به گزارش ایکنا از اصفهان، در حکمت شماره 54 نهجالبلاغه امام علی(ع) آمده است: «لَا غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ؛ هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست».
شرح:
رساندن مردم به بلوغ عقلی، علمی، اخلاقی و اجتماعیِ در خورِانسان و جامعه موردِ انتظار علی(ع)، هدف آشکار این سخنان است. او به دنبال تربیت انسان است و آماده کردن وی برای پذیرش نقشی که از ما انتظار میرود. انتظاری که امام(ع) از ما دارد تا به او پیوند بخوریم و با او همراه شویم. در این راه، عقل و علم و ادب و مشورت وسیلههای رشد ما هستند که در صدد معرفی شان به ما برآمده است. علی(ع)، همچنین در مقابل خود خطر جامعه و مردم عاری از عقلانیت و بی بهره از علم و دانایی و بیاخلاق و خودسر و مستبد را پیشبینی کرده است. او با احساس این خطر واقعی و درک این واقعیت خطرناک، در کار ایجاد تحول در شعور و عاطفه و در شیوههای تصمیم و عمل ما شده است؛ مایی که اسیر غریزه و جهل و توهم وعادتها هستیم و درگیر کینهها و بغضها و حسادتها و بخلها و در زندگیمان و در برنامههایمان جایی برای پیوند خوردن با او نگذاشتهایم.
امام (ع) با طرح این ویژگیها به دنبال آمادهسازی ما برای پیوند خوردن و همراه شدن با خودش، با امام و ولی و دستگیر و راهنماست. او میخواهد ما بالغ شویم و دست از کودکی و نادانی و سرگردانی و خودرای و استبداد برداریم؛ وضعیت ما او را آزار میدهد. او وظیفه امامت و پیشاهنگی و راهبری و رساندن ما را بر دوش دارد و سنگینی این وظیفه و مسئولیت یک لحظه آراماش نمیگذارد. این سخنان پارههای آتشی است که در جان اوست و قلبش را میفشارد و میگدازد و چون آتشفشانی از قلبش زبانه میکشد. دردهایی است که از ما میکشد، رنجهایی است که از ما میبرد...
یادداشت از داریوش اسماعیلی / معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام