به گزارش ایکنا؛ تیرماه امسال بود که گروه ۳۶ نفره مؤسسه مرهم، شامل ۱۱ فوق تخصص جراحی پلاستیک به سرپرستی عبدالجلیل کلانترهرمزی، با همکاری تعدادی از بهترین پزشکان طب فیزیکی برای درمان دردهای اسکلتی، عضلانی، مفاصل و ستون فقرات در بیست و دومین سفر داوطلبانه و خیرخواهانه خود به بیرجند رفتند. جراحان پلاستیک در این سفر با انجام ۱۴۲ جراحی پلاستیک رایگان در شهر بیرجند و با دستیابی به هدف انجام عمل جراحی بر روی تمام بیماران نیازمند عمل جراحی شکاف لب و کام که از سراسر ایران خود را به این شهر رسانده بودند، جلوهای بینظیر از فعالیت داوطلبانه و خیرخواهانه پزشکان ایرانی را به رخ دنیا کشید. پروفسور کلانترهرمزی در پایان این سفر که طی آن صدها بیمار به شکل رایگان ویزیت شده بودند، گفته بود: ما بدون حتی یک ذره خستگی استان خراسان جنوبی را ترک میکنیم، بهترین لحظات زندگیمان را تجربه کردیم و بهترین ثروتی که از این استان میبریم همدلی دوستانه تمام مسئولان این استان است. من خجالت میکشم از این که در ایران، کودک یا جوان لبشکری باشد و تا الان درمان نشده باشد.
فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه مؤسسه مرهم، نمونهای از فعالیت دهها گروه جهادی پزشکی است که هر ساله با احساس مسئولیتی بینظیر به کمک هموطنان محروم خود میشتابند و ضمن معاینه و درمان رایگان، با در اختیار دادن دانش خود به پزشکان جوان مناطق کمبرخوردار، زکات علم خود را پرداخت میکنند. ایکنا بنابر تعالیم قرآن کریم که تعاون در کار نیک(مائده،2) و زنده نگاهداشتن انسانها(همان،32) را تاکید میکند، هرساله خبرنگاران خود را برای پوشش این رویدادهای داوطلبانه به مناطق محروم اعزام میکند و در این راستا، تیرماه امسال نیز خبرنگار رسانه قرآن برای چند روز در استان خراسان جنوبی با پزشکان نیکوکار همراه شد.
کیفیت و اثربخشی فعالیت خیرخواهانه اخیر در بیرجند، ما را واداشت تا از خود بپرسیم چرا برخی از پزشکان کشورمان با وجود علم وافر و توانایی مالی سرشار، هیچگاه احساس تعهد و مسئولیتی در خود برای کار داوطلبانه احساس نمیکنند و هرگز به چنین فضایی ورود نمیکنند؟ و بر عکس چگونه است که بعضی پزشکان، روزهایی از سال را از جان و مال صرف میکنند تا همنوعان گرفتار و کمتوان مالی خود را از رنج و درد بیماری برهانند؟ برای پاسخ به این سؤالات و با توجه به لزوم ترویج و تقویت فعالیتهای مردمی و داوطلبانه، پروندهای را گشودیم که به بررسی جامعهشناختی سیاستگذاری سلامت و فعالیتهای داوطلبانه پزشکان میپردازد. در این مصاحبه با فاطمه غلامرضا کاشی، دانشجوی دکترای رفاه اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر سیاستگذاری سلامت به گفتوگو پرداختیم که متن آن در ذیل ارائه میشود:
*فعالیت داوطلبانه پزشکان با چه انگیزهای انجام میشود و در وهله اول چه تأثیری بر خود پزشکان دارد؟
کار داوطلبانه، عمل خیرخواهانهای است که نفع شخصی در آن وجود ندارد و به دنبال بهبود وضعیت دیگران است. در واقع قصد و نیت افراد از فعالیت داوطلبانه، انتفاع مادی وملموس نیست بلکه مجموعهای از اهداف است که در نهایت به احساس رضایتمندی درونی فرد داوطلب منتهی میشود. فعالیت داوطلبانه معمولاً در راستای تخصص حرفهای افراد صورت میگیرد، در این مورد خاص پزشکان به ارائه خدمات سلامت به نیازمندان میپردازند، نیازی که بر اساس فقر، عدم دسترسی به امکانات و یا حادثهای غیر منتظره همچون زلزله در آن مردم ایجاد شده است. همانطور که گفتم فعالیت داوطلبانه پزشکان منفعت مادی در پی ندارد اما منافع دیگری دارد که شاید اهمیت آن کمتر نباشد. پژوهشها نشان میدهند کار داوطلبانه در میان پزشکان منجر به بهبود سلامت روان و کاهش نرخ بیماری در خود آنها میشود. با توجه به فشار کاری خستهکنندهای که اغلب پزشکان با آن مواجه هستند، کار داوطلبانه میتواند مجالی برای تجربه کاری کمفشار، خودخواسته و در محیطی متنوع باشد.
بسیاری از اوقات، پزشکان به دلیل فشار کاری از دنیای اطراف خود جدا و منزوی میشوند و رابطه معنادار خود را با جامعه اطراف از دست میدهند. این انزوای اجتماعی انواع احساسات نامطلوب همچون بیمعنایی کار و ازخودبیگانگی را در فرد ایجاد میکند و فرآیند درمان را از یک عمل انسانی به یک مبادله اقتصادی تبدیل میکند. کار داوطلبانه مجالی برای این مشاغل فراهم میکند که دوباره پیوندی معنادار با شغل خود و بیماری خود برقرار کنند و از واقعیت اجتماعی بیماران مطلع شوند. دانش جامعهشناسی و مردمشناسی به ما آموخته است باید برای بهبود بیمار، او را در متن اجتماعی و فرهنگی خود ببینیم. مواجهه مستقیم با واقعیت زندگی بیماران مختلف، پزشک را در فرآیند تشخیصی یاری میدهد، فرصتی که شاید کمتر در محیط منزوی مطبهای خصوصی دست بدهد. کار داوطلبانه راهی برای دیدن ارزش درمان و سویه انسانی حرفه پزشکی هم است.
*تجربه فعالیتهای داوطلبانه پزشکان در دیگر کشورهای دنیا چگونه است؟
ببینید ویژگی کار داوطلبانه این است که میتواند بسیار خلاق و متنوع باشد و اشکال مختلفی به خود بگیرد. بیشتر فعالیتهای داوطلبانه پزشکان، کوتاهمدت و به شدت متنوع است. این تنوع میتواند در محیط و نوع کار و چیزهای دیگر باشد که سویههای مثبت و منفی توامان دارد. یکی از چالشهای کار داوطلبانه کوتاهمدت این است که به صورت مقطعی اتفاق میافتد، طوری که ارتباط پزشک پس از اتمام فعالیت با محل مورد نظر ادامه نمییابد. این نوع از فعالیت داوطلبانه در بسیاری از کشورهای ثروتمند رواج دارد و پزشکان از این کشورها برای دورههای کوتاهی به کشورهای نیازمند کمک مسافرت میکنند و برای مدتی به ارائه خدمات سلامت میپردازند. معمولاً کشورهای فقیر به شدت نیازمند مداخلات درمانی هستند و این دورههای داوطلب کوتاهمدت فرصتی برای آنها فراهم میکند تا به خدمات با کیفیت و به روز دسترسی پیدا کنند اما از سوی دیگر این پزشکان بدون اطلاع از زمینه اجتماعی به این جوامع ورود میکنند و در نهایت باید تاثیر بلندمدت آنها بر جامعه هدف مورد پژوهش واقع شود. بهترین حالت فعالیت داوطلبانه کوتاه مدت این است که پزشک با سازمانهای دولتی یا مردمی مستقر در محل همکاری کند. این سازمانها که از قبل در این مناطق به فعالیت مشغولاند به نیازهای مردم منطقه واقفاند و در نهایت تاثیر پزشک منفرد و مقطعی و ازبینرونده نیست و در یک بستر معنادار اتفاق میافتد.
یکی از برجستهترین نمونههای فعالیتهای داوطلبانه، تلاشهای آقای دکتر کیوان مزدا بوده است که در چند روزگذشته فوت ایشان خبر ساز شد. کیوان مزدا، جراح ارتوپد ایرانیالاصل و ساکن فرانسه، با تاسیس سازمانی مردمنهاد در ایران به نام زنجیره امید به درمان مشکلات ستون فقرات در بین نیازمندان پرداخت و با جامعه هدف رابطه معناداری برقرار کرد. به غیر از سازمانهای مردمنهاد محلی، سازمانهای بینالمللی مختلفی همچون پزشکان بدون مرز، صلیب سرخ و هلال احمر، فرصتهایی برای فعالیت داوطلبانه پزشکان در جایی که به آن نیاز است ایجاد میکنند.
*فعالیتهای داوطلبانه پزشکان در جامعه ایران چه وضعیتی دارد؟
فعالیت داوطلبانه پزشکان از دیرباز در ایران، تاریخچهای غنی دارد. به ویژه بعد از انقلاب اسلامی، از سال 1358 که فعالیتهای مرتبط با توسعه و آموزش با مفهوم جهاد پیوند خورد، گروههای جهادی پزشکی و انواع فعالیتهای داوطلبانه و وسیعمقیاس برای بهبود سلامت جامعه شکل گرفتند. در ابتدای انقلاب، نقطه آغازین حرکت، حوزه اجتماعی انتخاب شد و عدالت در سلامت جزو اهداف اصلی قرار گرفت که هم دولت و هم نیروهای فردی پزشکی به آن اهتمام داشتند. به تدریج با برنامهریزی و طراحی مدل بومی بهداشت و سلامت در ایران پیامدهای سلامت با سرعت زیاد بهبود یافتند به طوری که در حال حاضر ایران از نظر شاخصهای سلامت در میان کشورهای مطلوب منطقه است. اما به تدریج و با پیشرفت سطح بهداشت وضعیت از چند سو تغییر کرد.
از یک طرف نیازهای بهداشت عمومی و اولیه همچون واکسیناسیون برطرف شد و نیازهای سلامت پیشرفتهتر و نیازمند مداخلات پیچیدهتر و پرهزینهتری شد. یکی از مباحثی که در این زمینه باید به آن اشاره شود، نسل نظام سلامت است. در ابتدا که نسل نظام سلامت عقبتر است با ورود مقدار اندکی منابع مالی وضعیت سلامت به شدت رشد میکند و بهبود مییابد. اما با گذشت زمان و بالاتر رفتن نسل نظام سلامت، کارایی افت میکند. در چنین حالتی ممکن نیست برای کارایی بهتر نسل نظام سلامت را عقبتر ببریم بلکه باید راههای دیگری برای بهبود کارایی اندیشیده شود، این یکی از معضلات امروز نظام سلامت است. از طرف دیگر پارادایم سیاستگذاری دولتها از سلامت عمومی که نظام بهداشتی بر اساس آن شکل گرفته بود و دغدغه آن دسترسی تمامشمول بود، تغییر کرد. این پارادایم برای پاسخگویی به چالش کارآمدی، به سوی فراهمکردن بستر فعالیت برای بخش خصوصی حرکت کرد و بخش خصوصی به شدت رشد کرد که در نهایت به دلیل ضعف دولتها در نقش تنظیمگری منجر به سلطه روزافزون منطق سود و زیان در عرصه پزشکی شد. همچنین نظام ارزشی تمام جامعه از جمله پزشکان با گذشت زمان تغییر کرده است و ذهنیت جهادی دیگر سلطه سابق را ندارد.
البته این تغییرات به معنی کاهش فعالیت داوطلبانه پزشکان در جامعه ایران نیست. چنین نتیجهگیریهایی نیازمند پژوهش میدانی است که میتواند یکی از سرفصلهای مهم مطالعه ابعاد اجتماعی سلامت باشد و مبنای مقایسه در این زمینه قرار بگیرد. آنچه در این میان واضح است این است که با توجه به رشد نظام سلامت ایران، دیگر فعالیتهای جهادی و یکباره پاسخگوی نیاز امروز جامعه نیست. پزشکان برای فعالیت داوطلبانه موثر باید دست به مداخله منظم و طراحی شده بزنند تا بتوانند تاثیری معنادار در جامعه ایجاد کنند که مشکلاتی از قبیل نابرابری در سلامت را هدف قرار بدهد. نهادهایی همچون بهزیستی، کمیته امداد، هلال احمر و سازمانهای مردمنهاد همچون محک و انجمنهای بیماریهای مختلف مثل انجمن صرع و ایدز جزو سازمانهایی هستند که میتوانند بستر مناسبی برای فعالیتهای داوطلبانه پزشکان به صورت منسجم و مؤثر فراهم کنند.
*به نظر شما چه سیاستگذاریهایی در حوزه سلامت میتواند منجر به افزایش فعالیت داوطلبانه پزشکان شود؟
متاسفانه بیعدالتی و نابرابری در سلامت در حال حاضر یکی از چالشهای عمده سیاستگذاری این حوزه است و با توجه به وضع تحریمها، وضعیت دسترسی طبقات فرودست جامعه به خدمات گرانقیمت سلامت، بدتر نیز خواهد شد در حالی که بخشهای زیادی از جامعه هستند تحت هیچ پوشش بیمهای قرار ندارند. در چنین وضعیتی، مشارکت اجتماعی پزشکان میتواند تاثیر ارزشمندی روی حفظ جان و سلامت آدمها داشته باشد. سیاستگذاران در سطح کلان میتوانند با فراهم کردن فرصت منجر به افزایش فعالیتهای داوطلبانه شوند طوری که افرادی که علاقهمند به مشارکت اجتماعی از این دست هستند، مجال این کار را داشته باشند. همچنین کار داوطلبانه مزیت دو سویهای است که از طرف دیگر به لحاظ شخصی و حرفهای به رشد و بالیدن فرد داوطلب نیز کمک میکند.
در این راه، اولین قدم شناسایی میدان است. سیاستگذاری در این حوزه نیازمند اطلاعات دقیق و دستاول درباره ابعاد مختلف میدان از انگیزه تک تک افراد برای کمک تا حجم و گستره عمل است. اما پیشنهاد مشخص من برای افزایش کارداوطلبانه در میان پزشکان استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یکی از بهترین ابزارهای تسهیل فعالیت داوطلبانه و خلاقانه است. یکی از مهمترین ابزارهایی که باید در خدمت داوطلبان باشد بستری است که سه سر فعالیت داوطلبانه را به هم مرتبط کند یعنی «پزشک داوطلب» و«نیازمند داوطلب» و«سازمانهایی که فعالیت داوطلبانه را ساماندهی میکنند». کمتر کسی است که ذهنیت مثبتی نسبت به فعالیت داوطلبانه نداشته باشد. ممکن است بسیاری از پزشکان، علاقهمند به این فعالیتها باشند اما تصمیمسازی و انتخاب در این باره دشوار باشد در صورتی که در این سامانه میتوان با ارائه انواع گزینهها، راهی پیش پای علاقهمندان قرار داد که هم نیازهای مقطعی را پوشش بدهد و هم در عین حال ربط معناداری نسبت به کلیت فعالیتهای داوطلبانه داشته باشد.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام