به گزارش ایکنا به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در لبنان؛ اين كتاب نگاهی گذرا به افكار و ديدگاههای كمال يوسف الحاج(1917-1976)، رينه حبشی (1915-2003) و ناصيف نصّار(1940-....) سه فيلسوف لبنانی انداخته است كه هر كدام ديدگاه و نظريات خاص خود را دارند.
علت نامگذاری اين كتاب آن است كه برخی بر اساس زمان بندی بيروت فلسفه را فراگرفتند و برخی همزمان با جهان فلسفه را آموختند. در زمانی كه بيروت از دنيا عقب بود، برخی بر همان اساس و با همان ديدگاه مشغول آموختن علوم فلسفی شدند و برخی فراتر از بيروت و هم زمان با پيشرفت علوم در جهان آن را آموختند.
اين به آن دليل است كه هر كدام در محيطی جداگانه زندگی كرده و فرهنگ و تمدنهای مختلف را تجربه كردند، لذا كسی كه در جامعه لبنان رشد كرده است، متناسب با عقب ماندگی اين جامعه ديدگاههايش شكل میگيرد و كسی كه در جامعه ديگری پرورش یافته به طور قطع ديدگاههای متفاوتتری با هم وطن خود كه در لبنان ساكن است، خواهد داشت.عامل زمان و مكان در شكلگيری ديدگاههای علمی و فلسفی نقش مهمی ايفا میكند.
كمال الحاج فيلسوف لبنانی است كه در لبنان ساكن بوده، براين باور است كه فلسفه لبنان ويژگيهای خاص خود را دارد. اما رينه حبشی يک فيلسوف لبنانی است كه در مصر به دنيا آمده و در همان جا رشد كرده و علوم را فرا گرفته است و لذا متأثر از ديدگاههای محض فلاسفه فرانسه بوده كه غير قابل انعطاف است.
ناصيف نصار كه در فرانسه تحصيلات عالی خود را گذرانده نيز معروف به فيلسوف متعهد به اصول تاريخی و هدفمند است و بر اين باور بود كه جهان عرب در عقب ماندگی علمی و فلسفی به سر میبرد.
نويسنده اين كتاب تلاش کرده است ديدگاههای هر يک از اين فلاسفه را معرفی و با يكديگر مقايسه كند و نقش زمان و مكان را در نوع نگرشها نشان دهد.
انديشه فلسفی معاصر در لبنان
گزارش رایزنی فرهنگی ایران همچنین حاکی است، مركز مطالعات«وحدت عربی» در بيروت كتابی عربی با عنوان «الفکر الفلسفی المعاصر فی لبنان: انديشه فلسفی معاصر در لبنان» را كه با همكاری چند تن از مؤلفان عرب نگاشته شده است، اخيراً منتشر كرد.
اين كتاب نگاهی به ديدگاههای بيش از بيست فيلسوف لبنانی و عرب داشته و تاريخچهای از وضعيت فلسفه در اين كشور به ويژه در دهه شصت ميلادی قرن گذشته كه دوران شكوفايی فلسفه در جهان عرب و در اين كشور است ارائه میکند.
همچنين اين اثر به توانمندی انديشه فلسفی در توسعه و رشد اجتماعی، فرقهای، دينی و سياسی اشاره داشته و دلايل عدم رشد فلسفه در لبنان را وجود جامعهای فرقهای و چند مذهبی در اين كشور میداند چرا كه ريشههای فلسفی به ريشه دينی مرتبط بوده و اصالت همزيستی اديان و مذاهب در اين كشور باعث شده انديشه فلسفی از ثبات برخوردار نباشد.
اين كتاب تلاش کرده است ديدگاههای مختلف فيلسوفان و متخصصان فلسفه در لبنان را در بوته نقد قرار داده و مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. اين كتاب فراتر از معرفی ساده تاريخچه فلسفه در لبنان بوده و نگاهها را به سمت بررسی منتقدانه و سازنده آراء و نظريات فلسفی متوجه میسازد.
انتهای پیام