به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر علویتهرانی، شب گذشته به بحث در زمینه مؤلفهها و خصوصیات جامعه ایدهآل پرداخت و بیان کرد: جامعه ایدهآل به جامعهای اطلاق میشود که در آن تمام منافع مادی و معنوی آحاد مردم تامین شوند. این جامعه دارای نشانههای متعددی است و از جمله آنها میتوان به برقراری امنیت در تمام مراتب از امنیت روحی و روانی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه جامعه شایسته به دور از تنش و اضطراب است، اظهار کرد: در این جامعه امنیت مالی و آبرو نیز وجود دارد و آبروی افراد در فضای حقیقی و مجازی به تاراج نمیرود که البته ساخت این جامعه دشوار است؛ لذا باید خصوصیاتی در افراد آن جامعه وجود داشته باشد، همچنین این جامعه، جامعهای است که امنیت جانی در آن وجود دارد و افراد آن از چنان روابط اجتماعی مستحکمی برخوردار هستند که موجب میشود تمام کانونهای اجتماع از جمله کانون خانواده حفظ شود.
روابط در جامعه باید بر اساس اصل اخوت باشد
علوی تهرانی تصریح کرد: در جامعه ما که بر اثر فرهنگی، ایران و بر اثر دینی، شیعه است، آمار طلاق بسیار زیاد است، لذا امنیت اجتماعی در آن نیست و باید به این جامعه برسیم که کانونهای تشکیل دهنده اجتماع دارای پیوستگی باشند، اما مورد دیگر امنیت معنوی است، این امنیت نیز مهم است، نشانه جامعه ایده آل برقراری امنیت به تمام معنا و در تمام مراتب است. روابط بین مردم باید براساس یک مبنای صحیح به نام اصل اخوت باشد، این مبنا موجب میشود که پیوند اجتماع دائمی و ارزشی باشد.
وی در ادامه بیان کرد: یکی از مولفههای جامعه شایسته بحث قدرشناسی و یا همان شکر است، زبان قدردانی و تشکر، فرهنگ قدرشناسی از نیکیها و نیکوکاران یکی از عوامل اصلی انسجام جامعه و تحرک بخشیدن آن برای رفتن به سوی اهداف عالیه است، قدرشناسی چیزی است که شاید در جامعه ما متاسفانه یافت نشود.
ایمان هر کس با شکرگزاری او سنجیده میشود
علوی تهرانی تصریح کرد: اگر بخواهند ایمان کسی را بسنجند میگویند ببینید که این فرد شاکر هست یا خیر؟ یکی از عوامل سازند ایمان در هر فرد شکر است، اما باید ببینیم که آیا ما شاکر خدا هستیم یا خیر، شکر در لغت به معنای شناخت نعمت است، پس دو مرحله برای آن متصور است، یکی شناخت نعمت و دوم این که در مقابل این شناخت، اظهار آن نعمت وجود دارد که یا به زبان است که شکر زبانی نام دارد و یا به عمل است که به شکر عملی مسمی است.
اولین گام در شکرگزاری شناخت نعمت است
وی در ادامه بیان کرد: در نتیجه اول باید نعمت را بشناسیم و بعد آن را اظهار کنیم، اما در اصطلاح علمای علم اخلاق، تعریف شکر، قدردانی از نعمتها است، این قدردانی از نعمتها یک امر فطری است؛ یعنی در نهاد انسان وجود دارد، آیه شریفه نیز اشاره میکند که «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»، در مقابل لطف دیگران باید مترصد شد و آن را جبران کرد.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: شکر از مقولاتی است که هم نسبت به خالق مطرح است و هم نسبت به مخلوق آن را مطرح میکنند، شکر خالق یک طریق است و شکر مخلوق یک طریقه دیگر و طبیعی است جامعهای که بخواهد شایسته باشد باید هر دو شکر را داشته باشد.
طریقه شکر بین خالق و مخلوق متفاوت است
علوی تهرانی اظهار کرد: معنای مشترک شکر بین خالق و مخلوق قدردانی از نعمت است، اما طریقه آن با هم متفاوت است، آن طور که نسبت به خدا باید شاکر بود با شکرگزاری مقابل مخلوق متفاوت است و ما در مورد خالق صحبت میکنیم. این شکر مراحلی دارد، اگر بخواهیم در مقابل نعمت خدا شاکر باشم گام اول این است که نعمت را بشناسم، بفهمیم این که داده شده نعمت است، یعنی انسان باید به حدی از معرفت و عرفان برسد که همه دادههای الهی را نعمت بداند.
وی در ادامه افزود: اما انسانها اینطور نیستند، معمولا آن دادههایی را نعمت میدانند که دوست دارند، در واقع مردم هر چه خدا داده است را نعمت نمیدانند، بلکه مثلا اگر پول باشد برای آنها نعمت است یا اگر سلامتی باشد نعمت است، مشکل ما در شکرگزاری همین تشخیص است که آن را نداریم، باید به جایی برسیم که همه دادههای خدا را نعمت بدانیم، چون نمیدانیم در سوره سبا آیه ۱۳ خداوند فرمود: «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ»، تعداد کمی شاکر هستند، چون اینها درک ندارند، اینها نمیفهمند که هر آنچه از دوست رسد را نیکو بدانند.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: میگویند اگر تن درست بودیم خوب است، اگر غنا البته در مقابل فقر بود کار درست است، در حالی که در بینش اسلامی این طور نیست، البته برخیها از این طرف نگاه میکنند، به وجود امام حسن (ع) عرض کردند که اباذر غفاری صحابی پیامبر (ص) حرفش این بود که ما از بین سلامتی، مریضی، غنا، مرگ و زندگانی، مرگ، فقر و بیماری را انتخاب کردم، چون بندگی من در اینها است، امام (ع) فرمودند: رحمت خدا بر ابوذر، اما ما اهل بیت (ع) هر آنچه خدا بدهد راضی هستیم، اعم از این که فقر، ثروت، سلامتی، مرگ و حیات و ... باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: در بینش اسلامی فرقی ندارد که انتهای چاه باشید یا زعامت جامعه بنی اسرائیل را بر عهده داشته باشید، همه اینها نعمت الهی است، ولی فهم ما در این حد نیست، زیارت عاشورا را میخوانیم، اما درک نمیکنیم، آخرین فقره زیارت عاشورا این است که «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» که شکر بر مصیبت را مطرح میکند.
علوی تهرانی بیان کرد: یعنی گوینده و صادرکننده زیارت عاشورا که به نقلی امام صادق (ع) است و این حدیث قدسی است؛ یعنی خدا آن را میفرماید، بنابراین مصیبت گرچه اعظم المصائب است، اما بر آن حمد و شکر است، بنابراین این بینش اسلامی است که هر چه از دوست رسد نعمت است.
همه دادههای الهی نعمت محسوب میشوند
وی تصریح کرد: لذا وجود نازنین حضرت زینب کبری (س) فرمود: «ما رایت الا جمیلا»؛ یعنی دارم نعمت میبینم، اما بشر به این حد از رشد نرسیده است و آیه ۲۱۶ سوره بقره را نمیفهمد که خداوند در آن فرموده است «عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»، به حسب ظاهر خرابه نشینی و مجلس شراب و جسارت به سر بریده است، اما «وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»، همچنین در ادامه آیه است که «عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»، به حسب ظاهر سلطنت و شهرت و قدرت و اقتدار است، اما «وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»، در آن شر وجود دارد و خداوند در انتهای آیه میفرماید: «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»، لذا این اولین گام شکرگزاری در مقابل خدا است که بفهمیم همه دادهای الهی نعمت است.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: دومین مرحله این است که این دادهها را از ناحیه خدا بدانیم نه این که این نعمتها را ناشی از زندگی خودمان تلقی کنیم، قرآن کریم فرمود: «قُلْ کلٌُّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ»، لذا همه چیز از جانب خدا است و هیچ ارتباطی هم با انسان و یا ارزش معنوی او ندارد، خداوند به هر کسی که دلش بخواهد هر آنچه دوست داشته باشد عطا میکند و، چون محتاج کسی نیست با هیچ کسی هم مشورت نمیکند.
وی در ادامه افزود: اینکه حالا یک کسی ثروتی دارد بگوید پیش خدا چقدر ارزش دارم که خدا به من این ثروت را داده، خیر هیچ ارزشی وجود دارد، یا مثلا میگویند نبض بازار دست ما است و ...، اما اصلا ربطی به شما ندارد، دست خداوند است، یکی از دوستان ما بسیار ثروتمند است و در عین حال چند سال قبل پرسیدیم اوضاع چطور است، گفت: تا ۶ ماه دیگر اوضاع درست میشود و ...، از آن ۶ ماه ۸ سال گذشت و اقتصاد تکان نخورد، این یعنی خدا به انسان میدهد و حساب و کتاب ما جایی ندارد؛ لذا این گام دوم است؛ اما آدمها اینطور نیستند، آدمها وقتی در بحث اقتصاد صحبت میکنند میگویند یک سفرهای است و هزار نفر سر سفره ما هستند، ولی این اولین مرتبه شرک است.
گام سوم در شکرگزاری راضی شدن به نعمت است
علوی تهرانی تصریح کرد: گام بعدی راضی شدن به نعمت الهی است، ما باید بدانیم که دادههای الهی همگی پول و ثروت و خوشی نیست، بلکه ممکن است زندان هم داشته باشد، لذا راضی شدن به نعمت الهی بسیار مهم است، متاسفانه برخیها به خداوند امر و نهی میکنند که خدایا اگر فلان نعمت را به ما ندهی ما هم نماز نمیخوانیم و ...، در واقع قرار است ما خدا را پرستش، اما فعلا داریم به خداوند امر و نهی میکنیم، ولی غافلیم از این که قرار است خداوند همه چیز را تعیین کند.
مرحله چهارم در شکرگزاری قدردانی از خدا است
وی در پایان بیان کرد: اما مرحله چهارم این است که از خدا قدردانی کنیم، این قدردانی کردن نیز گاه در مرحله زبان است، خداوند در سوره مبارکه ضحی فرمود: «و أمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فحَدِّثْ»، مرحله بعدی این است که کسی بعد از این که خدا به او نعمت داد بگوید «الحمدلله» که این «الحمدلله» نزد خدا از آن نعمت ارزشمندتر است.
انتهای پیام