به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری اربعین حسینی با حضور سیدجواد میری، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، روز گذشته ۸ آبانماه در شهر زنجان برگزار شد. میری در سخنان خود به توضیح درباره چیستی «محیای محمدی» پرداخت و بیان کرد: فرازی در زیارت عاشورا هست که میگوید: «اللهم اجعلنی محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد». امروز حداقل در مقام ادعا میگوییم در یک جامعه دینی زندگی میکنیم. در یک حکومت دینی زندگی میکنیم. سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست و تمام ارکان جامعه و فرهنگ و هنر و ادبیات و حوزه و دانشگاه و آن چیزی که کلیات جامعه ایرانی نامیده میشود ذیل مفهوم دین قرار گرفته است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، امروز در روز اربعین قرار گرفتهایم و اگر نگاهی به اطراف خود بیندازیم در صدا و سیما و رادیو و افکار عمومی و تصویری که سیاستگذاران فرهنگی و دینی جامعه از ایرانیت ارائه میدهند همه به گونهای است که رنگ و بوی مذهبی و دینی دارد و تمامی سرمایههای داشته و نداشته خودمان را در مقام عرضه گذاشتیم و راهپیمایی بزرگی به نام راهیپمایی اربعین انجام میدهیم و در این راستا تبلیغات گستردهای میکنیم و همه این کارها به معنای این است که شعائر دینی را احیا میکنیم.
میری افزود: فرازی که در زیارت عاشورا هست و بسیاری از ما در طول عمر خود بارها آن را میخوانیم و تکرار میکنیم این است که از خداوند میخواهیم محیای محمد و آل محمد(ع) را روزی ما فرماید. پرسش این است که محیای محمد و آل محمد و آن شیوه زیست محمدی که به عنوان مثال اربعین و عاشورا و اعیاد و مناسبات به گونهای تلاش میکند که نسبت وجودی ما با آن را برقرار کند چه شیوه زیستی است؟ به تعبیر دیگر زندگی محمدی و دینی چگونه زیستی است؟
وی در ادامه ابراز کرد: به نظر من مفهوم شعائر را برخی اوقات به معنای یکسری مناسک و عادات میگیریم. اگر شعائر فقط عادات و آداب باشد که بدون ادب حضور باشد ما را به جایی نمیرساند. در مسئله راهپیمایی اربعین این وجه در حال برجسته شدن است که به نظر من بدعتی خطرناک است و باید در موردش بیندیشیم. شعائر را به مثابه شعار میبینیم. یعنی اینکه میخواهیم نمایشی انجام دهیم و به دیگران بگوییم ما هم هویتی داریم و این هویت مستحکمی است. اما آیا واقعاً این گونه فهم از شعائر که خالی از شعور، آگاهی، خودآگاهی، عنصر روشنگری و روشنبینی باشد میتواند ما را به محیای محمدی رهنمون کند یا نه؟
پژوهشگر علوم اجتماعی یادآور شد: امام حسین(ع) با تمامی بزرگی شخصیتش دین جدید نیاورد، بلکه به یکسری ایدهآلها و ایدهها دعوت کرده است. اگر شیوه زیست ما با این صفات و اخلاقیات نسبتی نداشته باشد از محیای محمد و آل محمد خیلی فاصله داریم. ما دچار نوعی ظاهرگرایی شدیم و تلاش میکنیم با تمام توانایی ظواهر را حفظ کنیم، اما با باطن کاری نداریم. شاید یکی از شاخصههای تشیع به معنای مذهب جعفری این باشد که به باطن توجه کنیم. شاید یکی از ممیزیها و نقط تمایز مذاهب اهل سنت از مذهب تشیع این تمرکز و التفات بر باطن امور باشد. امروز جامعه شیعی و جامعه ایرانی در کلیتش به بواطن امور توجه ندارد و فقط به ظواهر توجه دارد. در حال حاضر از باطنی که معنا و مفهوم است فاصله میگیریم.
میری ادامه داد: علامه جعفری تعبیری در مورد حیات معقول دارد که حائز اهمیت است. ایشان میگوید جامعه معقول جامعهای است که در آن جامعه شخصیتها به چیزها تبدیل نمیشود. فرض کنید جوانی وارد یک اداره میشود. در طی این سالیانی که این جوان در این اداره فعالیت میکند آرام آرام یاد میگیرد برای اینکه شغل خود را حفظ کند شخصیت خودش را خرد کند. امکان دارد مدیریت به نوعی اعمال شود که این شخص به جای اینکه فضایی داشته باشد تا شخصیتش شکوفایی پیدا کند آرام آرام تظاهر کند، ریا کند، دروغ بگوید، کرنش کند و چاپلوسی کند. علامه جعفری میگوید این امر شیوه حیات معقول و حیات طیبه و حیات محمدی نیست، چراکه انسان از یک کس تبدیل به یک شیء و چیز شده است. یعنی به جای اینکه خودباروی و خودشکوفایی داشته باشد از همه اینها خودش را محروم میکند.
وی ادامه داد: آیا در جامعهای که در آن انسان مجبور باشد 8 ساعت کار کند اما نتواند امورات خود را بگذراند، انسانهای فرهیخته و خودشکوفا امکان وجود خواهند داشت؟ در چنین جامعهای حیات معقول شکل نمیگیرد. شهید بهشتی بحثی دارد که میگوید در جامعهای که فاصله غنی و فقیر بسیار وسیع بشود اگر در این جامعه بر تمامی در و دیوارهای شهر آیات قرآن بنویسیم آن جامعه قرآنی نیست و به تعبیر شهید بهشتی جامعه لجن است. چگونه میشود در جامعهای سخن از قرآن گفت اما یک شهروند نتواند با 8 ساعت کار روزی مورد نیازش را به دست آورد. اگر پیشفرض ما این بوده است که میخواهیم اربعین و شعائر دینی را احیا کنیم چرا آن شعائر تبدیل به شعور و خودآگاهی نمیشود و نمیتواند کنش اجتماعی ما را به آن سمت ببرد که در جامعه نه مورد ظلم واقع شویم و نه ظالم باشیم.
انتهای پیام