علیرضا رضاخواه در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: ایران و آمریکا در خصوص برجام با یکدیگر مذاکره کرده و به توافقی دست یافتند، ولی آمریکا به آن توافق پایبند نبود. هر مذاکرهای منوط به دستیابی به یک توافق و سپس رسیدن به یک سرانجام و عمل است؛ آمریکاییها به تعهدات خود در هیچ زمینهای عمل نکردند، بنابراین انسان عاقل با کسی که به تعهداتش پایبند نیست، مذاکره نمیکند.
وی افزود: دولت آمریکا دنبال مذاکره برای مذاکره است و میخواهد از این طریق برای خود در حوزه سیاست خارجی مشروعیت کسب کند، همانگونه که در رابطه با کره شمالی شاهد این موضوع بودیم. دولت ایران وظیفه ایجاد مشروعیت برای دولت ترامپ را ندارد، بلکه موظف است برای بهبود وضعیت کشور، اقدامات دیپلماتیک انجام دهد، ولی اینکه صرفا با دولت ترامپ به مذاکره نشسته و به آن مشروعیت ببخشد، به معنای باج دادن برای هیچ است.
این روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: ترامپ یک شخصیت حقوقی است و کسی با وی قبل از اینکه رئیسجمهور آمریکا شود، مذاکره نمیکند. مذاکره زمانی انجام میشود که ترامپ رئیسجمهور آمریکا بوده و باید به تمام تعهدات وی پایبند باشد، ولی ترامپ به تعهداتی که روسای جمهور سابق آمریکا انجام دادهاند، پایبند نیست و تضمینی وجود ندارد که به تعهدات بعدی نیز پایبند باشد. هیچ کس با کشوری که عهدشکن است، وارد تعامل جدی نمیشود و رفتار جمهوری اسلامی در این خصوص کاملا عاقلانه و طبیعی است.
منزوی ساختن آمریکا در عرصه بینالمللی، راهبرد ایران در قبال آمریکا
رضاخواه تصریح کرد: دولت ایران بهترین راهبرد را در قبال آمریکا اتخاذ کرده و آن، مشروعیتزدایی از هیئت حاکمه آمریکا و انزوای این کشور در عرصه بینالمللی است. در واقع بهترین برخورد را رئیسجمهور کشورمان با سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام داد و اکنون آمریکا به عنوان کشوری عهدشکن در عرصه بینالمللی مطرح است. در نمونه دیگر میتوان به نشست شورای امنیت اشاره کرد که آمریکا میخواست علیه برجام صحبت کند، ولی تمام کشورهای همپیمان آمریکا در این نشست علیه عهدشکنی این کشور و در دفاع از برجام موضع گرفتند.
وی با بیان اینکه دولت نتوانسته است موفقیتهای خود در عرصه دیپلماسی را در عرصه سیاست داخلی نیز داشته باشد، گفت: دولت باید به وضعیت اقتصادی کشور و در واقع اقتصاد مقاومتی سر و سامان دهد و با فساد سیستماتیک که دستگاه دولتی از دیرباز به آن مبتلا بوده است، مبارزه کند. اگر وضعیت اقتصادی بهبود یابد، در عرصه دیپلماسی نیز دستاوردهای بیشتری خواهیم داشت.
این روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی با اشاره به تهدید آمریکا مبنی بر به صفر رساندن فروش نفت ایران، بیان کرد: چنین چیزی امکان وقوع ندارد. در حال حاضر که بحث تنشهای نفتی مطرح شده، قیمت نفت به شدت افزایش یافته است و اگر قرار بر کمبود نفت در بازار باشد، طبیعی است که قیمت نفت باز هم بالاتر رود.
وی افزود: آنچه جمهوری اسلامی با آن مواجه است، مشکل در انتقال پول حاصل از فروش نفت میباشد که ظاهرا قرار است اروپاییها کانالی موازی برای انتقال این پول ایجاد کنند که البته جمهوری اسلامی تجربه آن را در دولتهای قبلی داشته است، یعنی زمانی که از سیستمهای غیر رسمی برای انتقال پول استفاده میکرد.
امکان به صفر رسیدن فروش نفت ایران وجود ندارد
رضاخواه خاطرنشان کرد: خریداران عمده دست از خرید نفت ایران برنداشتهاند، برخی از خریداران در شرق آسیا این کار را انجام دادهاند، ولی تاکنون نشنیدهام که هند و چین خرید نفت از ایران را متوقف کرده باشند، کما اینکه هند علیرغم فشارهای شدید آمریکا از سرمایهگذاری در بندر چابهار دست نکشید، چون مسئلهای استراتژیک برای این کشور محسوب میشد. با توجه به تجربه ما در تحریمهای نفتی، تدابیر جدیتری نیز وجود دارد که امکان به صفر رساندن فروش نفت ایران را بعید میسازد.
وی با بیان اینکه امیدواری به اقدامات اروپاییها برای حفظ برجام به این صورت که حلال مشکلات ما باشند، محلی از اعراب ندارد، گفت: در اروپای سرمایهداری، اکثر شرکتها خصوصی یا چند ملیتی هستند و دولتها نفوذ جدی در آنها ندارند و اینگونه نیست که مثلا دولت فرانسه بتواند چیزی را به شرکت توتال دیکته کند و آنها کاری را انجام دهند. شرکتهای بزرگ بر اساس منافع خود تصمیم میگیرند و اکثر آنها در آمریکا سرمایهگذاریهای جدی انجام دادهاند، بنابراین طبیعی است که به دلیل تحریمها از سرمایهگذاری در ایران بکاهند.
این روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی اضافه کرد: در کنار شرکتهای بزرگ میتوان به شرکتهای متوسط و کوچک اروپایی اشاره کرد که از فرصت ایجاد شده در بازار ایران استقبال میکنند و بعضا در آمریکا سرمایهگذاری نکردهاند یا سرمایهگذاری چشمگیری ندارند. ما به اروپا به عنوان فضایی برتر در عرصه دیپلماسی میتوانیم نگاه کنیم، ولی اروپا در رابطه با مسائل اقتصادی نمیتواند نقش جدیای برای ما ایفا کند، چون زیرساختهای اقتصادی و تعاملات مالیاش به شدت وابسته به آمریکا است.
وی اظهار کرد: ایران، چین و روسیه در رابطه با بعضی از تحولات با یکدیگر همسو میشوند و رسانههای ما این همسویی را برجسته میکنند، در مواردی نیز با یکدیگر همسو نیستند و حتی تعارض منافع دارند که رسانهها به آن نمیپردازند. اینگونه نیست که ایران در سیاست خارجی دنبالهروی روسیه یا چین باشد، یا سیاست خارجی خود را به این دو کشور وصل کرده باشد.
روند جهانی جدایی از سیستم آمریکامحور در حال شکلگیری است
رضاخواه ادامه داد: چین و روسیه به دلیل اینکه مورد تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند، در مواردی منافعشان ایجاب میکند که با ایران همسو باشند و جمهوری اسلامی میتواند از این فضا استفاده کند. این دو کشور تعارض منافع جدی با آمریکا دارند. در حال حاضر ترامپ تعرفه واردات از چین را افزایش داده است که به شدت برای این کشور در زمینه اقتصادی سنگین محسوب میشود، بنابراین سعی در مقابله به مثل و سرمایهگذاری در دیگر کشورها را دارد. در واقع روند جدایی از سیستم آمریکا محور در جهان در حال رخ دادن است و ایران، چین و روسیه از کشورهای شاخص در این روند محسوب میشوند.
وی تصریح کرد: تواناییهای درونی اقتصاد ایران آنقدر بالا است که در شرایط انقطاع کامل از نظام بینالمللی نیز امکان رشد جدی دارد، بدون اینکه به چین و روسیه یا آمریکا و اروپا نیاز داشته باشد؛ ولی متاسفانه مشکل جدی ما در حوزه اقتصادی، فساد است. افراد زیادی هستند که منافعشان با این فساد گره خورده و وضعیتی ناامیدکننده را نشان میدهد. اگر اراده لازم وجود داشته باشد، بازار داخلی ما هم پابرجا است و هم امکان تولید در آن وجود دارد که باعث رفع بسیاری از مشکلات میشود.
انتهای پیام