انسان‌ها به صورت برابر دیده می‌شوند. جامعه متمدن قوانین را به گونه‌ای انتخاب می‌کند که همه انسان‌ها به صورت برابر در کنار یکدیگر زندگی کنند.
وی با اشاره به اینکه امام حسین(ع) به دنبال این نبود که خود را در رأس قدرت قرار دهد، بیان کرد: انسان برای اینکه بتواند خدمت بیشتری عرضه کند، به دنبال این است که ابزار آن را فراهم کند که یکی از بسترها رسیدن به موقعیت است. امام حسین(ع) اصرار داشت جامعه سیاسی خود را اصلاح کند و جلو اقدامات وحشیانه حاکمان را بگیرد. در حرکت امام حسین(ع) عواملی را می‌بینیم که کاملا نشان دهنده وجهه انسانی قیام است.
واسعی با بیان اینکه امام حسین(ع) به دنبال بازگرداندن قدرت به بنی‌هاشم نبود، تصریح کرد: متأسفانه حرکت امام حسین(ع) را با باورهای نه چندان صحیح خود مصادره کردیم. عنصر اصلاح یک عنصر دینی و مذهبی نیست. اصلاح یک مفهوم کلان است. امام می‌خواهد در جامعه انسانی اصلاح ایجاد کند و به تأکید می‌گوید «من برای اهداف سیاسی و مادی وارد این اعتراض نشدم بلکه برای مقوله اصلاح قیام کردم».
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی افزود: آنجایی که امام با درخواست حاکم مدینه مواجه می‌شود، کنار قبر پیامبر(ص) می‌رود و می‌گوید «خدایا تو می‌دانی من معروف را دوست دارم و منکر را دوست ندارم و از منکر بیزارم»؛ یکی از خطاهای فاحشی که امروز در میان ما رواج یافته این است که گمان می‌کنیم امر به معروف و نهی از منکر یعنی امر به واجبات و نهی از منکرات. غافل از اینکه امر به معروف و نهی از منکر در عرض واجبات دیگر قرار دارد.
وی با بیان اینکه امربه معروف و نهی از منکر به معنی امر به واجبات و نهی از منکر نیست، عنوان کرد: امر به معروف و نهی از منکر یعنی امر به آن چیزهایی که جامعه انسانی برای دوام و بقای خود به آن نیازمند است. امروز امر به معروف و نهی از منکر را کوچک کردیم و تنها به بحث پوشش زنان می‌پردازیم؛ یعنی یک حکم و عظمت متعالی به یک چیز محدود در یک جامعه کوچک شده است.
واسعی با اشاره به اینکه یکی از معروف‌هایی که امام حسین(ع) آن را دنبال کرد، امری کاملا متعالی یعنی بحث تصرف حکومت توسط یک انسان به ناحق بود، گفت: یکی از عنصرهایی که در ادبیات امام حسین(ع) باید در قالب یک امر کلان و تمدنی به آن نگریست، اصلاح است. یعنی تلاش مسئولانه برای ایجاد یک جامعه انسانی که در آن همه عالمیان بتوانند زندگی کنند.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی افزود: حکومتی که امویان ایجاد کردند، حکومت کاملا خداگانی و برده‌گانی بود؛ یعنی عده‌ای خدا بودند و تعدادی دیگر برده. برای اینکه این رابطه را مشروع کنند، به آیه قرآن استناد می‌کردند و معتقد بودند اطاعت آدمیان از ما یک اطاعت بردگانی و خدایی است. این موقعیت خداگانی و بردگانی با مسائل دیگری مانند قدرت اقتصادی تثبیت شده بود.
وی با بیان اینکه وقتی قدرت سیاسی در دست یک مجموعه و فرد باشد و در کنار آن قدرت اقتصادی و نظامی هم در انحصار او قراربگیرد، آن وقت نگاه خداگانی به دیگران کاملا موجه می‌شود چون دیگران راهی برای نقد آن پیدا نمی‌کنند، عنوان کرد: امام حسین(ع) می‌خواهد این رابطه را اصلاح کند که این منکر اتفاق افتاده و برای معروف آن باید تذکر داده شود.
واسعی با اشاره به اینکه حق و باطل امری اسلامی نیست، بیان کرد: حق و باطل امر انسانی است؛ لذا همه پیامبران و امامان آمدند تا جلوی باطل را بگیرند و حق را رواج دهند. همه مسلمان جهان دنبال همین مقوله هستند. امام با بیان اینکه من به دنبال حق هستم، نمی‌خواهد بگوید حق من را بدهید؛ این اشتباهی است که امروز با آن روبه‌رو هستیم.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با بیان اینکه حق به معنا سهم و در معنای درست یعنی آنچه که انسان را به راه درست و کمال می‌رساند، است، تصریح کرد: باطل نقطه مقابل حق این است. حق یعنی پیروی انسان از آموزهای صحیح. اینکه امام حسین(ع) از حق سخن می‌گوید، بر مبنای سهم نیست. امام حسین(ع) می‌فرمایند «این‌ها خلاف عهد عمل کردند»؛ عهد در این سخن یک امر حق است.
وی با بیان اینکه یکی از حقوق و حق‌های جهانی رعایت پیمانی است که به آن گردن نهاده‌ایم، گفت: در تمام دنیا کسی‌ که پیمان‌شکنی می‌کند، محکوم است. امروز با مقوله برجام و تخلف آمریکا مواجه هستیم و می‌بینید کشورهای اروپایی علاوه‌ بر دوستی چند ساله با این کشور، نتوانستند عمل آمریکا را بپذیرند چون آن را خلاف حق دانستند. پیمان حق است چون اگر قرار باشد تعهد و پیمانی وجود نداشته باشد، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
واسعی با اشاره به اینکه یکی از عنصرهایی که امام حسین(ع) بر روی آن پا‌فشاری می‌کرد، مقوله حق و باطل است، تصریح کرد: امام جامعه انسانی باید کسی باشد که به حق گردن دهد و در مقابل آن تسلیم باشد. این سخن سخن جهانی، انسانی و سخنی است که در همه ادوار تاریخ باید مدنظر قرار گیرد و هرکس به این امر تن ندهد، نمی‌تواند امام باشد. امروز قانون چیزی است که حق را تعیین می‌کند.
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی اضافه کرد: برای اینکه شریعت الهی قانون شود، باید اتاق فکر علما و مراجع تشکیل شود و دور هم جمع شوند تا عواملی که همه بر آن اتفاق نظر دارند، با شریعت بیان کنند و براساس فتوای اشخاص عنوان نشود چون فتوا نظر شخصی هر فرد است و تنها برای پیروان خودشان اهمیت دارد. یکی از عواملی که باید در آن باز اندیشی کرد، همین نوع تعامل با دین است که امروز رواج پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه اگر متخصصان دینی کنار یکدیگر بنشینند و در استخراج قانون از کتاب آسمانی استفاده کنند، دست آوردهای خوبی خواهد داشت، عنوان کرد: امام حسین(ع) بر اساس رویکرد خلیفه اموی با انسان‌ها حرف دارد. امام به دنبال این بود که حرف حق را به کرسی بنشاند. یزید نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و اعمال دینی خود را انجام می‌داد پس انجام واجبات مبنی‌ بر پیرو حق بودن نیست.
واسعی با اشاره به اینکه حق در زبان امام حسین(ع) بیش از آن چیزی است که در ذهنیت ما قرار گرفته است، تصریح کرد: جامعه انسانی زمانی رشد می‌کند که همگان در آن به حق عمل کنند و از باطل دوری کنند. امام حسین(ع) می‌فرماید «همراهی انسانی که راه باطل می‌رود، جایز نیست».
رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی با بیان اینکه منظور امام حسین(ع) از ظلم و عدل این نیست که حقش را خوردند، اظهار کرد: ما عدالت را دوست داریم تا زمانی که چیزی از ما گرفته نشود. کسانی با امام مخالف شدند، خود آن ها برای عدالت و دین مبارزه کردند با امام وارد جنگ شدند چون فهم درستی از عدالت نداشتند، عدالت در تفکر این افراد یعنی اینکه چیزی به آن‌ها برسد.

انتهای پیام

captcha