سیدمجید حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و محقق تربیتی و آموزشی در گفتوگو با
ایکنا؛ در پاسخ به سوالی مبنی بر مهمترین ضعف و مشکل نظام آموزشی فعلی کشور گفت: مهمترین ضعف و نقصی که امروز به نظام آموزشی کشور وارد است این است که همه دانشآموزان را با فرهنگها و زبانها و سبکهای زندگی مختلف شبیه به یکدیگر دیده است و آنها را هم با توجه به همین نگاه به یک شکل رشد میدهد.
وی با بیان اینکه در نگاه فعلی این نظام آموزشی، نگاه کارخانهای بیشتر از نگاه انسانی است، افزود: در این سیستم مفاهیمی همچون تنوع، استعداد و خلاقیت جایگاه بسیار ضعیفی دارد و این در حالی است که وظیفه سیستم آموزشی کشور، پرورش افراد مطابق با استعدادهای آنهاست. در این جریان وقتی استعداد و خلاقیت به رسمیت شناخته نشود، قطعا دستاورد آن هم مانند یک کارخانه خروجی یکشکل خواهد بود و در نهایت آنچیزی که حاصل میشود افرادی تئوریک و شبیه به هم است.
این استاد دانشگاه تهران مهمترین ضعف در نظام آموزشی فعلی کشور را ضد کار بودن نیروی جوان دانست و اظهار کرد: خروجی این سیستم در نهایت ضد کار بودن و عدم توانمندی فرد در بسیاری از مشاغل است؛ این درحالی است که بحران بیکاری و اشتغال یکی از مسائل مهم امروز کشور و جوانان محسوب میشود و همین ضعف در نظام آموزشی یکی از معضلهای فعلی اقتصادی و ثمره این سیستم است.
حسینی با اشاره به اینکه نظام آموزشی ما، به یکی از زیرساختهای ایجاد بحران اقتصادی و اشتغال در کشور تبدیل شده است، تصریح کرد: وقتی در سیستم آموزشی ما استعدادیابی جایگاهی ندارد، دستهبندی دانشآموزان به دو گروه باهوش و تنبل تقسیم میشود و در ادامه این روند آن دسته از دانشآموزانی که در دروس ریاضی و فیزیک قوی هستند به سمت مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان و سایرین که در این دروس ضیفتر هستند به شاخههای علوم انسانی، فنی حرفهای و خیلی ضعیفترها به هنرستان هدایت میشوند.
هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای باید مرکز خلاقیت باشند
این محقق تربیتی و آموزشی با بیان اینکه روند فعلی نظام آموزش خلاف فلسفه و روح مراکز فنی حرفهای است، به ایکنا گفت: هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای باید مرکز خلاقیت باشند و تکنیک، فن و عمل را سرلوحه خود قرار دهند و این درحالی است که این مراکز همانند بخش اضافه نظام آموزشی دیده میشوند و نگاهها به این روال تبدیل شده است که دانشآموزان ضعیفتر که جایی در بخش تئوریک آموزشی ندارند به این مراکز هدایت شوند. همین علاقهسنجی نادرست دراین شاخه باعث میشود که افراد در نهایت در ورود به بازار کار واقعی به درستی موفق نباشند.
وی ادامه داد: مراکز فنی و حرفهای در کشورهای پیشرفته و درحال رشد به صنایع متصل هستند و دانشآموزان بعد از فراغت از تحصیل و بعد از پایان دوره آموزشی خود سریعا وارد بازار کار حرفهای میشوند. این در حالی است که در کشور ما این اتصال نادیده گرفته میشود و افراد بعد از فراغت از تحصیل در جامعه رها میشوند و هیچ نهاد و یا فردی هم تعهدی در قبال آنها ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: بر همین اساس است که در چنین فضایی که مسئولیتپذیرنبودن در قبال دانشآموزان و فارغالتحصیلان بسیار دیده میشود، میبینیم در کشور به اندازه جمعیت کشور چین، مجوز برای راهاندازی دانشگاههای مختلف صادر شده و این درحالی است که تعداد فارغ التحصیلان رشتههای تئوریک چندین برابر نیاز و مشاغل مهارتی، فاقد نیروی آموزشدیده و حرفهای است.
بزرگنمایی مشکلات در پس اضطراب موجود
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر نقش خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی در ثبات وضعیت فعلی به ایکنا؛ گفت: امروز دغدغه اصلی خانوادهها، ترس از آینده و تامین فرزندانشان است و ازآنجا که طی گفته محققین، آمار بیکاری در کشور رشد بالایی داشته است، خانوادهها نگران شغل و آینده فرزندشان هستند؛ در این جریان جامعه دچار اضطرابی شده که اگر به عنوان مثال معضل فعلی ۳۰ درصد باشد، خانواده آن را تا ۸۰ درصد بزرگنمایی میکند.
حسینی ادامه داد: بر همین اساس والدین، فرزندان خود را به سمت رشتههای عمومپسند و پولساز یعنی رشتههای پر درآمدی همچون پزشکی، وکالت و امثال آن راهنمایی میکنند؛ همین روند باعث میشود آزمونهای این دو رشته به یکی از بزرگترین امتحانات کشور تبدیل شود و در نهایت دانشآموزانی که در این رشتهها موفق نشوند دچار افسردگی و سرخوردگی میشوند که بخش مهمی از این مسئله ناشی از آموزش ندیدن خانواده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با بیان توصیهای به خانوادهها ادامه داد: خانواده باید آموزش ببیند و ضمن آن برای دانشآموز خود تبیین کند پول و امکانات تنها در رشتههایی، چون پزشکی نیست. درآمد و موفقیت در توجه به علاقه نهفته است و باید به دانشآموزانمان بفهمانیم که آینده در پول خلاصه نمیشود، بلکه به خوشبختی انسان وابستگی دارد. تبیین و فرهنگسازی درست این امر نیازمند همکاری رسانهها و سایر نهادهای مسئول است و صرفا آموزش و پرورش برای فرهنگسازی در این حوزه مسئول نیست.
وی اظهار کرد: هدف اصلی تربیت و رشد فرزندان هیچگاه کسب پول نیست بلکه رسیدن به خوشبختی و موفقیت است و اگر جامعه امروز که در آن مصرفگرایی و مادیگرایی رشد کرده این هدف را نپذیرد، در آینده با نسلی ویران و پر آسیب مواجه خواهیم شد؛ لذا در این مسیر باید از همه ظرفیتها از جمله نخبگان، روشنفکران، رسانهها و فضای مجازی استفاده کنیم. امروز نظام آموزشی ما برای رسیدن به نقطه مطلوب و آنچه که آینده دانشآموزان را تضمین میکند نیازمند تغییر در افکار عمومی، ذهنیت خانوادهها و تغییر در جامعه است.
انتهای پیام